همان طور که می دانیم اکثر جرایم را “جرایم فرصت مدارانه” تشکیل می دهند و بر این اساس چون مجرم فردی عقلانی است، پس در اثر ایجاد “فرصت” مرتکب جرم می شود. فضا و محیط می تواند “فرصتی” برای ارتکاب جرم فراهم آورد. به این نحو که با وجود شخصیت مجرمانه به محض ایجاد فرصت جرم به سراغ ارتکاب جرم می رود.
این نوع از پیشگیری و این تئوری محصول دهۀ 60 به بعد میلادی در آمریکا است. شاید قبل از این دهه هیچ گاه بر تأثیر محیط یا محله بر جرم پرداخته نمی شده است. بعد از این دهه بر اثر فعالیت های افرادی چون جاکوبز ، الیزابت وود ، نیومن و جفری این تئوری و روابط میان محیط و محله و جرم بیشتر آشکار شد(محمودی جانکی، 349:1388).
از اواسط دهۀ 80 میلادی با شکل گیری تئوری “جرم شناسی محیطی” و تئوری های دیگری چون “پنجره های شکسته” و تقویت اصول و مبانی نظری پیشگیری وضعی، مبانی نظری “پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی” نیز قوت بیشتری یافت. البته ریشۀ جرم شناسی محیطی را می توان از اواسط قرن نوزدهم نیز مشاهده کرد و اصولاً مطالعه در مورد “نقاط جرم خیز” و مکان های خطرناک از قرن نوزدهم آغاز شده بود. در واقع از همین زمان بود که بر مکان به عنوان یکی از عناصر چهار گانۀ جرم (مجرم، بزه دیده، مکان و جرم) تأکید شد (قورچی بیگی، 21:1386).
2-5-1- دهۀ 60 :
الیزابت وود :
الیزابت وود(1961) جامعه شناس آمریکایی اولین کسی بود که بین جرم و محیط فیزیکی ارتباط قائل شد. او بررسی کرد که چگونه مشخصات ذاتی و فیزیکی طرح های اسکان عمومی از ارتباطات و تماس شهروندان حاضر در بلوک های ساخته شده، جلوگیری به عمل می آورد (شرافتی، 98:1387).
وود از برجسته ترین اشخاصی بود که از اهمیت عینیت بخشیدن به نظریه طراحی محیطی در اجتماع دفاع می کرد. یکی از اهداف او بهبود نمای ساختمان ها در نظر ساکنین بود. همچنین فضاهایی ایجاد کرد که ساکنین به دور هم جمع شوند. نتیجۀ این گردهمایی، افزایش نظارت ساکنین بود. عقیدۀ وود در مورد کنترل اجتماعی محیط مبتنی بر حضور و نظارت توسط خود اهالی بود، مناطقی که از دید پنهان مانده اند و صریحاً هیچ کنترلی در آن ها مؤثر نیست. وود همانند جاکوبز عقیده داشت که بعضی از انواع طراحی ها سبب از بین رفتن کنترل اجتماعی می شود که توسط اهالی صورت می گیرد (صالحی، 26:1390). وود نظریاتش را در کتاب «جنبه­ های اجتماعی خانهسازی در توسعه شهری » به چاپ رساند.
وود بسیار جلوتر از زمان خود، مطالعاتش را بر نوجوانان متمرکز کرد. او اندیشه های خود را بر این مبنا استوار کرد که آنان به دلیل فقدان منطقه های تفریح بازی، کمتر یا بیشتر مجبور به ولگردی یا پرسه زدن و تخریب اموال یا محیط زیست می شوند. او گماردن یکی از اهالی را به منزلۀ مراقب پیشنهاد می کرد. این شخص می توانست مسئول ارتباط دادن مدیریت اماکن و اهالی، و نیز ابتکار عمل ها و هماهنگی فعالیت های اهالی باشد (کلکوهن، 85:1387).
جان جاکوبز:
جاکوبز(1961) در کتاب خود، با عنوان «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا»، بیان می دارد که می توان از طریق کاهش شرایط گمنامی از جرایم شهری پیشگیری کرد. جاکوبز اعتقاد داشت که طراحی شهری در این دوره مانعی بر سر راه کنترل اجتماعی غیر رسمی و خود نظارتی تلقی می شود و تا هنگامی که همسایه ها نتوانند با یکدیگر تعامل برقرار کنند، جرم همچنان وجود خواهد داشت. کتاب جاکوبز را می توان کیفرخواستی علیه سیاست های شهرسازی بعد از جنگ جهانی دوم که در آن اولویت به جای توجه به زندگی و حیاط انسان ها در یک جامعه، به اتومبیل داده می شده است، دانست(باهوش، 29:1387).
