4- بعد معنایی: درک فرد از زندگی و هدف و معنای زندگی را در بر می‌گیرد.
5- بعد علایم مربوط به بیماری یا تغیرات مربوط به درمان مواردی مانند درد و تهوع استفراغ را در بر می‌گیرد( مقیمی، 1386).
ب: پویا بودن: بدین معنا که با گذشت زمان تغییر می‌کند یعنی وابسته به زمان است. هم‌چنین تغییرات درونی و بیرونی برآن دخالت دارند.( نجات 1385؛11).
ج: ذهنی بودن: قضاوت افراد راجع‌ به کیفیت زندگی عامل کلیدی در مطالعه این مفهوم است. فرد در مورد بیماری و درمان سلامتی خود اهمیت بیشتری را نسبت به ارزیابی عینی از سلامت می‌دهد. به عنوان مثال ممکن است فردی از یک یا چند بیماری رنج ببرد ولی خودش را سالم بداند در صورتی که یک فرد با وجود آن که هیچ نشان عینی از بیماری ندارد وخود را بیمار بپندارد. بنابراین عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارتند از تفاوت درک شده بین آنچه که هست و آنچه که از دیدگاه فرد باید باشد.
جدول2-3-خلاصه تعاریف کیفیت زندگی
نوردن فلت کیفیت زندگی افراد از طریق بررسی تجربه آنان از میزان دستیابی به آمال و آرزوهایشان انجام پذیر است.
تورانس کیفیت زندگی شامل موفقیت فرد در رسیدن به شرایط خاص با وقعیتی از پیش تعیین شده و تجربه کنونی احساس سلامتی و رضایتمندی فردی است.
استنبورک کیفیت زندگی شامل سه حیطه حس رفاه، حس معنا و حس ارزشمندی می‌باشد.
والتر کیفیت زندگی ارزیابی بیمار از سطح موجود عملکرد و مقایسه با شرایط ایده‌آل در 5 بعد عملکرد جسمی، اجتماعی، عاطفی، علائم بیماری واحساس سلامتی می‌باشد.
لاتون مجموعه‌ای از ابعاد ذهنی و عینی که با یکدیگر کنش متقابل دارند.
پسیون به وضعیت محیطی که مردم در آن زندگی می‌کنند و برخی صفات خودم اشاره دارد.
فرانس احساس خوب بودن ناشی از رضایت یا عدم رضایت در زمینه‌های مختلف زندگی
کاستانزا رابطه متقابل میان نیازهای انسان و رفاه ذهنی
دیوان حالتی که فرد نسبت به خودش طبیعت و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند احساس آرامش دارد.
انجمن توسعه اجتماعی اونتاریو کنش متقابل شرایط عینی و اقتصادی، سلامت و اجمتاعی که توسعه اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد

فلس وپرس ساختار کیفیت زندگی شامل بهزیستی مادی، کیفیت زندگی خانواده، بهزیستی عاطفی، سلامت یا فشار روانی و کارآیی داشتن و… می‌شود.
نراقی مجموعه‌ای که نیازهای جمعی عاطفی، اجتماعی، امکانات زندگی را تشکیل می‌دهد و منجر به رضایت یا عدم رضایت زندگی
سازمان جهانی بهداشت کیفیت زندگی به عنوان ادراک فرد از موقعیت خود در ساخت فرهنگی و سیستم ارزشی که در ان زندگی می‌کند تعریف می‌شود که در ارتباط با انتظارات، اهداف، معیار و ملاحظات دیگران قرار دارد.
کارلسون کیفیت زندگی را مترادف با رفاه می‌داند و معتقد است فردی از کیفیت زندگی بالا لذت می‌برد که فعال باشد، برای دیگران خوب باشد، خود‌باوری داشته باشد، خلق شاد داشته باشد.

2-2-2-1- رضایت از زندگی:
برخی کیفیت زندگی را به مثابه رضایت از زندگی آورده‌اند یعنی این که افراد بطور کلی از زندگیشان رضایت داشته باشند. کاتر ( 1985) کیفیت زندگی را به مثابه رضایت فرد از زندگی و محیط پیرامونی تعریف می‌کند که نیازها خواست‌ها و ترجیحات سبک زندگی و سایر عوامل ملموس را که بر بهزیستی همه جانبه فرد تاثیر دارند در بر می‌گیرد( غفاری، 1388؛5) اینگلهارت رضایت از زندگی را به عنوان مهم‌ترین شاخص سازنده بر می‌شمارد( اینگلهارت، 1373؛44). کمپل و همکارانش کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطه‌های خاصی می‌دانستند آنها حیطه‌های کار، مسکن، سلامتی، همسایگی، دوستی‌ها، ازدواج، زندگی خانوادگی، سطح تحصیلات و پس‌انداز را مولفه‌های کیفیت زندگی قلمداد می‌کنند( فتوت، 1390؛158) و احساس رضایت از زندگی شغلی و رضایت از زندگی خانوادگی ارکان کلی رضایت از زندگی می‌باشد. همچنین سینیتا و هایندس کیفیت زندگی را برداشت و ارزیابی مثبت یا منفی فرد از خصوصیات زندگی خود و میزان رضایت کلی خود از زندگی می‌دانند(‌همان، 159) .غلامرضا غفاری (1388؛4)در اثر خویش تحت عنوان « کیفیت زندگی شاخص توسعه اجتماعی» ضمن بر شمردن رضایت زندگی به عنوان مولفه اصلی کیفیت زندگی به چهار نوع رضایت از زندگی اشاره دارد:
رضایت ناشی از داشتن : که متاثر از میزان برخورداری افراد از امکانات می‌باشد.
رضایت ناشی از ارتباط : که معطوف به روابط اجتماعی است.

