1-1–بیان مسأله:. 5

1-2 اهمیت تحقیق:. 7

1-3 اهداف تحقیق:. 8

1-4 سؤال اصلی:. 8

1-5 فرضیه اصلی:. 9

1-6 تعاریف مفهومی متغیر ها:. 9

1-6-1 نخبگان سیاسی ابزاری: 9

1-6-2 نخبگان سیاسی فکری: 9

1-6-3 سیاست خارجی: 10

1-7 شاخص های متغیر های تحقیق:. 10

1-8 روش تحقیق:. 12

1-9 مشکلات اجرایی تحقیق:. 12

1-10 سازمان دهی تحقیق:. 12

فصل دوم. 13

ادبیات و مبانی نظری تحقیق.. 13

2-1 سابقه ی تاریخی نخبگان سیاسی:. 14

2-2 مفهوم نخبگان سیاسی و تمایز آن از طبقات حاکم:. 16

2-3 مفروضات نخبه گرایی:. 17

2-4 ویژگی های نخبگان:. 17

2-5 انواع نخبگان:. 19

2-5-1 نخبگان سنتی و مذهبی: 19

2-5-2 نخبگان تکنوکراتیک: 19

2-5-3 نخبگان مالکیت: 20

2-5-4 نخبگان کاریزماتیک: 20

2-5-5 نخبگان ایدئولوژیکی: 20

2-5-6 نخبگان سمبلیک: 20

2-6 اصول مشترک بنیانگذاران نخبه گرایی:. 21

2-7 سابقه ی تاریخی سیاست خارجی:. 22

2-8 انواع جهت گیری های سیاست خارجی:. 24

2-8-1 انزوا طلبی: 25

2-8-2 بی طرفی: 25

2-8-3 عدم تعهد: 26

2-8-4 اتحاد و ائتلاف: 26

2-9 اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:. 27

2-10 عوامل مؤثر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:. 27

2-11 بررسی بافت فکری تصمیم گیرندگان بر اساس نظریه ی جیمز روزنا:. 27

2-12 سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مشروطه تاکنون و گفتمان های حاکم بر آن:. 30

2-13 سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی:. 33

2-13-1 دوره ی اول، دوران محافظه کاری با خط و مشی لیبرالیسم: 33

2-13-2 دورهی دوم، دوره ی ارزش محور یا آرمانگرای امت محور: 35

2-13-3 دوره ی سوم، دوره ی منفعت محور_اصلاح طلبی اقتصادی (عملگرا): 35

2-13-4 دوره ی چهارم، دوره ی گفتمان فرهنگ گرای سیاست محور: 36

2-13-5 دوره ی پنجم، با تأکید بر احیا نقش عدالت و معنویت در تحولات جهان (گفتمان اصولگرایی عدالت محور). 37

2-14 نظریه نخبه گرایی قدیم:. 38

2-15 بنیانگذاران نخبه گرایی قدیم:. 38

2-15-1 نظریه ویلفرده پاره تو. 39

2-15-2  نظریه ی گائتانو موسکا 41

2-15-3 نظریه ی روبرت میشلز. 43

2-16 نظریه ی نخبه گرایی جدید:. 44

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-16-1 جوزف شومپیتر. 44

2-16-2 سی رایت ملیز. 44

2-16-3 رابرت دال. 45

2-17 مبانی نظری سیاست خارجی:. 46

2-18 چارچوب نظری واقعگرایی کلاسیک:. 47

2-19 چهار چوب نظری آرمان گرایی کلاسیک:. 48

2-20 چهارچوب نظری نو واقعگرایی:. 49

2-21 چهارچوب نظری نو آرمانگرایی:. 51

2-22 انواع نظریه های سیاست خارجی از نظر متدولوژیک:. 52

2-22-1  رهیافت کلان نظام به عنوان راهنمای مطالعه و اقدام سیاست خارجی: 52

2-22-2 رهیافت خرد در تجزیه و تحلیل های سیاست خارجی: 53

2-22-3 رهیافت اتصال دو سطح تحلیل: 54

2-23 دیدگاه نخبگان طیف تحصیل کردگان انگلیسی (غربی):. 55

2-24 دیدگاه نخبگان طیف تحصیل کردگان هندی (شرقی):. 56

فصل سوم. 58

جهت گیری سیاست خارجی دولت هشتم ونهم و نقش نخبگان در این جهت گیری ها 58

بررسی نقش نخبگان سیاسی در جهت گیری سیاسی دولت هفتم و هشتم:. 59
3-1 سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هنگام روی کار آمدن دولت هفتم:. 59

3-2 نقش نخبگان سیاسی فکری در طراحی جامعه مدنی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی:. 63

3-3 بررسی نقش نخبگان سیاسی در طراحی سیاست تنش زدایی:. 66

3-4 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری اصول سیاست خارجی در دولت هشتم:. 68

3-5 بررسی نقش نخبگان سیاسی در طراحی گفتگوی تمدن ها:. 70

3-6 نقش نخبگان فکری در طراحی گفت و گوی تمدن ها:. 71

3-7 تفاوت برداشت نخبگان سیاسی از سه اصل حکمت، عزت و مصلحت:. 73

بررسی نقش نخبگان سیاسی در جهت گیری سیاست خارجی دولت نهم ودهم. 74

3-8 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری گفتمان اصول گرایی عدالت محور در سیاست خارجی دولت نهم. 74

3-9  نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری سیاست خارجی دولت نهم و دهم:. 74

3-10 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری مفاهیم گفتمان اصول گرایی عدالت محور:. 76

3-10-1نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری شعار عدالت گرایی در سیاست خارجی: 76

3-10-2 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری شعار اصول گرایی در سیاست خارجی: 76

3-10-3 نقش  سیاست خارجی دولت احمدی نژاد در شکل گیری شالوده شکنی نظم موجود: 77

3-10-4 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری شعار تقویت استراتژی چند جانبه گرایی: 80

3-10-5 نقش نخبگان سیاسی در شکل گیری شعار جامعه ی مهدوی: 81

3-11 دیدگاه نخبگان سیاسی ابزاری دولت نهم و دهم در مورد چگونگی سیاست خارجی:. 81

3-12 نقش نخبگان سیاسی در جهت گیری سیاست خارجی:. 83

فصل چهارم. 90

نتیجه گیری.. 90

پیشنهادات:. 98

منابع. 99

چکیده:
پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی مقایسه ای نقش نخبگان سیاسی در جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد می پردازد. از آن جایی که سیاست خارجی موفق کلید رشد و پیشرفت یک کشور می باشد و سیاست خارجی هر کشوری توسط نخبگان آن جامعه طرح ریزی می شود و بنابراین شاه کلید اصلی پیشرفت، در دست نخبگان یک جامعه و در رأس آنان در دست نخبگان فعال در بخش سیاست خارجی می باشد. و هم چنین می توان گفت تضاد اصلی در جامعه نه میان مردم و نخبگان بلکه میان خود نخبگان است. از این رو بسته به نوع نخبگانی که حکومت را در دست دارند و سیستم حکومت را شکل می دهند، تصمیمات و جهت گیری های هر نظام و حکومتی فرق می نماید.در دولت های هشتم و نهم به ترتیب با دو جهت گیری تدافعی و تهاجمی در سیاست خارجی مواجه هستیم. در طراحی هر جهت گیری سیاست خارجی در هر یک از دولت ها، تعداد نخبگان سیاسی باید مشخص گردد.از این رو محقق در این پژوهش می خواهد بدور از سلیقه ی سیاسی و نظر شخصی به مقایسه ی نقش نخبگان در جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. هدف کلی از این پژوهش شناسایی میزان نقش نخبگان سیاسی در جهت گیری سیاست خارجی  و به عبارت دیگر از آنجا که جهت گیری سیاست خارجی دولت هشتم و نهم تفاوت ماهوی با هم دارند، باید مشخص نمود نقش هر کدام از نخبگان در طراحی جهت گیری سیاست خارجی چه مقدار بوده است.سؤال اصلی محقق اینست: نقش نخبگان ابزاری و غیر ابزاری (فکری) در تعیین جهت گیری سیاست خارجی چه مقدار است و در هر یک از دو دولت مزبور، در تعیین جهت گیری سیاست خارجی کدام نخبگان نقش بیشتری را ایفا کرده اند؟

فرضیه ی محوری در این پژوهش بر این اصل بنا شده است که: « به نظر می رسد نقش نخبگان غیر ابزاری (فکری) در تعیین جهت گیری سیاست خارجی دولت هفتم وهشتم بیش از دولت نهم و دهم است و هم چنین نخبگان ابزاری وزارت امور خارجه، دولت هفتم و هشتم، بیشتر از طیف تحصیل کردگان اروپایی هستند و گرایش بیشتری به غرب دارند. نخبگان ابزاری دولت نهم و دهم، بیشتر طیف تحصیل کردگان شرقی (هند_ایران) هستند.اهمیت این پژوهش در این است که جنبه ی نوآوری دارد و تاکنون چنین مقایسه ای صورت نگرفته است.

