پایان نامه طراحی و تدوین استراتژیهای مناسب برای محصولات موسیقایی ایرانی با رویکرد صادرات با استفاده از تکنیکSWOT |
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
از گذشته تاکنون برنامهریزی استراتژیک همواره یکی از دغدغههای اصلی مدیران سازمانها بوده و هست.در قرن حاضرتغییرات پرشتاب محیطی، توسعه فنآوریها، از میان رفتن مرزهای سازمانی و دلایل بیشمار دیگری، اهمیت اتخاذ رویکردی استراتژیک برای سازمانها و صنایع را بیش از پیش هویدا ساخته است.
در این پژوهش، به دنبال بررسی و تحلیل مسائل استراتژیک و الویتبندی استرتژیها برای صنعت موسیقی سنتی ایران میباشیم. ابتدا با تبیین مراحل انجام پژوهش بر اساس گامهای مدل مفهومی و …. بحث میشود. در ادامه با توجه به مدل SWOT و با توجه به نظر خبرگان اقدام به تعیین نقاط قوت ، نقاط ضعف ، تهدیدها و فرصتها میشود و استراتژیهای مرتبط با شرایط مختلف تعیین میگردد.
در ادامه با توجه به اینکه تکنیک ANP وابستگی بین عوامل را در نظر می گرفت، تصمیم به استفاده از ترکیب مدل SWOT- ANP بر گرفته از مدل یوکسل و داگدویرن (2007) اقدام به الویتبندی استراتژیها میشود و استراتژی SO در الویت قرار میگیرد که نشان میدهد رویکرد ما در برابر صادرات صنعت موسیقی سنتی ایران، تکیه بر نقاط قوت برای استفاده از فرصتهای محیطی باید در نظر گرفته شود. در انتها نیز پیشنهادهایی از جمله معرفی و تبلیغ صنعت موسیقی ایرانی از طریق رسانهها، شرکت در نمایشگاههای بینالمللی موسیقی، برگزاری تورهای آموزشی موسیقی در کشورهای هدف و … پیشنهاد گردیده است.
کلماتکلیدی: برنامهریزیاستراتژیک، صنعت موسیقی سنتی ایران،SWOT،ANP
) مقدمه
همه صنایع برای حفظ و دستیابی به رشد و توسعه مطلوب و نیز افزایش توان رقابتپذیری خود نیازمند یک طرح جامع و منسجم در چارچوب رسالت و اهداف عالیاشان تحت عنوان استراتژی میباشند. آنچه موجب بقای صنایع مختلف و سازمانها در دنیای کنونی است، درجه سازگاری و تطابق آنها با شرایط پیچیده محیطی است. سازمانهایی که محیط را ماهرانه اداره و کنترل نمایند در مقایسه با سازمانهای دیگر کامیابترند.
در این بین تعیین استراتژی برای صنایعی که به طور بالفعل و یا بالقوه توان ارز آوری برای کشور را دارند ، اهمیت خاصی مییابد.شکی نیست که کشوری که اقتصاد آن بر محور تکمحصولی باشد در تحولات اقتصادی (بحرانهای اقتصادی) بیشتر در معرض خطر بوده و در این بحرانها تحولات ضربه پذیرتر خواهد بود.صرفنظر از ابعاد کلی مسئله نفت و درآمدهای حاصله ، بحث تورم زدایی شدید این درآمدها از مسائل اساسی در عرصه اقتصادی کشور بودهاست.بنابراین نباید فراموش کنیم که با توجه به تجربه های تاریخی
کشور و نیز ماهیت بی ثبات این محصول و تاثیرپذیری از آن و به عبارت صحیح تر آسیب پذیری شدید اقتصاد در برابر تحولات و کنش های بین المللی بر کسی پوشیده نیست.بنابراین گرایش عام و درازمدت دولت و سیاستگذاران حال و آینده کشور در حوزه سیاست گذاری اقتصادی می بایست بر کاهش هرچه بیشتر و سریع تر از وابستگی به درآمدهای نفتی متمرکز باشد.
