موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت



موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


جستجو



 



 خلاقیت.

تعیین سطح کاربرد دانش کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
خلاقیت.

تعیین سطح میل به تغییر کتابداران شاغل در کتابخانه­های دانشگاهی شهر اهواز و ارتباط آن با
 خلاقیت .

1-5- سؤالات تحقیق:

آیا بین هوش سازمانی از نظر چشم انداز راهبردی و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟
آیا بین هوش سازمانی ازنظر اعتقاد به سرنوشت مشترک و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟
3-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر فشار عملکرد و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

4- آیا بین هوش سازمانی از نظر روحیه و خلاقیت  کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد ؟

5-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر اتحا د و توافق و خلاقیت  کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟6-  آیا بین هوش سازمانی ازنظر کاربرد دانش و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

7-  آیا بین هوش سازمانی از نظرمیل به تغییر و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

8- آیا بین مؤلفه‌های هوش سازمانی بطور کلی و خلاقیت کتابداران شاغل در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر اهواز ارتباط وجود دارد؟

1-6- تعریف متغیرها و اصطلاحات

با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از مدل هوش سازمانی توسط آلبرخت استفاده شده است لذا تعاریف مفهومی هوش سازمانی و مولفه­­های آن بر اساس تعریف آلبرخت می باشد .

هوش سازمانی: استعداد و ظرفیت ذهنی سازمان در حرکت بخشیدن به توانایی ذهنی سازمان و تمرکز این توانایی در جهت رسیدن به رسالت سازمان تاکید اصلی بر قدرت ذهنی کارکنان می­باشد (کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11).

چشم انداز راهبردی: قابلیت خلق، استنتاج و بیان هدف یک سازمان (کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11)

 سرنوشت مشترک :  احساس داشتن هدف مشترک زمانی که تمام یا ا کثر افراد در سازمان درگیر کار شدند و می­دانند که رسالت و ماموریت سازمان چیست و در جهت رسیدن به هدف حرکت می نمایند (کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11).

میل به تغییر : سازگاری و تمایل برای تغییر ، جهت تحقق چشم انداز راهبردی ( کارل آلبرخت، 2003، ص 12-11).

اتحاد و توافق : وجود یک سلسله قوانین جهت اجرا برای جلوگیری از اختلاف نظر، افراد برای تحقق رسالت و ماموریت سازمان باید خود را سازمان دهند مسئولیت­ها و مشاغل را تقسیم نمایند و قوانینی برای برخود و ارتباط با یکدیگر و رویارویی با محیط وضع کنند (کارل آلبرخت، 2003، ص12-11).

 کاربرد دانش : استفاده موثر از اطلاعات و داده­ها که هر سازمان به شدت به دانش کسب شده و تصمیمات درست وابسته است( کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11).فشار عملکرد : مجموعه ای از انتظارات متقابل و الزامات عملیاتی برا ی موفقیت مشترک (کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11).

روحیه : احساس بالندگی و افتخار به کارکردن در یک سازمان ، پیگیری وظایف شغلی با علاقه و خوشبینی و باور به تعهد و تحرک مدیران (کارل آلبرخت ، 2003، ص 12-11).

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


[پنجشنبه 1399-03-01] [ 06:30:00 ق.ظ ]




      برخلاف انیس مک­پک معتقد است که تفکر انتقادی یک موضوع خاص است. از دید وی مهارتهای عمومی که بتوان به عنوان مهارتهای تفکر انتقادی برچسب زد وجود ندارد. مک­پک معتقد است که دادن اصول بسیار کلی برای حل مساله به مردم مثل دادن یک زبان با یک دستور زبان بدون هیچگونه معنایی به مردم است که این از نظر عملکردی کاملا بی­معناست. مک­پک معتقد است که مهارتهای تفکر انتقادی از حیطه­ی موضوعی  به حیطه­ی موضوع دیگر متفاوت است و بنابراین مهارتهای تفکر انتقادی نمی­تواند بین رشته­های مختلف انتقال یابد. وی بر اهمیت دانش و درک درست از محتوا و معرفت­شناختی یک دیسیپلین به منظور استفاده موثر از مهارتهای تفکر انتقادی تاکید می­کند. به عنوان مثال یک متفکر منتقد خوب بودن در رشته ریاضی به این معنا نیست که شما قادر به انتقال مهارتهای خودتان از رشته ریاضی به علوم باشید(بوتن،2008).

