پایان نامه ارشد: تبیین سطح فساد و بررسی تطبیقی اثر کیفیت حاکمیت و حکمرانی خوب |
جوامعی که درصد جمعیت مذهبی (پروتستان) بیشتر است، میزان فساد کمتر است. اما از سوی دیگر در کشورهای فاسد، میزان تورم بالاتر است. بعلاوه، واردات احتمال فساد را افزایش میدهد اما با افزایش میزان صادرات احتمال فساد کاهش مییابد.
مطابق با رگرسیون نهایی عوامل مؤثر بر فساد، عوامل سیاسی و بعد از آن، عوامل فرایندی در افزایش رتبه پاکی کشورها مهمتر از عوامل اقتصادی و مذهب است. بنابراین، عوامل اقتصادی متأثر از عملکرد دولت در مقابل ویژگیهای دولت از اهمیت کمتری برخوردار است. به عبارتی، فساد بیشتر از آنکه تحت تأثیر عملکرد دولت باشد، از عواملی که مستقیماً از دولت ناشی میشود بیشتر تأثیر میپذیرد.
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق………………………………… 1
1-1 مقدمه و طرح مسئله……………………………… 2
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق………………………………. 5
1-3- اهداف پژوهش………………………………… 7
1-4- سؤالات پژوهش………………………………… 7
فصل دوم: پیشینه تجربی و نظری………………………………. 8
2-1- مقدمه……………………………… 9
2-2- مفهوم فساد……………………………… 10
2-3- انواع فساد……………………………… 12
2-4- سطوح فساد……………………………… 14
2-5- روش های سنجش فساد……………………………… 15
2-6- متغیرهای مؤثر بر فساد……………………………… 17
2-6-1- دموکراسی و تداوم آن……………………………… 17
2-6-2- ثبات سیاسی………………………………. 21
2-6-3- تمرکز زدایی………………………………. 22
2-6-4- آزادسازی اقتصادی………………………………. 26
2-6-5- تورم……………………………… 28
2-6-6- تولید ناخالص داخلی………………………………. 29
2-6-7- صادرات و واردات……………………………….. 29
2-6-8- رانت اقتصادی………………………………. 30
2-6-9- سابقه حکومت استعماری………………………………. 31
2-6-10- مقررات دولتی………………………………. 31
2-6-11- وفاداری و تعلق گروهی………………………………. 32
2-6-12- پاسخگویی………………………………. 35
2-6-13- نوع حکومت……………………………….. 36
2-6-14- مذهب……………………………….. 38
2-6-15- هنجارهای اجتماعی……………………………..40
2-6-16- اندازه دولت……………………………….. 41
2-6-17- بوروکراسی………………………………. 42
2-6-18- شفافیت……………………………….. 44
2-6-19- حقوق کارمندان دولتی………………………………. 47
2-7- جمع بندی………………………………. 50
فصل سوم: چارچوب نظری………………………………. 52
3-1- مقدمه……………………………… 53
3-2- تعریف حکمرانی خوب و کیفیت حکومت………………….. 54
3-3 مدل تحقیق………………………………. 63
3-3-1 عوامل سیاسی………………………………. 64
3-3-2- عوامل فرایندی………………………………. 65
3-3-3- عوامل فرهنگی………………………………. 65
3-3-4- عوامل اقتصادی………………………………. 66
3-4- فرضیه های تحقیق………………………………. 67
فصل چهارم: روش شناسی………………………………. 69
4-1- روش شناسی تحقیق………………………………. 70
4-2- روش تحلیل تطبیقی………………………………. 70
4-3- معرفی پروژه شاخص های جهانی حکمرانی………………. 71
4-4- معرفی موسسه کیفیت حکومت………………………….. 72
4-5- معرفی مجمع جهانی اقتصاد……………………………… 73
4-6- معرفی سازمان شفافیت بین الملل………………………… 74
4-7- معرفی شاخص راهنمای بین المللی ریسک کشوری (ICRG)…………74
4-8- معرفی مؤسسه برتلسمن………………………………. 76
4-9- واحد تحلیل……………………………….77
4-10- جامعه آماری………………………………. 77
4-11- اعتبار و روایی ابزار سنجش………………………………… 78
4-12- سنجش و اندازه گیری مفاهیم………………………………. 78
4-12-1- تعریف متغیرها…………………………….. 78
4-12-1-1- مذهب……………………………….. 78
4-12-1-2- اندازه دولت……………………………….. 79
4-12-1-3- شفافیت (فقدان آزادی مطبوعات)…………………………….. 79
4-12-1-4- صادرات و واردات (درصد تولید ناخالص داخلی)……………… 80
4-12-1-5- تولید ناخالص داخلی………………………………. 80
4-12-1-6- تورم……………………………… 80
4-12-1-7- حاکمیت قانون……………………………… 81
4-12-1-8- اثربخشی و کارایی حکومت……………………………….. 81
4-12-1-9- پاسخگویی………………………………. 81
