پایان نامه بررسی چگونگی تأثیر عضویت در فیسبوک بر رفتار انتخاباتی در انتخابات ریاستجمهوری |
ظهور اینترنت و به تبع آن ایجاد شبکههای مجازی، انقلاب بزرگی در حوزۀ ارتباطات به همراه داشته است. رونق شبکههای مجازی در میان مردم کشورهای گوناگون با هر سطح از توسعۀ اقتصادی گواهی است بر این مدعا که نمیتوان در مطالعه دربارۀ جوامع، از پیامدهای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از این شبکهها در میان مردم چشم پوشید. از آنجا که انتخابات بهعنوان بارزترین نمود کنش سیاسی شهروندان همیشه مورد توجه محققان حوزه علوم اجتماعی بوده است، مطالعۀ نقش شبکههای اجتماعی در جهتدهی و شکلدادن به رفتار انتخاباتی شهروندان نیز اهمیت ویژهای مییابد.
این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیسبوک را بر رفتار رأیدهی آنها درمورد انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بررسی میکند. در این پژوهش از رهیافت کیفی استفاده کردهایم تا موضوع را از نقطه نظر خود کاربران فیسبوک مطالعه کنیم. برای این منظور از اتنوگرافی مجازی یا نتنوگرافی بهعنوان روش تحقیق استفاده کردهایم، برای جمعآوری دادهها از تکنیکهای مشاهده و مصاحبۀ عمیق و همچنین برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک استفاده کردهایم.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تکرار و بازتکرار محتواها اصلیترین مکانیسم تأثیرگذاری فیسبوک بر رفتار رأیدهی کاربران است. همچنین فیسبوک در ایران، چون در مقابل رسانههای رسمی قرار دارد، میتواند تأثیر بسزایی در انتشار محتواهای حساسیتبرانگیز بسیجکننده داشته باشد. طبق این یافتهها انتخابات ریاستجمهوری سال 92 شرایط ویژهای داشت که تأثیر فیسبوک بر رفتار رأیدهی افراد در آن بیشتر از انتخاباتهای قبل بوده و احتمالاً بیشتر از انتخاباتهای بعد خواهد بود، تأثیری که فقط محدود به کاربران فیسبوک نبوده و بر جامعۀ غیرفیسبوکی نیز تأثیر تعیینکنندهای داشته است.
کلمات کلیدی: سایتهای شبکۀ اجتماعی، فیسبوک، انتخابات، رفتار رأیدهی
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش…. 1
1.1. بیان مسئله. 2
2.1. ضرورت پژوهش…. 5
3.1. اهداف پژوهش…. 6
فصل دوم: ادبیات پژوهش…. 8
1.2. اینترنت و مشارکت سیاسی.. 9
1.1.2. مکانسیمهای تأثیرگذاری.. 21
2.2. فیسبوک و مشارکت سیاسی.. 30
1.2.2. مکانیسمهای تأثیرگذاری.. 37
3.2. جمعبندی.. 40
فصل سوم: روششناسی پژوهش…. 43
1.3. روششناسی.. 44
2.3. روش گردآوری دادهها 45
3.3. روش تجزیه و تحلیل دادهها 50
4.3. زمان پژوهش و منابع دادهها 50
5.3. وثوق دادهها 52
6.3. اصطلاحات و مفاهیم اصلی.. 53
فصل چهارم: گردآوری و تحلیل دادهها 55
1.4. مشاهده و تحلیل کامنتها 56
1.1.4. خاتمی بیاید یا نیاید؟. 57
2.1.4. خاتمی نمیآید، هاشمی بیاید. 67
3.1.4. روحانی یا عارف؟. 71
4.1.4. عارف انصراف میدهد. 78
5.1.4. مرور و جمعبندی.. 79
2.4. انجام و تحلیل مصاحبهها 81
1.2.4. سیاسی بودن.. 83
2.2.4. فیسبوکی بودن.. 84
3.2.4. استفادۀ سیاسی از فیسبوک… 86
4.2.4. فیسبوک و انتخابات 92. 88
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری.. 100
فهرست منابع.. 105
بیان مسئله
گسترش و نفوذ اینترنت بین لایههای مختلف جامعه توجه جامعهشناسان را به بررسی تأثیرات اجتماعیسیاسی آن جلب کرده است. پژوهشهای متعددی تأثیر اینترنت بر هویت اجتماعی، سرمایۀ اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی و درکل نقش اینترنت در پیشبرد دموکراسی را بررسی کردهاند. برخی از پژوهشها مانند بکشی[1] و دیگران (2012)، اسمیت[2] و دیگران (2009)، ژانگ[3] و دیگران (2010)، ویتاک[4] و دیگران (2011)، نایترینی[5] (2011)، کافمن[6] (2009) و وون[7]، دآگلو[8] و مکلئود[9] (2013) روی تأثیرات مثبت آن بر اجتماع تأکید کردهاند و برخی مانند کروگر[10] (2002)، زنوس[11] و موی[12] (2007)، کوراه[13] و نیس[14] (2009) تأثیرات منفی آن را برشمردهاند.