     بحث درباره عمومی بودن یا خاص بودن تفکر انتقادی در سه حوزه بیان می­شود: ویژگی حوزه یا قلمرو، ویژگی موضوع معرفت شناختی، ویژگی مفهومی موضوع.

      در ویژگی قلمرو تفکر انتقادی نیاز به دانش پس­زمینه دارد و بعید به نظر می­رسد که بدون آموزش و انتقال صریح از یک حوزه به حوزه دیگر انتقال یابد. ویژگی معرفت­شناختی نیز بر اهمیت دانش زمینه برای تفکر انتقادی تاکید می­کند این دیدگاه بحث می­کند که تفکر انتقادی از یک رشته به رشته دیگر متفاوت است و درک کامل از رشته خود به دانشجو کمک می­کند تا در حوزه مورد علاقه خود به صورت انتقادی بیندیشند. در این حوزه نیز بعید است که مهارتهای عمومی که در یک حوزه یاد می­گیرند با موفقیت به حوزه دیگر انتقال یابد.(انیس، 1990).

      ویژگی مفهومی ادعا می­کند که مهارتهای عمومی وجود ندارد که بتوان به عنوان مهارتهای تفکر انتقادی برچسب زد، مهارتهای تفکر انتقادی از یک حوزه به حوزه دیگر متفاوت است، بنابراین مهارتهای تفکر  انتقادی از یک موضوع به موضوع دیگر انتقال نمی­یابد.

      تحقیقات مهمی تدریس تفکر انتقادی را در میان محتوای رشته­ها پشتیبانی می­کنند(بروکفیلد،2007؛ کروم ول،1986؛ پل و الدر،2001، ویلینگهام، 2007).

      در حالی که بروکفیلد(2007) علاوه بر این استدلال می­کند که تفکر انتقادی تنها می­تواند درحوزه­ی دانش یادگرفته و تمرین شود»، که اغلب به عنوان محتوای رشته تفسیر می­شود، وی همچنین نشان می­دهد که چنین حوزه دانشی ممکن است نمایانگر حوادث و تجارب یک زندگی باشد . در این راستا او موضوع را شامل فرضیاتی می­داند که شخص درباره چگونگی عملکرد جهان و آنچه که اقدام مناسب شمرده می­شود می­داند.اگرچه بروکفیلد ارزش تدریس تفکر انتقادی درچارچوب رشته را تخفیف نمی­دهد، اما ادعا می­کند که تفکر انتقادی را می­توان با موفقیت­هایی در خارج از محدوده­ دوره­های سنتی دانشگاهی تدریس کرد.

      به نظر می­رسد هیچ توافق جهانی درمورد بهترین روش برای تدریس به دانشجویان به منظور توسعه مهارتهای خود به عنوان متفکران انتقادی وجود ندارد. با این حال انیس(به نقل از بوتن،2008) معتقد است رویکردها به تفکر انتقادی می­تواند به­طور کلی در یکی از چهار روش: عمومی، غوطه­ورسازی، القا یا ترکیبی مورد ملاحظه قرار می­گیرد.

      رویکرد عمومی تفکر انتقادی را به عنوان یک دوره یا واحد آموزشی جداگانه و منحصر به فرد درنظر می­گیرد که به اعتقاد انیس می­تواند جدا از موضوع تدریس شود.

     رویکرد القا داخل محتوای یک ماده درسی تدوین می­شود و اصول تفکر انتقادی به­صراحت تدریس می­شود. حمایت ­گسترده­ای ازاین رویکرد­تدریس تفکر انتقادی وجود دارد( بروکفیلد، 2007؛ کروم­ول،1986؛ پل و الدر، 2001؛ ویلینگهام، 2007 و مک­پک،به نقل از الدقثر،2009).

     روش غوطه­ورسازی همچنین در داخل محتوای یک رشته تنظیم می­شود اما اصول تفکر انتقادی صراحت ندارد. این رویکرد شبیه رویکرد القائی است با این تفاوت که فراگیران درمورد موضوعات مناقشه­آمیز فکر می­کنند و به صورت گروهی مباحثه می­کنند(والاندیز و آنجلی، به نقل از بدری، 1387).

      رویکرد ترکیبی از ترکیبی از هر دو روش غوطه­وری یا القا و رویکرد عمومی استفاده می­کند. در مورد اثربخشی رویکردهای ترکیبی و غوطه­وری کمتر نوشته شده­است.

