اقتصاددانان همواره در پی شناسایی پایه‌هایی از مالیات هستند که کمترین ناکارایی را بر جامعه تحمیل کند. در بین انواع مالیات‌ها تنها پایه مالیاتی که چنین ویژگی را دارد، مالیات‌ زیست محیطی (مالیات سبز) است (پژویان و امین رشتی،1386). یکی از انواع مالیات سبز، مالیات زیست محیطی غیرمستقیم است که بر انواع نهاده‌های تولیدی و یا کالاهای مصرفی، که استفاده از آن‌ها به نوعی با آسیب زیست محیطی همراه است، وضع می‌شود؛ از جمله مالیات بر مواد سوختی، مالیات بر انواع کود شیمیایی، روغن‌ها، حشره‌کش‌ها، فرآورده‌های نفتی و پلاستیک‌ها. مزیت مالیات غیرمستقیم نسبت به مالیات‌های مستقیم در این است که اخذ مالیات از کالاهای زیان‌آور نسبت به اخذ مالیات از آلاینده‌ها، که نیاز به سنجش میزان انتشار آلودگی دارند، آسان‌تر و کاربردی‌تر است (سید علی اکبر،1388). از طرفی با توجه به اینکه این مالیات به صورت هزینه بر واحدهای اقتصادی تحمیل می‌شود این واحدها به منظور حفظ کارآیی تولید، سعی در کاهش هزینه‌ها و در نتیجه کاهش آلودگی محیط زیست خواهند داشت. به علاوه این مالیات می‌تواند به عنوان یک مشوق ابداع و نوآوری برای واحدهای اقتصادی عمل کند. این واحدها برای کاهش بار مالیاتی روش‌های جدید تولید، حمل و نقل و استفاده از انرژی و مصرف آن را به کار خواهند گرفت. این موضوع هم ازنظر توسعه پایدار و هم ازنظر رقابت‌پذیری بین‌المللی اثرات مفیدی را به دنبال خواهد داشت.با توجه به اینکه تا کنون سیاست مالیات بر کربن در کشور اجرا نشده است هدف تحقیق حاضر استفاده از یک بازار فرضی برای شرح معایب و مزایای اجرای این سیاست برای افراد است تا بدین طریق تمایل به پرداخت آن‌ها تعیین گردد. در نتیجه؛ هدف اصلی تحقیق حاضر برآورد تمایل به پرداخت مالیات بر کربن با رویکرد ارزش‌گذاری مشروط در استان مشهد می‌باشد. در کنار دست یافتن به این هدف، می‌توان به اهداف فرعی زیر نیز دست یافت:

 

تعیین عوامل موثر بر، تمایل به پرداخت مالیات بر کربن جهت دستیابی به هوایی پاکیزه‌تر (بر اساس سطح معنی‌داری ضرایب تخمینی)
 

تعیین اولویت عوامل موثر بر تمایل به پرداخت مالیات بر کربن (بر اساس میزان ضرایب در تخمین اثرات نهایی روش لاجیت)
 

تحلیل و درک مکانیزم و چگونگی اثرگذاری عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بر میزان تمایل به پرداخت (بر اساس نتایج تحقیقات و مطالعات گذشته)
 

تعیین سیاست‌های مناسب جهت اجرای سیاست مالیات بر کربن
1-5 فرضیات تحقیق

 

سطح درآمد، سطح تحصیلات، سن، بعد خانوار، جنسیت و تعداد وسیله نقلیه بر تمایل به پرداخت فرد تأثیر مثبتی دارند.
 

با افزایش نرخ مالیات بر کربن میزان تمایل به پرداخت کاهش می‌یابد.
1-6 روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات تحلیلی-کمی می‌باشد. با توجه به اینکه تا کنون در ایران از سیاست مالیات بر کربن در بخش حمل و نقل استفاده نشده است، با بهره گرفتن از یک بازار فرضی تمایل به پرداخت افراد در جهت پرداخت این مالیات تعیین می‌گردد. برای دستیابی به این هدف از روش ارزش‌گذاری مشروط[2] (CVM) استفاده می‌گردد.
طبق تعریف کارسون[3] و میچل[4] (1989)، روش ارزش‌گذاری مشروط شامل پرسش مستقیم از افراد می‌شود که اگر بازاری برای امکانات تفریحی و آسایشی وجود می‌داشت، افراد چه میزان یا چه ارزشی را به آن اختصاص می‌دادند. به عبارت دیگر روش ارزش‌گذاری مشروط تلاش می‌کند تا بفهمد که چگونه پاسخگویان تحت سناریوهای بازار فرضی، مایل به پرداخت هستند.
روش ارزش‌گذاری مشروط اغلب به عنوان یکی از ابزارهای استاندارد و انعطاف‌پذیر برای اندازه‌گیری ارزش‌های غیرمصرفی و ارزش‌های مصرفی غیربازاری[5] منابع زیست محیطی به کار می‌رود. همانگونه که ذکر شد، این روش بر تمایل به پرداخت بیان شده از جانب اشخاص، برای منابع یا کالاها و خدمات زیست محیطی یا عوامل مرتبط بر آن‌ها تکیه می‌کند که معمولاً مشروط به یک تغییر فرضی در مقدار یا کیفیت منبع زیست محیطی می‌باشد.
[1] Our Common Future- WCED Brundtland Report,1987
[2] Contingent Valuation Method[3]Carson
[4]Mitchell
[5]Non – Market Use Values
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :