انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 5 صنعت فعال (صنایع سیمان، پتروشیمی، غذایی، خودرویی و دارویی) در بورس اوراق بهادار تهران می­باشد. قلمرو زمانی پژوهش شامل یک دوره پنج ساله بر اساس صورت­های مالی سال­های 1386 الی 1391 صنایع مورد مطالعه است. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی می­باشد که به دو فرضیه فرعی تقسیم می­شود، جهت آزمون فرضیات از آزمون رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است.طبق بررسی­های بدست آمده از آزمون فرضیه فرعی اول مبنی بر اینکه فرصت­های رشد شرکت بر بازده جریان­های نقدی آزاد تاثیر دارد، مشخص گردید فرضیه فوق در صنایع پتروشیمی، دارویی و سیمان تایید می­گردد. هر چند که فرضیه فوق در صنایع غذایی و خودرویی رد می­گردد، طبق آزمون فرضیه فرعی دوم مبنی بر اینکه تداوم سود بر بازده جریان­های نقدی آزاد تاثیر دارد، مشخص گردید فرضیه فوق در کلیه صنایع مورد مطالعه رد می­گردد.
واژه های کلیدی:بازده جریان نقد آزاد، بورس اوراق بهادار تهران، تداوم سود، فرصت­های رشد.
مقدمه
در سیستم اقتصادی امروز دنیا، انتقال و گزارش اطلاعات صحیح مالی به مراکز تصمیم گیری، اهمیت بسیار زیادی دارد. سهامدارانی که اندوخته­های خود را به شکل سرمایه در اختیار شرکت­ها قرار می­دهند، برای آگاهی از چگونگی اداره سرمایه­های خود و اطمینان از صحت عمل و کارایی مدیران، وسیله دیگری جز صورت حساب­ها و گزارش­های مالی سالانه شرکت­ها در اختیار ندارند.سود خالص از مهم­ترین اطلاعات مالی است که در تصمیمات اقتصادی ذینفعان کاربرد گسترده­ای دارد. علاوه بر حساسیت و ابعاد گسترده کاربرد سود، می­توان اذعان نمود که سود یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد مدیریت و نیز معیار تعیین کننده ارزش بنگاه­های اقتصادی تلقی می­شود؛ با توجه به مطالب فوق­الذکر، می توان این ادعا را نمود که تدوام آن نیز در طی فعالیت واحد تجاری نیز از اهمیت خاصی برخوردار می باشد که لازمه تداوم سود استفاده از فرصت­ها می­باشد. شرکت­ها به منظور کسب مزیت رقابتی، از منابع خود در جهت بهبود موقعیت نسبی خویش نسبت به رقبا استفاده می­کنند و ارتقای موقعیت شرکت سبب شکل گیری فرصت­های بهتری در آینده می­شود. همچنین می­توانیم فرصت­های رشد و سود تقسیمی شرکت را نیز مرتبط به هم بدانیم؛ معمولا شرکت­هایی اقدام به تقسیم سود می­کنند که نمی­توانند سود خود را سرمایه­گذاری نمایند. سود تقسیمی به سیاست­گذاری شرکت بستگی دارد. شرکت­هایی که فرصت­های سرمایه­گذاری (رشد) سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تأمین مالی تلقی می­کنند.
