سازمانی را ایجاد نماید (جعفردوست، 1388، ص69). از سوی دیگر معنویت یکی از عوامل شادی آفرین می باشد. لوینسون و گراف (1973) گرایش به معنویت را یکی از فعالیت­های نشاط آفرین معرفی کردند. نتیجه معنویت واقعی، ساختن انسانی آرام تر، شادتر و صلح جو تر است. معنویت، علاوه بر کمک به انسان در جهت داشتن نگرشی مثبت به زندگی، به او کمک می کند در شرایط سخت و منفی و آزار دهنده نیز تسلط بیشتری روی مسائل داشته باشد (زارعی متین و حق گویان، 1390، ص60). تحقیق حاضر در پی بررسی ارتباط دو متغیر معنویت در محیط کار و شادی کارکنان در موسسات آموزش عالی می­باشد.
 
1-2)  بیان مسأله
برای زمان­های طولانی، انسان­ها در جستجوی منبع شادی بوده­اند، بنابراین مطالعه و بررسی شادی و علل اصلی آن مناسب و لازم می­باشد. شادی به­عنوان یک اثر و نتیجه مثبت و سودمند؛ رضایت از زندگی؛ و فقدان اثر و نتیجه منفی، تعریف می شود. شادی، اشاره به هر چیز خوب دارد: از لذت تا معرفت و از عشق تا آسودگی خاطر (مالپره[2]، 2010، ص2).شادی یک تجربه و حس درونی و ذهنی می­باشد: افراد به اندازه­ای شاد می­باشند که خودشان اعتقاد و باور دارند که شاد هستند. دانشمندان تمایل دارند که با شادی به عنوان یک مفهوم رفاه روانی برخورد نمایند، یک سازه چند بعدی که چندین جزء و مولفه، از جمله رفاه و سلامت عاطفی[3] (یعنی، تجربه مکرر احساسات مثبت و تجربه کم و نادر احساسات منفی)، شایستگی، اشتیاق، استقلال، عملکرد منسجم و رضایت را تحت پوشش قرار می­دهد. (رگو و دیگران[4]، 2010، ص2).
رویکردهای نظری و تئوریک برای درک و شناخت فرآیندهایی که شادی را تحت تاثیر قرار می­دهند، هم شامل دستورالعمل­ها و فرمول­های پایین به بالا و هم بالا به پایین می­باشند. دستور العمل­های پایین به بالا بر نقش فاکتورهای خارجی مانند مهارت و تجربه و جمعیت شناختی­ها تاکید می­کنند. اگر­چه، اغلب مطالعات گزارش می­کنند که شادی به فاکتورهای خارجی بستگی دارد، تاثیر بسیاری از این متغیرها، نسبتا کم است. بنابراین دستور العمل­های بالا به پایین نیز که بر ویژگی­ها و خصیصه­های درونی افراد، تاکید می­نمایند، مورد مطالعه قرار گرفته­اند. در مقایسه با ویژگی­های خارجی، چندین خصیصه درونی، در تغییرپذیری شادی، مؤثرتر در نظر گرفته شده­اند. این خصیصه­های درونی شامل ویژگی­های شخصیتی از جمله برونگرایی و روان­رنجورخویی و متغیرهای مربوط به شخصیت از جمله ثبات اسنادی، ثبات عاطفی، تنهایی، منبع کنترل و اعتماد به نفس می باشند. تحقیقات در زمینه شادی نشان می­دهند که خلق و خو و فطرت در مقایسه با متغیرهای جمعیت شناختی ارتباط قوی­تری با شادی دارند (هولدر و دیگران[5]،2008،ص22).
معنویت بالاترین سطح رشد در زمینه­های مختلف روان شناختی، اخلاقی، هیجانی و بین فردی را در بر می گیرد. معنویت آنچه را که روح برای انسان بودن، دنبال می کند، نشان می دهد. زمانی که فرد سلامت روح دارد، روح انسان با محیط خودش سازگار شده و با دیگران و جهان اطراف مرتبط می شود و به ابعاد دیگر او نفوذ می کند. که این ابعاد، شامل ابعاد فیزیکی، روان شناسی، عاطفی و اجتماعی می باشد. یکی از ابعاد روان شناختی و روانی مرتبط، مساله سلامت روح و شادی می باشد (ساغروانی، 1388، ص28).
روش­های دستیابی به شادی، در فرهنگ­های مختلف متفاوت می­باشد، جستجو و تلاش برای شادی، همگانی و جهانی است. محیط­های کاری یک نقش حساس و اصلی در شادی افراد ایفا می­نماید، همان گونه که گاوین و ماسون (2004) خاطر نشان می کنند، واضح است که اگر برای افراد امیدی به پیدا کردن شادی عمومی در زندگی­شان، وجود داشته باشد، آنها باید در کار شاد باشند(رگو و پینه کانها[6]،2008،ص740).
تحقیقات صورت گرفته نشان داده اند که مطالعه شادی به چند دلیل حائز اهمیت می باشد:
شادی ذاتا و به نفسه ارزشمند است؛شادی با عملکرد بالاتر و کارکرد سازمانی بهتر در ارتباط می­باشد؛
شادی یک عنصر سازنده اصلی زندگی خوب و جامعه خوب می­باشد (رگو و دیگران[7]، 2010، ص2).
تئوری­های موجود بیان می­کنند که معنویت ممکن است شادی و رفاه روانی را به چندین طریق افزایش و بهبود دهد (باقری و دیگران،2020 ، ص1556).
با توجه به نتایج مثمر ثمر شادی بر عملکرد کارکنان و با توجه به تئوری های موجود در زمینه تاثیر معنویت در محیط کار بر روی شادی، هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی رابطه بین معنویت در محیط کار و شادی کارکنان و ارائه راهکارهای مناسب به منظور بهبود معنویت کارکنان و شادی آن­ها در محیط کار می باشد.
 
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق

انسان ها وارد دوران جدید و بی سابقه ای در زندگی خود شده اند؛ دورانی که در آن، دنیا به شدت در حال تغییر و تحول است. طی چهارصد سال گذشته، غرب که بین دنیای درونی و بیرونی تفاوت قائل شده است و فعالیت های دنیوی را از اموری مانند مذهب، معنویت و عرفان به کلی جدا کرده است، اکنون به دنبال نوعی یکپارچگی مجدد بین زندگی درونی و بیرونی است و یکی از حوزه های مهمی که این یکپارچگی در آن به صورت جدی مطرح شده است، محیط کسب و کار سازمان می باشد(شجاعی، 1388،ص3). اگر چه تا چند دهه قبل از این، باور غالب بر این بود که این نیروی عظیم برای جهان مدیریت و بازرگانی مناسب نیست و هم چنین این موضوع منحصرا در ادبیات عامه پسند مورد بحث و گفتگو قرار می گرفت، اما اکنون به عنوان موضوع پژوهشهای دانشگاهی و علمی به طور جدی مطرح است. این نیروی قدرتمند، چنان بر اصول مدیریت و بازرگانی پرتو افکنده و نظریه های آن را تحت تاثیر قرار داده که از نظر برخی از صاحب نظران به عنوان یک تحول و پیشرفت اساسی در حوزه مدیریت و بازرگانی شمرده می شود(رستگار و عابدی جعفری ،1386،ص100).

ادامه مطلب

سایت های دیگر :