1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 9

1-4- اهداف تحقیق.. 10

1-5- سوالات تحقیق.. 10

1-6- فرضیه های تحقیق.. 11

1-7- تعریف واژه ها 11

فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق

2-1- پیشینه تحقیق.. 14

2-1-1 تحقیقات داخلی.. 14

2-1-2 تحقیقات خارجی.. 15

2-2- مباحث نظری.. 18

2-2-1 اروینگ گافمن.. 18

2-2-2 نوربرت الیاس… 21

2-2-3 پییر بوردیو. 22

2-2-4 آنتونیگیدنز. 24

2-2-5 برایانترنر. 28

2-2-6 میشل فوکو. 31

2-2-7 رویکردهای فمینیستی.. 33

2-3- چارچوب نظری.. 35

2-3-1 آنتونی گیدنز. 35

2-3-2 پییر بوردیو. 35

2-3-3 برایان ترنر. 36

2-4- مدل تجربی.. 38

فصل سوم: روش اجرای تحقیق

3-1- روش شناسی تحقیق.. 40

3-1-1 تعیین روش و تکنیک های مورد استفاده 40

3-2- جامعه آماری.. 40

3-3- روش نمونه گیری.. 41

3-4- تعیین حجم  نمونه. 41

3-5- اعتبار و روایی.. 41

3-6- روش تجزیه و تحلیلی داده ها 42

3-7- معرف ها واقلام آماری.. 42

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

4-1- یافته های تحقیق.. 45

4-2- نتایج توصیفی تحقیق.. 45

4-2-1 سن.. 46

4-2-2 وضعیت اشتغال. 47

4-2-3 طبقه اجتماعی.. 48

4-2-4 بررسی شاخص های تحقیق.. 49

4-2-5 بررسی سنجش شاخص اصلاح بدن. 49

4-2-6 بررسی گویه های سازنده شاخص اصلاح بدن. 50

4-2-7 بررسی سنجش شاخص مصرف گرایی.. 54

4-2-8 بررسی گویه های سازنده شاخص مصرف گرایی.. 55

4-2-9 بررسی سنجش شاخص میزان مصرف رسانه. 57

4-2-10 بررسی گویه های سازنده شاخص میزان مصرف رسانه. 58

4-2-11 بررسی سنجش شاخص هویت شخصی.. 59

4-2-12 بررسی گویه های سازنده شاخص هویت شخصی.. 60

4-2-13 بررسی سنجش شاخص سرمایه فرهنگی.. 62

4-2-14 بررسی گویه های سازنده شاخص سرمایه فرهنگی.. 63

4-3- یافته های استنباطی.. 64

4-3-1 بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها 64

4-3-2 فرضیه اول. 66

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

4-3-3 فرضیه دوم. 67

4-3-4 فرضیه سوم. 68

4-3-5 فرضیه چهارم. 69

4-3-6 فرضیه پنجم. 70

4-3-7 فرضیه ششم. 71

4-3-8 فرضیه هفت… 72

4-3-9 رگرسیون چندمتغیره 73

فصل پنجم: نتیجه گیری

5-1- مقدمه. 77

5-2- خلاصه ای از مهمترین مباحث نظری.. 77

5-3- نتیجه گیری.. 79

5-4- محدودیت های تحقیق.. 83

5-5- پیشنهادها و راهکارها 84

منابع و مآخذ. 85

فهرست منابع فارسی.. 85

فهرست منابع انگلیسی.. 88

چکیده انگلیسی.. 90

 

 

فهرست جداول

عنوان                                                                                                   شماره صفحه

جدول 2-1: متغیرها و نظریه پردازان. 37

جدول 3-1: میزان آلفای بدست آمده برای هر یك از شاخص‌های تحقیق.. 42

جدول 4-1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن.. 46

جدول 4-2: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت اشتغال. 47

جدول 4-3: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب طبقه اجتماعی.. 48

