لایحه انحصار تجارت خارجی، بهبود وضعیت تراز پرداخت‌ها را مدنظر داشته و ایجاد قوانین گمرکی و وضع تعرفه بر امور تجاری، صرفاً به‌منظور کسب درآمد برای دولت تحقق‌یافته و این تفکر و بینش همچنان تداوم داشته است. خوداتکائی صنایع، توسعه ظرفیت‌های داخلی در امر صادرات، ایجاد رشته‌های نوین کسب‌وکار، ایجاد و تغییر پویش تولیدی به‌سوی فعالیت‌های بهره‌مند از فن‌آوری نوین‌تر، نگرش صادراتی و برون‌گرایانه در احداث کارخانه‌ها و سیستم‌های تولید مشابه، توجه به بازاریابی، تبلیغات و سایر نکاتی که لازم بود در آن برهه خاص زمانی و به هنگام پی‌ریزی بسیاری از صنایع و کارخانه‌های فعلی موردتوجه قرار گیرد، مورد بی‌مهری قرارگرفته و به بوته فراموشی سپرده‌شده بود.
تحلیل قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری در دوره پس از انقلاب نیز شرایطی مشابه را نشان می‌دهد. بطوریکه می‌توان ادعا کرد تا اواسط برنامه دوم هیچ‌گونه نظم فکری، اندیشه هدفمند و راهبرد جامع بر فرآیند و مکانیسم عمل تجارت خارجی ایران حاکم نبوده و انبساط و انقباض این بخش متأثر از کمبودهای ارزی، کاهش درآمد نفت و نقصان تراز پرداخت‌ها در طول تاریخ است. سهم غالب صادرات غیرنفتی هم به لحاظ حجم و هم به لحاظ ارزش را صادرات کالاهای سنتی تشکیل می‌دهد که عمده اقلام آن فرش، پنبه، پوست و روده، پسته و   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید محصولات کشاورزی (به‌ویژه میوه‌ها) بوده است.
با شروع برنامه سوم توسعه، افزایش صادرات غیرنفتی بیشتر موردتوجه قرار گرفت، چراکه سهم ایران از تجارت جهانی، سهمی اندک است و به گفته کارشناسان به کمتر از نیم درصد رسیده است که هیچ تناسبی با امکانات و جمعیت کشورمان ندارد. از طرف دیگر در برنامه سوم توسعه که توجه زیادی به صادرات غیرنفتی و افزایش آن داشت، از عبارت جهش صادراتی استفاده شد. که نشان می‌دهد برنامه ریزان در انتظار افزایش کمی و کیفی سریع هستند. برنامه‌های چهارم و پنجم نیز برامرتوسعه صادرات و رهایی از اقتصاد تک‌محصولی تأکید داشته و در ادامه برنامه سوم حرکت نموده است. به این دلیل اقدامات چندی ازجمله حمایت‌ها و برخی تغییر قوانین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...