پایان نامه ارشد:تنوعپذیری باورها در اندیشة عینالقضات همدانی |
استاد منصور شمس
مهر1391
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست
فصل اول؛ كلیات 1
1.1. تعریف عملیاتی مفاهیم 2
1.1.1. باور 2
2.1.1. تنوع در باورها 3
3.1.1. تنوعپذیری باورها 4
2.1. مبانی نظری تنوعپذیری باورها 6
1.2.1. تنوعپذیری بر اساس پویایی موضوع باور 6
2.2.1. تنوعپذیری بر اساس پویایی باوركننده 7
3.2.1. تنوعپذیری باورها بر اساس پویایی اظهار باور 9
4.2.1. تنوعپذیری باورها بر اساس تلفیقی از عوامل پویا 11
3.1. عینالقضات همدانی 12
1.3.1. آثار 14
1.1.3.1. زبدة الحقائق 15
2.1.3.1. تمهیدات 16
3.1.3.1. شكویالغریب 17
4.1.3.1. نامهها 18
2.3.1. روششناسی آثار 19
1.2.3.1. مفهوم خطابه 20
1.1.2.3.1. افلاطون 20
2.1.2.3.1. ارسطو 21
3.1.2.3.1. گادامر 23
2.2.3.1. عینالقضات و خطابه 25
4.1. بیان مسئله 28
5.1. فرضیهها 29
6.1. پیشینه 30
فصل دوم؛ دیدگاه قاضی درباره اختلاف عقاید و ارتباط آن با تنوعپذیری باورها 34
1.2. درآمد 35
2.2. انتقاد از پیشداوری 36
1.2.2. مفهوم پیشداوری 36
2.2.2. ارزشداوری دربارة نقش پیشداوریها در فهم 37
3.2.2. عینالقضات و مسئلة پیشداوری 39
3.2. انتقاد از فهم نادرست 42
1.1.3.2. دو تلقی از ماهیت زبان و مسئلة ارزیابی فهم 44
2.3.1.2. عینالقضات و ارزیابی فهم 48
1.2.1.3.2. عقیدة قدریان 48
2.2.3.1.2. عقیدة سوفسطائیان 52
3.2.1.3.2. ارتباط اسم و مسما 65
4.2.1.3.2. تغییر اخلاق 68
5.2.1.3.2. سایر نمونهها 71
2.3.2. نتیجه 73
4.2. انتقاد از تسرّیهای بیوجه 74
5.2. نتیجه 77
فصل سوم؛ مبانی و پیشفرضهای قاضی دربارة اختلاف عقاید 80
1.3. درآمد 81
2.3. مبانی و پیشفرضهای معرفتشناختی 81
3.3. مبانی و پیشفرضهای زبانشناختی 92
1.1.3.3. ارسطو و فرارَوی از معنای عادی لفظ 93
2.1.3.3. زبانشناسان مسلمان و فراروی از معنای عادی لفظ 94
1.2.3.3. مجاز و استعاره از نظر عینالقضات 99
2.2.3.3. تشابه از نظر عینالقضات 103
نتیجه 108
1.4. جمعبندی دیدگاه عینالقضات 109
2.4. دیدگاه عینالقضات و مسئلة تنوعپذیری باورها 111
كتابشناسی 113
چكیده
باورهای متنوع دربارة موضوع واحد ممكن است باورهایی متناقض باشند یا نباشند. وقتی ما با باورهایی روبهرو میشویم كه ظاهراً با یكدیگر متناقضند، ناگزیریم یا به پذیرش یكی از طرفهای متناقض تن دهیم و دیگری را نفی كنیم یا در صدد رفع تناقض برآییم و راهی برای منجر نشدن تنوع در باورها به تناقض بیابیم. گزینة اخیر مسئلهای است كه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. ما با یافتن قابلیتی در باورها كه بتواند آنها را از منجر شدن به تناقض برهاند، میتوانیم مبنایی برای پذیرفتن باورهای متنوع در عرض یكدیگر داشته باشیم و در سایة آن برخی اختلافهای عقیدتی را حل و فصل كنیم.
