نفت ماده سیاه و بدبویی كه آن را در قدیم روغن سنگ می‌نامیدند بیشتر از هر چیزی تاریخ معاصر ما را تحت تأثیر خود قرار داده است در طول این یكصد سال تاریخ معاصر ایران در برخی مقاطع تاریخ ایران همان تاریخ نفت است این ماده، كه به عقیده برخی طلای سیاه و برخی دیگر بلای سیاه است همواره موجب فراز و نشیب‌هایی در تاریخ ایران بوده است از اشغال ایران در جنگ جهانی تا دست اندازی شوروی بر آذربایجان و مسئله نفت شمال تا قدرت‌گیری رژیم شاه در دهه هفتاد میلادی به وسیله دلارهای نفتی تا تأثیر نیازهای پول كشور در دوره سازندگی و بعد از آن و در تأكید این مسئله همین بس كه در طول این یكصد سال كمتر از سه سال در دوران حكومت مصدق و اندكی زمانی در انقلاب اسلامی جریان تولید نفت متوقف شده است كه در همین دو مورد تأثیرات شگرفی در ساختار جامعه ایران گذاشت اول موجب بی‌پولی و شكست دولت مصدق شده كه مشهور است كه ایشان گفته بودند اگر فقط چند تن از ما می‌خریدند دولت سقوط نمی‌كرد:

در توسعه ایران نفت از اهمیت زیادی برخوردار است چرا كه به دلیل عدم تولید و نبود درآمدهای مالیاتی نفت با درآمد خالص بالایی كه دارد منابع مالی را برای ایجاد زیر ساخت‌های توسعه ایجاد می‌كند.

در سند چشم‌انداز 1404 در بخش صنعت نفت تأكید زیادی بر افزایش حجم تولید چه در بخش گاز و چه در بخش نفت گردیده است برای مثال در سند بیان داشته است كه ایران می‌‌بایست تولید كننده 7% از نفت جهان باشد و تا سال هدف ظرفیت تولید می‌بایست به هفت میلیون بشكه در روز برسد و تولید گاز نیز می‌بایست به 900 میلیون متر مكعب در روز برسد[1] در اینجاست كه اهمیت نقش منابع نفت و گاز مشترك كه ذخائر تازه كشف شده‌ای می‌باشد و از قدرت تولید و فشار بالایی برخوردار هستند و این مسئله می‌تواند افت فشار در چاهای داخلی را جبران كند. تولید نفت و گاز كشور هم اكنون از 22 مخزن در خشكی و 9 مخزن در دریا می‌باشد[2] آمار دیگری حكایت از تولید 80% درصد از نفت كشور از 8 میدان بزرگ نفتی در جنوب كشور می‌كند كه همه آنها در جنوب غربی كشورمان و در خشكی و مرزهای داخلی می‌باشد.[3]

مسئله قابل تأمل در این موضوع این می‌‌باشد كه بهره‌‌برداری از این منابع كه در داخل سرزمین ایران می‌باشد در هر زمانی قابل اجرا است اما منابع مشتركی كه ایران در مناطق مرزی دارد و بیش از 15 حوزه نفتی در خلیج و چند حوزه نفتی در شمال كشور می‌باشد به علت استخراج آنها توسط همسایگانمان در حال از بین رفتن است و این مسئله می‌پذیرد كه مسئولان كشورمان كه در حوزه سیاست‌گذاری نفتی هستند بر این منابع تأكید بیشتری داشته باشند چرا كه غفلت موجب تضییع منافع ملی ایران می‌شود. قراردادهای نفت و گاز در سالهای اخیر به عنوان مهم ترین مشخصه در صنعت نفت و گاز ایران در آمده است و قراردادهای متعددی با کمپانی ها و سرمایه گذاران خارجی تحت این قالب منعقد شده است . یکی از مهم ترین قراردادها که قرارداد بیع متقابل نفتی است به لحاظ حقوقی نوعی قرارداد خرید خدمت پیمانکاری که توسط طرف خارجی فاینانس یا تامین اعتبار می گردد . به موجب این قرارداد سرمایه گذار خارجی موظف است که کلیه عملیات راجع به توسعه و   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید بازیافت یک میدان نفتی یا گازی را با هزینه و سرمایه خود انجام دهد و در مقابل شرکت ملی نفت تعهد می کند تمام هزینه های سرمایه ای ، غیر سرمایه ای ، عملیاتی و غیره … که به طرف خارجی جهت انجام عملیات مزبور متحمل شده است را با بهره مشخص و طی اقساط برابر الزاما از طریق نفت و گاز حاصله از همان عملیات به او پرداخت نماید از مهم ترین شروط مندرج در این قراردادها شرط انتقال تکنولوژی برتر توسط طرف خارجی ، آموزش نیروهای داخلی ، استهلاک کلیه سرمایه هزینه از محل تولیدات پروژه ، نرخ ثابت سود و غیره … می باشد . عدم ایفای تعهد در مورد هر یک از قراردادهای یا شروط قراردادی می تواند هزینه های زیادی را بر طرف قرارداد تحمیل کند .در این نوشتار سعی نگارنده بر این است كه به بررسی عدم ایفای تعهد در قرارداده های بین المللی نفت و گاز با در نظر گرفتن تحریم های بین المللی و چگونگی تبیین رژیم حقوقی حاكم بر این منابع پرداخته و ابعاد آن را مشخص نماید علاوه بر این موضوع به رویه دیگر كشورها و تقسیم‌‌بندی دیدگاهای موجود و ریشه‌یابی و تأثیر هر كدام بر منافع ملی ایران در دریای خزر و خلیج فارس بپردازد و همانطور كه مشاهده شد خواه ناخواه پرداختن به موضوع نفت و گاز ذخائر موجود در مرزها موجب دفاع از منافع ملی در برابر غارت احتمالی این منابع مردم ایران در برابر زیاده خواهی‌های دیگران می‌شود. با تمهید این مقدمات برآنیم که به سوالات مطرح شده پاسخ دهیم .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...