امروز ثابت شده است که تکیه بر صنایع مبتنی بر مواد اولیه (همانند صنایع نفتی که تولید کننده مواد اولیه برای کشورهای صنعتی می باشد) نمی تواند انتظار دولت برای صنعتی شدن و تنوع بخشیدن به تولیدات را تامین نماید. در این بین توجه به ظرفیتهای داخلی کشور میتواند راهگشا باشد. یکی از زمینه مناسب برای سرمایه گذاری در صنایع غیرنفتی توجه به توسعه فروش صنعت موسیقی ایرانی است. منحصربودن این صنعت به ایران و فرهنگ و هنر آن ، مزیت غیر قابل انکار ما برای نگاه به این بخش به عنوان یک هنر-صنعت ارز آور برای کشور می باشد.
1-2)بیان و طرح مسأله
امروزه در محیط فعالیت سازمانها، علاوه بر وجود پیچیدگی و عدم اطمینان فزاینده، شاهد تعامل و در هم تنیدگی این تحولات نیز هستیم. این محیط ناپایدار و در عین حال به هم پیوسته، برخوردی متفاوت را از سازمانها دولتی و غیرانتفاعی و نهادهای مدنی طلب میکند. برنامهریزی استراتژیک میتواند به رهبران و مدیران سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی کمک کند تا تفکر، عمل و یادگیری خود را استراتژیک نمایند. به منظور ارایه رویکردی جامع برای مدیریت استراتژیک هدفمند و منسجم در سازمانها و نهادهای عمومی، دولتی و غیرانتفاعی آقای جان ام برایسون چارچوبی را تحت عنوان “چرخه تغییر استراتژی” یا “چرخه ده مرحلهای” معرفی کردهاند. این فرایند در مقایسه با فرایندهایی که توسط افرادی چون آکرمان یا بون توصیه شده است منطقیتر و در عین حال مشارکتیتر است. این چرخه بمنظور سازماندهی مشارکت ها،خلق ایده های استراتژیک، شکل گیری ائتلافهای برنده و پیادهسازی استراتژیها، طراحی شده است (برایسون، 1388).
دولتها پرداختن به صادرات را مناسبترین راه عبور از مشکلات اقتصادی دانسته و بر این اساس توسعه صادرات را عامل مهمی برای توسعه اقتصادی مطرح میکنند چرا که دستیابی به بازارهای خارجی ضمن اینکه امکان استفاده از ظرفیت کامل و تولید به مقیاس اقتصادی را فراهم میکند موجب کاهش هزینه تولید و تأمین منافع مصرفکننده داخلی میشود. بر این اساس، روند روزافزون همگرایی بینالمللی و گسترش سازمانهایی نظیر سازمان تجارت جهانی، توجه سران کشورها به تدوین و طراحی برنامههایی برای ورود به عرصه تجارت بینالمللی را دو چندان کرده است. از طرفی دیگر رهایی از اقتصاد تکمحصولی و ایجاد تنوع در اقلام صادرات و به طور اخص توسعه صادرات فرآوردههای صنعتی و فرهنگی از ضرورتهای عام کشورهای در حال توسعه و از ضرورتهای خاص کشورمان، ایران به شمار میرود. باید به این مهم توجه کافی صورت گیرد که با ایجاد تنوع در درآمدهای ارزی و افزایش مستمر سهم صادرات غیرنفتی از درآمد مذکور، نه تنها موضع کشور در توسعه صادرات غیرنفتی تقویت میشود بلکه در ارتباط با صادرات و فروش نفت نیز با موضع مستحکمتری مواجه خواهیم شد. در برنامههای توسعه اقتصادی کشور، به خصوص برنامههای سوم و چهارم، صادرات به عنوان یک عنصر مؤثر و کلیدی در توسعه اقتصادی محسوب شده و بر آمادگی زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی برای به کارگیری استراتژیهای صادراتی تأکید شده است. به هر حال، توسعه صادرات و ورود صحیح به بازارهای جهانی، همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن حاصل نمیشود مگر با ایجاد یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی.
در صنعت موسیقیمان بخاطر رویکردی که به موسیقی شرقی در جهان صورت گرفته و ویژگیهای منحصربفرد موسیقی کشورمان، در شرایط فعلی توان حضوری قدرتمند خواهیم داشت. علاقهی وافر این روزهای غرب به موسیقی نواحی سایر کشورها طیف وسیعی را شامل میگردد که میتوان به سازها و آثار بوجود آمده در موسیقی نواحی شرق اشاره کرد. و همچنین تعریف پروژههای پر هزینه برای شناخت موسیقی و آلات موسیقی ایران و سایر کشورهای شرقی از جانب آنان حاکی از پتانسیل حضور پر رنگ صنعت موسیقیمان در این عرصه است.
