پایان نامه درباره داعش/:ریشه های بروز تروریسم
ریشه¬های بروز تروریسم

تروریسم معمولا از عوامل متعددی مانند عوامل روانی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی یا اجتماعی نشات می گیرد.  بنابر این، از آنجا که تروریسم پدیده¬ای چند علتی است، تحلیل و بررسی آن بر اساس یک علت بسیار نادرست و گمراه¬کننده خواهد بود. از نظر پاول ویلکینسون  عواملی که باعث درگیری-های سیاسی و انقلاب می¬گردند به طور خاص در مورد تروریسم نیز قابل اعمال هستند. او این عوامل را این گونه بر می¬شمرد:

درگیری¬های نژاد پرستانه و قومی، درگیری¬های ایدئولوژیک و مذهبی، فقر، مدرنیته و عوارض آن، بی¬عدالتی های سیاسی، وجود فرهنگ خشونت، وجود گروه¬های انقلابی در جامعه، ضعف حکومت و بی¬عدالتی، تحلیل تدریجی اطمینان به رژیم و وجود اختلاف عمیق میان حاکمان و رهبران گروه¬های مختلف در جامعه. تروریسم پدیده¬ای پیچیده و متنوع است و نمی¬توان علل و ریشه¬های آن را به یک حوزه خاص محدود کرد. از این رو، برای واکاوی دقیق ریشه¬های تروریسم ¬باید حوزه¬های مختلفی همچون سیاست، اقتصاد، مذهب و فرهنگ و روان¬شناسی را مورد بررسی قرار داد. در این بخش ریشه-های

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

بروز تروریسم مورد توجه قرار می¬گیرد.

2-6-1 ریشه¬های اقتصادی

در ارتباط با چگونگی تاثیر مشکلات اقتصادی بر تروریسم نظریات متعدد مطرح شده است که برجسته¬ترین آنها نظریه “منحنی” جان دیویس  و نظریه “محرومیت نسبی” تد رابرت¬گر  است. جیمز دیویس معتقد است همیشه میان انتظارات اشخاص از رفاه فردی و واقعیات موجود شکافی وجود دارد. اگر این شکاف از حدی فراتر رود نتیجه این سرخوردگی، پرخاش¬جویی جمعی است. این شرایط از نظر او نه در فقر مطلق و نه در رفاه مطلق است، بلکه در نتیجه افول ناگهانی رشد اقتصادی است. (بشیریه، 1372 : 46) اما این برقراری ارتباط میان حالت روانی و روند خاص اقتصادی قابل انتقاد است. بررسی¬های صورت گرفته در ارتباط با تاثیر فقر برگسترش بنیاد¬گرایی در خاورمیانه و حملات تروریستی نشان از آن دارد که همواره عاملی بسیار مهم تر در نوع گرایشات نقش داشته است و دیدی صرفا بر پایه اقتصاد، بسیار ساده انگارانه خواهد بود. (رهامی، علی نژاد، 1390 :139-138)

تد رابرت گر در مطالعات خود نشان می¬دهد تروریسم در هرکجا می¬تواند بروز کند، اما احتمال وقوع آن در جوامع در حال توسعه بیشتر از کشورهای غنی یا فقیر است. بر همین اساس، کشورهایی که مدرنیزاسیون سریعی را تجربه می¬کنند بیشتر شاهد تروریسم هستند. تغییرات اقتصادی شرایطی را به وجود می¬آورند که برای بروز بی ثباتی و ظهور جنبش¬های مختلف به ویژه حرکت¬های شبه نظامی و ایدئولوژیک مناسب هستند. نابرابری¬های شکل گرفته در یک کشور می¬تواند زمینه مناسبی برای جنبش-های سیاسی خشونت¬آمیز به شکل کلی و تروریسم در شکل ویژه آن باشد. ( عبدالله¬خانی، 1386: 79) البته برقراری ارتباط میان یک حالت روانی و یک روند خاص اقتصادی قابل انتقاد است زیرا دیویس سایر علل اجتماعی جنبش¬ها را حذف می¬کند.

برخی کارشناسان در حوزه علت¬شناسی تروریسم، فقر و محرومیت اقتصادی را عامل اصلی گرایش افراد به تروریسم و شکل¬گیری مخالفت¬های سیاسی در این شکل منحصر به فرد می¬دانند. 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...