است (فاضلی،1382: 141). به نظر می رسد در دوره ی جدید با تحولات جهانی شدن، بیش از حد به مسئله ی بدن توجه شده است که می توان به پاره ای عوامل اشاره کرد: سیاسی کردن بدن توسط فمینیست ها، عوامل جمعیت شناختی، رشد فرهنگ مصرفی، پیدایش تکنولوژی های جدید و حرکت به سوی مدرنیته (اباذری و حمیدی،1387: 131). مسئله بدن بیشتر موضوعی فرهنگی است که به ارزش ها و هنجارهای جامعه برمی گردد.  بر اثر تماس های مستقیم و یا با واسطه فرهنگ های مختلف با یکدیگر، عناصر فرهنگی هر جامعه در جامعه دیگر وارد می شوند (خواجه نوری، 1385).

در جامعه معاصر افراد تشویق می شوند تا از طریق رفتارهای مصرفی روی بدنشان کار کنند و آن را مانند پروژه ای در دست اقدام بدانند که هویت شخصی شان براساس آن شکل می گیرد. افراد با دستکاری ویژگی های ظاهری و مرئی بدن و فاصله گیری از مفهوم “بدن طبیعی” مبادرت به ساختن بدن اجتماعی می کنند (ارمکی و چاوشیان:1381 ص34 ). مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگی های ظاهری و مرئی بدن است که به کمک معرف های کنترل وزن (ازطریق ورزش، رژیم غذایی و دارو..) دستکاری پزشکی(جراحی پلاستیک و بینی) و میزان اهمیت دادن به مراقبت های بهداشتی و آرایشی(استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از عطر و ادوکلن، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانم ها) به شاخصی اساسی تبدیل شده است (ابراهیمی وضیاءپور،1391: 125).

هنگام صحبت از این مفهوم بیشتر به ناخشنودی افراد از وضعیت جسمانی شان توجه می شود. بنابراین کمتر به توصیف افرادی پرداخته می شود که از وضعیت جسمانی خود رضایت دارند. مسائل مربوط به تصور بدن به طور سنتی از دل مشغولی های زنان بوده است. زنان همواره در مقایسه با مردان توجه بیشتری به بدن و ظواهر فیزیکی خود داشته اند. آنان پول، زمان و انرژی زیادی را مصرف می کنند تا ظاهرشان را از طریق فعالیت های مختلف به شکل آرمانی درآورند. ازمنظر جامعه شناسانه قدرمسلم است که نوع کنترل  و نظارتی که بر بدن اعمال می شود نظمی را دنبال می کند که جامعه درپی آن است، آن گونه که به تعبیر فوکو «بدن زنان به عنوان سرمایه ای اجتماعی تحت تأثیر فشار اجتماعی که ارزش و فرم آن را تعیین می کند تغییر شکل می دهد و این تغییر شکل بر منزلت یا وضع اجتماعی آنان کمک شایان توجه می کند».

بروز حساسیت بیش از حد در مورد بدن و ظاهر آن بیشتر منجر به بروز مشكلاتی در بدن نظیر بی نظمی در تغذیه، كاهش اعتماد به نفس، لاغری، آسیب های بدنی و … شده است (خواجه نوری، 1387). البته، این حساسیت در میان زنان، به ویژه زنان و دختران جوان در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است(ذکائی و فرزانه، 1387).

مباحث بالا بیانگر آن است در این میان شاهد   گرایشی گسترده و عمیق به سمت ارزش های فردگرایانه، توجه بی بدیل به زوایای مختلف شخصیت، و شاید رشد نوعی خودخواهی هستیم که یا در گذشته سابقه نداشته و یا سابقه داشته اما خود را در اشکال جدیدی باز می نماید(رشتیانی و فتحی، 1392: 81). توجه به بدن و زیبایی و موزون بودن آن امر جدیدی است که متأثر از پذیرش ارزش های فرهنگی جوامع دیگر و به ویژه جوامع غربی توسط بخش هایی از جامعه به خصوص جوانان و در این میان زنان و دختران است(خواجه نوری و همکاران، 1390: 81).

بازار محصولات و خدمات ظاهرآرایی نیز براساس آمار موجود از سال 1383 تا 1386 روند رو به رشدی را نشان می دهد )شهابی، 1389: 69). البته در این زمینه آمارها در ایران بیشتر بر پایه ی برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمی باشند، اما آن چه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته، این است که مدیریت بدن در حال افزایش است(خواجه نوری و همکاران، 1390: 23).