جدول 4-4: فراوانی پاسخگویان  بر حسب شاخص اصلاح بدن. 49

جدول 4-5: جدول توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گویه‌های سازنده شاخص اصلاح بدن. 50

جدول 4-6: فراوانی پاسخگویان  بر حسب شاخص مصرف گرایی.. 54

جدول 4-7: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گویه های سازنده شاخص مصرف گرایی.. 55

جدول 4-8: فراوانی پاسخگویان برحسب شاخص میزان مصرف رسانه. 57

جدول 4-9: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گویه های سازنده شاخص میزان مصرف رسانه. 58

جدول 4-10: فراوانی پاسخگویان  بر حسب شاخص هویت شخصی.. 59

جدول 4-11: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گویه های سازنده شاخص هویت شخصی.. 60

جدول 4-12: فراوانی پاسخگویان  بر حسب شاخص سرمایه فرهنگی.. 62

جدول 4-13: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب گویه های سازنده شاخص سرمایه فرهنگی.. 63

جدول 4-14: :بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق به کمک آزمون کولموگرف اسمیرنف… 64

جدول 4-15: ماتریس همبستگی بین متغیرهای تحقیق.. 65

جدول 4-16: مشخص‏كننده‌های تحلیل رگرسیونی رابطه بین مصرف گرایی و اصلاح بدن. 66

جدول 4-17: ضریب رگرسیونی رابطه بین مصرف گرایی و اصلاح بدن. 66

جدول 4-18: مشخص‏كننده‌های تحلیل رگرسیونی رابطه بین مصرف رسانه و اصلاح بدن. 67

جدول 4-19: ضریب رگرسیونی رابطه بین مصرف رسانه و اصلاح بدن. 67

جدول 4-20: مشخص‏كننده‌های تحلیل رگرسیونی رابطه بین هویت شخصی و اصلاح بدن. 68

جدول 4-21: ضریب رگرسیونی رابطه بین هویت شخصی و اصلاح بدن. 68

جدول 4-22: مشخص‏كننده‌های تحلیل رگرسیونی رابطه بین سرمایه فرهنگی و اصلاح بدن. 69

جدول 4-23: ضریب رگرسیونی رابطه بین سرمایه فرهنگی و اصلاح بدن. 69

جدول 4-24: بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی و اصلاح بدن. 70

جدول 4-25: بررسی رابطه بین وضعیت اشتغال و اصلاح بدن. 71

جدول 4-26: نتایج حاصل از تحلیل واریانس در ارتباط با اصلاح بدن در سنین مختلف… 72

جدول 4-27: نتایج حاصل از آزمون توکی در رابطه با اصلاح بدن. 72

جدول 4-28:  نتایج حاصل از تحلیل واریانس در ارتباط با نگرش به اصلاح بدن در سنین مختلف… 73

جدول 4-29: مشخص‏كننده‌های كلی تحلیل رگرسیونی متغیرهای مستقل بر اصلاح بدن. 74

جدول 4-30: تأثیر تفکیکی متغیرهای مستقل بر اصلاح بدن. 75

 

فهرست نمودارها

عنوان                                                                                                   شماره صفحه

نمودار 4-1: نمودار سن پاسخگویان. 46

نمودار 4-2: نمودار وضعیت اشتغال پاسخگویان. 47

نمودار 4-3:  نمودار طبقه اجتماعی.. 48

نمودار 4-4: نمودار شاخص اصلاح بدن. 49

نمودار 4-5: نمودار شاخص مصرف گرایی.. 54

نمودار 4-6: نمودار شاخص میزان مصرف رسانه. 57

نمودار 4-7: نمودار شاخص هویت شخصی.. 59

نمودار 4-8: نمودار شاخص سرمایه فرهنگی.. 62

نمودار 4-9: تأثیر رگرسیونی رابطه بین مصرف گرایی و اصلاح بدن. 66

نمودار 4-10: تأثیر رگرسیونی رابطه بین مصرف رسانه و اصلاح بدن. 67

نمودار 4-11: تأثیر رگرسیونی رابطه بین هویت شخصی و اصلاح بدن. 68

 

چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر اصلاح بدن[1]، رفتارهایی چون کنترل وزن، خدمات زیبایی، استفاده از داروها، کرم­ها و خدمات پزشکی و آرایشی را به روش کمی مورد بررسی قرار داده­ است. داده­های پژوهش با استفاده از روش پیمایش، با استفاده از پرسشنامه با حجم نمونه 384 نفر بر اساس جدول لین[2] (1976,) از زنان20 تا 44 ساله مناطق 22 گانه شهر تهران به روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شدند. برای سنجش روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار صوری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین اصلاح بدن، مصرف­گرایی، مصرف رسانه، هویت شخصی، طبقه اجتماعی و سن رابطه معناداری وجود دارد. و 47 درصد از تغییرات اصلاح بدن توسط مصرف­گرایی قابل تبیین است. همین طور حدود 7 درصد از تغییرات توسط مصرف رسانه و 12 درصد از تغییرات توسط هویت شخصی قابل تبیین می­باشد. همچنین با استفاده از تحلیل واریانس، اصلاح بدن در سنین مختلف نیز تفاوت معناداری وجود داشت. و آزمون توکی نشان دهنده­ی این بود که کمترین میانگین اقدامات جهت اصلاح بدن را افراد بالای 35 سال و بیشترین اقدامات را در سنین 25 تا35 سال انجام می­دهند. بین طبقه اجتماعی پاسخگویان و اصلاح بدن نیز رابطه­ی معناداری وجود داشت که با بالارفتن طبقه اجتماعی اقدامات جهت اصلاح بدن افزایش پیدا می­کند.

 

واژگان کلیدی: اصلاح بدن، مصرف­گرایی، مصرف رسانه، هویت شخصی، سرمایه فرهنگی، طبقه­اجتماعی، زنان

 

فصل اول:
کلیات تحقیق
 

1-1- مقدمه
توجه به بدن، ظاهر و تناسب به عنوان مقوله­ای تأثیرگذار منجر به مطالعات اجتماعی و فرهنگی بسیاری جهت نظریه پردازی و مطالعات تجربی در دو دهه اخیر شده است. رفتارهای افراطی، نارضایتی نسبت به بدن، علاقمندی در نزدیک بودن به شاخص­های استاندارد، ایده­آل­ها، هنجارهای غربی میل بر تسلط و کنترل بدن، در زنان و جوانان بیشتر دیده می­شود.

در قرن بیستم مخصوصاً در چند دهه اخیر برداشت­های نو به نو شونده از زیبایی سرعت گرفته است. در یک رویکرد کلی، زیبایی امری دنیوی (در برابر مقدس)، نسبی(در برابر مطلق)، جزئی (در برابر کلی) و از همه مهم­تر ظاهری (در برابر باطنی) قلمداد شده و به عنوان مجموعه­ای از مؤلفه­هایی چون: تناسب اندام، آرایش، پوشش و جذابیت تعریف می­شود (سینوت 1990، 40). این رویکرد برجنبه­هایی از زیبایی تأکید دارد که قابل کسب کردن، پروراندن و خلق کردن بوده و براین اساس تأکید از زیبایی طبیعی برداشته می­شود. در حقیقت این تغییر در تلقی از زیبایی همراه با دستاوردهای صنعتی و پزشکی باعث شده است که زیبایی دیگر یک مشخصه­ی طبیعی و زیستی نباشد. و ویژگی اکتسابی پیدا کند(وبستر و دریسکل 1983، 162).

در سال­های اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعه شناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی بلکه در تئوری پردازی­های جامعه شناسی آشکار شده است (انگلس و هاوسن 2001، 200).