جان جاکوبز با طرح نظریاتش در کتاب خود، تأثیری بسیار چشمگیر در نظریّات جرم شناسی شهری ایفا کرد. در نظریۀ او، شرط یک همسایگی موفق آن بود که یک شخص باید در خیابان و در بین غریبه ها، احساس ایمنی و امنیت شخصی کند. او اینگونه عنوان داشت که علاوه بر تلاش پلیس، امنیت عمومی در شهر، حاصل یک شبکه پیچیده از معیارها و کنترل های اختیاری دربارۀ پیاده روها و کاربری های مجاور باشد(صالحی، 21:1390).
در این نظریّه عنوان شد که خیابان های یک شهر باید قسمت اعظم نظارت و کنترل بر غریبه ها را انجام دهد، چرا که خیابان محلی است که غریبه ها در آن آمد و شد می کنند. وظیفۀ خیابان ها صرفاً دفاع از شهر در برابر غریبه های یغماگر نمی باشد، بلکه از غریبه های محترم و طرفدار آرامشی که آن خیابان ها را جهت تضمین امنیت خود انتخاب می کند، نیز حمایت کند (کارمونا و همکاران، 123:2003-120).
از نظر جاکوبز همچنین لازم است که خیابان تمایزی صریح بین فضای عمومی و فضای خصوصی ایجاد کند و پیاده روها می بایست به نحو مطلوبی برای استفادۀ بیشتر و بهتر مردم آماده شوند (تصویر 2-1). بنابر این لازم است که خیابان در طول پیاده روهایش جذابیت داشته و برخی از مکان های عمومی آن در شامگاهان و شبانگاهان نیز باز باشند. از این رو فروشگاه ها و غذاخوری ها در تأمین امنیت پیاده رو سهمی واقعی خواهند داشت (صالحی، 21:1390). از ابتکارات جدید در این راستا، توسعۀ فعالیت های خیابانی بوسیله ایجاد تسهیلات خاص برای واحدهای مسکونی و تجاری، تحت عنوان واحدهای خرده فروشی است (وکرل و ویتمن، 1995).
جاکوبز در نظریۀ خود منطقه بندی شهر را از دیدگاه امنیتی و انسانی برای شهر ها فاجعه بار می خواند. او مطرح نمود که طبقه بندی سیستماتیک نواحی برای استفاده های خاص، میزان پتانسیل چشمان خیابان را کاهش می دهد (صالحی، 22:1390).
جاکوبز استدلال می کرد که تنوع و سرزندگی فضاهای شهری ت
عکس مرتبط با محیط زیست
وسط طراحان شهری و راهبر های آنها در زمینۀ طراحی از بین رفته است. وی ایده های طراحان شهری در آن زمان را نقد نموده و به چالش کشیده است. طراحان شهری عقیده داشتند که محله ها باید از یکدیگر مجزا بوده و خیابان های خلوت امن تر از خیابان های شلوغ هستند. وی ایده های جدید طراحی شهری معاصر را در تقویت و افزایش مناسبات و روابط اجتماعی افراد برای خود نظارتی مؤثر، ناتوان می داند، چرا که روش های جدید طراحی، بسیاری از روش های سنتی کنترل جرم را تضعیف و یا از بین برده است. برای مثال در حال حاضر، طراحی شهری به گونه ای است که اهالی دیگر نمی توانند بر خیابان ها و حضور افراد در آنها نظارت و مراقبت داشته باشند. وی اضافه می کند که فقدان حفاظت طبیعی موجب افزایش جرم در محله ها خواهد شد. هنگامی که ساکنان محله با محیط خود تعامل نداشته و بدان احساس تعلق ننمایند، جرم در محله افزایش خواهد یافت. وی برای امن تر شدن خیابان ها، پیشنهاد می کند که فضاهای عمومی از فضاهای خصوصی تفکیک و کاربری خیابان ها نیز متنوع و گوناگون شود (رحمت، 107:1385).
تصویر (2-1) : دیدگاه جاکوبز در مورد اجرای CPTED در خیابان و مغازه
اسکلامو آنجل:
از دیگر نظریه پردازان، می توان از اسکلامو آنجل که همواره تأکید بر اهمیت محیط کالبدی برای پیشگیری از جرم داشت، نام برد. آنجل بر آن بود که با مشخص کردن حدود مالکیت، کاهش و یا افزایش دسترسی به محل و انجام اقداماتی در خصوص نظارت و مراقبت شهروندان و پلیس که از طریق محیط کالبدی صورت می گیرد، در کاهش جرایم تأثیر مستقیم اعمال نمود (صالحی، 27:1390).
آنجل با کتاب «کاهش جرم از طریق طراحی شهری» خاطر نشان کرد که چگونه شهروندان می توانند در جلوگیری از وقوع جرم نقش فعّالی را ایفا کنند، او بیان کرد که استفادۀ بسیار زیاد از یک قسمت شهر، توسط مردم موجب افزایش تعداد ناظران و شاهدان می شود (تصویر 2-2). همچنین تراکم پایین کاربری های یک منطقه و محیط سبب کاهش تعداد قربانیان بالقوه ناشی از ارتکاب جرم می شود که هر دو عامل فوق می توانند منجر به ایجاد مانع برای ارتکاب جرم شوند. ولی از طرف دیگر، در مناطق مزبور، به سبب عدم وجود شاهدان کافی، امکان وقوع جرم افزایش می یابد (صالحی، 27:1390).
تصویر (2-2) : دیدگاه آنجل در مورد اجرای CPTED در خیابان
کتاب آنجل به این امر اشاره داشت که چگونه شهروندان می توانند نقش فعالی در پیشگیری از جرم داشته باشند. وی کار خود را با مشخص کردن محیط هایی که در آنها قابلیت ایجاد فرصت برای ارتکاب جرم بیشتر بود، آغاز کرد. وی بر این عقیده بود که بعضی از مناطق از میزان جرایم بیشتر در مقایسه با مناطق دیگر برخوردارند، زیرا این مناطق فرصت بیشتری برای مجرمان در جهت ارتکاب جرم فراهم می آورند. به عبارت دیگر مجرمان، آماج های مورد نظر خود را انتخاب می نمایند و در این فرایند، تلاش و خطر رسیدن به نتیجۀ حاصله را کاملاً مورد ارزیابی قرار می دهند. هر چه فرصت و احتمال رسیدن به نتیجۀ حاصله به طور بالقوه بیشتر باشد، احتمال اینکه حداقل یک آماج، بزه دیده شود، بیشتر است (نیومن، 132:1973).
همان طور که می بینیم در این دهه، بیشتر فعالیت ها مبتنی بر اثبات رابطه میان محیط فیزیکی و جرم قرار داده شده است. در این دوره با بهره گرفتن از اصول شهر سازی و طراحی آن دوره که مبتنی بر خیابان های خلوت و عدم تعامل مردم و اهالی با یکدیگر و عدم نظارت طبیعی بر محله بوده است، آغاز می شود و سپس مفاهیم اولیه CPTED در این دوره شکل می گیرد. در واقع این دوره را می توان دورۀ انتقاد از وضع موجود و تأکید بر توجه به نقش محیط دانست.
2-5-2- دهۀ 70 :
سی.ری جفری:

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید
رشته مدیریت همه موضوعات و گرایش ها : صنعتی ، دولتی ، MBA ، مالی ، بازاریابی (تبلیغات - برند - مصرف کننده -مشتری ،نظام کیفیت فراگیر ، بازرگانی بین الملل ، صادرات و واردات ، اجرایی ، کارآفرینی ، بیمه ، تحول ، فناوری اطلاعات ، مدیریت دانش ،استراتژیک ، سیستم های اطلاعاتی ، مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری کارکنان سازمان

در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند

جفری در اصل عبارت «پیشگیری ازجرم از طریق طراحی محیطی» (CPTED) را ابداع کرد. او همچنین چندین کتاب مؤثر در زمینه جرم و عوامل آن نوشت. اگر چه او اخیراً اظهار داشت، که ابتکار CPTED مدرن اساس کار نیومن است تا کار خودش(صالحی 40:1390).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...