1-4-1- هدف اصلی……………………………………………………………………. 10

1-4-2- اهداف فرعی…………………………………………………………………… 10

1-5- فرضیه های پژوهش……………………………………………………………………… 10

1-6- تعریف متغیر‌ها…………………………………………………………………………… 10

1-6-1- تعاریف مفهومی……………………………………………………………….. 10

1-6-2- تعریف عملیاتی………………………………………………………………… 11

فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش

2-1- سبک‌های دلبستگی………………………………………………………………………. 13

2-1-1-  تعریف دلبستگی………………………………………………………………. 13

2-1-2- مراحل شکل‌گیری دلبستگی……………………………………………………. 16

2-1-3-دلبستگی در رویکردهای مختلف……………………………………………….. 17

2-1-4- نظریه دلبستگی در دیدگاههای مختلف…………………………………………. 20

2-1-4-1- در سطح روان تحلیل‌گری……………………………………………….. 20

2-1-4-2- در سطح رفتاری نگری………………………………………………….. 20

2-1-4-3- در سطح رفتارشناسی طبیعی…………………………………………….. 21

2-1-5- کنش دلبستگی…………………………………………………………………. 22

2-2- تفاوت‌های فردی در سازمان دلبستگی…………………………………………………… 23

2-2-1-  دلبستگی ایمن………………………………………………………………… 24

2-2-2-  دلبستگی ناایمن……………………………………………………………….. 24

2-2-2-1- ناایمن – اجتنابی………………………………………………………… 25

2-2-2-2- ناامین-مقاوم…………………………………………………………….. 27

2-2-2-3- ناایمن-دوسوگرا…………………………………………………………. 27

2-3- پژوهش‌های انجام شده پیرامون دلبستگی و سازگاری اجتماعی…………………………… 28

2-4- پژوهش‌های انجام شده پیرامون سبک دلبستگی و هوش هیجانی…………………………. 30

2-5- سازگاری اجتماعی……………………………………………………………………….. 30

2-5-1- مقدمه………………………………………………………………………….. 30

2-5-2- تعریف…………………………………………………………………………. 32

2-5-3 نظریات مربوط به سازگاری……………………………………………………… 34

2-5-3-1- نظریه روانکاوی…………………………………………………………. 34

2-5-3-2- نظریه یادگیری…………………………………………………………… 35

2-5-3-3- نظریه روانی اجتماعی اریکسون………………………………………….. 35

2-5-3-4-نظریه آدلر………………………………………………………………… 36

2-5-3-5- نظریه میان فردی سالیوان………………………………………………… 37

2-5-3-6-نظریه روانی اجتماعی هورنای……………………………………………. 37

2-5-3-7-نظریه پدیدار شناختی راجرز……………………………………………… 38

2-5-3-8-نظریه شناختی-اجتماعی بندورا…………………………………………… 39

2-5-3-9-نظریه تبادلات اجتماعی…………………………………………………… 40

2-5-4- ویژگی‌های افراد سازگار……………………………………………………….. 40

2-5-5- ملاک‌های سازگاری خوب……………………………………………………… 42

2-5-6- عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی………………………………………………. 44

2-5-6-1-  عوامل فردی……………………………………………………………. 44

2-5-6-2-   عوامل خانوادگی……………………………………………………….. 45

2-5-6-3-  عوامل اجتماعی…………………………………………………………. 46

2-5-6-4-  محیط‌های آموزشی……………………………………………………… 47

2-5-6-5-  نقش  همسالان…………………………………………………………. 47

2-5-6-6-  رسانه های گروهی……………………………………………………… 48

2-6- هوش هیجانی……………………………………………………………………………. 48

2-6-1- هوش هیجانی یا عاطفی چیست؟………………………………………………. 49

2-6-2- مدل‌های هوش هیجانی…………………………………………………………. 50

2-6-2-1- مدل هوش هیجانی بار_آن………………………………………………. 50

2-6-2-2- مدل هوش هیجانی گلمن………………………………………………… 51

2-6-2-3- مدل هوش هیجانی مایر و سالووی………………………………………. 51

2-6-3- اهمیت هوش هیجانی………………………………………………………….. 52

2-6-4- بهره هوشی و هوش هیجانی……………………………………………………. 53

2-6-5- کاربردهای هوش هیجانی………………………………………………………. 54

2-6-6- ارزیابی هوش هیجانی………………………………………………………….. 55

2-6-7- هوش هیجانی پایین و بالا……………………………………………………… 56

2-6-8- چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم؟…………………………………………. 57

