1- 1- مقدمه

در حال حاضر بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی می کنند و تا سال 2020 این رقم به حدود 60 درصد می رسد. شهرهای دیروز به متروپلیس ها و متروپلیس ها به مگالاپلیس ها تبدیل شده اند. پدیده شهرنشینی اجتناب ناپذیر و غیر قابل برگشت است. با وجود فواید زیاد شهرنشینی، بسیاری از سیاست گذاران در کشورهای مختلف روند فزاینده شهرنشینی را زنگ خطری می دانند. آنها تاثیر عمیق بر سنت ها و روابط مرسوم و مشکل تدارک و آماده سازی خدمات و زیرساخت های عمومی، تکثیر سکونت گاههای غیر رسمی، بدتر شدن شرایط محیطی، و افزایش مسایل اجتماعی مربوط به بیکاری و کم کاری را خاطر نشان می کنند. در بسیاری از نواحی شهری بویژه نواحی شهری کشورهای در حال توسعه بیکاری و مسایل اجتماعی در حال افزایش است، شرایط محیطی و سلامت در حال زوال می باشند، نابرابری در دسترسی به درآمد و خدمات عمومی در حال رشد است و شواهد فقر، آسیب پذیری و ناامیدی به طور فزاینده ای در میان مردم نواحی شهری قابل مشاهده است. این مسائل و مشکلات باعث توجه فزاینده به مطالعه کیفیت زندگی، کیفیت مکان و بهزیستی انسانی در نواحی شهری به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از سیاست گذاریها شده است.

مطالعه کیفیت زندگی در شهرهای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، توجه رشته های مختلفی از قبیل جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی، پزشکی، بازاریابی و مدیریت را به خود جلب کرده و در حال تبدیل شدن به ابزار مهمی برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، برنامه ریزی و مدیریت شهری است. این مطالعات از جنبه های گوناگونی دارای تفاوت می باشند. به عنوان مثال، این مطالعات در مناطق مختلفی انجام گرفته و هر کدام از آنها قلمروهای مختلفی از زندگی(شامل مسکن، درآمد، امنیت و …) را که کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند، مورد توجه قرار داده اند. در این مطالعات همچنین مقیاس مورد استفاده نیز دارای تفاوت می باشد، زیرا برخی از آنها در سطح ملی، برخی در سطح شهر و تعداد اندکی در سطح محلی انجام گرفته اند.

کیفیت زندگی اصطلاح گسترده ای است که دربرگیرنده ی مفاهیمی همچون زندگی خوب، زندگی ارزشمند، زندگی رضایتبخش و زندگی شاد می باشد(McCrea et al., 2006). در این مطالعه، کیفیت زندگی به عنوان بر هم کنش میان منابع، امکانات و فرصت های فراهم شده توسط محیط (اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی) برای تامین نیازهای انسانی و ادراک، ارزیابی و رضایت افراد و گروهها از برآورده شدن نیازهایشان در یک مکان خاص تعریف شده است.

کیفیت زندگی اغلب با استفاده از شاخص های ذهنی یا شاخص های عینی اندازه گیری شده است. شاخص های ذهنی از پیمایش ادراک، ارزیابی و رضایت شهروندان از زندگی شهری بدست می آیند؛ در حالیکه شاخص های عینی مرتبط با حقایق قابل مشاهده هستند که غالباً از داده های ثانویه حاصل می شوند. بر اساس سطح کیفیت زندگی که از طریق شاخص های ذهنی و عینی اندازه گیری شده، چهار حالت “بهزیستی”، “محرومیت”، “انطباق” و “ناهماهنگی” شکل خواهد گرفت. اگر احساس   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ذهنی فرد و شرایط عینی زندگی او خوب باشد، بنابراین فرد در حالت بهزیستی قرار دارد. اگر هر دو شرایط بد باشند، پس فرد در حالت محرومیت قرار دارد. در طرف مقابل، اگر شرایط ذهنی خوب و شرایط عینی بد باشد، حالت انطباق شکل می گیرد؛ در حالیکه اگر شرایط ذهنی بد و شرایط عینی خوب باشد، پس ناهماهنگی وجود دارد.

روش های گوناگونی برای مطالعه کیفیت زندگی در درون نواحی شهری بکار گرفته شده است. به عنوان مثال، مورو و همکارانش(2008) و داس(2008) نشان داده اند که روش های آماری می تواند برای سنجش کیفیت زندگی برحسب معرف ها یا قلمروهای انتخاب شده ی زندگی بکار گرفته شود. داده های سنجش از دور و سرشماری نیز می توانند برای توسعه و تهیه نقشه شاخص کیفیت زندگی شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرار گیرند(منصوریان، 1389). با این وجود، کمپ و همکارانش(2003) اظهار کرده اند که هنوز چارچوب جامعی برای مطالعه کیفیت زندگی در یک وضعیت یکپارچه که دربرگیرنده ارزیابی شاخص های فیزیکی، مکانی و اجتماعی در یک حالت کل نگرانه باشد، ارائه نشده است.

در این مطالعه، کیفیت زندگی در سطح محلات شهر نورآباد، استان لرستان با استفاده از معرف های عینی و ذهنی اندازه گیری شده است. تغییرات مکانی کیفیت زندگی در سطح محلات نیز مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. یک مدل علی کیفیت زندگی که کیفیت زندگی ذهنی افراد، رضایت از قلمروها و معرف های هر قلمرو را به هم مرتبط می کند، توسعه داده شده است. ابعاد کیفیت عینی و ذهنی زندگی شناسایی و براساس آنها شاخص نهایی کیفیت زندگی در ابعاد عینی و ذهنی شکل گرفته است و نهایتاً این دو شاخص در سطح محلات با هم مقایسه شده اند.

این پایان نامه در پنج فصل شکل گرفته است. در فصل نخست جنبه های مفهومی تحقیق ارائه شده است. این فصل شامل مقدمه، بیان مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف، سوالات و فرضیات، چارچوب مفهومی و پیشینه تحقیق می باشد. در فصل دوم ادبیات مربوط به کیفیت زندگی در قالب بیان تعاریف، رویکردها و مدل ها تشریح و بررسی شده است. در ضمن شاخص های مورد استفاده در تحقیقات مختلف کیفیت زندگی نیز ارائه شده است. فصل سوم شامل معرفی مختصری از منطقه مورد مطالعه است. این معرفی شامل موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سایر خصوصیات مرتبط با کیفیت زندگی در شهر نورآباد است. فصل چهارم در بر گیرنده ی یافته های تحقیق براساس چارچوب مفهومی و روش شناسی ارائه شده در فصول قبلی است. در این فصل نتایج بدست آمده از اعمال روش های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. در فصل پنجم نتایج بدست آمده از فصل چهارم به صورت تحلیلی مورد بحث قرار گرفته و به آزمون فرضیات تحقیق پرداخته شده و نهایتاً پیشنهاداتی جهت ادامه این تحقیق و اخذ نتایج بهتر ارائه شده است.

1-2- طرح مسئله:          

تئوریها و مطالعات تجربی کیفیت زندگی غالباً از جوامع غربی نشات گرفته اند. این مطالعات در کشورهای در حال توسعه به طور قابل توجهی کمیاب می باشند. همین طور، فاکتورهای عمده تاثیرگذار بر کیفیت زندگی افراد در شهرهای بسیاری از کشورهای در حال توسعه به طور واضح شناسایی نشده اند.

عموماً کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه در سطح ملی و منطقه ای مطالعه شده است. هدف مطالعه کیفیت زندگی در سطوح ملی و منطقه ای عمدتاً مقایسه میان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...