      با این حال مربیان در این مورد که مهارتهای تفکر انتقادی می­تواند یاد گرفته شده و تسریع شوند توافق دارند (انیس،1989،1990؛کوهن،1999؛ به­یر،1987؛ مک­پک،1990؛شوارتز و پرکینز،1990؛به نقل از الدقثر،2009)، چند روش تدریس تفکر انتقادی که مورد آزمایش قرار گرفته و موثر بودن آنها در تسریع یادگیری مهارتهای تفکر انتقادی اثبات شده عبارتند از «یادگیری مشارکتی»«بحث گروهی»«پرسش و پاسخ»«پروژه گروهی»«و استفاده از مطالعه موردی. برای مثال وود(به نقل از الدقثر،2009) پیشنهاد می­کند که استفاده از مطالعه موردی به­همراه آموزش با کامپیوتر، دانشجویان را برای تفکر به­طور انتقادی تشویق می­کند. همچنین ویلکنسون(به نقل از الدقثر،2009) پیشنهاد می­کند که نقشه مفهومی، مطالعه موردی، خاطره گویی و داستان­گویی ابزارهای موثری هستند که به دانشجویان کمک می­کنند تا مهارت تفکر انتقادی خود را رشد دهند. همچنین نوشتن تاملی به عنوان یک ابزار موثر در ارتقا مهارتهای تفکر انتقادی شناخته شده است زیرا در نوشتن تاملی دانشجویان به منعکس کردن دیدگاههای خود و تجارب قبلی خود تشویق می­شوند(جیمز[50]،2005). بسیاری از تحقیقات در حوزه­ی تفکر 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


 [ 06:30:00 ق.ظ ]




تحول: خون تازه در رگ های زندگی حرفه ای باعث طراوت، شادابی، اثربخشی و ثمربخشی بیشتر و خلاقیت و نوآوری می شود. تحول میدان فرصتها و ایده های تازه برای مزیت حرفه ای و باعث رشد و پیشرفت و توسعه است.
تکامل: انسان موجودی بسیار توانمند است که درصد بسیار ناچیزی از استعدادها، توانائی ها و انرژی های خود را به درستی می شناسد و از آن استفاده می کند. حرفه ای می کوشد تا شایستگی و قابلیت ریشه ای خود را بیابد و با انتخاب مسیر درست یعنی مسیر متناسب با استعداد، امیال و استفاده از روحیه کمال جوئی، مسیر حرفه ای را با یادگیری، تحقیق و مشورت به درستی طی کند تا خود را به اوج قله های پیشرفت و درجه اجتهاد و کمال برساند. حرفه ای ماندن نتیجه کمال جوئی همیشگی است. (قرا ملکی، 1389) مهارت های ارتباطی[9] :

شامل توانایی های گوش دادن فعالانه، مهار و نظم دهی به هیجان ها، دریافت و ارسال پیام های واضح و نیز کشف معنای حقیقی پیام های کلامی و غیر کلامی ، بینش نسبت به فرایند ارتباط و در نهایت قاطعیت در ارتباط می باشد  (سیف و همکاران 1384).

ابعاد مهارت های ارتباطی:

مهارت مدیریت هیجانی:
مهارت مدیریت هیجان فرد را قادر میسازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص داده، نحوه تأثیر آن ها را بر رفتار بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد. امروزه کسانی را که قادر هستند از هیجانات به نفع خود و روابطشان استفاده کنند، دارای کیفیتی میدانند که به آن هوش هیجانی میگویند.

مهارت ادراک دیگران:
هفت عامل برای مهارت ادراک دیگران لازم است

گوشدادن
صریح و صادق بودن
همدلی و همدردی
حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل
مخالفت نمودن به شیوه مناسب
خودشناسی و افزایش آگاهی
شناسایی افکار تحریف شده
 مهارت ابراز وجود:

 ابراز وجود ، رفتاری است که شخص را قادر می سازد به نفع خود عمل کند؛ روی پای خود بایستد؛ احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و با توجه نمودن به حقوق دیگران، حق خود را بگیرد (آلبرتی و امونز[10] 1982).

 

پیشرفت تحصیلی :

مقدار دستیابی دانش آموز به هدف های تربیتی که معمولا در حیطه شناختی و در یک موضوع درسی خاص است می باشد ( خوی نژاد، 1374 ).

تعیین مقدار یادگیری دانش آموزان در طول یک نیمسال تحصیلی و یا یک سال تحصیلی که بوسیله یک آزمون در پایان دوره آموزشی اندازه گیری می شود ( شعبان سیجانی، 1374 ).

