پایان نامه تحوّل نظام حقوقی حاکم بر فضای ماوراء جو |
استفاده بهینه نماید و نه قادر است چالشها و تهدیدهای پیش روی را از طریق خردِ جمعی و درک مسئولیت مشترک و تقویت همکاریهای بینالمللی از بین ببرد. لذا تحوّل حقوق فضا مستلزم بازنگری در ساختارها، قواعد و مقررات و سازوکار حل وفصل اختلافات فضایی با بهرهگیری از سایر نظامهای حقوقی مشابه مانند نظام حقوقی حاکم بر دریاها و یا حقوق هوایی است که در تحقیق حاضر این مقارنه را تا حدی که زمان و مقررات اجازه داده انجام گرفته و حوزههای مشترک آنها جهت تعمیم به نظام حقوق فضا مشخص گردیده است.
مقدمه
«حقوق جدیدی روابط را در آسمانها اداره خواهد کرد. این حقوق، حقوق هوایی نخواهد بود
بلکه مطمئناَ حقوقی مربوط به فضای ماوراء جو خواهد بود». «امیل لود»[1]با این که زمین ماوای اصلی و زیستگاه و مأمنی برای ادامه حیات افراد انسانی است، اما دامنه دانش بشری هیچگاه محدود به این گستره کوچک از هستی نشده و همواره درپی کشف رمز و راز هستی در کلیّت آن به ویژه افزایش فضای زیستی بشری و تقویت بقای آن بوده است.[2]
در نگرش ایدئولوژیک وجود آسمانها و زمین تنها بخشی از مخلوقات و آوردههای خداوند است و انسان به تأمل و تفکر پیرامون آنها بهعنوان گامی برای پی بردن به حقیقت هستی فراخوانده شده است. بیش از 2500سال قبل از میلاد، مردم به ستارهها، سیارات و آسمانها با انگیزههای مختلف از قبیل موضوعهای علمی، مذهبی و اجتماعی مینگریستند. توجّه اولیه بشر به آسمانها و کُرات بیشتر پیرامون مسائلی همچون چگونگی پیدایش آنها معطوف بود. از میان تمدنهای باستانی که به علم نجوم و ستاره شناسی علاقه داشتند، تمدّن مشرق زمین بود که برای نجوم اهمّیت خاصی قائل بود، به ویژه در ایران باستان، هندوستان و مصر، دانشمندان مُقدّرات خود را به علم نجوم پیوند میزدند و جایگاه ویژهای برای خورشید و کُرات آسمانی در سرنوشتِ آینده خود قائل بودند. یونانیان نیز به دلیل نزدیکی با مشرق زمین به مبانی نجوم و علوم فضایی علاقمند بودند و مکاتبی نیز در این خصوص پدید آوردند. در ایران نیز دانشمندانی همچون حکیم زکریّای رازی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، ابن مسکویه، ابراهیم بن حبیب فزاری[3] و قطب الدین شیرازی[4] در علم هیأت و نجوم نظرات و دیدگاه های علمی ارزشمندی را ابراز داشتند.