اهمیت این موضوع در دو دهۀ اخیر با پدیدآمدن نسل دوم تکنولوژی اطلاعاتیارتباطی و تغییر کاربری اولیۀ اینترنت صورت ویژهای یافته است. در سالهای ابتدایی پیدایش، هدف استفاده از اینترنت، بیشتر سرگرمی و کسب اطلاعات بود؛ اما در سالهای اخیر، افراد از اینترنت در درجۀ اول برای گسترش ارتباطات بینشخصی خود استفاده میکنند و بهجای دریافت منفعلانۀ اطلاعات، خود در تولید محتوا مشارکت میکنند، بدون اینکه برای این کار نیاز به دانش و مهارت فنی زیادی داشته باشند (وون، 2013؛ کافمن، 2009).
تکنولوژی اطلاعاتیارتباطی جدید که مهمترین آنها «سایتهای شبکۀ اجتماعی»[15] هستند، امکان صورتگرفتن کارهایی چون ارتباطگیری و تعامل شبکهای وسیع با حذف مرزهای جغرافیایی، تولید محتوا، بهاشتراکگذاری آسان اطلاعات چندرسانهای و همچنین بحث بین افراد آشنا و ناآشنا باهم را فراهم کرده است. میلیونها نفر عضو این شبکهها هستند و بخش درخورتوجهی از وقت روزانۀ خود را در آنها میگذرانند. درواقع این شبکهها به بخشی از زندگی روزمرۀ این افراد تبدیل شده است، تاحدیکه گاه تشخیص مرز بین زندگی آنلاین و آفلاین آنها مشکل است. فیسبوک[16]، توییتر[17]، گوگلپلاس[18]، یوتوب[19] و اینستاگرام[20] از بزرگترین سایتهای شبکۀ اجتماعی هستند که درحالحاضر فیسبوک با بیش از 1میلیارد و 200میلیون کاربر[21] بزرگترین آنها است (فیسبوک، 2014). در سالهای اخیر بررسی چگونگی تأثیرات این سایت بر جامعه و ازجمله مشارکت سیاسی به یکی از مسائل روز علاقهمندان به حوزۀ رسانه و جامعه تبدیل شده است، موضوعی که این پژوهش نیز بهدنبال بررسی آن در ایران است. مسئلۀ پژوهش پیشِ رو، درک چگونگی تأثیر حیات فیسبوکی، بهعنوان بخشی از زندگی روزمرۀ افراد بر رفتار رأیدهی، بهعنوان یکی از مهمترین شکلهای مشارکت سیاسی، است. در نظر داریم این مسئله را در انتخابات ریاست جمهوری 1392 ایران بررسی کنیم؛ لذا سؤال علمی این پژوهش بدینترتیب است: چگونه عضویت افراد در فیسبوک بر رفتار رأیدهی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 ایران تأثیر گذاشته است؟
مشارکت سیاسی به آن دسته از فعالیتهای فرد گفته میشود که هدفش تأثیرگذاری مستقیم یا غیرمستقیم بر حکومت است (بردی[22]، وربا[23] و اسکلزمن[24]، 1995؛ ؛ برت[25] و برونتناسمیت[26]، 2014؛ تورل[27]، 2006؛ هارل[28]، 2013) و رفتار رأیدهی[29] یکی از قدیمیترین و مهمترین شکلهای مشارکت سیاسی است. اهمیت رأیدادن درحدی است که برخی میگویند فراتر از آن دستورالعمل روشن و ثابتی درمورد اینکه چه مشارکت دیگری برای عملکرد بهتر جامعه لازم و مطلوب است، وجود ندارد (گوستافسون[30]، 2013). منظور از رفتار انتخاباتی، تأکید روی جنبههای فردی مشارکت و نه جنبههای کلان، مثل نرخ مشارکت است. سایتهای شبکۀ اجتماعی هم طبق تعریف، سرویسهای شبکهمحوری هستند که برای کاربر، پروفایل[31] عمومی یا نیمهعمومی ایجاد میکنند و کاربر میتواند فهرست ارتباطهایش و نیز محتواهایی را که دیگران در سیستم ایجاد کردهاند، ببیند و در آنها جستجو کند (بوید[32] و الیسون[33]، 2007).
