فصل اوّل
کلیّات تحقیق
1-1- مقدمه
وجود بازار سرمایه قوی، یکی از ارکان مهم رشد و توسعه اقتصادی است. این بازار با بهره گرفتن از مکانیسمهای درونی خود به تعیین قیمت عادلانه سهام و تخصیص بهینه سرمایه می پردازد و پیشرفت و گسترش آن معیاری جهت رتبهبندی کشورها از لحاظ توسعه اقتصادی تلقی میشود(گاملیل و هرستین، 2010) امروزه با توجه به محدویت منابع اقتصادی در کشورهای جهان، تمام تلاش مدیران و مسئولین بر این است تا با صرف کمترین منابع به حداکثر نتایج مطلوب دستیابند. دستاندرکاران و تصمیم گیرندگان عرصه مالی بینالملل، همواره با این خطر مواجه هستند که به هر دلیلی مشغول حل مسالههای کم اهمیت شده و از حل مسالههای کلیدی ملی خود غافل شوند که نتیجه این اشتباه استراتژیک، هم اتلاف منابع خواهد بود و هم این که امید و باور به بهبود، در جوامع تضعیف خواهد شد (ساعدی و مختاریان، 1388). لذا اولویتبندی عوامل موثر بر سرمایه گذاری در هر بخش از اقتصاد یکی از کلیدیترین مسالههای هر کشور بوده و به امری انکارناپذیر تبدیل شده است.
نقش اصلی بورس اوراق بهادار، جذب و هدایت پساندازها و نقدینگی سرگردان و پراکنده در اقتصاد به سوی مسیرهای بهینه آن است. به گونهای که منجر به تخصیص بهینه منابع کمیاب مالی شود که این امر مهم، منوط به شناسایی اولویتهای سرمایه گذاری می باشد(دانیل و همکاران، 2002). از طرف دیگر، هرچه میزان این اولویتها به واقعیت بازار در طولانی مدت نزدیکتر باشد، به همان اندازه اطمینان سرمایه گذاران نسبت به بورس بیشتر شده و رغبت آنها نیز برای سرمایه گذاری افزایش خواهد یافت(آل- تامیمی، 2006). طی سالهای اخیر اقدامات مناسبی جهت پیشرفت، توسعه و افزایش شفافیت بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است که توانسته است تا حدی، منجر به بهبود فرهنگ سهامداری مردم شود. همچنین تعیین دلایل اولویت یک سرمایه گذاری میتواند تاثیر دوچندانی بر شناسایی محدودیتهای موجود و اصلاح مسیر آتی توسعه بورس اوراق بهادار داشته باشد. این پژوهش بر آن است تا با شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی، گامی در جهت بهبود انگیزانندههای خرید سهام بردارد.
1-2- اهمیت موضوع (تعریف مساله ، هدف از اجراء و کاربرد نتایج تحقیق)
بر طبق تحقیقات به عمل آمده حدود 41 درصد از مردم کشورهای پیشرفته، سرمایه گذاری مستقیم در سهام دارند و مالکیت مستقیم سهام 20 درصد و به شکل غیرمستقیم 34 درصد کل سرمایه گذاریها در جهان را در برمیگیرد (کلارک-مورفی، سوتر[4]، 2004). گرچه این آمار در ایران کمتر از 20 درصد است ولی این روند رو به افزایش است و زمانی که سرمایه گذاری در صندوقهای قرضالحسنه را نیز در نظر بگیریم با عدد 54 درصد مواجه خواهیم شد (ساعدی و مختاریان، 1388). امروزه سرمایه گذاران برای انتخاب سرمایه گذاری دامنه بسیار وسیعی دارند، اما تا به حال پژوهشهای محدودی در خصوص روش انتخاب از بین سرمایه گذاریهای مختلف انجام گرفته است. تصمیمات مالی مردم روز به روز پیچیدهتر و پرمخاطرهتر میشود در حالی که نتایج این تصمیمات بر شیوه زندگی مردم بسیار موثر است(سالتانا،2010). بیشتر نظریه های مالی فرض می کنند که سرمایه گذاران منطقاً به افزایش سرمایه خود میاندیشند و به نشانه های مالی توجه می