1-2-  بیان مسئله
بحث و گفتگو درباره عوامل گسترش و تکامل فرهنگ اسلامی پیچیده و نیازمند بررسی‌های همه‌جانبه است ( بیات و خسروی،1389). در عصر رقابت و تغییر، بهره‌گیری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد به‌عنوان یک مزیت رقابتی منحصربه‌فرد برای هر سازمان مطرح است. از سوی دیگر چالش‌های ناشی از روابط افراد در سازمان همواره عملکرد و فعالیت‌های کاری را مورد تهدید قرار می‌دهد. در این شرایط مفاهیمی چون فرهنگ به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اصلی و کلان سازمان، اثر مستقیمی بر ارتقاء فعالیت‌های سازمان دارد. در کنار آن فرهنگ غنی اسلام با مفاهیم ناب خود، سهم فراوانی بر شکل‌گیری و پالایش رفتارهای افراد دارد.                  ( رضایی و سبزی‌کاران، 1391)

این نگرش در حالی وجود دارد که دین مبین اسلام در فضای جامعه و فرهنگ اجتماعی کشور، تأثیر فراوانی دارد. جامعه نیز تحت این تأثیر خود را ملزم به رعایت ارزش‌ها، آداب و اصول اخلاق اسلامی می‌دانند. فرهنگ غنی و اصیل اسلامی مکارم اخلاق بوده و توصیه‌های فراوانی برای اصلاح و بهبود رفتار انسان دارد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه خود فرهنگ‌سازمانی، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی می‌باشد، بنابراین افراد و کارکنان تحت تأثیر فرهنگ اسلامی، آن را در قالب نگرش‌ها و رفتارهای خود به درون سازمان می‌آورند                     (رضایی و سبزی‌کاران، 1391)

در حال حاضر در کشور ما متولیان فرهنگی متفاوت و بسیاری وجود دارند که هدف اصلی همه آن‌ها تعمیق و گسترش فرهنگ اسلامی است. به‌عنوان‌مثال می‌توان به مراکز ذیل اشاره کرد: شورای انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، بسیج و پایگاه‌های مقاومت مساجد، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها و در درون دانشگاه‌ها می‌توان به کانون‌های قرآنی و هیآت های دانشجویی و گروه معارف دانشگاه نام برد. در زمینه فرهنگ اسلامی، نکات ذیل قابل‌ذکر است:

از بدو تأسیس انقلاب اسلامی و به‌خصوص دو دهه اخیر، جریانات فرهنگی مخالف چه در داخل و چه در خارج، هماهنگ با یکدیگر و با امکاناتی به‌مراتب چندین برابر امکانات فرهنگی داخل و در جهت عکس فعالیت آن‌ها، یعنی سکولاریزه کردن افکار، عقاید و اخلاق در جوانان، مشغول فعالیت می‌باشند و بسیاری از مردم و جوانان ما در شبانه‌روز چندین ساعت در معرض تبلیغات و تهاجم و شبیخون فرهنگی آن‌ها بوده و خواه‌ناخواه بخش عمده‌ای از انرژی نیروهای داخل از این طریق خنثی می‌گردد.
از صدر اسلام تاکنون به‌جز در زمان بسیار محدودی، حکومت‌های غیردینی در جامعه ایران حاکم بوده‌اند و فرهنگ اسلامی در ایران فرصت ظهور و بروز چندانی نیافته است. بنابراین، سکولاریزم در جامعه ما از ریشه بسیار عمیقی برخوردار بوده است. اما موج انقلاب اسلامی تاکنون توانسته است فرهنگ اسلامی را در اقلیتی از جامعه عمق بخشیده و در اکثریت به‌صورت قشری و رفتار سطحی نهادینه کند؛ به‌طوری‌که اغلب مردم به ظواهر دینی عمل می‌کنند، درحالی‌که از مبانی غیردینی و سکولار برخوردار می‌باشند. به همین دلیل در صورت برابری نیروی متولیان فرهنگی و مخالفان داخل و خارج، به علت عمیق بودن و ریشه‌دار بودن سکو لاریزم در اکثریت جامعه، قطعاً برآیند نیرو به سمت مخالفان خواهد بود و ظواهر را از سطح جامعه پاک خواهد کرد. کما اینکه با نگاهی کوتاه به عملکرد دو دهه اخیر، این موضوع به‌وضوح مشاهده می‌شود، به‌طوری‌که طی چند سال اخیر، باوجود پیشرفت در بعضی موارد خاص، مثل رشد اعتمادبه‌نفس ملی، در بسیاری از جهات نیز عقب‌نشینی داشته‌ایم.با توجه به موارد فوق، بهینه‌سازی فعالیت‌ها در جهت بهره‌برداری حداکثری از امکانات داخلی، جزء ضروری‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای مراکز فرهنگی است و جهت نیل به این هدف، تقویت فرهنگ اسلامی از مهم‌ترین اولویت‌ها و مقدمات است ( دارایی و اسماعیلی، 1388،)

در این راستا، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که عوامل موثر بر تقویت فرهنگ  سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی از دیدگاه کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان کدامند و  ترتیب اثر آن ها چگونه است؟

 

1-3-  ضرورت و اهمیت
با توجه به اینکه فرهنگ مقوله‌ای است که بر تمام جوانب زندگی انسان تأثیر دارد و سرنوشت و تربیت افراد جامعه را رقم می‌زند ( فیاض، 1390) و ازآنجاکه مقوله فرهنگ، امری پویا و مستمر است، به همین دلیل، تعمق به هویت فرهنگی، نه برای تفاخر و تجلیل بیهوده از باورهای کهن و درجا زدن و توقف در آن، بلکه برای ریشه‌یابی عناصر سازنده فرهنگ امروزی ما ضروری است. همچنین سخن از فرهنگ اسلامی نه باهدف بهره‌برداری‌های سیاسی به‌منظور تقویت هویت ملی( که در جای خود لازم است) و نه صرفاً برای تعیین سهم در تمدن بشری( که البته آن‌هم امری ضروری است) و نیز نه برای خودشیفتگی و واپس‌گرایی است، بلکه بدان جهت است که چالش تمدن مدرن، هیچ جامعه‌ای را به حال خود رها نکرده است. در روزگار ما فرهنگ اسلامی ازجمله در حوزه ایران در مواجهه و تصادم بافرهنگ جدید جهانی قرارگرفته و درنتیجه این مواجهه و مقایسه، امروزه خودآگاهی نسبت به هویت فرهنگی‌مان بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است تا از سویی در همساز گری آن با پیشرفت‌های سریع جامعه بشری مددکارمان باشد و از سوی دیگر، به استعدادهای ذاتی خود بیشتر پی برده و بر اعتمادبه‌نفسمان در طی این طریق بیفزاید. فرهنگ ایرانی بدون اسلام جستن ، به همان اندازه محال است و غیرقابل‌تصور، که فرهنگ اسلامی را بدون ایران دیدن. و همچنین پیشرفت یا 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...