درمورد محبوبیت فیسبوک در میان 42میلیون کاربر ایرانی اینترنت، آمار رسمی وجود ندارد (آمارهای جهانی اینترنتی[34]، 2012) هرچند طبق پیمایشی 58درصد از کاربران ایرانیِ اینترنت بهطور منظم از فیسبوک استفاده میکنند. براساس این پژوهش سهم گوگلپلاس 37درصد، کلوب[35] 14درصد و توییتر و لینکدین[36] هرکدام 12درصد است که این ارقام، محبوبیت بیشترِ فیسبوک درمقایسه با دیگر سایتهای شبکۀ اجتماعی را در ایران نشان میدهد (نولز[37]، 2012؛ باهاتیا[38]، 2012).
2.1. ضرورت پژوهش
اهمیت خاص فیسبوک برای پژوهشهای جامعهشناختی را، بهجز ویژگی محبوبیت این سایت، میتوان بهسبب سه مشخصۀ متمایزش دانست: اول. فیسبوک با ارائۀ چندین ابزار در یک فضا، فرایند انتشار اطلاعات را سادهتر کرده است؛ دوم. در فیسبوک امکان دیالوگ افراد فراوانی باهم وجود دارد؛ سوم. درمقایسه با فضای آفلاین، اطلاعات در فیسبوک راحتتر و برای تعداد بیشتری از افراد دردسترس است (ونوینگاردن[39]، 2012). محبوبیت فیسبوک و سه ویژگی ذکرشده و نیز اینکه بخشی از اطلاعات مبادلهای در این سایت بهخصوص در ایام انتخابات محتوای سیاسی دارد، اهمیت بررسی تأثیر این سایت بر رفتار انتخاباتی افراد را روشنتر میکند. این موضوع بهویژه در کشوری مانند ایران که حضور در انتخابات از معدود راههای تأثیرگذاری سیاسی است، بیشتر درخور توجه است. بررسی تأثیر فیسبوک بر رفتار انتخاباتی موضوعی است که درخصوص آن در ایران کار نشده است.
اهمیت این پژوهش بهلحاظ کاربردی هم، امکان استفاده از نتایج آن از طرف نهادهای رسمی، گروهها، احزاب سیاسی و… است. فیسبوک شبکۀ اجتماعی وسیعی است که استفاده از آن درحال گسترش است و پتانسیل تأثیرگذاری بر نگرش و کنش سیاسی افراد را دارد؛ لذا هر گروه سیاسی میتواند از این محیط برای پیشبرد اهداف خود، بهخصوص برای اهداف انتخاباتی در ایام انتخابات استفاده کند. نتایج این پژوهش میتواند گامی باشد، هرچند کوتاه، درراستای استفاده از اینترنت درجهت پیشبرد دموکراسی در ایران.
3.1. اهداف پژوهش
در این پژوهش بهطور کلی دو هدف معین را دنبال میکنیم:
رسیدن به شناختی از فضای فیسبوک در روزهای منتهی به انتخابات، از طریق تحلیل بحثهای کامنتی در این سایت و درنهایت بیان تمهای اصلی آنها؛
درک چگونگی تأثیرگذاری این فضا بر رفتار انتخاباتی از طریق مشاهدۀ کامنتها و مصاحبه با افراد شرکتکننده در بحثها.
فصل دوم: ادبیات پژوهش
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-25] [ 07:39:00 ب.ظ ]
|