2-7- پیشینه‌ی تحقیق…………………………………………………………………………… 58

2-7-1- پیشینه‌ی داخلی پژوهش……………………………………………………….. 58

2-7-2- پیشینه خارجی پژوهش………………………………………………………… 60

فصل سوم : روش پژوهش

3-1- روش پژوهشی…………………………………………………………………………… 64

3-2-متغییرهای پژوهش………………………………………………………………………… 64

3-3- جامعه آماری…………………………………………………………………………….. 64

3-4- شیوه‌ی نمونه‌گیری و حجم نمونه…………………………………………………………. 64

3-5- ابزار پژوهش…………………………………………………………………………….. 64

3-5-1-  پرسشنامه RAAS‌ سبک دلبستگی بزرگسالان 18 ماده‌ای…………………… 64

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

3-5-2-  پرسشنامه سازگاری دانش‌آموزان دبیرستانی (AISS)………………………… 66

3-5-3-  پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ……………………………………… 66

3-6- شیوه ی اجرا……………………………………………………………………………… 68

5-7- روش و ابزار تجزیه و تحلیل…………………………………………………………….. 68

فصل چهارم: یافته های تحقیق

4-1- آمار توصیفی…………………………………………………………………………….. 70

4-1-1-جنسیت…………………………………………………………………………. 70

4-1-2- سن…………………………………………………………………………….. 70

4-1-3- وضعیت تاهل……………………………… Error! Bookmark not defined.

4-2- تحلیل نتایج…………………………………………. Error! Bookmark not defined.

فصل پنجم: نتیجه گیری پژوهش

5-1- یافته‌های پژوهش………………………………………………………………………… 85

5-2- محدودیتهای پژوهش…………………………………………………………………….. 91

5-3- پیشنهادهای پژوهش……………………………………………………………………… 92

5-3-1- پیشنهادهای کاربردی…………………………………………………………… 92

5-3-2- پیشنهادات پژوهشی……………………………………………………………. 92

منابع…………………………………………………………………………………………….. 94

الف) منابع فارسی………………………………………………………………………… 94

ب) منابع انگلیسی………………………………………………………………………. 100

چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی باسازگاری اجتماعی و هوش هیجانی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات کرمانشاه انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات واحد کرمانشاه بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 100نفربه روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.یرای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان PARS ، پرسشنامه سازگاری برای دانش آموزان دبیرستانی AISS و پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ استفاده شد.برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس استفاده شد.یافته ها نشان دادند که بین سبک دلبستگی با سازگاری اجتماعی وهوش هیجانی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین سازگاری اجتماعی و هوش هیجانی رابطه وجود دارد.

کلید واژگان: سبک های دلبستگی ،سازگاری اجتماعی ،هوش هیجانی ،دانشجویان

1-1- مقدمه
هر انسانی می کوشد تا خود را با محیط فیزیکی و روانی اش سازگار کند،زیرا انطباق با شرایط مختلف،از سلامت روانی آدمی حکایت دارد؛البته این سازگاری به معنای همرنگی و پیروی ناهشیار نیست بلکه می تواند دگرگونی را نیز به همراه داشته باشد. گاهی به لحاظ بروز عوامل تنش زا ، سازگاری انسان دچار اشکال شده،به بروز رفتارهای نا سازگار منجر می شوند؛بنابراین سازگاری ،مجموعه کنش ها و رفتارهایی است که فرد در موقعیت ها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخ های مناسب به محرک های موجود از خود بروز می دهد(آقامحمدیان ،1373).

یکی از مهمترین مسائل و مشکلات اجتماعی امروزه در جوامع گوناگون ،نابهنجاری های رفتاری و روانی و روش های مقابله با آنهاست،تردیدی نیست که در مسئله بهداشت روانی،سازگاری ،روز به روز بیشتر اهمیت می یابد.راجرز معتقد است شخصیت ناسازگار،همان فردی است که مورد تهدید درونی واقع شده است و بر عکس افراد سازگار،شخصیت هایی به نظر می رسند که در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت(آقامحمدیان ،1373).

از آنجا که سازگاری می تواند واجد طیف گسترده ای باشد و ابعادی مانند اجتماع ، خانواده ،عواطف ، شغل ، بهداشت و ازدواج را شامل شود ، برخی از صاحب نظران ، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی می کنند؛ ابعاد مسئله سازگاری ممکن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر کند؛ اما جامعه ای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. خوشبختانه بیشتر افراد با محیط خود هماهنگ هستند و بدون برخورد با دیگران ، خود را با گروهی که به آن وابسته اند ، تطبیق می دهند ولی افراد دیگری نیز هستند که با عادات و خصوصیات فکری و رفتاری خاص و نابهنجار، سازگاری اجتماعی خود را به اختلال دچار می کنند.

عوامل اجتماعی مهمی در بروز سازگاری نقش دارندکه یکی از این عوامل ،پاسخ دهی والد به نیاز های فرد در دوران کودکی است و به تشکیل سبک دلبستگی در کودک منجر می شود(بالبی ،1980).

بدون شک یکی از تحولات بسیار مهم در حوزه روانشناسی معاصر نظریه دلبستگی بالبی است که اهمیت نقش تجارب هیجانی اولیه کودک با مراقبت کننده‌های خود را در رشد هیجانی و شناختی فرد برجسته می‌ سازد(قربانی،1382).

از دیدگاه بالبی (1982، نقل از بری[1]، باروکلون و وردن[2]، 2007) افراد در نتیجه تعامل با                     مراقبت‌کننده‌های دوران کودکی خویش به انتظارهایی درباره‌ی روابط اجتماعی و تجسم‌هایی از خود در رابطه با افراد مهم زندگی خویش، دست می‌یابند که در تمام مراحل زندگی تعیین کرده‌اند. این انتظارها و تجسم تفاوت‌های افراد را در سه زمینه اصلی نشان می‌دهد؛ باورهای افراد درباره‌ی خود و دیگران، کنش‌های بین فردی و نظم جویی‌های عاطفی.

بر‌اساس نظریه دلبستگی فعالیت سیستم دلبستگی محدود به دوران کودکی نبوده و در تام طول زندگی و پیوندهای عاطفی دیگری چون دوستی‌ها، ازدواج، روابط خویشاوندی و… فعال باقی می‌ماند و انسانها در هیچ سنی به طور کامل از احساس اعتماد نسبت به افراد مهم زندگی آزاد نیستند (مظاهری، 1379، آنتیزورث[3]، 1989، هازان و شاور[4]، 1994).

بری و دیگوان[5] (2007) دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می‌کنیم طوری که باعث می‌شود وقتی که با آنها تعامل می‌کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را کنار خود داریم احساس آرامش می‌کنیم.

دلبستگی نقش بسزایی در کمک کردن به افراد در برخورد با چالش های موجود دارد. به طوری که الگوهای دلبستگی ناسالم در طی دوره ی کودکی مشکل رفتاری و اعمال بزه را در افراد ایجاد می‌کند (شیور[6]، 2007).

هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه‌ی فهم رابطه میان تعلق و هیجان است. مفهوم هوش هیجانی یک حیطه‌ی چند عاملی از مجموعه مهارت‌ها و صلاحیت‌های اجتماعی است که بر توانایی‌های فرد برای تشخیص، درک، مدیریت هیجان، حل مسئله و سازگاری تاثیر می‌گذارد و به طرز موثری فرد را با نیازها، فشار و چالش‌های زندگی سازگار می‌کند(برگ و برگ،[7] 2004).

سازگاری و موفقیت افراد وابسته به عملکرد یکپارچه توانش های هیجانی دارد. در واقع هوش هیجانی در پرورش سازگاری با تجارب و حوادث استرس‌زای وقوع یافته، پیش‌بینی اهداف مطلوب در آینده و نیز سازگاری با استرس‌های مزمن نقش اساسی دارد (برون[8]، 2006).