4-12-1-10- کیفیت مقررات تنظیمی………………………………. 81
4-12-1-11- ثبات سیاسی………………………………. 82
4-12-1-12 افتراق و تعلق گروهی………………………………. 82
4-12-1-13- آزادسازی اقتصادی………………………………. 82
4-12-1-14- تداوم دموکراسی………………………………. 83
4-12-1-15- فساد……………………………… 83
فصل پنجم: توصیف داده ها ……………………………..86
5-1- توصیف متغیر وابسته تحقیق………………………………. 87
5-2- توصیف متغیرهای مستقل………………………………. 90
5-2-1: خوشه بندی کشورها بر اساس «شاخصهای حکمرانی خوب و کیفیت حکومت»……..90
5-2-2: خوشه بندی کشورها بر اساس «اندازه دولت»………………93
5-2-3: خوشه بندی کشورها بر اساس « آزادسازی اقتصادی»………….94
5-2-4: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « تورم »……………….95
5-2-5: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « صادرات »……………96
5-2-6: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « واردات»……………….97
5-2-7: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « فقدان آزادی مطبوعات»…………..98
فصل ششم: تجزیه و تحلیل داده ها…………………………….. 100
6-1- تفاوت میانگین فساد بر حسب شاخص های مختلف…………… 101
6-2- آزمون فرضیه ها…………………………….. 107
6-2-1- مدل رگرسیون چند متغیره عوامل سیاسی برای تبیین فقدان فساد……. 108
6-2-2- مدل رگرسیون چند متغیره عوامل مذهبی برای تبیین فقدان فساد……… 111
6-2-3- مدل رگرسیون عوامل فرایندی برای تبیین فقدان فساد…………… 112
6-2-4- مدل رگرسیون لجستیک عوامل اقتصادی برای تبیین فقدان فساد……….. 114
6-2-5- مدل رگرسیون نهایی چند متغیره برای تبیین فقدان فساد……………. 120
فصل هفتم: نتیجه گیری……………………………….124
7-1- یافته های توصیفی………………………………. 125
7-2- یافته های تحلیلی………………………………. 128
پیشنهادها…………………………….. 136
پیشنهادهای پژوهشی………………………………. 136
منابع و مآخذ …………………………….. 137
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه و طرح مسأله
موضوع پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سطح فساد است که در این رابطه به طور تطبیقی اثر کیفیت حکومت و حکمرانی خوب بر فساد مورد مقایسه قرار میگیرند تا با استفاده از تحقیقی تجربی نشان داده شود تفاوت کشورهای فاسد و غیرفاسد در فقدان چه شاخصهای حکومتی قابل تبیین است.
صندوق بینالمللی پول فساد را به سوءاستفاده از مقامات دولتی و یا اعتماد در جهت منافع خصوصی تعریف کرده است (IMF, 2005).
در تعریف اولیه سازمان شفافیت بینالمللی، فساد به سوء استفاده از کار دولتی در جهت منافع خصوصی تعریف شده است. سازمان شفافیت بعداً تعریف خود را با ارائه تعریف دیگری گستردهتر کرد. طبق این تعریف فساد عبارت است از «سوءاستفاده از قدرت در جهت منافع خصوصی». شبکه عدالت مالیاتی معتقد است که تعریف سازمان شفافیت خیلی محدود است و امکان فرار از پرداخت مالیات و جعل قیمتگذاری در واردات و صادرات توسط افراد و شرکتهای خصوصی وجود دارد. همچنین این تعریف فاقد تمام اشکال فساد است. شیوههایی مانند حامیپروری[1] و تبعیض که به عنوان فساداند، معمولاً به عنوان فساد شناخته شده نیستند (Holmberg & Rothstein, 2006: 4).
از نظر سازمان ملل شکلهای رایج فساد شامل رشوه، اختلاس، سرقت و تقلب، اخاذی، سوء استفاده از اختیار، پارتیبازی، قوم و خویشپرستی و حامیپروری و مشارکتهای نامناسب سیاسی است (United Nation, 2004: 10).
از آنجا که این موارد تهدیدی برای اعتماد به حساب میآیند که در نهایت میتواند به باورهای نظام سیاسی آسیب رساند و مشروعیت نظام را به خطر اندازند، شبکه عدالت مالیاتی پیشنهاد کرده است فساد به طور گستردهتر به «فعالیتی که اعتماد عمومی به سلامت[2] قوانین، سیستمها و نهادهای حاکم بر جامعه را تضعیف میکند» تعریف شود (Zirnsak, Clarke & Feith, 2008: 7).