کنند. سرمایه گذاران هنگام انتخاب سرمایه گذاری به طور اولیه ریسک و بازده آن را با سرمایهگذاریهای بالقوه دیگری که میتوانند انجام دهند، مقایسه می کنند. ضمن اینکه سطح ریسکی که سرمایه گذاران حاضر به تحمل آن هستند بستگی به خصوصیات و ویژگیهای روانی آنها دارد(مریکاس و همکاران، 2004). به هرحال یک سرمایهگذار منطقی در صورت تشابه ریسک دو سرمایه گذاری، سرمایه گذاری با ریسک کمتر را انتخاب نخواهد کرد. بیشتر پژوهشهای اخیر در مورد روانشناسی مالی بیان کردهاند که تصمیمات سرمایه گذاران ممکن است تحت تاثیر عوامل رفتاری داخلی از قبیل خودشناسی و عوامل رفتاری خارجی مانند نحوه انتخاب یک سرمایه گذاری قرار گیرد(لی و همکاران، 2008). اصولاً سرمایه گذاران باید بررسیهای وسیعی در موقع خرید یا فروش سهام عادی انجام دهند. زیرا آنها نقدترین دارایی خود را به سهام تبدیل می کنند و در صورت عدم توجه به مواردی خاص، نتایج مطلوبی از آن سرمایه گذاری دریافت نخواهند کرد. از همین رو این تحقیق بر آن است تا درجه اهمیّت عوامل مذکور از قبیل عوامل روانی بازار، اقتصادی، سیاسی و غیره را مشخص کند تا از یک سو به سرمایه گذاران نوپا کمک نماید تا بر اساس شاخصهایی که سرمایه گذاران باتجربه از آن استفاده میکنند، تصمیم گیری نمایند و از سوی دیگر در مقابل عوامل روانی بازار همچون شایعات بازار که منجر به نوسانات کوتاه مدت میشود، عکس العمل مناسبی نشان دهند.
1-3- اهداف پژوهش
اهداف این تحقیق را میتوان در دو بعد کلی و اختصاصی مورد بررسی قرار داد. اهدف این پایان نامه به صورت کلی عبارت است از:
شناسایی مهمترین شاخصهای مالی و غیرمالی موثر بر تصمیم گیری در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران
رتبه بندی این شاخصها با بهره گرفتن از تکنیک TOPSIS
رتبه بندی ابعاد کلی با بهره گرفتن از تکنیک AHP
و مهمترین هدف اختصاصی که انجام این تحقیق به دنبال دارد عبارت است از:
بررسی عوامل مالی و غیرمالی (روانی) تأثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران به هنگام خرید و انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار و رتبهبندی اهمیت این عوامل. در نهایت این تحقیق به دنبال این است تا راهکارهایی را به شرکتهای عرضه کننده سهام ارائه نماید تا بتوانند بر عوامل مهم از نظر سرمایه گذاران که در انتخاب سهام توسط آنها تأثیر دارد، اثر گذاشته و آنها را در شرکت خود ارتقا بخشند.
1-4- فرضیات (یا سئوالات پژوهشی)
1-4-1- سؤالات اصلی پژوهش
مهمترین شاخصهای مالی و غیرمالی تصمیم گیری در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران چیست؟اولویت این شاخصها چگونه است؟
اولویت ابعاد کلی چگونه میباشد؟
1-4-2- فرضیات پژوهش
با بررسی پیشینه پژوهش، سه دسته عوامل مالی، سیاسی، عوامل روانی و بازار به عنوان عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری سهامداران شناسایی شده است که هریک دارای تعدادی عوامل فرعی میباشد. بنابراین حداقل سه فرضیه برای تحقیق میتوان در نظر گرفت. بدیهی است در طول تحقیق و با بررسی بیشتر مطالعات پیشین، در صورتیکه شاخصهای جدیدی مشاهده شود، در فصل سوم پایان نامه به این فرضیّات اضافه خواهد شد.
سایت های دیگر :
[چهارشنبه 1399-02-31] [ 10:31:00 ب.ظ ]
|