فصل اول
کلیات
 
 
 
 
 
 
 
مقدمه
جهانی شدن به عنوان موضوعی که بیشتر در دهه­های پایانی قرن بیستم به عرصه گفتمان­های اجتماعی وارد شد توانست در زمانی کوتاه توجه اندیشمندان جهان را به سوی خود جلب نماید .شیوع این موضوع صرفه­نظر از پیشینه تاریخی و فلسفی­اش به حدی چشم­گیر بوده است که تقریباً در همه حوزه­های فکری واجتماعی معاصر با تعبیر وتفسیری خاص از آن سخن به میان می­آید. جالب اینجاست که علی­رغم متداول بودن این اصطلاح هنوز تعریف جامع و مانعی از آن اراده نشده است . تحت این شرایط به واسطه تراکم زمان ، مکان و فضا دیگر      نمی­توان خود را دریک محیط بسته جغرافیایی تعریف کرد . به گونه­ای که هویت در گذر زمان معنا ومفهوم پیدا کرده است. در چنین وضعیتی دولت – ملت نمی­تواند به مثابه مدل وستفالیایی عمل نموده و شاهد نفوذپذیری مرزها و تحدید حاکمیت­ها می­باشد. در این شرایط تراکم فضا وزمان جوامع اسلامی می­توانند با استفاده از فرصت­های پدید آمده استعدادهای بالقوه­ای که بنابر آموزه­های اسلامی برای جهانشمول شدن آیین اسلام وجود دارد بهره گیرند .
 
1-1 شرح و بیان مسئله پژوهشی
جهانی شدن از جمله مسائل مهم جهان حاضر است که ابعاد گوناگون فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی دارد. این پدیده، بسیاری از دانشمندان را به تفکر پیرامون خود واداشته و هریک از آنها تلاش کرده اند تفسیر وتبیین علمی از این روند  ارائه دهند. در سالهای اخیر اندیشمندان بسیاری از این مفهوم به شکل گسترده استفاده کرده وآن را مفهومی کلیدی نه تنها در علوم سیاسی یا روابط بین الملل بلکه در کل علوم اجتماعی می دانند. برای نمونه مالکوم واترزجهانی شدن را مهمترین موضوع ومفهوم دهه 1990قلمداد می کند که نشان دهنده گذار جامعه انسانی به هزاره سوم است.( واترز، 1379: 9) جهانی شدن هر چند به تازگی به شیوه‌ای نوین مطرح شده است، چیز تازه‌ای نیست و سابقه‌ای بس طولانی دارد؛ به گونه‌ای که از نظر رابرتسون نیز فرآیند کلی جهانی شدن دست‌کم به پیدایش دین‌های جهانی در بیش از دو هزار سال پیش می رسد ( رابرتسون، 1385: 31). نویسندگان و صاحب نظرانی مانند مزروعی نیز نخستین نشانه‌های فرآیند جهانی شدن را در تمدن اسلامی و شرق باستان شناسایی می‌کنند( گل محمدی ، 1386 : 23). فرآیند جهانی شدن و ریشه‌های آن در نوع سنتی با ادیان جهانی مخصوصاً اسلام آغاز گردید و تا آغاز دوره رنسانس ادامه داشت. از این تاریخ به بعد، نوعی دیگر از جهانی شدن که می‌توان از آن به جهانی شدن مدرن و یا به تعبیر «شولت»، جهانی شدن سکولار یاد کرد، آغاز شد(شولت،1382: 73).
نکته مهم دیگر درباره ماهیت این فرآیند، پروسه‌ای پروژه‌ای و یا ترکیبی بودن آن است. عده‌ای ماهیت آن را یک فرآیند طبیعی و برخاسته از جوامع پسا صنعتی غرب می‌دانند(سجادی ، 1387: 31) و آن را یک پروسه طبیعی قلمداد می‌کنند. در دیدگاه دیگر، جهانی شدن امر تصنّعی و هدایت شده است که غرب، آن را در راستای خواست‌ها و منافع خویش تعقیب و هدایت می‌نماید( سجادی ، 1387: 31).  از این رو آن را یک پروژه کاملاً غربی برای استعمار دیگران می‌دانند. در نگرش سوم که مورد نظر این پایان نامه است، جهانی شدن، پدیده‌ای مرکب از هر دو جنبه پروسه‌ای و پروژه‌ای می‌باشد. بر این مبنا، این پدیده مانند هر پدیده دیگر فرصت‌ها و چالش‌هایی را به وجود می‌آورد. لذا جهانی شدن در کنار چالش‌ها، فرصت‌هایی نیز ایجاد نموده است که در این پایان نامه به فرصت‌های جهانی شدن برای امت سازی پرداخته خواهد شد.

یکی از نتایج اساسی جهانی شدن، برداشتن فاصله‌هاست: افزایش فزاینده اطلاعات و رسانه‌های گروهی، مفهوم مرز در واحدهای سنتی همچون، دولت ـ  ملت را بی‌اثر می‌سازد و مرزهای 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :