روانشناسی (psychological) بنا نهاد. (بروان: 1375، 105) در بخش دستوری به مشخصات گفتار و انواع عبارت­ها و صورت­های زبانی و فرهنگی که مؤلف در آن زیسته و تفکّر او را مشروط و متعیّن ساخته بود توجه می­کند و از منظر فنی و روانشناسی به فردیّت نهفته در پیام مؤلف و ذهنیّت خاص وی التفات دارد. به طور خلاصه با توجه به آنچه گفته شد، شلایرماخر معتقد است هر بیانی باید جزئی از نظام زبانی باشد و فهمیدن آن بدون شناخت این نظام، میسر نیست؛ اما چنان بیانی، اثر انسانی نیز هست و باید آن را در متن زندگی کسی که آن را ادا کرده است، فهمید، البته شناخت شیوه ادراک نویسنده از موضوع و زبان و هر چیز دیگر را که بتوان درباره اسلوب متمایز نگارش نویسنده یافت، بسیار مهم است.(احمدی: 1386، 55)

شلایرماخر در تفسیر کتاب مقدّس دیدگاهی دارد که موضوع اصلی ما در این پایان­نامه است، او به شکلی از «تفسیر شهودی» معتقد است که برآیند مبانی گفته پیشین است، براساس آن، شیوه شهودی بر پایه تجربه دینی مفسران است و اینکه مفسر در تفسیر متن، خود را به جای نویسنده صاحب متن مقدس قرار می­دهد. (هادوی تهرانی: 1377، 115)

در تفسیرهای عرفانی به ویژه تفسیر یا بهتر بگوییم تأویل­هایی که مولوی از آیات قرآنی در آثار خود   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ارائه می­دهد، مدل شیوه شهودی بر پایه تجربه دینی دیده می­شود. نشانه­های تجربه­های عرفانی- دینی مولوی در تأویل­ها و تفسیرهای مولوی تا حدود زیادی مشهود است. مولوی در آثار عرفانی خود به ویژه در «مثنوی معنوی» ، «فیه ما فیه» و «مجالس سبعه» این مدل را بسیار ارائه می­کند. مولوی از عارفان و شاعران بزرگ قرن هفتم است که به خاطر نظام فکری- عرفانی مستقلش مورد توجه است.

تطبیق نظریه و یافته­های عرفانی، ادبی، فلسفی و… دوره معاصر با نگرش­های مشابه اندیشمندان ایران و بزرگان ادبیات امری ناگزیر و لازم است، و شلایرماخر و مولوی با نگاه 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...