پایان نامه ویژگی های روان سنجی مقیاس خود ارزیابی |
بیان مسئله
خرد بهعنوان نمونهای از قدرت انسانی (آسپیناوال[1] و استادینگر[2]، 2004، به نقل از وبستر 2007[3])، مظهر برتری انسان (کرامر[4] 2000، به نقل از وبستر 2007) و یکی از نیروهای شخصیتی اصلی در نظر گرفته میشود که توسط جنبش روانشناسی مثبتگرا شناساییشده است. (مثل پیترسون[5] و سلیگمن[6]، 2004؛ سلیگمن و سیکزنت میهالی[7]، 2000، به نقل از وبستر 2007). علیرغم جاذبه، ویژگیهای خوب و سرچشمهی کهن آن، بررسیهای روانشناسی در مورد خرد هنوز هم نسبتاً در مرحلهی اولیهی رشد خود به سر میبرد (بالتس، 2005؛ استرنبرگ[8]، 1990). بهعنوانمثال، بالتز و کانزمن[9] (2004) اشاره کردند که سخنان طلایی بیشتری نسبت به توشههای تجربی-آزمایشگاهی در پیشینهی روانشناسی خرد یافت میشود .
با آنکه در دورههای مختلف محققان درزمینه هایی مانند فلسفه، علوم سیاسی، الهیات و مردمشناسی، فرهنگی همچنان به خرد توجه داشتند اما کمتر به درک و توافقی جمعی دستیافتهاند. زیرا بیشتر مباحث در باب خرد دوباره از سر گرفته میشد و مفهومسازی و نیز ریشههای تاریخی و کاربرد آن در پرورش آگاهی انسان و پیچیدگیها و ناشناختههای زندگی مورد اصلاح و بازنگری قرار میگرفت. از منظر روانشناسی، دیدگاههای اولیه دربارهی تعریف خرد را میتوان در فرهنگهای لغت پیدا کرد. برای نمونه در مهمترین فرهنگ لغت آلمان خرد بهعنوان بینش و دانش دربارهی خود و جهان قضاوت عمیق در مورد مسائل دشوار زندگی تعریفشده است (گریم 1984، نقل از استادینگر و گلوک،2010). لغتنامهی دانشگاهی وبستر (1997) نیز خرد را قدرت قضاوت درست و جستجوی صحیحترین روش عمل بر پایۀ دانش، تجربه، و فهم و فرهنگ آکسفورد (فولر و فولر،1964 نقل از استودینگروگلوک،2010) نیز آن را قضاوت و مشاوره خوب دربارهی موضوعات دشوار نامشخص زندگی تعریف کرده است. باید توجه داشت که این تعاریف باهوش تفاوت دارد زیرابه حیطه مسائل خاص، یعنی مسائل دشوار زندگی اشاره دارد. از سوی دیگر، قضاوت و مشاوره خوب در موضوعات دشوار زندگی نیاز به هوش ندارد بلکه جنبههای هیجانی، اجتماعی و اخلاقی را نیز دربرمی گیرد (چراغی،1394). روان شناسی آمریکایی رابرت استرنبرگ(1949) در نظریه تعادلی خرد، بر اهمیت به کار گیری هوش برای رسیدن به خوبی و مصلحت عمومی، از طریق تعدیل علایق خود و دیگران تاکید می کند (فرهنگ توصیفی انجمن روانشناسی آمریکا، APA).
با ذکر محدودیتهای موجود در مفهومسازی خرد در واژههای ابتدایی شناختی، (آردلت،2000)، محققان حیطهی خرد را دعوت کرد که «در مورد تعریف صحیح، عملیاتی کردن و اندازهگیری خرد به بحث بنشینید». تلاشهایی برای جبران این کمبود صورت گرفته است (مثلاً آردلت، 1997، 2000، 2003؛ بلوک[10] و گلوک[11]، 2004؛ هلسون[12] و سریواستا[13]، 2002؛ تاکاهاشی[14] و اورتون[15]، 2002؛ وینک[16] و هلسون، 1997، به نقل از وبستر 2007).
کانزمن و بالتس (2003) اشاره میکنند که “میراث عظیم فرهنگی و تاریخی خرد باعث میشود آوردن تعریف روانشناختی جامع و کاربردپذیر کردن این مفهوم سخت شود”. پیترسون و سلیگمن (2004) اضافه میکنند که علیرغم بیش از یک دهه، تحقیقات معاصر در مورد خرد، تعاریف کنونی هنوز هم به میزان زیادی شناختی هستند.
با احترام به نقش ضروری شناخت، بااینوجود تعریف زیر تواناییهای عقلانی را در یک چارچوب بسیار وسیعتر ازجمله ابعاد اجتماعی، انگیزشی، هیجانی و همچنین درون فردی، در هم ترکیب میکند. بهویژه در این مطالعه از تعریف عملی وبستر از خرد استفاده میکند که خرد، شایستگی، کاربرد تجارب حیاتی زندگی برای تسهیل رشد بهینهی خود و دیگران است (وبستر، 2003).
سؤالات پژوهشبر پایه مسئله، هدفها ومبنای کاربردی مطالعهی حاضر،سؤالهای این پژوهش را میتوان به شرح زیر مطرح ساخت:
آیا آزمون خودارزیابی خرد از پایایی مناسبی برخوردار است؟
آیا آزمون خودارزیابی خرد از روایی مناسبی برخوردار است؟
آیا آزمون خودارزیابی خرد ازنظر نظریهی سوال-پاسخ ویژگیهای روانسنجی مناسبی دارد؟
ساختار عاملی آزمون خودارزیابی خرد به چه صورت است؟
تعریف مفاهیم اصطلاحات پژوهش
خرد[17]
در برخی از فرهنگهای لغت خرد عبارت است از بینش و دانش دربارهی خود و جهان و.قضاوت عمیق در مورد مسائل دشوار زندگی (گریم وگریم[18] 1984، نقل از استادینگر و گلوک،2011). لغتنامه دانشگاهی وبستر (1997، ص. 1533) خرد را قدرت قضاوت درست و دنبال کردن صحیحترین روش عمل بر پایهی دانش و فهم و فرهنگ آکسفورد، آن را قضاوت و هدایت درست در موضوعهای دشوار نامشخص زندگی تعریف کرده است (فولر و فولر[19]،1964 به نقل از استادینگرو گلوک، 2010)تعریف عملیاتی خرد: نمره ای است که شرکت کننده در مقیاس خودارزیابی بدست می آورد.
ساختار عاملی[20]
الگوی روابط بین مؤلفهها و عوامل همپوشی که ساختار مفهومی و عملیاتی یک سازه را تشکیل میدهد. تعداد، چگونگی و ترتیب قرار گرفتن عاملهای یک سازه را ساختار عاملی میگویند. ساختار عاملی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل عاملی و تأییدی تعیین میشود (ازخوش وعسگری،1389).
سایت های دیگر :
|
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 04:40:00 ق.ظ ]
|