تعاریف عملیاتی:

اخلاق حرفه­ای دبیران:

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


 [ 06:29:00 ق.ظ ]




ازدواج

ازدواج در مقایسه با سایر روابط انسانی، بهترین فرصت برای تجربه خوشبختی، حمایت اجتماعی و صمیمیت است و افراد را به گونه­ای به هم پیوند می­دهد که در روابط دیگر میسر نیست (فاورز[23]، 2003: به نقل از شریفی، 1390). پیمان ازدواج قادر است بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی زن و مرد را در قالب ارتباطات جسمانی و جنسی، روانی- اجتماعی و دیگر قراردادهای عرفی و اجتماعی برآورده سازد. ازدواج در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دامنه­ای وسیع گسترده دارد و دارای ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و نیز روانی- اجتماعی است (نوابی نژاد، 1380)  ازدواج را می توان به عنوان یکی از مراحل رشد انسان‌ها در نظر گرفت. اگر ازدواج موفقیت آمیز باشد، کمک زیادی به رشد روانی -اجتماعی زوج می کند. موفقیت ازدواج وابسته به میزان آمادگی افراد برای ازدواج و درک واقع بینانۀ آنها از روابط زوجی است. ارتباط زوجی ویژگی های منحصر به فردی دارد که آگاهی و پذیرش این ویژگی ها از سوی زوج می تواند به موفقیت آمیز بودن ازدواج کمک کند (نظری، 1386).

زوج به عنوان یک سیستم منحصر به فرد

ازدواج رابطه ای منحصر به فرد است. در رابطه‌ی زوجی، هر یک از دو عضو زوج می توانند عمیق ترین احساس صمیمیت را تجربه کنند. این رابطه در عین حال که می تواند صمیمانه ترین و راحت ترین رابطه ممکن باشد، می تواند شدیدترین صدمات ممکن را به اعضا وارد کند. در صورتی که ازدواج ناموفق باشد می تواند به توقف رشد شخصی و سرگردانی منجر گردد .شکست در این رابطه می تواند به صدمه ها و جراحت های روحی منجر گردد که التیام آنها به وقت زیادی نیاز دارد (نظری،1386).

روابط زوجی از روابط دوستی و روابط فامیلی متمایز است، چرا که این رابطه ویژگی هایی دارد که روابط فامیلی و دوستی فاقد آنها هستند. بابنزر و وست[24] (1992؛ به نقل از شریفی، 1390) شش ویژگی را به عنوان مشخصه های رابطه زوجی عنوان کرده اند:

رابطه‌ زوجی داوطلبانه است؛ یعنی هر دو عنصر زوج می دانند که مجبور نیستند با هم ازدواج کنند، این حقیقت که ازدواج یک انتخاب است می تواند به زوج کمک کند که رابطه خود را سرزنده و شاداب نگه دارند. به همین ترتیب ماهیت اختیاری بودن ازدواج، خروج از آن را آسان می کند.
رابطه‌ زوجی مستلزم ایجاد تعادل بین پویایی و ثبات است؛ برای این که رابطه زوجی سالم بماند، باید تاحدی از ثبات و قابلیت پیش بینی و همچنین تا حدی تازگی و انعطاف پذیری را در خود داشته باشد. به عبارتی زوج در بعضی زمینه ها نیاز به ثبات دارد و در بعضی زمینه های دیگر نیاز دارد که تغییر ایجاد کند. تأکید افراطی بر عدم تغییر و یا تأکید شدید بر تغییر کامل، می تواند مشکل ساز باشد.
رابطه زوج گذشته، حال و آینده ای دارد. زوج ها مسائل گذشته و برنامه های آینده خود را به هم مرتبط می کنند. آن ها نمی توانند تنها با خاطره های مربوط به گذشته خود زندگی کنند. زوج ها باید بتوانند رابطه خود را در زمان حال تازه و شاداب نگه داشته و با در نظر داشتن زمان حال، اهداف آینده خود را شکل دهند. زوج هایی که توجه و تمرکز افراطی بر گذشته دارند، به گونه ای خاص در گذشته گیر می افتند. این زوج ها نمی توانند از زمان حال لذت ببرند و آینده روشنی را برنامه ریزی کنند. رابطه زوج سالم، تعادلی است بین گذشته، حال و آینده به گونه ای که زمان حال و آینده فدای گذشته نشود.
ازدواج کردن مستلزم ترکیب دو آینده و دو گذشته است که شامل ارزشها و جهان بینی های متفاوتی است. در ترکیب این عوامل وضعیت جدیدی ایجاد می گردد که انطباق با آن برای هر دو عضو زوج اهمیتی اساسی دارد. در این ترکیب شکل جدیدی از روابط به وجود می آید که آگاهی کامل از آن روابط می تواند در سازگاری زوج مؤثر واقع شود.قرار گرفتن در رابطه زوجی مستلزم حمایت کردن و حمایت شدن است. این بدین معنی است که هر یک از دو عضو زوج باید بتواند نیازهای همسر را مانند نیازهای خود ادراک کنند. به بیانی دیگر رابطه زوجی ایجاب می کند که زن و مرد از خودمحوری خود بکاهند و بتوانند درک کنند که نیازهای شخص دیگری نیز مانند نیازهای خود آن ها اهمیت دارد. به عبارتی زوج ها باید بتونند از همسر خود حمایت عاطفی به عمل آورند. این حمایت عاطفی باید متقابل باشد.
رابطه زوج مستلزم این  است که هر عضو زوج فردیت و هویت منحصر به فرد خود را حفظ کرده و در عین حال توانایی این را داشته باشد که در لحظاتی این  فردیت را فدای رابطه کند. به عبارتی در رابطه ی زوجی باید بین فردیت و باهم بودن و بین استقلال و وابستگی تعادل وجود داشته باشد. حذف هر کدام از آن ها می تواند به رابطه لطمه وارد کند. یکی از عواملی که به پایداری رابطه زوج کمک می کند احترامی است که هر یک از دو عضو زوج برای هویت مستقل دیگری قائل است. ازدواج کردن یکی از مشکل ترین و پیچیده ترین وظایف دوره بزرگسالی است. این رویداد مهم در عین حال به عنوان ساده ترین و عاشقانه ترین مرحله ی چرخه زندگی توصیف شده است. به جای این که به ازدواج به عنوان راه حل مشکلات خانوادگی نگریسته شود، باید آن را وسیله انتقال به مرحله ای جدید از زندگی در نظر بگیریم که مستلزم شکل دادن اهداف، قواعد و ساختارهای  خانوادگی متفاوتی است (کارتر و مک گولدریک[25]،1980؛ به نقل از نظری، 1386). دلایل ازدواج:

ادامه مطلب

سایت های دیگر :





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:28:00 ق.ظ ]




     متخصصان بهداشت روانی معتقدند که توانایی تشخیص علائم  و نشانگان وابستگی برای اجتناب از هر گونه آسیب روان شناختی و فیزیکی و هیجانی بسیار حائز اهمیت است (بارگر[17]، 2005).

     از طرف دیگر شواهد فراوانی گویای آن است که زوجین در جوامع امروزی جهت برقراری و حفظ روابط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرانشان به مشکلات فراگیر و متعددی دچارند. بدیهی است که کمبودهای شدید موجود در کفایت های عاطفی وهیجانی و شخصیتی همسران هم چون توانایی کنترل رابطه و نیاز اثرات نامطلوبی بر زندگی مشترک آنان می گذارد و این مشکلات سبب پریشانی روابط زناشویی آنها شده و احساس رضایت و خشنودی در زندگی زناشویی را در آنان کاهش می دهد (بختیاری پور و عامری، 1389).

     از این رو،روش انجام این پژوهش جهت شناسایی عوامل دخیل شناختی و رفتاری در تعارض زناشویی ضروری به نظر می رسد اگر چه تاکنون در ایران پژوهش های بسیاری پیرامون عوامل اقتصادی، فرهنگی، روان شناختی و جامعه شناختی دخیل در مشکلات زناشویی انجام شده است اما تاکنون پژوهشی به طور مشخص نقش عوامل شناختی و شخصیتی مهمی چون باورهای ارتباطی و وابستگی به دیگران در زوجین را در تعارض زناشویی آنان بررسی نکرده است.

      پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که کدام یک از مؤلفه های وابستگی به دیگران و باورهای ارتباطی پیش بینی کننده قوی تری برای تعارض زناشویی است؟ از این جهت تلاش می شود تا در این پژوهش رابطه مولفه ای وابستگی به دیگران و باورهای ارتباطی با تعارض زناشویی بررسی گردد.