این پژوهش در نظر دارد به سهم بخش فرهنگ در صادرات کشور اشاره داشته باشد که محصولات موسیقی در واقع به نوعی زیرمجموعه این بخش به حساب میآیند. به طور کلی صادرات محصولات فرهنگی در سالهای گذشته کمتر مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران بخش تجارت خارجی بودهاست.
ایران بیش از آنکه کشوری صنعتی باشد، کشوری فرهنگی و مهد آثار هنری است؛ به این معنا که آنچه از ایران در بازارها معروفیت دارد فرش، صنایع دستی، شعر و موسیقی است تا خودرو، ماشین آلات صنعتی و غیره. البته این بدان معنا نیست که کشور سیر توسعه صنایع را متوقف یا کمرنگ کند، بلکه صرفاً بدین معناست که داشتههای کشور را ، که براساس آنها ایران سرآمد دیگر کشورهای جهان است، در اولویت قرار دهیم؛ این امر باعث میشود بالندگی کشور دو خصوصیت مهم را در توسعه بیابد: سرعت منطقی و پایداری دائمی.به طور کلی قابل سرمایهگذاری ترین کسب و کارها در جهان کسب و کار های مبتنی بر فعالیتهای فرهنگی و آن هم فرهنگهای نواحی و بومی دنیاست بخصوص در هزاره سوم (سپهوندی،1387،39).
در دنیای امروز، برای اقتصادی شدن هنر کهن ایرانی ما نیازمند طراحی شیوههایی متناسب با مناسبات اجتماعی و فرهنگی روز هستیم، تا در درجه اول قابل رقابت با انواع مشابه خود به صورت منطقهای و فرامنطقهای باشد و در درجه دوم نیازهای هنرمند و کلیه افرادی که در چرخهی تولید تا مصرف قرار دارند را در نظر بگیرد و در عین حال به اصالت خویش وفادار بماند. بر این مبنا، تنها راه نزدیک شدن دو مفهوم اقتصاد و هنر به یکدیگر، آشتی میان آن دو است؛ نه تحمیل یکی بر دیگری) آزادهفر ،1391،5).
چه در زمینه نشر و چه در زمینه سازهای سنتی و محلی و سایر محصولات صنعت موسیقیمان، محصولات و آثاری مختص فرهنگمان داریم که در جای دیگری در جهان یافت نمیشود. این خود مهمترین عامل یعنی انحصار در بازار بوده که موفقیت برای کسب و کارها در جهان را تضمین و در پی خواهد داشت. یعنی عملاً میتوانیم صنعت و آثاری را که در هیچ جای دیگر جهان تولید نمیشود بطور انحصاری در دست خود داشته باشیم.
این تحقیق برآن است با مطالعه و بررسی وضعیت صادرات در حوزه محصولات موسیقایی ایرانی با استفاده از مدل SWOT به شناسایی مسائل استراتژیک، نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدهای خارجی و استراتژیهای مناسب به منظور دست یابی به اهداف مورد نظر پرداخته؛ و سپس با بهرهگیری از تکنیک تصمیمگیری چندشاخصه مناسب ، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل SWOT استراتژهای صنعت را به ترتیب الویت رتبه بندی کند.
متاسفانه در گذشته به موضوع صادرات محصولات موسیقایی ایرانی پرداخته نشدهاست و هیچگاه به عنوان یک منبع ارز آوری پایدار و رو به رشد به آن نگریسته نشده است . بنابراین در این حوزه پژوهشی با خلا کارها و سوابق تحقیقاتی مواجه هستیم که اهمیت و لزوم انجام این پژوهش را بیش از پیش نمایان میکند.
1-3) اهداف پژوهش
شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای پیش رو برای صنعت موسیقی ایرانی با رویکرد صادرات
تحلیل عوامل به منظور شناسایی موضوعات استراتژیک صنعت موسیقی ایرانی ( بارویکرد صادرات)
الویتبندی استراتژیها.
توضیح بیشتر اینکه این پژوهش سعی بر ارائه استراتژیهای مناسب در جهت صادرات محصولات موسیقایی ایرانی با تکنیک SWOT دارد . همچنین اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیک چند تصمیمگیری چندشاخصه مناسب در جهت توسعه این صنعت از اهدف این پژوهش است.
