تأثیرپذیری از اطرافیان بر بر گرایش مصرف کنندگان به محصولات بهداشتی تولید ایران در شهر اصفهان تأثیرگذار است.
1-6 دامنه تحقیق:
هیچ پژوهشی نمی تواند به طور کامل یک موضوع را مورد بررسی تام قرار دهد، این موضوع نتیجه ی گستردگی هر موضوع پژوهشی از سویی و نیز محدودیت های ساختاری انجام هر پژوهش است. امکانات پژوهش، گستردگی مرزهای ابهام آمیز هر موضوع پژوهشی، اقتصاد زمانی پژوهش، حساسیت برخی موضوعات و مسائل پژوهشی و . ایجاب می کند که پژوهشگران مرزهای تحقیقات خود را تا حد امکان روشن کنند. این امر کمک می کند تا ضمن تهدید مرزهای ممکن یک پژوهش، قلمروهای بررسی نشده در یک پژوهش در جهت انجام پژوهش های بعدی شناخته شود. در این پژوهش این تحدید در سه حوزه صورت گرفته است:قلمرو موضوعی؛ موضوع این پژوهش بررسی عوامل موثر بر گرایش مصرف کنندگان به مصرف کالاهای بهداشتی ایرانی است. از سویی باید در نظر داشت که این عوامل می توانند خارج از حدود بررسی باشند با این همه در این پژوهش بر اساس مدل لانو و همکاران (2006) هفت عامل متشکل از کیفیت محصول، نام محصول، قیمت محصول، مشخصات ظاهری محصول، محیط فروشگاه، تبلیغات و تأثیرپذیری از اطرافیان به عنوان عوامل تأثیرگذار مد نظر قرار گرفته است و تنها تأثیر همین عوامل بر گرایش مصرف کنندگان مورد سنجش قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر تأثیر این عوامل تنها بر گرایش و رفتار مصرف کنندگان در مصرف نوع خاصی از کالاها مد نظر بوده است. کالاهای بهداشتی؛ کالاهایی هستند که در این پژوهش رفتار و گرایش مصرف کنندگان در مورد آنها مورد سنجش قرار گرفته است.قلمرو زمانی؛ این پژوهش از نظر زمانی مقطعی است، بر این اساس قلمرو زمانی این پژوهش به عوامل موثر بر گرایش مصرف کنندگان به کالاهای بهداشتی تولید ایران در سال 1391 و به طور مشخص در بازه زمانی شش ماه دوم سال 1391 مورد پژوهش قرار گرفته است. زمان خود متغیری است که می تواند در تغییر گرایش مصرف کنندگان تأثیر گذار باشد و از همین رو ذکر قلمرو زمانی انجام این پژوهش ضروری بوده است.
قلمرو مکانی؛ این پژوهش تنها گرایش مصرف کنندگان به مصرف کالاهای ایرانی را در شهر اصفهان مورد بررسی قرار داده است. لذا می توان بر این موضوع تاکید داشت که تعمیم نتایج این پژوهش می تواند تنها در همین قلمرو مکانی معنا دار در نظر گرفته شود.

1-7 تعاریف واژگان کلیدی پژوهش:

مصرف:آقای حسن توانایان فرد، مصرف را چنین تعریف کرده است:« استعمال کالا و خدمات را مصرف گویند. خوردن نان و پوشیدن لباس را مصرف کالا و آرایش سر و آموختن علم را مصرف خدمت می نامند» (توانایان فرد،1357). آنچه در مصرف کردن مطرح است وجود کالاهای مصرفی است. مثل: نان، لباس، آب، گوشت، ظروف یک بار مصرف، وسایل آرایش، و.  در آموختن علم کالایی مشاهده نمی شود، پس آموختن علم یادگیری به حساب می آید، نه مصرف خدمت. در مصرف کردن همیشه از مقدار و اندازه کالاهای خوراکی کم می شود. به عبارت دیگر کالاهای خوراکی قبل از مصرف بزرگ تر و بیشتر از بعد مصرف است.

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...