پایان نامه مقایسه اثربخشی روشهای درمان رفتاری، رفتاری – شناختی، رفتاری – فراشناختی و دارویی برعلائم وسواس و باورهای فراشناخت بیماران |
بین میزان اثربخشی روشهای درمان رفتاری، رفتاری – شناختی، رفتاری – شناختی، رفتاری – فراشناختی و دارویی برتغییرباورهای فراشناخت در مرحلهی پیگیری تفاوت وجود دارد.
1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی
1-6-1 تعاریف مفهومی
– اختلال وسواس فکری و عملی[74]
در تعریف این اختلال میتوان مشخصههای زیر را بیان نمود:
وسواسها، افکار[75]، تکانهها[76] یا تصاویر[77] تکرار شونده و مقاومی هستند که در پارهای مواقع در طی اختلال به منزلهی امری اجباری و نامناسب تجربه میشوند و اضطراب یا درماندگی بارز را در فرد برمیانگیزانند. تنها ناشی از نگرانیهای مفرط دربارهی مسایل واقعی زندگی نیستند و فرد سعی در نادیده گرفتن و یا بازداری آنها داشته، یا درصدد خنثی کردن[78] آنها با پارهای افکار یا اعمال دیگر برمیآید و نسبت به اینکه این افکار، تکانهها یا تصاویر محصول ذهن خود او هستند، آگاهی دارد. و وسواسهای عملی شامل رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی هستند که شخص احساس میکند، در پاسخ به یک وسواس یا برطبق قواعدی که ناگزیر باید به کار بسته شوند، راهاندازی میشوند. گرچه این افکار یا اعمال ذهنی به منظور پیشگیری یا کاهش ناراحتی یا جلوگیری از بعضی حوادث یا موقعیتهای سهمناک انجام میشوند، به صورت واقعی با آنچه که به منظور خنثی سازی یا پیشگیری از آن طرحریزی شدهاند ارتباط نداشته یا آشکارا افراطی هستند(انجمن روانپزشکی آمریکا،2003 ؛ صص 493-492).
– فراشناخت[79]
به عنوان باورها و نگرشهایی که فرد در مورد شناخت دارد تعریف شده است، برای مثال فراشناخت دربارهی شناخت(فلاول[80] و راس[81]،1981 ؛ به نقل از گارسیامونتس[82] و همکاران،2006،ص 2). فلاول و ولمن[83]،1997؛ دانش فراشناخت (دانشی که فرد در مورد شناختهای خودش دارد) را از تجربه فراشناختی(نظارت و ادارهی مداوم تجربهی شناختی) تفکیک کردهاند(گارسیا مونتس و همکاران،2006؛ ص 2). فلاول،1979؛ مسس[84] و برد[85]، 1998؛ فراشناخت را به عنوان دانش و باورها دربارهی فکر و راهبردهای مورد استفاده به منظور اداره و کنترل فرایندهای فکری تعریف کردهاند(فیشر و ولز،2008، ص 118). در تعریفی دیگر فراشناخت به ساختهای روانشناختی، دانش، وقایع و فرایندهایی که در کنترل، اصلاح و تفسیر فکر دخیل هستند اطلاق شده است(ولز، 2000؛ ولز و متیوس،1994؛ به نقل از ولز و کارت رایت – هاتون[86]، 2004، ص 386).
– باورهای فراشناختی[87]
باورهایی شامل باورهای کلامی(اخباری) در مورد تفکر(مثل نگرانی به من قدرت مقابله با مشکلات را می دهد) و طرحهای عمومی پردازش و مقابله (مثل باور مثبت نسبت به نشخوار فکری و یا راهبردهایی مثل نظارت برتهدید) میباشد(ولز، 1385، ص 20).
– اطمینان شناختی[88]
با اعتماد و اطمینان به توجه و حافظه مشخص میشود [دراینجا در واقع عدم اطمینان شناختی و عدم اطمینان به حافظه مدنظر است](اسپادا[89]، محیالدینی[90] و ولز،2008؛ ص 238). این باور بیانگر میزان اعتماد فرد به حافظهی خود میباشد. این اعتماد، اعتماد کلی به حافظه و همینطور اعتماد به حافظه در مورد لغات و اسامی، مکانها و فعالیتها را دربرمیگیرد. در بعضی از اختلالات هیجانی میزان این باور در سطح پایین ارزیابی میشود(ولز و کارت رایت – هاتون، 2004؛ ص 391).
– خودآگاهی شناختی[91]
باوری فراشناختی است که به موجب آن فرد سعی می کند بطور دایم نسبت به افکارش آگاهی داشته، به آنها فکر و برآنها نظارت کند(ولز و کارت رایت- هاتون، 2004؛ص 391).
– باورهای منفی درباره غیرقابل کنترل بودن افکار و خطر[92]
باوری که به موجب آن فرد فکر میکند تفکر مداوم، غیرقابل کنترل و خطرناک است(اسپادا، محیالدینی و ولز، 2008؛ ص 238). در این باور فرد نگران نگرانی خود بوده و میترسد که به
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 07:22:00 ق.ظ ]
|