-رضایت ناشی از بودن : پنداشت فرد نسبت به خویشتن و تعریف از کیستی خود که دلالت بر معناداری و کنترل بر زندگی خود در مقابل خود بیگانگی دارد.
- رضایت ناشی از اقدام و عمل : که بیشتر معطوف به چگونگی زمان در اختیار در قالب اوقات فراغت می‌شود.
بطور کلی رضایت از زندگی مبتنی بر درک فرد از وضعیت جسمی، روانی، اجتماعی و محیطی خود و احساس رضایتمندی و شادمانی از بودن در این وضعیت می‌باشد و براساس تلقی کلی از خشنودی و یا ناخرسندی از زندگی و بر اساس ارضاء نیازهای اساسی و هم‌‌چنین تناسب بین اهداف شخص و وسایل دستیابی به آن اهداف مفهوم‌پردازی می‌شود. لذا رضایت زندگی بعد ذهنی کیفیت زندگی است و سازه کیفیت زندگی مقوله‌ای عام‌تر از کیفیت زندگی می‌باشد.
2-2-2-2- سعادتمندی:
یکی دیگر از مفاهیمی که به مفهوم کیفیت زندگی بسیار نزدیک است و بعضاً سبب تداخل مفهومی با سازه کیفیت زندگی می‌شوداحساس سعادتمدنی می‌باشد که به چگونگی ارزیابی فرداز زندگی اشاره داردودربرگیرنده متغیرهایی ازقبیل رضایت از زندگی، رضایت از وضعیت زناشویی، رضایت از کار و متغیرهای روانشناختی چون فقدان افسردگی واضطراب و وجودعواطف و خلقیات مثبت می‌شود. احساس رضایت از زندگی بسیار نزدیک با این مفهوم می‌باشد چرا که هردوبه بعدذهنی کیفیت زندگی اشاره دارندوآن رابایدبعنوان یکی ازمعرفهای احساس سعادتمندی به حساب آورد.دینروبیس واس برای احساس سعادتمندی سه جزء را قائل هستند:
1- ارزیابی مثبت محرک( عاطفه خوشایند)
2- ارزیابی منفی محرک(عاطفه ناخوشایند)
3- رضایت از زندگی
هر یک از این سه مولفه به تقسیمات فرعی دیگری تجزیه می‌شوند. رضایت کلی از زندگی را به رضایت از حوزه‌های گوناگون زندگی از قبیل تفریحات، عشق، ازدواج، دوستان و… در عین حال عاطفه خوشایند را به هیجانات و خلقیات ویژه‌ای از قبیل لذت ،محبت غرور و بالاخره عاطفه ناخوشایند را می‌توان به هیجانات و خلقیات ویژه‌ای از قبیل شرم، گناه، خشم و اضطراب تجزیه کرد. در میان اجزاءبر شمرده شده ارزیابی مثبت و منفی محرک بیشتر جنبه عاطفی داشته و جزء سوم یعنی رضایت از زندگی دارای جنبه شناختی است( نوبخت، 1389؛25).