از جملة عارف ـ فیلسوفانی كه تمایل ویژهای برای حل و فصل اختلافهای عقیدتی بدین شیوه نشان داده است، عینالقضات همدانی است. او در جای جای آثارش به اختلاف عقیدهای كه میان انسانها وجود دارد اشاره كرده است برطرف ساختن این اختلافها بر آمده است. تلاش قاضی در این راستا را میتوان در سه مرحله مورد توجه قرار داد. مرحلة نخست نفی پیشداوری است. مرحلة دوم انتقاد وی از قضاوت بر اساس فهم غلط است. او قضاوت بر اساس فهم نادرست را آسیبی جدی در راه حقیقت جویی میدانست. مرحلة سوم نیز انتقاد او از تسرّیهای بیوجه است.
بررسی مراحل سهگانة فوق نشان میدهد او با تكیه بر پیشفرضهای معرفتشناختی و زبانشناختی در راستای هدفی جز پذیرش اختلاف عقاید استدلال كرده است. هر چند برخی مباحث زبانشناختی كه وی در خلال مباحث بدانها اشاره كرده است امكان قرار گرفتن در راستای پذیرش اختلاف عقاید را دارند اما او تلاش كرده است از آنها نیز برای نیل به هدف خود یعنی نوع خاصی از شمول گرایی استفاده كند كه بر اساس آن باورهای متنوع را باید به نحوی تفسیر كرد كه همگی ناظر به باوری واحد باشند.
پیشگفتار
این روزها پژوهش و نگارش دربارة آثار عرفانی و اندیشههای عارفان كاری بس دشوار است. ما از سویی با علاقهمندانی نسبت به این عرصه روبهرو هستیم كه جز تكرار سخنان پیشینیان اندیشهای ندارند و از سوی دیگ، با منتقدانی مواجهیم كه در هر سطر از آثار عارفان، خطاهای بسیاری میبینند. اما در این میان، پژوهشهای دقیق، نقادانه و همراه با خلاقیت رونق چندانی ندارد. در مراحل به انجام رسانیدن این تحقیق، دریافتم پژوهشهای امروزِ ما ادامة گامهایی نیستند كه دیروز برداشته شده باشند، بلكه ما ناچاریم پشتوانههای پژوهش خود را در دهها و صدها سال پیش جستجو كنیم. این مسئله آسیبی پیش پا افتاده نیست كه بتوان به سادگی از آن چشم پوشید.
این دورافتادگی باعث میشود مخاطبانی كه در فضای فكری امروز زندگی میكنند، نتوانند ارتباط قابل اعتنایی با میراث فكری و معنوی گذشتگانشان برقرار كنند. نمیتوان از انسانهای امروزی انتظار داشت خود را به صدها سال پیش تبعید كنند تا دریابند كه امثال عینالقضات، چه سودایی در سر داشتهاند. این وظیفة پژوهشگرانِ این عرصه است كه حلقههای گمشدة ارتباط میان نسلهای گذشته و اندیشة انسانهای امروز را پیدا كنند و این ارتباط از دست رفته را دوباره برقرار سازند.
بهتعبیر یكی از دوستان، پژوهش دربارة اندیشههای كسانی چون عینالقضات مانند بیرون كشیدن جزیرهای زیرِ آب رفته است. بیرون كشیدن این جزیره، به معنی بازخوانی این آثار و اندیشهها به نحوی است كه بتوانند در فكر و زندگی مخاطبان امروز تأثیرگذار باشند. انجام این وظیفه، از سویی نیازمندِ شكیبایی و همدلی با گذشتگان است تا از فهم اندیشههای آنان چیزی فروگذار نشود، اما از سوی دیگر به نگاهی تیزبین و نقاد نیز نیازمند است تا نادیدهها، دیده و خطاها اصلاح شود. ما باید به این نكته توجه داشته باشیم كه مردمان روزگار ما از نظر اندیشه و شیوة زندگی، وضعیتی متفاوت با گذشتگان دارند، ـ هرچند در وجوه بسیاری نیز با آنان مشتركاند. آنچه برای ما بیشترین اهمیت را دارد آن است كه بتوانیم با اقتضائات امروز، بهرة خویش را از میراث گذشتگان بریم و برای آیندگان نیز میراثی ارزشمند به یادگار گذاریم.
