سیرتکاملی نظریه های رهبری:”پایان نامه درباره فرهنگ سازمانی” |
سیرتکاملی نظریه های رهبری:”پایان نامه درباره فرهنگ سازمانی”
سیرتکاملی نظریههای رهبری
تقریباپیش ازسالهای1950میلادی تاکنون نظریههای رهبری فرازونشیبهای متعددی راپشت سر گذاشته است. درواقع تکامل نظریههای رهبری شامل چهاردسته زیراست:
نظریههای صفات مشخصه رهبری :برطبق این نظریه رهبران به طورمادرزادی رهبر متولدمیشوند،بنابراین رهبری قابل آموزش نیست درواقع برخی صفات مشخص یاویژگیهای شخصیتی مشخص دارندکه آنهاراازغیررهبران متمایزمیکند.برخی ازاین صفات مشخص رهبران،هوش وذکاوت،اعتمادبه نفس،تمایل به مسئولیتپذیری،تحمل ابهام،قاطعیت،جذابیت و نظایراینهامیباشد.تحقیقات تجربی نشان میدهدکه رهبری فرآیندی پویاست وازموقعیت به موقعیت دیگرهمراه باتغییررهبروپیرووضعیت تغییرمییابدبه هرحال اگرچه ویژگیهای شخصیتی معین ممکن است درموقعیتی معین مفیدباشد،اماهیچ گونه ویژگیهای جهان شمولی نیست که بتواند موفقیت رهبری راتضمین کند(زالی،2005).نظریه صفات مشخصه بااین که توانست معیارهای روشنی رابه منظورتوصیف خصلتهای عمومی موردنیازرهبران ارائه دهد،درعین
حال به طورکلی ازتوصیف ماهیت پدیده رهبری غافل ماند.این نقیصه بزرگ دردرون خودکاستیها و نارساییهای گوناگون رادربرداشت که شماری ازمهمترین آنهاعبارت بوداز:نادیده گرفتن سهم پیروان درتکوین پدیده رهبری؛دخیل ندانستن شرایط محیطی دراثربخشی فعالیتهای رهبری؛ عدم ارائه روش برای تبیین چگونگی نفوذرهبر برپیروان؛برقرارنبودن رابطهای روشن بین ویژگیهای موردنیازرهبرواقتضائات خاص سازمانی(سنجقی،1380).
نظریههای سبکهای رفتاری:بانمایان شدن ضعفهای مختلف نظریه صفات مشخصه درتوصیف رهبری،به تدریج توجه پژوهشگران به سبکهای رفتاری رهبری معطوف شد،به عبارت روشنترتوجه محققان ازشخص رهبربه رفتاررهبرتغییریافت. دراین رویکرد عقیده براین است که رهبرساخته میشودنه این که رهبربه طورمادرزادی رهبرمیشود.بنابراین این نظریه مخالف مفروضات نظریه صفات مشخصه رهبری است(زالی،1383).نظریههای رفتاری رهبری شامل تحقیقات زیراست:1-مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو2-مطالعات رهبری میشیگان3 -مطالعات پویایی گروه توسط کرت لوین[1]4-سیستمهای چهارگانه مدیریت توسط لیکرت[2]5-شبکه مدیریت(رهبری)توسط بلبک وموتن[3]پژوهشگران نظریههای رفتاری، به دنبال مهمترین رفتاریاسبک رهبری بودند، امامطالعات وتحقیقات بعدی نشان دادکه هیچ بهترین سبکی وجودندارد.
نظریههای اقتضایی:بنابه نقایصی که درنظریات فوق وجودداشت عامل وضعیت و موقعیت به عنوان متغیری دیگرواردمباحث رهبری شدبه آن دسته ازنظریههایی که به وضعیت و موقعیتهای رهبری تأکیدمیکندنظریههای وضعیتی یااقتضایی میگویند.همه این نظریههایک فرض اساسی مشترک دارند:رهبری موفق هنگامی اتفاق میافتدکه سبک رهبری یاموقعیت (وضعیت)منطبق باشداین نظریههابرانعطاف پذیری تأکیددارند(زالی،1383).نظریههای اقتضایی شامل نظریه های زیرمیباشد:1 – نظریه اقتضایی فیدلر [4]2-نظریه مسیر-هدف[5]3-نظریه یامدل تصمیمگیری(نظریه رهبری مشارکتی)ورم وبتون[6]4-نظریه رهبری وضعیتی هرسی وبلانچارد[7]این نظریهها،درجه کارآیی واثربخشی هرسبک خاص ازرهبری رامنوط به وجوداوضاع متناسب باآن میپندارد وبراین باوراست که اساساوجودسبک برتررهبری به گونهای که بتواندبه مثال امری جهانشمول درتمامی زمینههای گوناگون موضوعیت داشته باشد کاملامنتفی است. براین اساس، چنانچه سبک یاالگوی رفتاری معینی از رهبری دروضعیت خاص به اثربخشی بیانجامد، نمیتوان انتظار داشت که همین الگودردیگروضعیتهااثربخش باشد(سنجفی،1380). این نظریه بادونظریه قبل متفاوت است. این نظریه پیشنهادمیکندکه مدیران بایدسبکی راانتخاب کنندکه بایک موقعیت در یک زمان معین،بهترین سازگاری راداشته باشد.
نظریه رهبری تحولآفرین:به رغم هم مسیرشدن بسیاری ازتحقیقات ومطالعات مربوط به رهبری، امروزه صاحبنظران رشته مدیریت شاهدپیدایش جریان فکری جدیدی دراین زمینه هستند. این جریان فکری غالباتحت عنوان نظریه رهبری تحولآفرین مطرح شده است (زالی،1383).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-25] [ 09:02:00 ب.ظ ]
|