اهمیت و ضرورت

     ازدواج پدیده ای است که می تواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد گردد، در عین حال می تواند به جایی برسد که به جای تامین انرژی روانی زوجین، انرژی زیادی از آنان گرفته باعث بروز انواع اختلالات روانی گردد. در این صورت تنها دو راه حل برای زوج  درمانده، باقی خواهد ماند اول اینکه گرچه زندگی زناشویی آنها، آکنده از آشفتگی هاست، آن را تحمل کنند و دومین راه حل، طلاق است ، راهی که در سال های اخیر، در صد زیادی از افراد، آن را بر می گزینند( فرحبخش،1383).

     طلاق، منشاء بروز آسیب های اجتماعی فراوانی است. در سال های اخیر، شاهد افزایش نرخ طلاق  و کاهش طول ازدواج بوده ایم. از جمله دلایل اصلی بروز طلاق عبارتند از: فقدان تفاهم شخصیتی وناهمسانی فرهنگی و اجتماعی، مطلوب نبودن فرایند همسریابی ، نارضایتی جنسی، فقدان آموزش در خصوص مهارت های زندگی ، عدم سازگاری سبک های دلبستگی زوجین، باورها ونگرش های ناکارآمد و انتظارات غیر منطقی از ازدواج (صیاد پور، 1384).

افزایش روز افزون تعارض های زناشویی در دنیای معاصر و خطر بروز جدایی و اثر منفی آن بر سلامت روانی زوجین و فرزندان آنان موجب شده است تا مشاوران و خانواده درمانگران نظریه ها و طرح هایی را برای کمک به زوجین دچار تعارض ارائه دهند. (بیچ[18]، 2006).

     باورها، شناخت و اسطوره هایی که در اذهان افراد از جمله زوج ها وجود دارد در نحوه ارتباطات آنها تأثیر می گذارد. شناخت این باورها و نفوذ آنها را در زوج ها، کارکرد خانواده، در سازگاری زناشویی و تداوم این ارتباط نمی توان نادیده گرفت. (بک،ترجمه،قراچه داغی،1380).

      در همین راستا انجمن بهداشت روانی ملی اظهار می دارد که وابستگی یک رفتار آموخته شده نیز می تواند باشد که می تواند از یک نسل به نسل دیگر منتقل شود و در واقع یک وضعیت هیجانی و رفتاری است که بر توانایی فرد برای داشتن یک رابطه زناشویی رضایت بخش و سالم اثر گذار است. یکی از علت های زیر بنای این وابستگی را به تفکرات غیر منطقی فرد وابسته می توان نسبت داد و تفکراتی از قبیل سردرگمی و حس بی کفایتی داشتن، اعتقاد به اینکه دیگران مسئول هیجان و انتخاب های وی هستند. وابستگی، به دیگران و ترس و تنهایی، بی ارادگی در انتخاب، تلاش مستمر برای تأثیر گرفتن دیگران حتی در هنگام به مخاطره افتادن. همان طور که الیس معتقد بود به احتمال قوی برخی زوجین تحت تاثیر باورهای غیر منطقی، دچار گرایشات خاص در رفتارها و اعمال خود می شوند که موجبات نارضایتی آنان را در زندگی زناشویی فراهم می آورد. و این تفکرات غیر منطقی را ریشه بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی می داند و به دنبال مجموعه ای از این توقعات و تفکراتغیر واقع گرایانه و فراز و نشیب های زندگی است که تعارض زناشویی بروز می کند(بختیاری پور و عامری، 1389).

     با توجه به نقش و اهمیت ازدواج در شکل گیری خانواده و تداوم نقش آن در جامعه محقق قصد دارد تا هر چه بیشتر باورهای ارتباطی رایج و مؤثر بر تعارضات زناشویی را بررسی کند از آنجا که هدف از تشکیل خانواده، ناسازگاری، فروپاشی و طلاق نیست. اما متاسفانه افزایش روز افزون ناسازگاری و طلاق را شاهد هستیم . به نظر محقق استحکام بخشیدن به کانون خانواده، بررسی حوزه هایی که به اختلاف و ناسازگاری زناشویی منجر شده و نهایتاً طلاق و فروپاشی نظام خانواده که اثرات مخرب و سوء بر زوج ها خصوصاً فرزندان می گذارد و نیز تاکید هر چه بیشتر بر ایجاد رابطه، نحوه ونگرش به ارتباط و کیفیت ارتباط در تداوم زندگی زناشویی، تاکید بر باورهای ارتباطی و اسطوره هایی که در حل و رفع تعارضات و در نتیجه سازگاری و 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:27:00 ق.ظ ]