اگرهدف مطلوب شرکت­ها کسب سهم بازار بیشتر باشد و انتظار رود که در آینده افزایش سودآوری و فرصت­های رشد از آن شرکت­هایی باشد که سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده­اند،آنگاه تغییر در سهم بازار نشان­دهنده­ی عملکرد آتی و فرصت­های رشد است­. (نوری سادات، 1390)
 
1-2– تشریح و بیان مساله پژوهش
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر فرصت­های رشد شرکت و تداوم سود بر بازده جریان نقد آزاد است.جنسن[1](1986) بر اساس تئوری نمایندگی بیان کرده است که تناقض اهداف مدیران و سهامداران موجب تولید اضافی جریان­های نقدی آزاد می­شود. مشکل اضافه تولید جریان نقدی در شرکت­هایی مشهودتر است که فرصت­های رشد اندکی دارند. در صورتی­که سهامداران کنترل و نظارت مناسبی بر فعالیت­های شرکت نداشته باشند، مدیران شرکت­های با جریان نقدی آزاد مثبت  و فرصت­های رشد اندک به احتمال زیاد در پروژه­هایی با سود خالص کم یا حتی منفی سرمایه گذاری می­کنند تا منافع شخصی خود را به حداکثر برسانند. این فعالیت­های از بین برنده ارزش در نهایت منجر به پایین آمدن قیمت سهام شده و ممکن است سهامداران را وادار به برکناری مدیر عامل یا مدیران اجرایی کنند. مدیران منطقی از روش­های دقیق و محتاطانه حسابداری استفاده می­کنند تا این پیامدهای منفی را کاهش دهند. چانگ و همکاران[2] (2005) نیز در حمایت از این فرضیه بیان کردند که مدیران شرکت­های مورد شک و تردید از روش­های افزایش درآمد استفاده می­کنند تا در گزارشات خود به درآمدهای بیشتری اشاره کنند (گال و تسوی[3] ،1998 و 2001 و گال[4]، 2001)، نیز شواهدی را در این زمینه ارائه کرده­اند.
لانگ و لیتزنبرگر[5] (1989) دریافتند که در شرکت­هایی که موقعیت سرمایه­گذاری اندک دارند، قیمت سهام رابطه مستقیمی با افزایش سود سهام دارد.
جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به شرکت اجازه می­دهد تا فرصت­هایی را جستجو کند که ارزش ثروت سهامدار را افزایش می­دهد. بدون در اختیار داشتن وجه نقد، توسعه­ی محصولات جدید، انجام تحصیل­های تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهی­ها امکان­پذیر نمی­باشد. از طرف دیگر، وجه نقد باید در سطحی نگهداری شود که بین هزینه­ی نگهداری وجه نقد و هزینه­ی وجه نقد ناکافی تعادل برقرار شود (غلام زاده لداری، 1390). از جمله عوامل تأثیرگذار دیگر بر میزان رفتارهای فرصت­طلبانه مدیران، وجود فرصت رشد برای شرکت است. در زمانی که مدیر جریان نقدی آزاد نسبتاً زیادی در دست دارد واز سوی دیگر فرصت­های رشد و سرمایه­گذاری زیادی برای شرکت موجود باشد (جلنیک[6]، 2007)، مدیر می­تواند این وجوه نقد را در فعالیت­هایی در راستای رشد شرکت استفاده کند. در چنین موقعیتی با توجه به اینکه این سرمایه­گذاری­ها در جهت رشد شرکت و در ادامه روند فعلی آن است، خطرپذیری کمتر و بازدهی تقریباً مشابه بازده فعلی شرکت دارد و بنابراین سود دچار نوسانات زیادی نخواهد شد. در مقابل، هنگامی که فرصت­های رشد و سرمایه گذاری محدود باشد، مدیران به سرمایه­گذاری­هایی دست خواهند زد که دارای خطرپذیری بیشتر بالاتر و بازده متفاوتی از جریان عملیات فعلی شرکت است. در چنین موقعیتی سود شرکت دستخوش نوسان می­شود و مدیر برای مهار کردن اینگونه نوسانات، که ناشی از سرمایه گذاری پر خطر است به هموارسازی سود اقدام خواهد کرد.

پایداری سود از جمله ویژگی­های کیفی سود حسابداری است که مبتنی بر اطلاعات حسابداری می­باشد. پایداری سود شاخصی است که مبتنی براطلاعات حسابداری می­باشد؛ پایداری سود شاخصی است که به سرمایه­گذاران در ارزیابی سود­های آتی و جریان­های نقدی شرکت کمک می­کند. سرمایه گذاران در برآورد سود­های آتی و جریان­های نقدی مورد انتظار خود به بخش 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...