مفهوم حقوق زارعانه:/پایان نامه درباره حق زارعانه
مفهوم حقوق زارعانه
روابط مالک و زارع از دیرباز از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است و در این راستا مسائل مهمی مورد توجه اندیشمندان بوده است که از جمله آنها این است که آیا تصرفات زارع در ملک مالک و احیاء وعمران وی موجد حق می باشد یا خیر؟ که در این خصوص لازم است به منابع حق موصوف بپردازیم ،از جمله منابع حق یا حقوق موصوف می توان به عرف اشاره نمود که در حقوق ایران عرف به عنوان یکی از منابع اصلی تنظیم کننده روابط زارع و مالک شمرده می شود، عرف به عنوان منبع در کنار سایر منابع حق کارافه (یکی از تعابیر استعمال شده در خصوص حق ز ارعانه) قابل بررسی است ،زیرا از یک طرف عرف به عنوان توافق جمعی و عینی در روابط اشخاص با هم دیگر است و از طرف دیگر سایر منابع حقوق از جمله قوا نین به عنوان اراده رسمی و جمعی افراد جامعه و رویه قضایی به عنوان اراده ترافعی مراجع رفع مخاصمه بر نفی یا اثبات عرف متداول تأثیرگذار می باشد که در خصوص حقو ق زارعانه عرف مناطق مختلف، حقوق زارعانه را مورد پذیرش قرار داده است و قوانین مختلف قبل و بعد از انقلاب اسلامی عرف مزبور را مورد پذیرش قرار داده و در قوانین مختلف به آن رسمیت بخشیده اند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

از طرف دیگر رویه قضایی ایران چه در آرای وحدت رویه و چه در آرای اصداری متعدد از شعب حقوقی دیوان عالی کشور و همچنین در آرای اصداری از دادگاهها بر این حق صحه گذاشته اند و مطلب دیگر در خصوص حقوق زارعانه در مقررات مصوبه بعد از انقلاب و همچنین رویه قضایی محاکم در بعد از انقلاب آن است که در خصوص قوانین تصویب شده بعد از انقلاب و آرای وحدت رویه اصداری از دیوان عالی کشور مراجع نظارتی شرعی که شامل شورای نگهبان و فقهای حاضر در دیوان عالی کشور می باشد ،بر تصویب قوانین موصوف و صدور آرای مزبور نظارت داشته اند ،که به گونه ای به صورت ضمنی بر شرعی بودن حقوق موصوف حکایت دارد البته لازم به ذکر است در مقابل آرایی که حکایت از پذیرش حقوق زارعانه دارد آرای دیگری نیز که حکایت از عدم پذیرش حقوق موصوف دارد نیز در رویه قضایی ایران وجود دارد.

فارغ از سیر تاریخی و جنبه های جامعه شناختی حق کارافه (زارعانه)، این حق در نظام حقوق ایران در سه برهه زمانی، تجربه های متفاوتی را پشت سر گذشته است که هر برهه موجبات شکل گیری چهره جدیدی از حق مزبور را فراهم ساخت. برهه زمانی نخست به پیش از اصلاحات ارضی بر می گردد که در این مقطع زمانی در شکل ابتدایی خود که کاملاً متأثر از عرف مناطق و نظام طبقاتی جامعه دهقانی بود، نمود یافت. حق زارعانه صرفاً به مفهوم حق تصرف در اراضی زراعی بود ولی این حق تصرف از چنان اهمیتی برخوردار بود که در مناطق قبل از آن که ارتباط مالک و زمین مطرح گردد، پیوند محکم زمین زراعی و زارع به چشم می آمد. [1]

دوره زمانی میانی به زمان تصویب قانون اصلاحات ارضی و الحاقات بعدی و آیین نامه های اجرایی آن که دوران گذر از نظام فئودالی به نظام نظارت دولتی است، اشاره می کند. برای ارج نهادن عمل زارعان، ایجاد همبستگی بین زمین زراعی و زارع و از بین بردن علاقه های متعدد نسبت به املاک و با هدف تجمیع عناوین زارع و مالک (هر که بر روی زمین زراعی کار می کند، مالک هم اوست) و در راستای برقراری عدالت اجتماعی در جامعه دهقانی ایران صورت گرفت و بر همین مبنا اقدام به واگذاری اراضی از سوی مالکان عمده که عملاً نقشی در زراعت نداشتند به زارعین صاحب نسق صورت گرفته است.  .   برهه زمانی سوم پس از انقلاب اسلامی ظهور می کند که اساساً یکی از علل اصلی اعتراضات روحانیت و مردم که منجر به انقلاب سال 1357 گردید تشکیک در اهداف اصلاحات ارضی بود. علاوه بر برچسبی که اصلاحات ارضی با نام اصلاحات آمریکایی بر پیشانیش دید، ناکامی ها و هرج و مرج های ناشی از واگذاری املاک زراعی به زارعین و سایر بخش های 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...