پایان نامه آموزش ذهن آگاهی/عوامل ژنتیک و افسردگی |
دستگاههای بدن آنها دچار حساسیت دائمی میگردد و این افراد در طول زندگی در برابر استرسهای خفیف واکنشهای شدیدی نشان میدهند (پینل؛ 1392). «مطالعات میدانی حاکی است که حتی دورههای گذرای محرومیت کودک از مادر میتواند سبب تغییر پاسخهای بعدی وی نسبت به استرس شود، شواهدِ افزایش فعالیت [1]HPA در 20 تا 40 درصد بیماران افسردهی سرپایی و 40 تا 60 درصد بیماران افسرده یافت شده است» (کاپلان و سادوک؛ 1387).
2-3-1-3- آسیب مغزی و اختلالات خلقی
شواهدِ دالّ بر صدمهی مغزی، متمرکز بر سه ناحیه در مغز هستند، نواحی بادامه و قشر پیشپیشانی که در ادراک و تجربه کردن هیجان نقش دارند و ناحیه دیگر که از چند منطقهی انتهایی دستگاه دوپامینی مزوتلانسفال تشکیل شده است که در تجربه کردن احساس لذّت نقش دارد. افراد افسرده با فقدان احساس لذّت مواجه هستند، لذا میتوانند نابهنجاری در ساختار مذکور داشته باشند (پینل ؛ 1392).
2-3-2- عوامل ژنتیک
این عوامل که عمدتاً بر مطالعهی خانوادهها، بررسی فرزند خواندهها و مطالعهی دوقلوها متمرکز بوده است، در پی یافتن ریشههای ارثی اختلالات خلقی است. در بررسیهای صورت گرفتهی مرتبط با ریشههای ارثی اختلالات خلقی در خانوادهها، تحقیقات مؤید خطر ابتلای فرزند به اختلال خلقی به میزان 10 تا 25 درصد است، هنگامی که یکی از والدین مبتلا به این اختلال باشد، خطر ابتلا زمانی بیشتر است که اعضای مبتلا بستگان درجهی اوّل باشند. در مطالعات فرزندخواندهها نیز میزان خودکشی موفق در بستگان تنی آزمودنیهای دچار بیماری خلقی شش برابر و میزان ابتلا به اختلال یک قطبی سه برابر افزایش مییابد. امّا مطالعهی دوقلوهای همسان به تأثیر 50 تا 70 درصدی عوامل ژنتیکی در سببشناسی اختلالات خلقی اشاره دارد، همچنین میزان همگامی اختلال خلقی در دوقلوهای یک تخمکی 70 تا 90 درصد و در دوقلوهای دو تخمکی 16 تا 35 درصد گزارش شده است (کاپلان و سادوک؛ 1387).
2-3-3- نظریه های روانشناختی
این نظریهها به عوامل روانکاوانه، عوامل روانپویشی، عوامل شناختی، درماندگی آموخته شده و وقایع استرسزای زندگی اشاره دارند. در روانکاوی و براساس نظریهی فروید؛ با تصور و یا از دست دادن ابژهی[2] محبوبی که در ذهن درونی شده باشد، شکل مرضی از داغدیدگی (سوگ[3]) ایجاد میگردد. این سوگ به شکل افسردگی شدید، همراه با احساس گناه، بیارزشی و افکار خودکشی درمیآید. با توجه به عوامل روانپویشی؛ هنگامی که احساسات دوسوگرایانه نسبت به ابژهی درون فکنی شده، معطوف به «خود» میشوند، داغدیدگی یا سوگ مرضی به افسردگی تبدیل میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1398-08-04] [ 06:24:00 ب.ظ ]
|