فعالیت جسمانی به طور چشمگیری در دوره نوجوانی کاهش پیدا می‏کند، علاوه بر این، این کاهش‏ها در دختران در مقایسه با پسران شدت بیشتری را نشان می‏دهد(گروه سلامت و خدمات انسانی آمریکا[10]، 1996). سطح فعالیت جسمانی با انجام مداخلات رفتاری قابل اصلاح و تغییر است، در حال حاضر ضرورت انجام مداخلات مؤثردر فعالیت جسمانی وجود دارد، چرا که پنجاه درصد از افرادی که برنامه فعالیت جسمانی را شروع کرده­اند در طول شش ماه بعداز آن فعالیت جسمانی شان متوقف می شود. عوامل نفوذکننده در سبک زندگی فعال جسمانی و چگونگی پذیرش فعالیت جسمانی و بقا و تداوم آن بطور کامل شناخته نشده­اند، شناسایی و معرفی چنین متغیرهایی می تواند کمک به توسعه تداخلات و برنامه های مؤثرتر برای افزایش هر دو وضعیت­، اتخاذ فعالیت جسمانی، و پذیرش و تداوم آن برای جمعیت های نوجوان باشد(والاس وهمکاران، 2000). جهت درک سطوح فعالیت جسمانی در بین اشخاص، محققین مختلف تعدادی متغیرهای ارتقا دهنده سطوح فعالیت جسمانی را شناسایی نموده­اند. این متغیرها شامل متغیرهای دموگرافیک، شناختی، رفتاری، محیط اجتماعی و محیط فیزیکی هستند.(براون[11]، 2005).مسئله اصلی در تحقیقات و برنامه‏های فعالیت جسمانی شناخت دقیق عوامل مؤثر روانی، اجتماعی و محیطی مرتبط با فعالیت جسمانی است و این شناخت می‏تواند در مداخلات رفتاری، منجر به برنامه­ریزی دقیق برای افزایش رفتارهای فعال جسمانی گردد. تحقیقات نشان داده است که عوامل موثر در مشارکت و موانع زمینه­ساز عدم مشارکت در میان گروه­های سنی، جنسیتی، و طبقاتی مختلف متفاوت است(فان­درهورست[12] و همکاران، 2010). سوالی که مطرح می­شود این است که کدام عوامل روانی، اجتماعی و محیطی موثر با میزان فعالیت جسمانی دانش­آموزان دختر در شهر ارومیه  مرتبطند؟ و کدام عوامل تاثیر بیشتری دارند؟
به همین دلیل هدف تحقیق حاضر تعیین « عوامل روانی، اجتماعی و محیطی اثرگذار بر فعالیت جسمانی دانش­آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه» می­باشد.
 

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق:
ورزش و اوقات فراغت از نهاد­های اجتماعی ثانویه محسوب می شود و در کنار نهاد­های اولیه مانند خانواده و آموزش و پرورش دارای کارکردهای بسیاری است تا جائی که برخی تمدن فعلی را تمدن فراغت نامیده اند. بنابراین امروزه ورزش، به حدی از گسترش و توسعه رسیده است که از سوی کارشناسان به عنوان« جهان کوچک در جامعه» قلمداد می شود. به اعتقاد صاحب نظران ورزش، ارزش ها، ساختار و نیروی محرکه جامعه را نشان می دهد و ویژگی های اجتماعی را منعکس می سازد(عبدلی،1386). به همین دلیل برخی از پژوهش گران بر این عقیده اند که ورزش آیینه جامعه است و ساختار های ورزشی ، ساختار های دیگر جامعه مانند ساختار اقتصادی و سیاسی را که مردان از آن سودی می برند، منعکس می کنند. زنان و مردان در فرآیند جامعه پذیری از طریق ورزش با نوعی دنیای مردانه و زنانه در این زمینه مواجه می شوند(هولند و اوگلزبی[13]، 1979). همچنین از طریق ورزش می توان درباره سطح پیشرفت اجتماعی و اقتصادی یک جامعه قضاوت کرد، زیرا پیشرفت و توسعه­ی ورزش به عوامل اجتماعی- فرهنگی حاکم بر جامعه وابسته است(عبدلی،1386). ورزش به عنوان یکی از نهادهای ثانویه جامعه ی­مدرن، کارکردهایی چون سلامت، تفریح، هویت یابی، رفاه اقتصادی و. به همراه دارد. جوامع جدید بیش از هر زمانی به ورزش نیاز دارند زیرا جامعه­ی سالم نیازمند نیروهای سالم و با نشاط است. ورزش مانند سایر پدیده ها در جامعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار دارد و برخی محققان ورزش را یک امر فرهنگی و زبان مشترکی برای برقراری ارتباطات جهانی می دانند(لیکر[14]،2002). فرصت های زنان در حوزه ورزش قابل مقایسه با مردان نیست، به همین دلیل یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در جامعه شناسی ورزش شناخت علل مشارکت پائین بانوان در فعالیت های ورزشی و عوامل تأثیر گذار بر آن است: به دلایل فراوانی که اغلب آن ها فرهنگی- اجتماعی هستند، زن در طول تاریخ فرصت کافی پیدا نکرده است تا شایستگی خود را برای مشارکت فعال در ورزش به اثبات رساند، زیرا مرزهایی در برابر زن نهاده شده که این مرزها را نقش های اجتماعی او، به عنوان موجود مؤنث ترسیم کرده است(انور الخولی،1381). در اکثر جوامع فعالیت های ورزشی به صورت سنتی مختص مردان تعریف شده و امکانات ورزشی بیشتر به آن­ها اختصاص می یابد؛ و  ورزش اساساً یک فعالیت مبتنی بر جنسیت است، فعالیتی که نه تنها برای مردان و پسران روی خوشی نشان می­دهد، بلکه ارزش ها و مهارت هایی را که به روشنی مردانه تعریف می شوند ترویج می نمایند(برل[15]، 2000). به منظور بهره­گیری بیشتر دختران از فوائد متعدد مشارکت در فعالیت­های جسمانی شناخت عوامل اثرگذار بر فعالیت بدنی بسیار حائز اهیمت است. همچنین مشارکت در فعالیت­های بدنی در سنین کودکی و نوجوانی، احتمال تداوم ورزش در سنین بزرگسالی را افزایش می­دهد بنابراین شناخت این عوامل اثرگذار در دوره نوجوانی بسیار مهم است. بنابراین تحقیق حاضر درپی شناخت عوامل روانی، اجتماعی و محیطی اثرگذار بر فعالیت ورزشی در میان دختران دانش­آموز دبیرستانی است.
 

1-4- اهدف تحقیق:
1-4-1- هدف کلی:
تعیین عوامل روانی، اجتماعی و محیطی مرتبط با فعالیت جسمانی دانش­آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه

1-4-2- اهداف فرعی:
تعیین رابطه خودکارآمدی فعالیت جسمانی با میزان فعالیت جسمانی دانش­آموزان دختر

ادامه مطلب

سایت های دیگر :