هدف نهایی تحقیق کاربردی نمودن نتایج تحقیق در قالب بهبود طرحهایی و پیشنهادهایی برای فروش و صادرات محصولات مربوط به صنعت موسیقی ایرانی از جمله سازهای ایرانی ، محصولات جانبی سازهای ایرانی و محصولات انتشاری این حوزه(کتاب و سی دی) است، به این معنی که با کسب اطلاع از عواملی محیطی و داخلی استراتژیهایی تبیین میگردند و سپس بر اساس الویت پرداختن به کمک یکی از تکنیکهای چندشاخصه مناسب ،آنها رتبه بندی میشوند.
1-4) ضرورت و اهمیت پژوهش
کاهش درآمدهای حاصل از صدور نفت و نوسانات شدید آن ، افزایش جمعیت کشور ، کاهش قدرت خرید درآمدهای نفتی و از همه مهمتر پایان پذیر بودن منابع نفت مدتهاست که سیاستگذران و برنامهریزان کشور را به این باور رساندهاست که توسعه صادرات غیرنفتی و رهایی از اقتصاد تک محصولی نفت ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
متاسفانه وابستگی کشور به درآمدهای حاصل از صدور نفت طی دهههای اخیر باعث گردیدهاست که ساختار اقتصادی و تجاری کشور با هدف صدور نفت خام و تامین کمبود نیازهای داخلی از واردات شکل بگیرد. از آنجا که خرید کالا از خارج به مراتب ساده تر از تولید کالا و رقابت در بازارهای جهانی است، تغییر این ساختار هر چند ضرورتی گریزناپذیر باشد ، در کوتاه مدت حاصل نخواهد شد.بلکه مستلزم یک تعهد سیاسی قوی و یک برنامه و استراتژی بلندمدت ملی است به نحوی که کلیه دست اندرکاران تولید و تجارت در کشور یقین حاصل کنند که استراتژی توسعه صادرات نه یک اقدام موقت بلکه بینشی منطقی و بلندمدت است.
از آنجائیکه فضای حاکم بر سازمانها اعم از خدماتی و تولیدی فضایی کاملا رقابتی است، تدوین استراتژیهای صحیح و رقابتی که بتواند سازمان را به اهداف کلان مورد نظر خود رهنمون سازد، از اهمیت خاصی برخوردار است. چرا که صرف منابع محدود بر موضوعات غیراصلی، جریمهاش شکست در میدان رقابت و واگذاری میدان رقابت به رقیبی است که منابع محدود خود را بر روی موضوعات اصلی متمرکز کردهاست. لذا داشتن استراتژی و برنامه استراتژیک، از ضروریات اصلی برای سازمانهایی است که درصدد هستند بدون تسلیم در برابر دیگر رقبا و موانع موجود، حضوری آگاهانه در عرصه داشته باشند. در این بین، صنعت موسیقی ایران با توجه به پتانسیل های موجود در آن ، نیاز به برنامه ریزی استراتژیک و مسیر راهبردی، به منظور نیل به اهدافش دارد. اهمیت این مسئله با دانستن اینکه تاکنون چنین تحقیقی در این زمینه صورت نپذیرفته است بیشتر نمایان می گردد. بنابراین بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار در حوزه صنعت موسیقی ایرانی با رویکرد صادرات، شناسایی پتانسیل های موجود، موانع و مشکلات، ارائه راهکارها و استراتژیهای مناسب برای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است که میبایست مورد توجه مدیران و دست اندرکاران قرار گیرد.
در این بین اشاره به آمارهایی در مورد گردش مالی صنعت موسیقی در سطح بین المللی می تواند خالی از لطف نباشد: در سال 2009 در آمد تولیدکنندگان ابزارآلات موسیقی در سطح جهان بالغ بر 1.7 میلیارد دلار بود و سود ناخالص آن بیش از 27 درصد برآورد شده است(businesswire.com) و یا درآمد ناشی از فروش ابزارآلات موسیقی ولوازم جانبی آن در آلمان در سال 2012 ، رقمی بالغ بر 919میلیون یورو برآود شده است(somm.eu). اینها در حالی است که سهم ایران از این بازار وسیع جهانی بسیار ناچیز است.
1- 5) سئوالات یا فرضیههای پژوهش
1-5-1)سوالات اصلی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-07-25] [ 10:42:00 ب.ظ ]
|