در سطوح ساختاری و ارزشی، فرایندهای چندی را می­توان در اهمیت و جایگاه ارتقاء یافته­ی بدن و بدنی شدن فرهنگ به خصوص با مخاطب قرار دادن جوانان برشمرد، که از آن جمله می­توان به رشد فن­آوری­های سلامت، تغذیه و ورزش، صنعت زیبایی و مد، افزایش علاقه به جوانی، اولویت یافتن مصرف، فردگرایی فزاینده، توجه به تمایز وسبک زندگی، رسانه­ای شدن فرهنگ (به ویژه تأکید بر بدن زیبا و جوان) و اهمیت یافتن فرهنگ عامه پسند اشاره کرد. فرایندهای فوق درتعامل با شرایط تاریخی، اقتصادی، ایدئولوژیک ومکانی خاص جلوه­های متفاوتی می­یابند و به مدد فرایند جهانی شدن و رسانه­ای شدن فرهنگ از اشتراکات زیادی نیز برخوردار گردیده­اند. بدین سان، فرهنگ بدن را باید منظری دانست که به کمک آن می­توان تحولات فرهنگی و روند آن­ها را مورد ارزیابی قرار داد. بدن عرصه­ای برای باز آفرینی فرهنگی و اجتماعی است و روشنگر روابط قدرت و نحوه­ی تأثیرگذاری آن بر تفاوت­ها و نابرابری­های اجتماعی است(ذکایی1387، 170).

1-2- بیان مسئله
جامعه شناسان بدن را به عنوان یک پروژه مفهوم بندی کرده­اند که به عنوان بخش مرکزی هویت “خود” کار می­کند (شیلینگ 2003 به نقل از گیملین 2006، 40). در جامعه شناسی پذیرفته شده است که بدن تصویر مرکزی است که ما از خودمان داریم(فدرستون 1991 و گافمن 1996، 101). شیوه­های مدیریت بدن را به عنوان یک پروژه در نظر می­گیرد که با احساس توسعه­ی “خود” در یک خط قرار دارد (شیلینگ 2003، 187).

رشد تکنولوژی­های تغذیه­، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن عاملیت، استقلال عمل، مصرف­گرایی شدید، اهمیت یافتن جوانی و افزایش علاقه به بدن­های جوان و زیبا که خود از فرهنگ عامه پسند رسانه­های نو تأثیر زیادی پذیرفته است، بدن و بدنی شدن را به موضوعی محوری در مطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه­ی معاصر تبدیل کرده است. فرهنگ بدن  تصویری از جامعه و تحولات کلان فرهنگی و نیز روند تغییرات آن را ارائه می­کند (ذکایی، 1387، 195).

برنامه­های تلویزیون، مجلات، تبلیغات و فیلم­ها ارائه دهنده­ی ایدئولوژی عمومی زیبایی است. ترکیب و دائمی­کردن این ایده که بدن فوق­العاده لاغر، مطلوب و ایده­آل است. داشتن چنین تصوری احساس نارضایتی را در زنان نسبت به بدن­شان ایجاد می­کند و آنان را گرفتار کم کردن وزن می­کند. به علاوه رسانه با سعی در به دست آوردن چیزی که ممکن است  ایده­آل و دست نیافتنی باشد، می­تواند تأثیر آسیب­زایی بر رضایت از بدن داشته باشد. تصویر ارائه شده از خود بیشتر مواقع توسط رسانه به وسیله­ی تجربیات اجتماعی ارائه می­شود و مردم بسیار به رسانه برای اجتماعی شدن اعتماد می­کنند، رسانه ارتباط جمعی به طور فزاینده­ای نگهداشت مسئولیت برای تغییرات این مسیر از درک بدن است. در جامعه امروزی زنان و دختران به طور مداوم در معرض بمباران پیام­های استاندارد اجتماعی برای شکل و سایز بدن هستند و این دائم در تمام دنیا در حال افزایش است. رسانه­ها برنامه­هایی از جذابیت، جوانی و لاغری هنر پیشه­ها را به نمایش می­گذارند. این صفات جسمانی اغلب به طور غیر واقع بینانه­ای با دستاوردهایی چون شهرت و موفقیت زنان همراه است. این تصاویر احتمالاً بر دیدگاه، اجرا و نقش در شکل دادن ادراک زنان و رضایت از بدنشان تأثیر می­گذارد (بوتا 2003، 389-400).