هوش هیجانی مبتنی بر هیجان و عواطف بوده و افراد با هوش هیجانی بالاتر کمتر دچار افسردگی می‌شوند از لحاظ جسمی سالم تر و امکان جذب و بکارگیری آنها در سازمان‌ها و نهادها بیشتر است و از لحاظ مهارت‌های برقراری ارتباط در شرایط بهتری قرار دارند. لذا در این پژوهش تلاش می‌شود ضمن بررسی هوش هیجانی، سازگاری اجتماعی و سبک‌های دلبستگی، نحوه‌ی بکارگیری و تقویت آنها در زندگی روزمره و محیط کار و نیز در امر یادگیری و آموزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم.

1-2- بیان مساله
مطابق دیدگاه بالبی، دلبستگی، مهم‌ترین دلیل تداوم و پیوستگی میان تجربه دلبستگی کودکی و دلبستگی در دوران نوجوانی و بزرگسالی، همین الگوهای فعالی درونی است. الگوهای فعال درونی، مدل‌هایی هستند که از تجربیات کودک با مراقبت کننده‌ها به وجود آمده‌اند و نشان دهنده وضعیت فعلی شناختی است که افراد را به سوی این راهبردها و تجربه‌های منطبق با این مدل‌ها هدایت می‌کند دلبستگی برای رشد روانی طبیعی و شکل‌گیری شخصیت سالم و روابط هیجانی مطلوب ضروری است توانایی فرد در تنظیم هیجانی، رشد فراخود و ایجاد همدلی همه مستلزم داشتن یک دلبستگی ایمن است هوش هیجانی در شکل‌گیری، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر، نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد (خوشابی و ابوحمزه، 1386)، بار– آن[9] (به نقل از مایر، سالووی و کاروسو[10] 2000) معتقد است که هوش هیجانی یکسری از ظرفیتها، قابلیتها و مهارتهای غیر‌شناختی است که تواناییهای فرد را در برخورد موفقیت‌آمیز با مقتضیات و فشارهای محیطی افزایش میدهند. درباره سبک‌های دلبستگی و هوش هیجانی تحقیقات زیادی صورت گرفته است که نشان می‌دهد بین دو متغیر رابطه وجود دارد پژوهشگران بیان می‌کنند افراد با دلبستگی ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند (ذراتی، 1385).

کریمی (1391) در پژوهشی نشان داد همبستگی مثبت بیت دلبستگی ایمن و مولفه‌های هوش هیجانی (خود کنترلی، مهارت اجتماعی و همدلی) وجود دارد و می توان نتیجه گرفت افراد با دلبستگی ایمن؛ مهارت‌های تنظیم هیجان بالاتر، ارتباطات بین فردی بیش‌تر و از مهارت‌های همدلی بیشتری برخوردارند. همچنین افراد با دلبستگی اضطرابی از خود کنترلی، مهارت اجتماعی، خود انگیزی و همدلی کمتری برخوردارند. دلبستگی اجتنابی با هیچ یک از زیر مقیاس‌های هوش هیجانی رابطه ندارد.

نتایج پژوهش کافتسیوس[11] (2004) حاکی از رابطه مثبت سبک دلبستگی ایمن با تمامی زیر مقیاسهای هوش هیجانی (به استثنای ادراک هیجانی) و نمره کل هوش هیجانی است، دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا با تمامی زیر مقیاسهای هوش هیجانی رابطه منفی دارد ولی این رابطه معنی‌دار نیست.

انجمن روان پزشکان آمریکا (1994) سازگاری اجتماعی را چنین تعریف میکند: هماهنگ ساختن رفتار به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی که غالبا مستلزم اصلاح تکانه‌ها، هیجان‌ها یا نگرش‌هاست به طور کلی سازگاری اجتماعی را به عنوان جریانی میتوان تعریف کرد که به وسیله‌ی آن روابط میان افراد، گروه‌ها و عناصر فرهنگی در وضعیتی رضایت بخش برقرار باشد (صدیقی، 1380).

یکی از الگوهایی که ممکن است با سازگاری اجتماعی در ارتباط باشد، ظرفیت هیجانی یا هوش هیجانی افراد است؛ همان چیزی که این تحقیق می‌کوشد آن را تبیین نماید. منظور از هوش هیجانی، توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجانهای خود و دیگران، تمیز قائل شدن میان هیجان‌ها و استفاده از اطلاعات هیجانی به صورت سالم در حل مساله و نظم بخشی رفتار است (سالووی و مایر، 2000).

