دانلود پایان نامه ارشد : بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با نگرش زنان |
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات
1-1-مقدمه. 2
1-2- بیان مسئله. 3
1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 5
1-3- اهداف تحقیق.. 6
فصل دوم: پیشینه تحقیق
2-1- مروری بر تحقیقات داخلی و خارجی.. 8
2-1-1- تحقیقات داخلی.. 8
2-1-2 تحقیقات خارجی.. 14
2-2- نقد و ارزیابی تحقیقات پیشین.. 17
فصل سوم: مبانی نظری
3-1- نظریه های روانشناختی.. 20
3-1-1-نظریه جذب و کشش…. 21
3-1-2-نظریه دلبستگی.. 21
3-1-3-نظریه شناخت اجتماعی.. 22
3-2- نظریه های انحرافات اجتماعی.. 23
3-2-1- نظریه فشار فرهنگی و آنومی مرتون.. 24
3-2-2- نظریه بی هنجاری دورکیم. 25
3-3-نظریه های جامعه شناختی.. 25
عنوان صفحه
3-3-1- نظریه کنش اجتماعی پارسونز. 26
3-3-2- نظریه نسلی پیر بوردیو. 26
3-3-3 رویکرد تاریخی تحلیل نسل.. 27
3-3-4-نظریه ساختار ارزشی شوارتز. 30
3-4-دیدگاه اسلام. 32
3-5-نظریه پست مدرن.. 34
3-5-1-عشق سیال زیگمونت باومن.. 34
3-6- چارچوب نظری.. 35
3-6-1-نظریه تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت.. 35
3-3- مدل نظری تحقیق.. 44
3-4- فرضیات تحقیق.. 45
3-5-تعریف نظری و عملی متغیرها 46
3-5-1- متغیرهای مستقل.. 46
3-5-3- متغیرهای وابسته. 49
فصل چهارم: چارچوب روش تحقیق
4-1- روش پژوهش…. 52
4-2- جامعه آماری.. 52
4-3- حجم نمونه. 53
4-4- شیوه نمونه گیری.. 53
4-5- ابزار جمع آوری تحقیق.. 54
4-6- اعتبار و پایایی ابزار سنجش…. 54
4-4- شیوه ی تحلیل تحقیق.. 55
فصل پنجم: تجزیه و تحلیل دادهها
5-1- آمار توصیفی.. 57
5-2-آمار استنباطی.. 73
5-3- تحلیل چند متغیره 85
عنوان صفحه
فصل ششم: خلاصه و نتیجه گیری
6-1- خلاصه. 89
6-2-بحث و نتیجه گیری.. 90
6-3- محدودیت های پژوهش…. 95
6-4- پیشنهادات و ارائه راهکار 95
فهرست منابع
منابع فارسی.. 97
منابع لاتین.. 101
پیوست… 103
مقدمه
جامعه ایران در سالهای گذشته، همگام با دگرگونیهای ساختی و فنی و پیوند گسترده با جامعه جهانی، و هم چنین آشنایی با سامانه ارزشهای نوین در گسترة جهانی، با دگرگونیهای مهمی روبرو بوده است. این تحولات تمامی عرصههای عمومی و خصوصی زندگی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار داده و موجب شده است تا
پدیدههای اجتماعی پیشین به اشکال جدید خودنمایی کنند. ارزشها و نگرشها دربارة نهاد خانواده، ازدواج و شیوههای همسرگزینی، از زمینههایی بوده است که دچار دگرگونیهای گستردهای شده است؛ تا جایی که
میتوان گفت که ارزشهای فرهنگی ایرانیان در حال ساخت و نوزائی است(موحد و عباسیشوازی، 1385: 68).
در دوره تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی، جامعه شاهد بیشترین واگرایی و انشعاب بین نسلهاست.
نسلهای جوانتر با پذیرش عقاید و ارزشهای جدید، نقش تعیین کنندهای را در شکل دادن به تغییرات اجتماعی بر عهده میگیرند و حال آنکه، نسلهای قدیمی تر با پایبندی بیشتر به عقاید و ارزشهای سنتی جامعه، در برابر تغییرات سریع، مقاومت نشان میدهند. به همین خاطر، ارزشهای خانواده حتی در مواجهه با تغییرات پرشتاب اجتماعی-جمعیتی نیز گرایش به تغییر تدریجی دارند(عسکری ندوشن و دیگران،1388: 8).