تا قرن چهارم پیش از میلاد، درخصوص مسائل مربوط به طبیعت و نجوم تلاشهای زیادی انجام شد، امّا از قرن چهاردهم پس از میلاد بود که نظرات علمی در این عرصه ابراز شد. در قرن شانزدهم اخترشناسان ایتالیایی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی به مطالعه علم نجوم پرداختند. تلاش این محققان موجب شد در قرن هفدهم نظرات بطلمیوس درمورد مرکزیّت خورشید باطل شود و حرکات وضعی زمین و سایر سیّارات مشخص شدند. اوج پیشرفت این دانش را در نیمه دوم قرن نوزدهم و قرن بیستم شاهد هستیم که نشان میدهد مطالعه در این حوزه بایستی مبتنی بر مشاهده آثار طبیعت و تحقیقات علمی باشد.[5]
چاپ داستانهای تخیلی و تصورات پیشگویانه «ژول ورن» در کتاب «از زمین تا ماه»[6] و سخنرانی های «امیل لود» افکار بشر را به فضای لایتناهی ماوراءجو معطوف کرد. درپی تلاشهای برادران رایت در 1903 که در عرصه هوایی صورت گرفت، بهتدریج پیشرفتهای حوزه هوایی به قلمرو فضایی سرایت نمود و مشابه اقدامی که برادران رایت در هوا بهعمل آوردند، شوروی در پرتاب سفینه «اسپوتنیک1»[7] برای فضای ماوراء جو انجام داد و رؤیاهای سفر بشر به فضا به واقعیت پیوست. به دنبال این اقدام، بلوک غرب بهویژه ایالات متحده نتوانست این عرصه را برای جولان دادن رقیب خالی بگذارد بنابراین درصدد برآمد اقدامات مشابهی را انجام دهد که این نقطه آغاز تنش میان بلوک غرب و شرق بود. این روند نمیتوانست بدون وجود قواعد ناظر و کنترل کننده ادامه پیدا کند زیرا فضا به صحنه رویارویی دو ابرقدرت تبدیل می شد، بدین ترتیب جامعه بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل مصمم شدند تا نسبت به ایجاد یک نظام حقوقی خاص و خود بسنده[8] اقدام کنند.
لزوم تدوین قواعد و مقررات برای استفاده صلحآمیز از فضا، مجمع عمومی سازمان ملل متحد را وادار کرد براساس رسالت و مأموریت ذاتیاش در منشور ملل متحد[9] با تصویب قطعنامه 1348 مورخ 13 دسامبر 1958 به تبیین اصول کلی ناظر بر فعالیتهای فضایی بپردازد[10] و سپس در دسامبر همان سال «کمیته استفاده صلحجویانه از فضای ماورای جو» «کوپیوس»[11] را پی ریزی نماید. این کمیته نیز بلافاصله پس از تشکیل، در اولین نشست خود در 6 می1959 دوکمیته فرعیِ «علمی و فنی» و «حقوقی» را ایجاد کرد و به آنها مأموریت داد تا به بررسی علمی، فنّی و حقوقی مسائل مربوط به بهرهبرداری از فضا بپردازند.[12] کمیته حقوقی پس از مطالعات خود به این نتیجه رسید که در شرایط کنونی مسائل حقوقی ناظر برفعالیتهای فضایی به آن درجه از پیشرفت نرسیده که ضرورت انعقاد یک معاهده بینالمللی احساس شود.[13] اما تلاشهای مداوم کمیته یادشده سبب شد تا اوّلین سند حقوق فضا در قالب اعلامیهای با عنوان «اعلامیه اصول حقوقی حاکم بر فعالیتهای دولتها در اکتشاف و بهرهبرداری از فضا» در 13دسامبر 1963 بهتصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید. مفاد این اعلامیه زیربنای تدوین اسناد حقوق فضا به ویژه «معاهدۀ فضای ماوراء جو 27 ژانویه 1967» قرار گرفت. معاهدۀ فضای ماوراء جو که در این تحقیق از آن بهعنوان «معاهده فضا» یا «منشور فضا» یاد میشود، مبنای انعقاد چهار معاهده بعدی واقع شد که مجموعاَ هسته اصلی این نظام حقوقی را تشکیل میدهند. بر این اساس، پنج معاهده اصلی فضای ماوراء جو عبارتاند از:
– معاهده 1967 راجع به اصول حاکم بر فعالیتهای دولتها در زمینۀ کاوش و بهرهبرداری از فضای ماوراء جو ازجمله ماه وسایر اجرام آسمانی(معاهده فضا)[14].
– موافقتنامه 1968 نجات فضانوردان، بازگرداندن فضانوردان وبازگرداندن اشیای پرتاب شده به فضا(موافقتنامه نجات)[15].
[1] امیل لوود در 1878 در بلژیک متولد شد و پس از به دست آورده یک اخذ مدرک حقوق از دانشگاه بروکسل به کار وکالت پرداخت وی وکیل بلژیکی مشهوری بود. وی در سال 1910 سخنرانی هایی در خصوص« حقوق جدید، حقوق فضای ماوراء جو» در بروکسل ایراد کرد.
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 399px; left: 3px;"> |
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 05:40:00 ق.ظ ]
|