عنوان: بررسی اثرات گلوکوکورتیکوئیدها بر به خاطر آوری و بازتثبیت حافظه های نزدیک و دور در موش سفید آزمایشگاهی کوچک

استاد راهنما: دکتر عباسعلی وفایی

اساتید مشاور: دکتر غلامحسن واعظی، دکتر علی رشیدی­پور

نگارش: منصوره نجار

چکیده

مقدمه: مطالعات قبلی نشان داده که تزریق سیستمیک کورتیکوسترون به عنوان آگونیست گیرنده گلوکوکورتیکوئیدها به خاطرآوری و بازتثبیت حافظه­ی ترس را در حیوانات آزمایشگاهی مختل می­کند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر سیستمیک کورتیکوسترون بر به خاطرآوری و بازتثبیت حافظه (نزدیک و دور) در مدل احترازی غیر فعال در موش سفید کوچک آزمایشگاهی بود.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موش ها در مدل احترازی غیر فعال پس از سازگاری، آموزش داده شدند (50 هرتز و شدت 1 میلی آمپر در مدت 3 ثانیه). کورتیکوسترون با دوزهای 1، 3 و 10 میلی­گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن قبل از تست به خاطرآوری در حافظه نزدیک 48 ساعت بعد از آموزش انجام شد و همچنین قبل از تست بخاطر آوری در حافظه دور که بعد از گذشت 36 روز انجام شد به موشها تزریق شد. همچنین کورتیکوسترون با دوز های فوق بلافاصله بعد از فعال سازی حافظه (در حافظه نزدیک 48 ساعت بعد از آموزش انجام شد و همچنین بعد از فعال سازی حافظه که در حافظه دور بعد از گذشت 36 روز انجام شد به موشها تزریق شد، سپس دو، پنج، هفت و نه روز بعد از فعال سازی حافظه، یاد گرفته های موشها به مدت ده دقیقه (مدت زمان سپری شده قبل از ورود حیوان به ناحیه تاریک) اندازه گیری و ثبت شد.

یافته­ها: نتایج نشان داد که کورتیکوسترون به خاطرآوری و بازتثبیت حافظه­های نزدیک و دور را تضعیف نموده است. بطوری که مدت زمان سپری شده قبل از ورود به ناحیه تاریک در گروه های دریافت گننده کورتیکوسترون به طور معنی داری از گروه دریافت کننده حامل کمتر بود.

نتیجه­گیری: یافته های فوق نشان می دهد که اثر کورتیکوسترون در مختل کردن بخاطرآوری و بازتثبیت حافظه ترس به مدت حافظه محدود نمی­شود.

کلمات کلیدی: کورتیکوسترون، بخاطرآوری و بازتثبیت حافظه، مدت حافظه، حافظه ترس

1-1-مقدمه:

یکی از توانایی های موجودات زنده، اکتساب، حفظ، نگهداری و به خاطرآوری اطلاعات است. این ظرفیت و توانایی حیاتی عمدتا از طریق سیستم عصبی هورمونی صورت می پذیرد. بدون شک بدون وجود توانایی و سیستم یادگیری و حافظه امکان حیات باکیفیت برای موجودات زنده فراهم نمی­شد.

2-1- یادگیری و حافظه:

به طور مختصر می­توان گفت که یادگیری فرآیندی است که در آن، اطلاعات و دانش جدید به   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید دست می­آید و حافظه فرآیندی است که اطلاعات فرا گرفته شده، حفظ و ذخیره می­شود تا در مواقع نیاز یادآوری شوند (23،24).

3-1- انواع یادگیری:

1- یادگیری غیر ارتباطی:

هنگامی که یک حیوان چندین بار در برابر یک محرک قرار می­گیرد این امکان را می­یابد تا با ویژگی­های محرک آشنا شود و خواص آن را بشناسد که در اصطلاح به آن یادگیری غیر ارتباطی گفته می­شود یادگیری غیر ارتباطی می­تواند به دو شکل متداول باشد که شامل عادت کردن (غیر حساس شدن) و حساس شدن (شرطی شدن کاذب) می­باشد.

الف) عادت کردن: زمانی که حیوان در برابر یک نوع محرک که آسیب رسان نیست به طور مکرر قرار می­گیرد نسبت به آن محرک بی تفاوت می­شود و پاسخش نسبت به آن کاهش می­یابد

ب) حساس شدن: درست نقطه مقابل عادت کردن است؛ به این صورت، زمانی که حیوان در برابر یک نوع محرک که هم آسیب­رسان و هم تکراری می­باشد قرار می­گیرد، نسبت به آن محرک پاسخ جدیدی از خود نشان می­دهد که این پاسخ نسبت به پاسخهای قبلی نیز شدیدتر می­باشد (59،57).

2- یادگیری ارتباطی:

در این نوع یادگیری حیوان یاد می­گیرد که چگونه بین حوادث مختلف ارتباط برقرار کند که می­توان آن را به دو دسته­ی شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن عامل تقسیم کرد.

الف) شرطی شدن کلاسیک:

ایوان پاولف اولین دانشمندی بود که در علوم رفتار چنین یادگیری را مطرح کرد. ایشان اینگونه بیان می­دارد، هنگامی که حیوان می­آموزد بین دو محرک که یکی شرطی و دیگری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...