پایان نامه شناسایی و رتبه بندی موانع استقرار بودجهریزی عملیاتی |
برنامه عملیاتی کوتاه مدت یا سالیانه را بودجه مینامند که به جرات میتوان گفت این واژه هیچگاه در عمل محقق نمیشود چرا که اغلب سازمانها به روش سنتی بودجهریزی مینمایند. در این روش بودجهریزی تنها به میزان افزایش بودجه سازمان و یا تورم سالانه، بودجه بخشها و فعالیتها را افزایش یا کاهش داده میشود. با این کار بودجه به هیچ وجه در راستای برنامهها و راهبردها حرکت نخواهد کرد و کمکی به سازمان در جهت رسیدن به ماموریتهای خود نخواهد کرد. پس بایستی با روشی بودجه را اجرا کرد تا به فعالیتهای سازمان جهت دهی نماید. با این کار ضمن کارا نمودن فعالیتهای جاری به اثربخشی آنها نیز کمک میشود.
با توجه به تحقیقاتی که در دنیا صورت پذیرفته، در میان شیوههای بودجهریزی، تنها روش بودجهریزی عملیاتی است که میتواند به سازمانها در این راستا کمک نماید. بودجهریزی عملیاتی روشی از اجرای بودجهریزی است که در صورت استقرار مطلوب در سازمان، کارایی و اثربخشی را به ارمغان میآورد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی موانع استقرار بودجهریزی عملیاتی در سازمانهای فرهنگی میباشد.
1-2. تعریف موضوع و بیان مسئله
مدیران عموماً بر اطلاعات تکیه میکنند تا از این طریق به تصمیمگیری و بهبود عملکرد سازمان بپردازند. تصمیمگیری در فضای مبهم و بدون اطلاعات شفاف و خارج از چارچوب اهداف راهبردی، سبب میشود سازمان در تحقق ماموریت اصلی باز مانده یا دچار انحراف گردد.
اگر بودجه را به عنوان نرمافزاری جهت انتقال اراده مغزافزار سازمان (تصمیمات راهبردی مدیران سازمان) به سختافزار(منابع سازمانی شامل نیروی انسانی و. ) در نظر بگیریم آنگاه در میان مدلهای بودجهریزی، تنها بودجهریزی عملیاتی است که میتواند افق تازهای پیش روی مدیران سازمان بگشاید چرا که با وجود پارامترهای مناسبی که در فرایند تصمیمگیری مهیا مینماید، ملزومات سازمانی کارا و اثربخش را فراهم مینماید.
بودجه یک برنامه مالی برای یک دوره محدود زمانی است که بوسیله آن، درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و نیز هزینههای برنامهها و عملیات برای رسیدن به اهداف خاص و معین پیشبینی میشود (موسیخانی و منشیزاده، ۱۳۸۲، ص۱۳). اما بودجهریزی عملیاتی یک طبقهبندی است که ارتباط بین هزینههای انجام شده و عوامل بکارگرفته شده از یک طرف و نتایج کار بدست آمده را از طرف دیگر نشان میدهد و مشخص میسازد در طی سال مالی چه کالاها و خدماتی به صورت محصول نهایی یا فعالیتهای بخش عمومیدر نیل به اهداف اقتصادی – اجتماعی تولید شده است (فرزیب، 1386، ص10).
نظامهای بودجهریزی سنتی به دنبال این است که بودجه «چگونه» و «کجا» هزینه شده است و مبنای تسهیم و تخصیص بودجه نیز هزینه کرد بودجه تصویب شده است اما بودجهریزی عملیاتی به «خروجی» و «هدف» بودجه مصرفشده توجه دارد و مبنای تسهیم و تخصیص را بر تطبیق خروجیها با استانداردهای تعیین شده برای آنها، جهت تحقق اهداف گذاشته است. در واقع بودجهریزی عملیاتی دو عامل اساسی«کارایی» و «اثربخشی» را به بودجهریزی سنتی اضافه نموده است.(حسن آبادی و نجار صراف، 1386)بودجهریزی عملیاتی از دیرباز در زمره پیشنهادات اصلاحی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده و در ایران ایده عملیاتی کردن بودجه در سالهای اخیر اولین بار در بند “ب” تبصره23 قانون بودجه ۱۳۸۱ کل کشور مطرح شد.
با توجه به الزامات قانونی در ماده 138 و 144 قانون برنامه چهارم توسعه کشور و همچنین بند 32 سیاستهای کلی قانون برنامه پنجم توسعه، ماده 219 قانون برنامه پنجم توسعه کشور و ماده 16 قانون خدمات کشوری تمام سازمانهای دولتی موظف به اجرا و استقرار بودجهریزی عملیاتی هستند لیکن به دلیل موانع مختلف سازمانی و غیرسازمانی، این امر عملاً تاکنون انجام نشده است.اغلب سازمانهای فرهنگی با توجه بهاینکه از بودجه دولتی استفاده مینمایند و روال بودجهریزی در کشور به صورت سنتی میباشد، از روش بودجهریزی سنتی استفاده مینمایند. این روش بدون توجه به عملکرد و خروجی فعالیتها و صرفاً با بررسی عملکرد گذشته و توان هزینه کرد بودجه اقدام به تعیین و تصویب بودجه مینماید. در این نظام هرچه واحدهای یک سازمان قدرت مصرف بودجه و قدرت چانهزنی بیشتری داشته باشند، بودجه بیشتری به خود اختصاص خواهند داد و اینکه فعالیتی که انجام دادهاند چه خروجی داشته است و یا در راستای اهداف بوده یا نبوده است، هیچ تأثیری در تصویب و تخصیص بودجه بیشتر ندارد.
علیرغم تأکید قانون بر اجرای بودجهریزی عملیاتی، تاکنون تعداد اندکی از سازمانهای فرهنگی به فکر اجرای این نظام در سازمان خود افتاده و تنها توانستهاند که گامهای اولیه مربوط به استقرار نظام بودجهریزی عملیاتی را بردارند. اما همین سازمانها نیز پس از مدتی با توجه به موانع پیش روی انجام این پروژه، کار را نیمه کاره رها نمودهاند. یکی از مشکلات موجود در عدم اجرای این قانون، عدم وجود الگوها و تحقیقات کاربردی در خصوص این موضوع در کشور است.
این تحقیق درصدد است تا موانع استقرار بودجهریزی عملیاتی در سازمانها و نهادهای فرهنگی متقاضی اجرای این پروژه در کشور را با توجه به مدل جامع BSC ، مورد کنکاش قرار دهد.
لازم به ذکر است پروفسور رابرت کاپلان و دکتر دیوید نورتن در دهه 1990 یک سیستم نوین مدیریتی تحت عنوان کارت امتیازی متوازن را ارائه نمودند. در روش ارزیابی متوازن که به عنوان یک سیستم ارزیابی عملکرد معرفی گردیده، علاوه بر ارزیابی مالی سنتی، عملکرد سازمان را با افزودن سه بعد دیگر یعنی: مشتریان، فرایندهای داخلی کسب وکار و یادگیری و رشد مورد ارزیابی قرار میدهد. روش مذکور با توجه ویژه به داراییهای نامشهود سازمان که در عصر حاضر از اهمیت ویژهای برخوردار گردیده است،این امکان را به سازمان میدهد تا با
سایت های دیگر :
|
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 01:31:00 ق.ظ ]
|