دویلی و مارکیویکز[12] یک تحقیق طولی در مورد دلبستگی والدین و اثرات آن بر سازگاری انجام دادند و نتایج به دست آمده نشان داده است که دلبستگی ایمن بدون تردید با سازگاری با توجه به سطوح مشکلات درونزاد، عزت نفس پیشرفت تحصیلی دو سال بعد، رابطه دارد (دویل، 2005).

بررسی پژوهشها از ارتباط میان سبک های دلبستگی و سازگاری در موقعیت‌های مختلف حاکی است. در پژوهش نیگل وساندین[13]، میان سبک دوسوگرادر زنان و کاهش میزان سازگاری، ارتباطی معنادار گزارش شده است (نیگل و ساندین، 2001).

فرا تحلیلی که توسط اشنایدر[14] و همکاران انجام گرفته است نشان میدهد که بین کیفیت دلبستگی مادر کودک و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد (اشنایدر، 2001).

در سال های اخیر رابطه ی هوش هیجانی با متغیر های مهمی از جمله سازگاری بررسی شده است (کرمی و همکاران ،1390 ؛ رحیم زاده ،1387؛ میکائیلی و امام زاده ، 1387 ؛ بنکداری ،1384 ؛ فرقدانی ،1383 ؛ مارگوئس و همکاران ،2006 ؛ آدیمیو ،2005 ؛ پارکر و همکاران ،2004 ؛ کریک ،2002 ؛ مایر و همکاران ،2000).همچنین در تحقیقات (رحیم زاده ، 1382 ؛ برک به نقل از افتخار ،1376 ؛ دادستان ، 1374 ؛ ساوک ،2003 ؛ هازان و شیور ،1987 ؛ واتر و وال ،1987 ؛ جان بالبی و مری آینزورث ، 1950 ) رابطه ی سبک های دلبستگی با سازگاری بررسی شده است.

امانی (1391) نتایج این پژوهش نشان داد که میان سبک دلبستگی و سازگاری رابطه معناداری وجود دارد؛ لذا با توجه به پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده است و توجه ویژه به قشر جوان و دانشجو ،تاثیرهوش هیجانی و سازگاری بر روند زندگی ، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و هوش هیجانی در بین دانشجویان می باشد.

1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
کیفیت ارتباط بین فردی، در تحول راهبردهای نظم بخشی هیجانی و عاطفی نقش به سزایی دارد. دلبستگی ایمن از طریق ارتباط با راهبردهای انطباقی و سازش یافته، روابط عاطفی مناسب و در نهایت بهزیستی افراد را پیش بینی می‌کند و دلبستگی ناایمن می‌‌تواند از طریق راهبردهای غیر انطباقی نظم بخشی هیجانی و عاطفی با خلق منفی، اضطراب، اجتناب و مشکلات بین فردی ارتباط داشته باشد.

سازگاری با محیط اطراف برای هر فردی لازم و ضروری است و بدون داشتن سازگاری، علاوه بر این که بسیاری از نیازهای انسانی تامین نمی‌شود، فرد از سوی جامعه به شدت طرد شده و تعاملات اجتماعی او به پایین‌ترین سطح خود می‌رسد. یکی از مهم‌ترین مسائل و مشکلات اجتماعی امروزه در جوامع گوناگون، نابهنجاری‌های رفتاری و روانی و روش‌های مقابله با آنهاست، تردیدی نیست که در مسئله بهداشت روانی، سازگاری روبه روز، بیشتر اهمیت می‌یابد. اما جامعه‌ای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجهه نباشد. خوشبختانه بیشتر افراد با محیط خود هماهنگ هستند و بدون برخورد و اصطکاک با دیگران، خود را با گروهی که به آن وابسته‌اند، تطبیق می‌دهند ولی افراد دیگری نیز هستند که با عادات و خصوصیات فکری و رفتاری خاص و نابهنجار، سازگاری اجتماعی خود را به اختلال دچار می‌کنند. فرآیند سازگاری و ناسازگاری را باید خطی پیوسته،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...