در پژوهش حاضر این مسئله در مورد شهر بابل انجام گرفته است. شهر بابل به دلیل موقعیت جغرافیایی و نزدیک بودن به شهرهای همجوار خود با داشتن دریا و جنگل و آب و هوای مناسب و ییلاقی به نوعی توریست پذیر بوده  و نزدیک به پایتخت می باشد که سبب می شود فرهنگ پذیری زیادی از مسافرین داشته باشد. از آنجایی که سبک زندگی، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای (جهانی شدن) تأثیر روزافزون و سریع خود را به پایتخت می گذارد و راه انتقال آن به شهرهای شمالی و کوچکی همچون بابل بسیار زیاد است بر این اساس مسئلة مدیریت بدن موضوع مهمی است، به طوری که به تدریج لاغری پیش نیاز بدن زیبا به شمار می رود و بدن لاغر بر بدن چاق و فربه رجحان می یابد.

بنابراین از آنجا که بدن یکی از شاخص های نهایی و بیان های غایی جهان اجتماعی است که در آن قرار داریم، می توانیم بپذیریم که داشتن بدنی زیبا نشانه ی ارزش های اجتماعی و تا حدودی، سازوکار قدرت وکنترل اجتماعی است که عوامل گوناگونی باعث اهمیت دادن به این موضوع می شود. در این پژوهش از زاویه سه مؤلفه مهم جهانی شدن به موضوع مدیریت بدن پرداخته شده است.

تحقیق حاضر درآمدی است بر تأثیر مؤلفه های جهانی شدن بر مدیریت بدن زنان 18تا48 ساله ی شهر بابل.

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

موضوع سنجش تأثیر مؤلفه های جهانی شدن بر مدیریت بدن از دو جنبه ی نظری و کاربردی حائز اهمیت است؛ هم تحقیقی بنیادی است که موجب شناخت بیشتر این بُعد از جامعه شناسی(جهانی شدن و جامعه شناسی بدن) می شود و هم کاربردی است که می توان از نتایج آن در برنامه ریزی و سیاست گذاری و مطالعات بعدی بهره برد.

بُعد نظری: سنجش سه مؤلفه ی جهانی شدن یعنی سبک زندگی، سرمایه فرهنگی، مصرف رسانه ای مدرن بر مدیریت بدن زنان همچون سایر مؤلفه های اساسی در حوزه اجتماعی، آزمودن برخی از نظریه های اجتماعی است که به طور صریح و تلویحی به تبیین ظاهر یا مدیریت بدن می پردازد.”برایان ترنر” که در سال 1984 کتاب بدن و جامعه را منتشر نمود این استدلال را مطرح کرد که «بدن انسان موضوعی است که به گونه ای جدی در علوم اجتماعی مورد غفلت قرار گرفته است، به ویژه در جامعه شناسی فرهنگ جدید» (محسنی،1385: 23).  بدین ترتیب می توان گفت بدن و مقوله ی مدیریت آن یک عنصر مهم در نظریه های اجتماعی و علاوه بر این یک موضوع برای پژوهش های تجربی در فرهنگ های نوین است که می بایست عوامل تأثیرگذار بر روی آن را از زوایای گوناگون ارزیابی کرد.

بُعد کاربردی: مسئله جهانی شدن روند رو به رشدی است که درهمه ی جوامع درحال وقوع می باشد. جامعه ی ما باتوجه به اینکه جامعه ای درحال گذار و اصطلاحاً «رو به توسعه» می باشد، هر روز  شاهد تغییرو تحولات زیادی است که این فرایند می تواند بر بعد فرهنگی جامعه تأثیر بگذارد. جدید   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنیدhttp://fumi.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%8a%d8%a7%d8%a8%d9%8a-%d8%b1%d9%8a%d8%b3%da%a9-%d9%88/ بودن مبحث مدیریت بدن که از مباحث «جامعه شناسی بدن» می باشد و لزوم آشنایی پژوهشگران، چشم اندازهای نظری آن و زمینه های گسترده انجام پژوهش های میدانی برخی از دلایل توجیه کننده ضرورت این نوشتار است.

با انجام تحقیق حاضر می توانیم میزان آگاهی زنان نسبت به پدیده ی جهانی شدن را بررسی کرده و نشان دهیم تاچه اندازه به عملکرد خود در مورد بدنشان واقفند و به آن اهمیت می دهند، همچنین عواملی چون تغییر الگوی مصرف و سبک زندگی، سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه های مدرن چه فشارهای اجتماعی را به وجود آورده که آنها برای رسیدن به بدنی ایده آل تا این حد وقت، انرژی و پول صرف می کنند.

