های رفتاری و تبادلی میشد، و از سوی دیگر رشد شخصی نیز بر بعد شناختی و رفتاری تأکید زیادی دارد، بنابراین میتوان گفت که آموزش این مهارتها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ابعاد شناختی و رفتاری را مورد هدف قرار میدهد و میتواند بر رشد شخصی افراد تأثیرگذار باشد
تأثیرات طلاق منجر به مشکلات تبادلی در روابط آتی میشود. این تاثیر در روابطی مثل ازدواج مجدد، خانوادههای ناتنی و کودکان مشهود است. این کودکان وقتی که بالغ میشوند اعتماد و باور کمتری به روابط طولانی مدت خواهند داشت (سگرین و تیلور[16]، 2006). تحقیقات نشان داده که اگر آنها تصمیم به ازدواج بگیرند، مشکلات ارتباطی زیادی را در روابطشان تجربه خواهند کرد. زوجینی که ازدواج مجدد میکنند تبادلات مثبت کمتری از خود نشان میدهند و نسبت به ازدواج اول تبادلات کنارهگیرانهی بیشتری از خود نشان میدهند (هالفورد، نیکولسون و سندرز[17]، 2007)، که این منجر به رضایت ارتباطی پائینتر میشود. نظر به اینکه طلاق چنین تاثیرات منفیای در روابط انسانی دارد، یافتن روشهایی برای پیشگیری از طلاق شایستهی توجه است. مارکمن، فلوید، استنلی و استوراسلی[18] (1988) گفتهاند که بجای مداخلات ناشی از مشکلات طلاق، محققان و درمانگران باید بر روی پیشگیری از مشکلات در ازدواج تاکید کنند. بنابراین میتوان بر اهمیت مشاوره و آموزش پیش از ازدواج بر رضایت آتی از زندگی زناشویی و مشکلات زناشویی و متعاقباً طلاق پی برد.در پژوهش حاضر ملاکهای همسرگزینی شامل ملاکهای محتوایی همسرگزینی (سن، شغل، درآمد، سطح تحصیلات و.) و ملاکهای فرآیندی (مجموعه کنشهایی مانند درک طرف مقابل، مهارتهای ارتباطی، مهارت کنار آمدن، انعطافپذیری و.) میباشد و ابعاد رشد فردی شامل مؤلفه شناختی (علم به چگونگی تغییر و تعهد به فرآیند رشد) و رفتاری (اجرای فرآیند رشد) میباشد. با عنایت به اهمیت مسأله پژوهش حاضر و با توجه به اینکه تاکنون در کشورمان مطالعات کافی جهت ارزشیابی برنامههای آموزشی پیش از ازدواج صورت نگرفته است، لازم است با استفاده از ارزشیابی مؤثق و کارآمد و بهرهگیری از الگوی آموزشی مناسب به بررسی اثربخشی آموزشهای قبل از ازدواج پرداخته شود. بنابراین، در این پژوهش به بررسی این موضوع میپردازیم که آیا مهارتهای قبل از ازدواج بر ملاکهای همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد تأثیر معنادار دارد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است. اما این تصمیم زمانی باید گرفته شود که اطلاعات و دانستههای ما و تجربه و پختگی ما در برابر بزرگی این تصمیم اندک و ناتمام است. قبل از ازدواج قدرت و اختیار در تصمیمگیری بسیار است و میتوان از تشکیل ساختارهای مشکلزا دوری کرد. اما پس از ازدواج، هنگامی که ساختارها شکل گرفت تنها میتوان کارکردهای مشکل را کاهش داد و به ندرت میتوان در ساختارها تغییر ایجاد کرد (میرمحمدصادقی، 1384).
سلامت جامعه در گرو تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و یکی از بهترین فرصتها برای آموزش و آمادهسازی آنها، موقعیت قبل از ازدواج میباشد که اگر در این زمینه آموزشهای لازم صورت گیرد میتوان به ارتقای سطح فکری و فرهنگی جوانان در راستای انتخاب ملاکهای صحیح در انتخاب همسر و همچنین رفتارهای بعد ازدواج میباشد (رفیعی، 1376).
پژوهشها نشان دادهاند که فقدان آموزشهای کافی در مورد مسائل مرتبط با ازدواج، اطلاعات نا کافی زوجین، ملاکها و باورهای نادرست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، ارتباطات ضعیف، ترس از عدم موفقیت در ازدواج، از شایعترین عواملی هستند که ممکن است زندگی زوجین را دچار مشکلات عدیدهای کند. لذا آموزشهای قبل از ازدواج میتواند تا حدود زیادی نقش مؤثری را در این زمینه ایفا نماید (کراون و هینکل[19]،2003). پیشینهی پژوهش در مورد سازهی فعالیت رشد فردی نشان میدهد که مطالعات زیادی در فرهنگها، گروههای سنی مختلف، نمونههای مختلف و سطوح تحصیلی متفاوت در مورد این سازه انجام شده است. این مطالعات نشان داده که PGI به متغیرهای مختلفی همچون شیوهی رشد (آگاهی- غیرعمدی، ناآگاه- غیرعمدی و آگاهی- عمدی) جهتگیری نقش جنسیتی، بهزیستی روانشناختی (روبیتشک، 1999)، کاوشهای حرفهای و هویت شغلی (روبیتشک و کوک[20]، 1999)، الکلیسم والدین، عملکرد خانواده و سلامت روانشناختی (روبیتشک و کاشوبک[21]، 1999)، معنویت و مذهبی بودن (کالدول[22]، 2000)، عملکرد خانواده چندبعدی (ویتاکر و روبیتشک[23]، 2001)، خودکارآمدی، سلامت روان و رفتار خطرپذیری (اوگونیمی و مابیکوج[24]، 2007) ارتباط دارد. با توجه به اینکه در بعضی مطالعات رشد فردی به عنوان متغیر مستقل و در بعضیها به عنوان متغیر وابسته و در بعضی به عنوان متغیر تعدیل کننده مورد بررسی قرار گرفت است، و از آنجا که در جامعهی ما تحقیق چندانی در این حیطه انجام نشده است، بنابراین مطالعات حاکی از این است که این حیطه نیاز به بررسیهای بیشتری دارد. همچنین با توجه به عدم انجام پژوهشهای مناسب و عمیق در راستای اثربخشی مهارتهای قبل از ازدواج بر ملاکهای همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد و اهمیت تعیین ملاکهای صحیح و ارزشی توسط جوانان برای همسرگزینی، انجام این پژوهش از اهمیت خاصی برخوردار است.
اهداف تحقیق
هر حرکت علمی اهداف متعددی را دنبال میکند. یک دسته از این اهداف عمومی هستند، که هر محققی در شروع کار به آنها توجه دارد از جمله شروع حرکتی مثبت در جهت حل مسائل موجود و گشودن راه به منظور کشف مسائل جدید. هدف اصلی این تحقیق، تبیین اثربخشی مهارتهای پیش از ازدواج بر ملاکهای همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد است. که به صورت زیر قابل طرح می باشد:هدف اول: تبیین اثربخشی آموزش مهارتهای پیش از ازدواج بر رشد فردی در افراد شرکت کننده در پژوهش.
[1] – Berneshtain
[2] – Buss
سایت های دیگر :
|
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 04:22:00 ق.ظ ]
|