در این میان یکی از حوزههایی که دچار تغییر و تحول شده است، روابط بین دو جنس و جهتگیری جنسیتی است. تحولات ایجاد شده در این زمینه، میتواند دارای منابع متعدد داخلی و خارجی باشد که طیفی از دلایل، از جمله ضعف نظام فرهنگی کشور در تنظیم روابط بین جوانان( اعم از دختر و پسر) تا پیداش تکنولوژیهای رسانهای جدید را شامل میشود(بوستانی،88: 143).
در کنار تحولات نظام ارزشی در سالهای اخیر، جامعة ایرانی با تغییرات اجتماعی و ساختاری دیگری نیز در این سالها دست به گریبان بوده است. یکی از این موارد تغییر ساختار اقتصادی کشور و تبعات اجتماعی متعدد آن بر رفتارهای جوانان است. اکنون فاصلة بین ((بلوغ جنسی)) و ((بلوغ اقتصادی)) در ایران به بیش از 10 سال رسیده است. فاصلهای که روز به روز در حال افزایش است. بلوغ اقتصادی با اشتغال پایدار حاصل میشود و، در این میان، اشتغال جوانان به یکی از مسائل کلیدی در جامعة ایرانی بدل شده است. اشتغال مقدمة ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج میافزاید. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع ارضای نیاز جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی روبرو شده است. افزایش سن ازدواج فشارهای زیادی به جوامع با ساختار سنتی وارد کرده است(آزاد ارمکی و دیگران،1390 :3).
تحقیقات مختلفی که در زمینه روابط بین دو جنس انجام گرفته، نشان میدهند که این روابط در سالیان اخیر افزایش یافته است. گسترش اینگونه روابط از جمله موضوعات حساس و عموماً مغفول در امر سیاستگذاری و مطالعات آکادمیک در ایران است. امروزه تفاوت در نگرش به ((نحوة رابطه)) با جنس مخالف به یکی از اصلیترین کانونهای مناقشة بین نسلی در خانوادههای شهری بدل شده است(آزاد ارمکی وشریفی ساعی:90، 437).
1-2- بیان مسئله
با قاطعیت میتوان گفت كه در هیچ مقطع تاریخی، ارزشها و نگرشهای افراد و گروههای اجتماعی در درون جوامع به سرعتی كه امروز در حال تغییر است، دچار دگرگونی نبوده است. همراه با دگرگونیهای وسیع محیطی و ساختاری، نظام ارزشی جوامع نیز هرچند با تأخیر به آن واكنش نشان میدهد و دچار دگرگونی میشود(موحد و دیگران،1386: 34).
اعتقاد بر این است که جوانان در همه جوامع معمولاً به نظم اجتماعی موجود کمتر متعهدند و بیشتر مستعد ایجاد تغییر و دگرگونی در این نظام هستند. در مقابل نسل بزرگسال محافظهکارتر و حافظ نظم اجتماعی است و با منابع سنتی ارزشها و هنجارها پیوند محکمتری دارد(اینگلهارت، 1373: 14).
نگرانی درباره جوانان و تغییرات فرهنگی عمری به درازای تاریخ بشری دارد. هنجارگریزی جوانان، همیشه مسئلهای مهم در سطح جوامع بوده است. یکی از مهمترین این هنجارگریزیها که در جوامع شرقی اهمیت بیشتری داشته، رابطه با جنس مخالف است. جوامع سنتی برای این جور روابط همیشه چارچوبهای خاصی داشته اند(ربیعی و شاه قاسمی،1388: 35). این روابط که غالباً به صورت مخفیانه انجام میگیرد، از سویی با اصول اعتقادی و فرهنگی جامعه در تضاد است و نوجوانان بویژه دختران از این بابت از جانب خانواده و اولیای مدرسه مورد بیمهری و سرزنش قرار میگیرند و از سوی دیگر بهداشت روانی خانوادهها را مختل نموده و موجبات بدبینی خانوادهها و اولیای مدارس را فراهم میآورد که هریک دیگری را متهم به بیکفایتی نموده و به جای پرداختن به علل و عوامل ریشهای سعی در مبارزه با معلول دارند و مجازاتهای انضباطی نظیر تهدید، توبیخ اخراج و شبیه اینها را اعمال میکنند.
در دیدگاهها و تئوریهای تحلیل مسائل اجتماعی، تعاریف متعددی از مسائل اجتماعی وجود دارد. در اینجا ما یکی از جامعترین تعاریف را به عنوان تعریف مسئلة اجتماعی در نظر میگیریم: مسئلة اجتماعی به وضعیتی گفته میشود که بخش قابل توجهی از جامعه از طریق تجربیات خود از آن اگاه شوند(بعد عینی) و این وضعیت را در تعارض با ارزشها بدانند(بعدذهنی) و به شکل سازمانیافته یا سازماننیافته خواهان تغییر یا اصلاح آن وضعیت اجتماعی باشند(امین آقایی، 1388: 32).