 با انجام  چنین تحقیقاتی و ارائه آن به وزارتین درمان، بهداشت و آموزش پزشکی و صنعت و تجارت و نهادهای متولی امر فرهنگی از قبیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت امور زنان ریاست جمهوری و… می توان سیاست هایی اتخاذ کرد جهت برنامه ریزی و طرح آیین نامه هایی برای اعتدال در رفتار زنان نسبت به چهره و اندام خود و جلوگیری از جراحی های پلاستیک افراطی و غیرمهم و نامعتبر که بعضاً عوارض جانبی(جسمی و روحی) به بار می آورد. از آنجایی که تحقیقی در این رابطه با تأثیر جهانی شدن با تأکید بر مؤلفه های سبک زندگی، مصرف رسانه ای مدرن و سرمایة فرهنگی بر ابعاد مدیریت بدن یعنی جراحی زیبایی، سلامت رفتاری، آرایش و بهداشت و کنترل وزن در بین زنان 18تا 48 سالة شهر بابل صورت نگرفته است،  در این راستا لازم است در تحقیق حاضر برای پرکردن خلاء موجود تلاش شود  تا تأثیر این مقوله بر مدیریت بدن  مورد سنجش قرار گیرد، ضمن اینکه از متغیرهای زمینه ای نیز جهت سنجش تأثیر آنها بر مدیریت بدن استفاده خواهد شد.

1-3 اهداف تحقیق

1-3-1 هدف کلی:

شناسایی رابطه و سنجش میزان تأثیر جهانی شدن بر مدیریت بدن زنان 18 تا 48 سال شهر بابل.
1-3-2 اهداف جزئی:

سنجش تأثیر سه مؤلفه ی جهانی شدن (سرمایه فرهنگی، سبک زندگی، مصرف رسانه ای مدرن) بر مدیریت بدن زنان 18 تا 48سال شهر بابل.
تعیین رابطه بین متغیرهای زمینه ای (سن، وضعیت تأهل و…) و مدیریت بدن زنان.
1-4 سؤالات تحقیق

1-4-1سؤال اصلی

در پژوهش حاضر کوشش می شود تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا جهانی شدن و شاخصه های مورد نظر آن (سبک زندگی، سرمایه فرهنگی، مصرف رسانه ای مدرن)، بر مدیریت بدن زنان تأثیر گذار است؟

1-4-2سؤالات فرعی

در صورت تأثیر گذاری مؤلفه های جهانی شدن بر مدیریت بدن میزان تأثیر گذاری هر کدام از آن ها به چه اندازه است؟
در چه دوره ی سنی (بین 18 تا 48 سال) این مسئله چشمگیرتر است. به عبارتی مدیریت بدن زنان بیشتر است؟
آیا دختران جوان بیشتر از زنان میانسال تر به بدن خود اهمیت می دهند یا برعکس؟
کدامیک از مؤلفه های جهانی شدن بیشترین تأثیر را در مدیریت بدن می گذارد؟ و در نتیجه سهم هر یک از این عوامل تاچه حد است.
 

مقدمه

هر نظریه در واقع بیان یک اعتقاد است. دیدگاهی است که به ما اجازه می دهد جهان اطراف خود را قدری بهتر بشناسیم (کیوی و کاپنهود،1370). تئوری ها کمک می کند که ما محیط پیرامونی خود را به طور سیستماتیک تر ادراک کنیم و مسائل را به طور هدفمندتر کشف نماییم و این مسائل را در قالب های وسیع تر، یعنی در یک شبکه وسیع تر از روابط علی تبیین کنیم (رفیع پور،1385: 12). چارچوب نظری هر پژوهش در واقع زیربنای هرکار تحقیقی به شمار می رود. از همین رو هر محقق سعی می کند برای پیشبرد فعالیت تحقیقی خود از یک یا چند نظریه بهره گیری کند. پژوهش حاضر برای بررسی موضوع مورد مطالعه از نظریه ی تئوری پرداز حوزه ی جامعه شناسی «آنتونی گیدنز» که این سازه ها را در نظریات خود به کار برده است، استفاده کرده است. در این راستا علاوه بر نظریه های انتخابی، ابتدا مروری اجمالی بر برخی از نظریه های حوزه ی جامعه شناسی بدن و جهانی شدن سپس روابط بین این دو موضوع ارائه می شود. مطالعات و تحقیقات مرتبط با بدن در حوزه های گوناگون و توسط صاحبنظران متعددی به انجام رسیده است. لکن مروری بر ادبیات پیشین در این بخش بیش از آن که صرفاً به بیان تحقیقات انجام شده بپردازد به دنبال بیان مواردی است که مرتبط با موضوع و بر پایه رویکردهای نظری ارائه شده در این مطالعات می باشد.

2-1- تعریف مفاهیم

2-1-1- جهانی شدن[3]

به رغم اشتراک نظر در شرایط و فضای کنونی و تحولات همه جانبه سیاست، فرهنگ و اقتصاد جهانی، برای جهانی شدن تعریف واحدی نشده است. نکته ای که در مورد تعریف این مفهوم اهمیت دارد، زاویه دید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...