2-2-2-3- سبک زندگی
سبک زندگی در لغت به معنای روشی است که فرد در انجام یک فعالیت مشخص بکار می‌گیرد که شامل الگوهایی از روابط اجتماعی، مصرف، سرگرمی، تفریح و لباس پوشیدن می‌باشد که بازتابی کامل از ارزشهای اجتماعی، طرز برخورد، الگوهای رفتاری، عادات، علایق و دیدگاهای فردی در سراسر زندگی است که در پی اجتماعی شدن بوجود می‌آید.
مفهوم سبک زندگی در اواخر دهه 1920 توسط روانشناسی به نام آلفرد آدلر بیان شد و هسته مرکزی نظریه روانشناس فردی وی را شکل می‌دهد. و این مفهوم را به عنوان خود، شخصیت، فردیت، وحدت و یکپارچگی شخصیت، شکل دهنده فعالیت‌های خلاق فرد، شیوه مواجهه با مشکلات، عقیده و نظر فرد درباره خود و مشکلات زندگی و نگرشی کلی نسبت به زندگی بکار برد. و بر این باور بود که شیوه‌ها وروش‌های عملی هر فرد در دوران کودکی شکل می‌گیرد و از تعامل‌های اجتماعی که در سالهای اولیه زندگی رخ می‌دهد آموخته می‌شود.( هاشمی، 1386).آدلر در خصوص پدید آمدن سبک زندگی معتقد بود که همه انسانها به نوعی احساس کهتری مبتلا هستند که با روش خاصی در صدد برطرف کردن آن هستند، این رویه منحصر به فرد برای جبران احساس کهتری، سبک زندگی افراد را ایجاد می‌کند. سبک زندگی در سه دوره به کمال خود می‌رسد دوران کودکی، زمان شکل‌گیری پنج ریشه اصلی سبک زندگی است که عبارتند از سلامتی و ظاهر، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، نگرش‌های والدینی، منظومه‌های خانوادگی و نقش جنسیتی، دومین بعد از سبک زندگی، نگرش‌ها نسبت به تکالیف زندگی می‌باشد که در دوران نوجوانی تحول می‌یابند این نگرش‌ها عبارتند از نگرش نسبت به خود، نگرش به سوی مشکلات، نگرش به سوی دیگران، نگرش به سوی جنس مخالف و نگرش به زندگی، سومین بعد از سبک زندگی، تکالیف زندگی است. وی بر سه تکلیف از زندگی تاکید دارد که عبارتند از: دیگران، شغل، عشق و مسائل جنسی. سبک زندگی در بزرگسالی در اهداف و راه های رسیدن به آنها خود را نمایان می‌کند( فاضل، 1390: 143).
کرن و همکارانش( 1993) برای سنجش سبک زندگی نمونه‌هایی به شرح ذیل تدوین کرده‌اند:
- علاقه اجتماعی(BSI) : به بیان تعلق فرد به جامعه می‌پردازد.
- کنارآمدن( GA) : این که فرد تا چه اندازه تمایل دارد که در سه حیطه مربوط به تکالیف زندگی یعنی ارتباطات اجتماعی، کار و صمیمیت از روندی قاعده‌مند پیروی کنند.
- مسئولیت‌پذیری( TC) : اینکه تا چه اندازه هدایت و رهبری دیگران برای فرد خوشایند و قابل قبول است.
- نیاز به تایید( WR) : اینکه فرد تا چه اندازه به اظهار نظرهای دیگران بها می‌دهد و نظر آنها را حائز اهمیت می‌داند.
- محتاط بودن(BC) : این که تا چه اندازه فرد در موقعیت‌های بین فردی احساس امنیت و اعتماد می‌کند( سعیدی، 1390؛10).
سبک زندگی از فرهنگ، نژاد، مذهب، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، اعتقادات، باورها تاثیر می‌پذیرد و هر شخص بر اساس سبک زندگی خاص خود ایفای نقش می‌کند. سبک زندگی در طول زندگی ثابت می‌ماند مگر آنکه باورهای راسخ با میانجی‌گری و روان درمانی تغییر کند.لذا سبک زندگی باز نمودی است از جستجوی هویت و انتخاب فردی، بنابراین فهمیدن فرد مستلزم فهمیدن سازمان شناختی و سبک زندگی اوست.
سبک زندگی دارای وجوهی هم چون فعالیت بدن
ی، تغذیه، الکل، دخانیات و … می‌باشد که در مبحث مربوط به سلامت جهانی بسیار مطرح می‌باشند. از سوی دیگر سلامت جهانی یکی از ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی در تقسیم‌بندی سازمان بهداشت جهانی می‌باشد لذا می‌توان بیان داشت که کیفیت زندگی مقوله‌ای عام‌تر از سبک زندگی می‌باشد که می‌تواند در سبک زندگی و شیوه زندگی فرد نمود پیدا کند.
2-2-2-4- خوشبختی
خوشبختی یکی از مفاهیم مرتبط با کیفیت زندگی است پژوهشگران بهداشت روانی، خوشبختی را یکی از مولفه‌ای بهزیستی ذهنی می‌داند. از دید آنان جلوه‌های گوناگون بهزیستی ذهنی، نشانه سلامت روانی است بهزیستی ذهنی به معنای ذهنیتی است که فرد درباره کیفیت زندگی دارد تا حد بسیار شبیه معیارهای ذهنی کیفیت زندگی است.
کوری کیز مدلی را برای بهزیستی ذهنی در نظر دارد که دارای سه وجه مهم است:
بهزیستی احساسی
بهزیستی روانی

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت  jemo.ir  مراجعه نمایید
رشته مدیریت همه موضوعات و گرایش ها : صنعتی ، دولتی ، MBA ، مالی ، بازاریابی (تبلیغات - برند - مصرف کننده -مشتری ،نظام کیفیت فراگیر ، بازرگانی بین الملل ، صادرات و واردات ، اجرایی ، کارآفرینی ، بیمه ، تحول ، فناوری اطلاعات ، مدیریت دانش ،استراتژیک ، سیستم های اطلاعاتی ، مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری کارکنان سازمان

در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...