مطالعات بسیاری نشان می­دهد که زنان بسیار بیش­تر از مردان نارضایتی از بدن را تجربه می­کنند. و این به واسطه­ی فشارهای هنجاری و نگاه شیء گونه به بدن در جامعه­ی مصرفی و سرمایه­داری به زنان است. در واقع فشار بر زنان به طور کیفی و کمی متفاوت از فشار بر مردان است. زنان اغلب موضوع “نگاه خیره” هستند، تا برعکس و بیشتر احتمال دارد که زنان رژیم بگیرند، جراحی زیبایی انجام دهند و اختلالات تغذیه­ای داشته باشند(گروگن 1996، 19) چرا که باید در نظر داشت زن بودن، کار پر مخاطره­ای است(گیدنز 1388،151). امروزه بدن و نگرانی­ها درمورد آن یکی از مهمترین نگرانی­ها و دل مشغولی­ها در زندگی دختران و زنان است همه­ی زنان احساس می­کنند یک مشکلی (عیبی) در یکی از قسمت­های بدنشان وجود دارد(واتکینز 1384، 141).

مشاهدات نشان داده است که مقایسه­های اجتماعی نقش مهمی در شکل گیری، نگهداری و کاهش ارزش بدن داشته است(هدر 2004، 500). تحقیقات انجام شده نشان داده است برخی از زنان متأثر از استانداردهای فرهنگی زیبایی و مقایسه­ی جذابیت و زیبایی خود با دیگران هستند. در واقع برخی تحقیقات به بررسی         راه­هایی که در آن تفاوت­های فردی در ارتباط با تصاویر رسانه­ای و نارضایتی از بدن هستند، می­پردازند. به طور مثال (هندرسون 1997، 74) زنانی که اعتماد به نفس پایینی نسبت به تجربه­ی جذابیت خود دارند، پس از مشاهده­ی “ایده­آل” تصویر زنان در رسانه­ها رضایت کمتری از بدن خود پیدا می­کنند(هدر2004، 500).

در چند دهه­ی اخیر در ایران تناسب اندام به عنوان معیار زیبایی اندام مورد توجه دختران و زنان قرار گرفته است و اقدام برای رعایت رژیم لاغری جهت دستیابی به تناسب اندام به دغدغه­ی برخی دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است در حالیکه در مورد نسل­های پیشین چنین تأکید شدیدی بر لاغری موجود نبوده است و حتی می­توان ادعا کرد که ادبیات عامیانه با کاربرد اصطلاحاتی چون ضرورت وجود یک”پرده گوشت” سلیقه­ی ایرانی را در مورد معیار زیبایی اندام برای زنان تا حدی در تضاد با لاغری افراطی آنچنان که در کشورهای غربی در حال حاضر تبلیغ می­شود، نشان می­دهد. باید دانست همچنان که در غرب نیز گروگن(2000) یادآور گردیده، تغییر سلیقه­ی عمومی مبنی بر ترجیح لاغری بر چاقی در واقع پدیده­ی نسبتاً جدیدی است که ظهور آن به آغاز قرن بیستم باز می­گردد (احمدنیا 1385، 29). اما این رژیم­های غذایی برای سلامت روانی و جسمانی زنان پیامدهای سوئی دارد. هنگامی که لاغری به عنوان شرایط مطلوب بدنی در رسانه­ها تبلیغ می­شود دختران و پسران جوان در طلب رسیدن به وزن ایده­آل خود را در معرض رژیم­های سخت غذایی قرار می­دهند و در واقع خود را در حساس­ترین شرایط رشد بدنی از شرایط تغذیه سالم و متعادل محروم می­سازند(احمدنیا 1385، 29).

تأکید بر زیبایی و اندام متناسب در دنیای مدرن از پدیده­های غیر قابل انکار است که اغلب نیازهای اقتصادی سرمایه­داری را پوشش می­دهد و تولید را در گرو مصرف می­داند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...