آزاری و غفلت، ۲۰۰۴).

بنابراین با توجه به اهمیت دو بعد بین فردی و درون فردی در افراد دارای سابقه کودک آزاری و نقش کارکرد خانواده و چگونگی پویایی و عملکرد آن در این سابقه و چگونگی شکل گیری ویژگی های شخصیتی این افراد،  در این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سوال هستیم که آیا بین کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد؟ و این تفاوت در کدام ابعاد می باشد؟

اهمیت و ضرورت پژوهش:

کسب اطلاعات دقیق درباره میزان کودک آزاری و اثرات آن در جامعه دشوار است، اما تکرار آن و آمار و گزارش های غیر رسمی در این زمینه نشان از افزایش میزان کودکان قربانی دارد. برای قربانیان کودک آزاری شیوه های مداخلاتی متعددی وجود دارد، اما به نظر می رسد که این افراد در مقابل درمان های روانشناختی مقاومت دارند و تعداد زیادی خود را از این فرایند دور می سازند، با این حال مؤثرترین شیوه برای رسیدگی به این موضوع پیشگیری سطح اولیه می باشد (رزاقی، 1382). بنابراین روش هایی از جمله مطالعات توصیفی، تحقیقات جامعه شناختی و همه­گیر شناختی می­تواند به آموزش و پیشگیری از آسیب­های کودک آزاری کمک کند. با توجه به آمارهایی که در زمینه کودک آزاری منتشر شده است از جمله اینکه از میان 3 میلیون کودک آزاری در سال 2008، بیش از 903 هزار مورد (حدود 18 درصد) مربوط به آزار جسمی بوده است و  در سال 2009  تعداد 1300 کودک به دلیل آزارهای جسمی جان خود را از دست داده اند (انجمن آمریکایی انسان[16]، 2011). سازمان یونیسف در سال 1377 در مطالعه­ای در ایران انجام داد که از بین 2240 نوجوان 1362 نفر از آنان سابقه کودک آزاری را نشان داده اند، که از این تعداد 61 درصد سابقه آزار جنسی، 33 درصد سابقه آزار عاطفی، 6/6 درصد سابقه آزار جسمی را گزارش داده اند.

با توجه به نقش بسیار تاثیرگذار آزار و سوء استفاده از کودکان بر رفتارها و مسیر رشد و بلوغ روانی و عاطفی  افراد در سنین نوجوانی و بزرگسالی پرداختن به چگونگی تاثیر و یا نقش متغیرهای اساسی در کودک آزاری حائزاهمیت فراوانی می باشد. از طرفی با عنایت به اینکه در مورد کودک آزاری همانگونه که در مطالب پیشین اشاره شده است، اصل بر پیشگیری از وقوع و یا کاهش تاثیر آن می باشد، بنابراین شناسایی نقاط و متغیرهای روانشناختی ضربه پذیر از این تروما می تواند در راستای پیشگیری و درمان مشکلات و عواقب بعدی این آسیب کمک کننده باشد. از آنجا که شخصیت به عنوان الگویی نافذ و پایدار در نظر گرفته می شود که نقش  بنیادی در نحوه رفتارها و افکار افراد بر عهده دارد، شناسایی و سنجش ویژگی های شخصیتی و و توانایی کنار آمدن با این مشکلات می تواند در جهت پیشگیری از آسیب بیشتر و درمان آن کمک کند.

اهداف پژوهش:

هدف کلی:

مقایسه کارکرد خانواده مبدا و ویژگی های شخصیتی در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

اهداف جزیی:

مقایسه ابعاد کارکرد خانواده مبدا در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

مقایسه ابعاد ویژگی های شخصیتی در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی

فرضیه­های پژوهش

بین ابعاد کارکرد خانواده مبدا در نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد.

بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان دارای سابقه کودک آزاری و نوجوانان عادی تفاوت وجود دارد.

تعاریف متغیرها:

کودک آزاری:

ادامه مطلب

سایت های دیگر :