عینالقضات از جملة عارفـ فیلسوفانی است كه بخش قابل توجهی از آثارش امروز در اختیار ما قرار دارد. بهعقیدة نگارنده شیوة اندوهآور مرگ او در جوانی، انگیزة آیندگان را برای محافظت از آثار وی و محترم شمردن آنها بیشتر كرده است. با این وصف نمیتوان گفت پژوهشهای قابل اعتنایی دربارة اندیشههای وی به انجام رسیده است. اغلب كتابها و مقالههایی كه در ارتباط با وی تألیف شده است محتوایی جز تكرار سخنان او، البته با گزینشهایی خاص، در بر ندارند. تكرارهایی كه اگر لااقل به نحوی خلاقانه و با نظمی نوین ارائه نشود، ملال آور خواهد بود و دلپذیریِ مطالعة مستقیم منابع را نیز از خواننده سلب میكند. جز در موارد انگشتشمار، نمیتوان شیوهای بدیع و تأثیرگذار را در پژوهشهای عرفانی در این آثار ملاحظه كرد.
این كوتاهی در حالی صورت پذیرفته است كه در آثار قاضی، مباحث قابل تأملی وجود دارد؛ مباحثی كه حتی امروز پس از گذشت سالیان دراز هنوز در معركة آراء فلسفی، حضوری پررنگ دارند. توجه به این بارقهها، نگارنده را بر آن داشت تا پژوهشی را سامان دهد كه در پرتو آن، بخش قابل توجهی از این قبیل مسائل، مورد بررسی قرار گیرد. مسئلة اختلاف عقاید انسانها كه در جایجایِ آثار قاضی میتوان اشارههایی را بدان ملاحظه كرد، بحثی بود كه امروز نیز از جهات مختلف بدان پرداخته میشود. به علاوه، در حواشی این بحث مسائل دیگری نیز مطرح میشد كه آنها نیز از جملة مباحث مهم و بحث برانگیز فلسفه در دوران ما به شمار میرود. گذشته از آن، این بحث، ویژگی ممتاز دیگری نیز داشت و آن آشكار شدن بخش قابل ملاحظهای از نظام فكری قاضی و شیوة تفكر وی در پرتو آن بود. با این توصیف، انگیزة اصلی سامان یافتن این تحقیق در ذهن نگارنده شكل گرفت.
3. مسئلة اختلاف عقاید را در مباحث امروز فلسفه، میتوان ذیل عنوان كثرتگرایی معرفتی[1] سراغ گرفت. این امكان وجود داشت كه دیدگاه قاضی را در خصوص اختلاف عقاید در قیاس با مباحث كثرتگرایی معرفتی مورد بررسی قرار دهیم اما به نظر میرسید امكان انجام این پژوهش به نحوی دقیقتر نیز وجود دارد. پر واضح است كه سخنان قاضی، سیاقی متفاوت از مباحث معرفتشناختی امروزی دارد و نمیتوان با سادهانگاری، این دو را در كنار یكدیگر قرار داد. در نهایت، تصمیم بر آن شد كه یك گام به درون بحث كثرتگرایی معرفتی پیش رویم و به جای مطرح ساختن آن به نحو كلی، تنها یكی از اركان آن را زیر ذرهبین قرار دهیم و بحث را از مسئلة قابلیت باورها برای متنوع بودن، آغاز كنیم. توجه به این مسئلة عمیق و درونیتر، ما را به سیاق اندیشة قاضی نیز نزدیكتر میكرد.
شیوهای كه در این پژوهش پیش روی خود قرار دادیم، به هیچ وجه از سنخ مقایسهها و تطبیقهایی كه این روزها بازار گرمی دارند نیست. قصد ما تنها بازخوانی و به دست آوردن فهمی نو از سخنان قاضی است. البته فهمی كه با اقتضائات اندیشة امروزی سازگار است. در خلال مباحث، تلاش كردهایم تا جایی كه امكان دارد، به تاریخ و جغرافیای مباحث توجه نشان دهیم و جایگاه هر
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-07-23] [ 03:04:00 ب.ظ ]
|