دین اکثریت افراد در جامعه ایران، اسلام است و اکثر هنجارها و ارزشهای جامعه ما توسط دین مشخص میشود. دین اسلام نیز دوستی دختر و پسر را منع نموده، روابط میان آن دو را با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفت اجتماعی مجاز میداند. در گذشته این روابط بیشتر در میان اقشار بالانشین و آن هم به ندرت یافت میشد.
با ظهور انقلاب اسلامی این روابط به طور کلی نفی شد. انقلاب سعی در ایجاد باورها و نگرشهای جدید در حوزههای مختلف و همچنین اصلاح برخی رفتارهای اجتماعی و جایگزینی آنها با نگرشها و رفتارهای قبل از آن داشت. هنجارآوران و فرهنگسازان پس از انقلاب به ویژه دهه 60، صرفاً از شیوهها و ابزار کنترل اجتماعی درونی در این راه بهره نبرده و علاوه بر آن، به استفاده از ابزارهای کنترل بیرونی نیز روی آورند. بر این اساس، در آموزشهای رسمی پیش دبستانی، دبستانی و راهنمایی، حتی قبل از بلوغ دختران و پسران طرح جداسازی اجرا شد تا به این وسیله کودکان و نوجوانان به لحاظ فکری و رفتاری آمادگی این نوع نگرشها و رفتارها را درمورد افراد غیرهمجنس پیدا کنند. این نوع رفتار و نگرش توسط مردم تا حد زیادی پذیرفته شد و تا حد زیادی با رضایت خاطر، مطابق آن رفتار میکردند. اما تغییرات فرهنگی به تدریج نظام اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داد؛ به ویژه افرادی که در پایان دهه 70 و اوایل دهه 80 دوران نوجوانی و جوانی خود را طی میکردند. به نظر میرسد که این نسل یا جمعیتی که پدیدههای متفاوتی را نسبت به نسل قبل از خود تجربه کرده بودند، هماهنگی بالایی با عناصر فرهنگی دهه 60 ندارد. اکنون ضد ارزش تلقی شدن روابط دختر و پسر جوان، همچون گذشته ارزیابی نمیشود. با این حال، این تغییر فرهنگی برای نسل انقلاب به راحتی مورد پذیرش قرار نگرفته و نخواهد گرفت و ایشان به این پدیده، احتمالاً بیشتر به عنوان نوعی استحالة فرهنگی و نتیجه تهاجم فرهنگی غرب مینگرند(قاسمی،1383: 93).
به طور کلی آنچه که امروز دوستی دختر و پسر را در جامعه ایرانی به مسئله اجتماعی تبدیل کرده است تقابل میان نگرشهای مذهبی و سنتی که سعی در محدود نگه داشتن روابط دو جنس پیش از ازدواج دارند با دیدگاههای جدید و نویی است که حاصل تماس با فرهنگهای دیگر به ویژه فرهنگهای غربی است که عمدتاً دوستی دختر و پسر را از طریق رسانه هایی چون اینترنت و ماهواره ترویج میدهند و معمولاً حساسیت زیادی در خصوص حدود و مرزهای دوستی ندارند.
هرچند این روابط به عنوان مسئله اجتماعی شناخته میشوند، اما از سوی دیگر جوانان با این چالش روبرو هستند که چگونه با جنس مخالف خود رابطه برقرار کنند؟ چه حدودی را در این زمینه رعایت نمایند؟ و چه هزینهایی را بایستی در این روابط بپردازند؟ که این امر باعث شده است که معاشرت و دوستی میان دختر و پسر به عنوان یک مسئلهی شخصی نیز طرح گردد.
همچنین با توجه به ساختار مردسالارانه حاکم بر جامعه، قبح چنین روابطی برای دختران بیشتر از پسران است و بنابراین عواقب و پیامدهای این دوستیها بیشتر دامنگیر آنان خواهد شد.
عامل دیگری که بر پیچیدگی این مسئله افزوده است، تضاد بین نسلی است که خود ناشی از شرایط اجتماعی-فرهنگی جامعه در حال گذار و گسترش وسایل ارتباط جمعی است.
1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق
در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شکل وسیع نبود، از این رو کنترل بیشتری بر جوانان صورت میگرفت،
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-07-23] [ 05:12:00 ب.ظ ]
|