میزان بروز و شیوع فساد در میان جوامع، متغیر است. امروزه فساد در کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، مراکز دولتی یا خصوصی و حتی در بخشهای غیرانتفاعی و خیریه وجود دارد. فساد میتواند نادر، گسترده یا سیستماتیک باشد. وقتی فساد نادر است، کشف، جداسازی و مجازات و پیشگیری آن نسبتاً آسان است. وقتی فساد در جامعهای گسترده باشد، رسیدگی و کنترل آن مشکل است. اما بدترین سناریو وقتی است که فساد سیستماتیک باشد. وقتی فساد در کشوری سیستماتیک باشد، نهادها، قوانین، رفتار و گرایش مردم در انجام امور با فساد تطبیق مییابد و فساد به منش و روش زندگی تبدیل میشود و میتواند اثر مخربی بر اقتصاد داشته باشد (Myint, 2000: 41).
در خصوص اثرات مثبت یا منفی فساد نظرات مختلفی وجود دارد. برخی از نویسندگان استدلال میکنند که انواع خاص فساد میتواند اثر مثبتی در توسعه اقتصادی، یکپارچگی ملی و جلوگیری از تکه تکه شدن قدرت داشته باشند (Nye, 1967) اما اکثر مطالعات به نتایج منفی فساد اشاره دارند (Mauro, 1995; Akc & ay, 2006; Transparency International, 2008; Gupta et al, 2002).
تحقیقات جاری در خصوص فساد، به تئوریپردازی و اندازهگیری اثرات مضر فساد میپردازند.
فساد مانع عمده در روند توسعه اقتصادی و نوسازی کشور است. فساد عواقب نامطلوبی در درآمد و بودجه دولت دارد. پرداخت رشوه به عنوان رایجترین شکل فساد منجر به کاهش مالیاتها، هزینههای کارگری، استفادههای غیرقانونی از طریق دسترسی بدون پرداخت پول به امکانات و در نتیجه، زیانهای جدی درآمدی برای دولت میشود.
نظریاتی را که درخصوص فساد بحث میکنند میتوان به طور کلی به دو گروه اقتصادی و غیراقتصادی تقسیم کرد که یا در سطح خرد و کنشگر فساد را مورد بررسی قرار میدهند یا در سطح کلان و ساختاری. نظریههای اقتصادی فساد، بر تصمیمات کارمندان دولتی و شهروندان خاص برای به حداکثر رساندن درآمد یا سودشان، تمرکز کردهاند. این مدل که در سطح خرد بر کنش فاسد کارکنان توجه دارد، نشان میدهد با توجه به نهادهای ضعیف، احتمال تمایل به فساد بیشتر است. اما این مدل سؤالاتی را بیجواب میگذارد و توجه به قواعد رسمی رفتار، هنجارهای اجتماعی، ترجیحات اجتماعی، محرومیت اجتماعی، ضمانتهای اجرایی و احساس گناه را نادیده میگیرد. برخی از نظریهپردازان اقتصادی در حال حاضر به صراحت هنجارهای اجتماعی، مجازات اجتماعی[3] و عوامل روانی مانند احساس گناه و شرم را به مدلهای خود وارد کردهاند(Danila and Abigail, 2006) . بنابراین گروه دوم به تأثیر عوامل غیراقتصادی بر فساد توجه دارند. البته شارون و لاپونته معتقدند که تفاوت در فساد به تفاوت فرهنگی ربطی ندارد بلکه ناشی از کیفیت حکومت است (Charron & Lapuente, 2011). برای بسیاری، دستیابی به کیفیت بالای حکومت با سیاستهای ضد فساد مرتبط است.
مطالعات در خصوص فساد در سطح کلان به عوامل مختلفی متمرکز شدهاند، برخی به تحلیل عوامل اقتصادی مانند (سطح درآمد، تجارت، میزان کنترل دولت بر اقتصاد، یکپارچگی با اقتصاد جهانی)، برخی به عوامل اجتماعی مانند (آموزش و پرورش، اعتماد اجتماعی، همگنی قومی، گرایش مذهبی) و برخی به عوامل سیاسی- نهادی مانند (دموکراسی، حاکمیت قانون، بازیگران بینالمللی، مشارکت جامعه مدنی، شفافیت، آزادی مطبوعات) میپردازند (Rothstein, 2005: 2).
این تحقیق به بررسی عوامل مرتبط با فساد در سطح کلان میپردازد و از آنجا که فساد از عوامل نقض کننده کیفیت حکومت میباشد و هولمبرگ استدلال کرده است که در ارزیابی اثرات واقعی کیفیت حکومت، توجه به حکمرانی خوب اهمیت دارد (Holmberg, 2009)، در این تحقیق به این مسأله پرداخته خواهد شد که عوامل تبیینکننده تفاوت سطح فساد در بین کشورهای جهان چیست؟ برای این منظور، این تحقیق به بررسی تطبیقی میزان فساد و تغییرات میزان فساد با توجه به کیفیت حکومت و حکمرانی خوب میپردازد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-11] [ 02:04:00 ب.ظ ]
|