پایان نامه بررسی جامعه شناختی تجربه زیسته زنان نابارور |
احساس خوشحالی در زنی که ترس از بارداریِ ناخواسته دارد، احساس غم و اندوه فراوان در زنی که در جریان درمان پیشرفته ناباروری است و عادت ماهیانه برای وی به معنای عدم موفقیت در پروسهی طولانی و سخت درمان است! برای او عادت ماهیانه، فقط خون حاصل از ریزش جدارهی رحم نیست بلکه از بین رفتن تمام آمال و آرزوهای وی برای مادری است! از دست دادن فرزندی که میتوانست داشته باشد!
بنابراین، یک پدیدهی واحد میتواند موجب بروز احساسات متفاوتی گردد که منشا این تفاوت در تجربهی زیستهی متفاوتی است که فرد در مواجهه با آن پدیده دارد.
رهیافت “برساخت[29]” جهان اجتماعی، آگاهی را موقعیتمند و وضعیتمند میداند. در این نگاه، واقعیت بیرونی غریزه مادری که خیلی سخت انگاشته میشود، یک برساختهی اجتماعی است و ما به دنبال فهم “میان اذهانی[30]” مادری برساخت شده در جهان اجتماعی هستیم. به بیان دیگر عنصر “میان اذهانی” است که شرایط محیطی را میسازد و موجد شکاف در آگاهی است. آن اکلی[31] این شکاف را میان تصور از مادری (زایمان) و واقعیت آن صورت بندی میکند تا آنجا که وجود نسبت معنیداری میان این شکاف و افسردگی پس از زایمان را مطرح میکند (میرزا نژاد، 1388). برساختگی مادری به مثابه جهان اجتماعی در چارچوب “ساخت اجتماعی واقعیت”[32] در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. به بیان دیگر، در اینجا به مسالهی مادری به عنوان یک واقعیت بیرونی در جهان اجتماعی برمیخوریم و پرسش ما این است که تجربهی زنان – نابارور گیرنده تخمک اهدایی- از این واقعیت بیرونی (مادری) چیست؟
پرسش بنیادین این پژوهش ناظر بر چرایی و یافتن علیتها نیست بلکه پرسش از چیستی[33] است. چیستی تجربهی زیستهی زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی.
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش
با توجه به رشد روزافزون موفقیت فنآوریهای کمک باروری[34] (ART ) و به تبع آن درمانهای به کمک شخص سوم[35] و به طور مشخص درمان ناباروری با تخمک اهدایی[36] که موضوع مورد مطالعه این پژوهش است، شاهد تقاضای روزافزون مراجعینی هستیم که برای ورود به این درمان در لیستهای طولانی انتظار در مراکز درمان ناباروری هستند. این درحالی است که با وجود اهمیت بسیار زیاد ابعاد روانشناختی و جامعهشناختیِ این شیوه درمانی، پژوهشهای بسیار اندکی با توجه خاص به پدیده ناباروری و شناخت نمود آن در ذهن فرد نابارور پرداختهاند و پژوهشهای موجود بیشتر با نگاهی درمانی، برابعاد پزشکی آن متمرکزهستند، حال آنکه ابعاد غیرپزشکی این پدیده، دارای اهمیتی حیاتی است؛ خانوادههای درگیر با ناباروری، به عنوان بخشی از این جامعه میبایست موضوع پژوهش باشند زیرا این پدیده تنها ابعاد پزشکی ندارد. اگرچه یافتههای مطالعات قبلی باعث گسترش دانش در زمینه ناباروری شده ولی انتخاب درمان ناباروری با تخمک اهدایی به عنوان راهی برای دستیابی به مادری از دیگر موضوعات با اهمیت است که تجربهی آن درک نشده و یا گزارش نشده است و افراد حرفهای کمک رسان به درمان خواهان ناباروری را با شواهد بسیار کمی برای راهنمای کار با این افراد مواجه ساخته است. این مساله ریشه در فضای گفتمانی حاکم بر موسسات درمان ناباروری دارد که منبعث از گفتمان پزشکی است و کمتر بر سایر ابعاد آن تاکید دارند. بنابراین بررسی و شناخت تجربهی زیستهی زنان نابارورگیرندهی تخمک اهدایی با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تلاشی نو در این حوزه میباشد.[1]. Infertility
[2] Assisted Reproductive Technologies
[3]. Infertility
[4]. Primary infertility
[5]. Social Strain
[6]. Motherhood
[7]. Gender Identity
[8]. Motherhood mandate
[9]. Role Strain
[10]. Egg Donation Treatment[11]. Third Party Reproduction
[12]. Lived Experience
[13]. Phenomenology
[14]. Object
6. تجربه زیسته زنانی که همزمان از تخمک و رحم شخص سوم استفاده میکنند در دامنهی این پژوهش نیست.
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 399px; left: 3px;"> |
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 05:09:00 ق.ظ ]
|