پایان نامه توسعه ورزش |
پایان نامه توسعه ورزش
ویژگی های برنامه ریزی استراتژیک
در متون مختلف، ویژگی های گوناگونی برای برنامه ریزی استراتژیک عنوان شده است. از نظر آقازاده برنامه ریزی استراتژیک به عمل ختم می شود؛ بینش مشترکی بر مبنای ارزش ها ایجاد می کند؛ فرایندی همگانی و مشارکتی است که کارکنان و مدیران احساس مالکیت مشترک نسبت به آن دارند؛ مسؤلیت در قبال جامعه را می پذیرد؛ نسبت به محیط خارجی سازمان حساس بوده و بر آن تمرکز دارد؛ بر مبنای داده های بسیار کیفی طرح ریزی می شود؛ و بخش کلیدی مدیریت اثربخش محسوب می شود(11).
علاوه بر این، به نظر الوانی این نوع برنامه ریزی منعکس کننده ارزش های حاکم بر جامعه است؛ معطوف به سؤالات اصلی و مسائل اساسی سازمان است؛ با مطرح ساختن اهداف بلندمدت و تبیین رسالت سازمان، مدیران را در انجام فعالیت ها هم جهت و هماهنگ می سازد؛ امکانات و محدودیت های درونی و بیرونی سازمان را مد نظر دارد و با توجه به آنها پیش بینی های خود را انجام می دهد(11).
در این خصوص، اذعان شده است که برنامه ریزی استراتژیک روی شرایط محیط خارجی( مانند ویژگی های جمعیت شناختی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و تکنولوژی) که بر ماهیت و اعتبار سازمان تأثیر گذارند، تأکید ویژه ای دارد؛ دارای دید بلند مدت است و افق دورتری را در سازمان مطرح می سازد و عملیات سازمان را در دوره های زمانی بالنسبه طولانی هماهنگ نموده و به آنها پیوستگی و انسجام می بخشد؛ معمولاً شامل یک دوره زمانی 5-3 ساله می باشد؛ فراگیر است و برنامه های عملیاتی سازمان را در بر می گیرد؛ فرایندی پویاست؛ روی محیط رقابتی تأکید دارد؛ و توجه ویژه ای نیز به اختصاص منابع دارد.
یقیناً، شناخت این ویژگی ها و درک مناسب آنها توسط مسؤلین و دست اندرکاران یک سازمان به تدوین برنامه های استراتژیک و عملیاتی صحیح کمک فراوانی
می نماید؛ لذا ، شایسته است که مورد توجه قرار گیرند. در غیر این صورت، برنامه های تدوین شده از جامعیت برخوردار نخواهند بود(11).
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
علاوه بر مزایای سابق الذکر موجود در بطن برنامه ریزی، خود برنامه ریزی استراتژیک نیز دارای مزیت های فراوانی می باشد که به برخی از آنها اشاره می شود(34).
برایسون [1]معتقد است برنامه ریزی استراتژیک می تواند به سازمان ها در محیط متلاطم در روشن کردن مسیر آینده؛ بهره مندی از فرصت های کلیدی و کاهش تأثیر تهدیدات محیطی؛ پیش بینی و ایجاد تغییرات مورد نیاز؛ سرمایه گذاری روی قوّت ها و رفع ضعف های داخلی سازمان؛ تدوین مبنایی منطقی و قابل دفاع برای تصمیم گیری؛ بوجود آوردن تفکر استراتژیک و تدوین استراتژی های مؤثر؛ توانایی پاسخ مؤثر به تغییرات سریع محیطی؛ تدوین اهدافی روشن برای کارکنان و افزایش انگیزش و رضایت آنها و بهبود عملکرد سازمانی کمک نماید(79).
بوید [2] نیز معتقد است این نوع برنامه ریزی از مزایای دیگری همچون اعمال کنترل بیشتر روی سازمان، بهبود عملکرد مالی و استفاده مؤثر از منابع، ایجاد چارچوبی معتبر برای تصمیم گیری، کسب بازخورد و ارزیابی از میزان پیشرفت سازمان، وحدت و یکپارچگی سازمان با ایجاد یک دیدگاه مشترک و توسعه کار گروهی برخوردار است(11).