واژه های کلیدی:سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران_ نخبگان سیاسی (نخبگان فکری_ نخبگان ابزاری)

مقدمه
سیاست خارجی هر کشوری زمانی می تواند در عرصه ی بین المللی از کارایی و مشروعیت لازم برخوردار باشد که ضمن تعادل با محیط داخلی؛ در جهت میل به منافع ملی شکل گرفته و تنظیم شود. این امر زمانی میسر است که منافع ملی دقیقا شناخته و تعریف شوند. کشورهایی که در عرصه ی بین المللی و سیاست خارجی موفق هستند همگی منافع ملی خود را کاملا مشخص کرده اند و آن ها را برای خویش تعریف نمو ده اند. آن ها می دانند بر چه اصول از سیاست خارجی خود نباید معامله کنند و یا می توان گفت به درستی خطوط قرمز خویش را می شناسند و باز می دانند در مورد کدام مؤلفه ها می توانند انعطاف پذیری استراتژیک از خود نشان دهند.

اما موضوعی که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهدش بوده ایم: جهت گیری های متفاوت سیاست خارجی دولت ها نسبت به یکدیگر است؛ شاید این همه تفاوت در جهت گیری و تفاوت در تعریف منافع ملی برای دستگاه دیپلماسی ما خوش یُمن نباشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، شاهد پنج خرده گفتمان در بطن گفتمان انقلاب اسلامی بوده ایم در این پژوهش ابتدا به بررسی دو خرده گفتمان اصلاح طلب جامعه محور و اصول گرای عدالت پرور و سپس به بررسی نقش نخبگان در طراحی این جهت گیری ها می پردازیم.

تفاوت های بسیارچشم گیر و زیادی در جهت گیری های این دو؛ دوره به چشم می خورد. در این پژوهش نقش نخبگان در طراحی این جهت گیری ها تا حدودی مشخص گشت. زمانی که یک گروه از نخبگان با طرز تفکر خاص خود، قدرت را به دست می گیرند، مجددا منافع ملی را برای خویش باز تعریف می نمایند و بر همین اساس شروع به جهت گیری های سیاسی و اخذ تصمیمات سیاسی در عرصه ی بین المللی و داخلی می نمایند.

مسئله ی دیگر اینجاست که هر کدام از دولت ها معتقدند: بهترین جهت گیری سیاست خارجی را بر اساس ظرف مکان_زمان برای جمهوری اسلامی ایران انتخاب نموده اند. تیم سیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد، تیم سیاست خارجی دولت آقای خاتمی را متهم به خیانت به منافع و مصالح ملی و سوق دادن کشور به دامان غرب می نماید. و در طرف دیگر تیم سیاست خارجی آقای خاتمی، تیم سیاست خارجی آقای احمدی نژاد را متهم به تقابل با دنیا و موجب به خطر افتادن امنیت و منافع ملی کشور می نمایند. اما آنچه مهم است این است که این ادعا ها؛ جنبه ی تبلیغاتی، جناحی، حزبی و سیاسی دارد و در جهت تخریب چهره ی طرف مقابل می باشد.

تصمیم گیرندگان در عرصه ی سیاست خارجی ایران فراوانند: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ مقام معظم رهبری، مجلس شورای اسلامی، شخص رئیس جمهور، مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزارت امور خارجه تصمیم گیرندگان این امر هستند. در همین راستا به نقش نخبگان ابزاری و غیر ابزاری (فکری) وزارت امور خارجه در تعیین طراحی  جهت گیری سیاست خارجی می پردازیم. اینکه نخبگان ابزاری چه مقدار در طراحی این استراتژی ها نقش داشته اند؟ اینکه نخبگان غیر ابزاری (فکری)چه مقدار در طراحی این اتراتژی ها نقش داشته اند؟ نگارنده در این پژوهش به ابن نتیجه رسید محل تحصیل نخبگان ابزاری تأثیر بسیار زیادی در جهت دهی فکری نخبگان ابزاری دارد،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...