مرتبط ساختن اهداف سازمان با اساسنامه آن؛ بالا بردن حس مالکیت نسبت به برنامه تدوین شده؛ افزایش هماهنگی بین کارکنان و مدیران؛ حل مسائل اصلی سازمان؛ شناسایی یا محدود کردن حوزه های دارای عملکرد ضعیف؛ بهبود خدمات و افزایش توان پاسخگویی در برابر عملکرد بصورت کمّی؛ و بهبود یا تسریع در رشد سازمانی از فواید دیگر برنامه ریزی استراتژیک عنوان شده اند(35).
وجود چنین مزایایی که در بسیاری از منابع علمی نیز به آنها اشاره شده است، موجب شده است بسیاری از سازمان ها( غیرورزشی و ورزشی ) به استفاده از برنامه ریزی استراتژیک و نسبت به در اولویت قرار دادن آن تمایل پیدا کنند(11).
اصول برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک از اصول و قواعد خاص خود برخوردار است. از نظر فقهی فرهمند، این اصول و قواعد عبارتند از توجه به اولویت ها و آینده نگری؛ ایجاد توازن بین واحدهای سازمان و تشکیل گروه های برنامه ریزی، پیوستگی و ارتباط بین واحدهای سازمان؛ توجه به نیروی انسانی برنامه ریز و مشخص کردن مسئول اجرای برنامه؛ در نظر گرفتن برنامه هر واحد سازمانی به عنوان جزئی از کل برنامه؛ توجه به جنبه های کیفی و هماهنگی بین رشد کمّی و کیفی؛ ارتباط برنامه سازمان با برنامه توسعه ملّی، تداوم، انعطاف و واقع بینی؛ توجه به آمار و اطلاعات و توسعه سیستم اطلاعات برای بهبود تصمیم گیری؛ توجه به مشارکت و همکاری، هدایت کارکنان به سوی هدف مشترک، و مشارکت افراد در تصمیم گیری و اجرا؛ استفاده از یافته های پژوهشی؛ استمرار و پایداری و توجه به تغییر و تحولات حال و آینده؛ توجه به عوامل اجرایی و حمایت های قانونی؛ حداکثر استفاده از منابع موجود؛ استفاده از مدل های معتبر و علمی در برآوردها و تلفیق عوامل پیش بینی کننده و تشریح کننده؛ پیش بینی ابزارها و مکانیزم های لازم جهت کنترل و ارزیابی، و توجه به مکانیزم های تشویقی؛ استفاده از تجارب علمی و عملی متخصصان و مجریان قبلی برنامه ها و بیان اهداف به صورت عینی و قابل سنجش؛ تحلیل هزینه و فایده و ارزیابی قابلیت ها و ظرفیت های سازمان؛ توجه به اهداف اصلی برنامه و سعی در کاهش فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب؛ توجه به اصل سرعت، دقت در انجام امور، نوآوری و تغییر در سازمان؛ احساس مسؤلیت؛ و اعمال صحیح مدیریت استراتژیک(2).
این موضوعات حاکی از گستردگی و وسعت برنامه ریزی استراتژیک است؛ بطوریکه یک سازمان در تدوین این نوع برنامه ریزی باید موارد و اصول زیادی را بویژه با استفاده از فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی در نظر بگیرد تا بتوانند برنامه مناسبی را تدوین نماید(11).
محدودیت های برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک جزو فعالیت های دشواری است که سازمان ها با آن سروکار دارند. برای تدوین یک برنامه استراژیک موفق باید بر مسائل زیادی غلبه کرد. از نظر ملکی و طبیبی برخی از این مسائل عبارتند از فقدان نیروی انسانی ماهر برای برنامه ریزی؛ صرف وقت ناکافی توسط همان نیروی انسانی معدود دست اندرکار برنامه ریزی؛ در اختیار نبودن اطلاعات کلی و تخصصی لازم؛ تدوین نامطلوب بیانیه رسالت، بیانیه چشم انداز، و تحلیل ارزش های سازمان؛ کافی نبودن مشارکت کارکنان اجرایی؛ و قوانین و
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1398-07-05] [ 11:27:00 ب.ظ ]
|