مقوله ارزش ویژه برند و برندینگ ، متاسفانه تاکنون در بازار محصولات نرم‌افزاری کشور توجه‌ای به آن نشده‌است و پیش‌بینی می‌شود توجه به این مفهوم بتواند برخی از مشکلات بازاریابی فعالین این حوزه را چه در  بازارهای داخلی و چه خارجی مرتفع سازد.

این پژوهش در پی یافتن میزان تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی به عنوان ابزار در دست و قابل کنترل مدیریت یک شرکت،‌بر ابعاد مختلف ارزش ویژه برند مبتنی بر مدل آکر می‌باشد. نوع پژوهش کاربردی و پیمایشی می‌باشد و در آن از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری کاربران و استفاده کنند‌گان محصولات نرم‌افزاری مالی اداری در شهرستان اصفهان تعریف شده‌اند که نمونه‌ای با حجم 196 نفر ازمیان آنها انتخاب شده است. از روش معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تائیدی ، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون‌های برازندگی مدل جهت تحلیل آماری و آزمون فرضیه‌ها استفاده شده‌ است. نتایج حاکی از تائید رابطه بین برخی از عناصر آمیخته با بعضی از ابعاد مدل آکر است. همچنین رابطه بین دو بعد وفاداری به برند و کیفیت ادراک شده با ارزش ویژه برند در این بازار مورد تائید قرار گرفته است.

کلمات کلیدی : ارزش ویژه برند، آمیخته بازاریابی، وفاداری به برند، کیفیت ادراک شده، آگاهی و تداعی‌های برند، مدل آکر، معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تائیدی

 1-1- مقدمه

 در این فصل کلیاتی از موضوع پژوهش شامل بیان مسئله پژوهشی ، اهداف و ضروریات انجام آن و نیز فرضیه‌ها و تعاریف پایه به همراه کاربرد‌های نتایج پژوهش بیان شده است . شالوده فرضیه‌های این پژوهش مبتنی بر تاثیر مثبت عناصر آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند محصولات نرم‌افزاری می‌باشد. هدف از پژوهش یافتن تاثیر احتمالی عناصر آمیخته بازاریابی ( متغیرهای‌ مستقل ) بر ارزش ویژه برند (متغیر وابسته ) ، از طریق تاثیر بر ابعاد ارزش ویژه برند ( متغیرهای وابسته / مستقل ) می‌باشد .

1-2- شرح و بیان مساله پژوهش

اقتصاد امروز عصر جدیدی را تجربه می‌کند ،رقابت گسترده ، تغییرات و تحولات شتابان و جریان وسیع اطلاعات در دسترس از مشخصه‌های اصلی این عصر جدید می‌باشد . در این عصر جدید بنگاه‌های اقتصادی از قواعد قبلی جهت بدست آوردن فرصت‌های کارآفرینی و خلق ثروت نمی‌توانند استفاده کنند. شاید مهمترین تغییر در عصر جدید اقتصاد که در گفتمان بازاریابی فلسفه بازاریابی خوانده می‌شود پایان سلطه ماشین و کارخانه‌ها و قدرت گرفتن انسان و مصرف‌کنندگان می‌باشد. شاید به همین خاطر است که برخی این دوران را عصر اقتصاد عاطفی می‌نامند . در عصر جدید مصرف‌کننده محور و کانون فعالیت‌های بازاریابی است و اوست که تعیین می‌کند چه چیزی تولید شود ،چه قابلیت‌های داشته باشد و چگونه در دسترس وی قرار گیرند . در این عصر صنعت ایجاد کننده رضایت مشتری است و تولید کالا . بدین ترتیب هنگامی یک سازمان می‌تواند به بقای خود ادامه دهد که بتواند نیازها و خواسته‌های مشتریان را با درک بهتر و صحیح‌تری نسبت به رقبایش برآورده کند. (اردستانی،1386)از طرف دیگر گسترش فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات حجم گسترده‌ای از اطلاعات را در اختیار مصرف کننده قرار داده است . مصرف کننده امروز می‌تواند در کمترین زمان ممکن حجم عظیمی از اطلاعات از محصولات تولید شده را فارغ از محدودیت‌های جغرافیای جمع‌آوری کند و حتی خود نیز در فرآیند طراحی و تولید محصول نقش آفرینی نماید. آنچه در این کارزار رقابتی مورد توجه و تاکید بزرگان اقتصاد عصر جدید قرار گرفته برند‌سازی است. تولیدکنندگان سعی می‌کنند با توسل به برند‌های قدرتمند و باارزش خود که با اتخاذ روش‌های اصولی و علمی جایگاه مناسب در ذهن و قلب مشتریان خود بدست آورند وبا اتکا بر این جایگاه وفاداری مشتریان و به تبع آن سهم بیشتری از بازارهای هدف خود بدست آورند.

  صنعت نرم افزار به عنوان یکی از محورهای مهم توسعه در صنعت فناوری اطلاعات نقش موثری در توسعه اقتصادی ، افزایش صادرات بسیاری از کشورهای جهان داشته است. مطالعات تطبیقی انجام شده نشان می‌دهند ایران نسبت به سایر کشورهای هم تراز خود نتوانسته است سهم مناسبی از این بازار داشته باشد. از طرف دیگر در بازار داخلی نیز فعالین این حوزه با مشکلات مختلفی مواجه هستند . بررسی و مصاحبه های انجام شده با فعالین صنعت نرم افزار  نشان داد این صنعت با افزایش سطح رقابت به دلیل افزایش تعداد شرکت‌های تولید کننده نرم‌افزار مواجه شده‌است. به طوری‌که مطابق با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میزان مجوزهای صادرت شده جهت تولید نرم افزار از تعداد  420 عدد در سال 1387 به تعداد 1649 عدد در سال 1389 رسیده است . از طرف دیگر به منحنی رشد این صنعت از مرحله رشد گذر کرده و به مرحله بلوغ رسیده است  که این مسائل باعث شده مدیران این شرکت سعی در گسترش بازار و همچنین افزایش وفاداری مشتریان داشته باشند . با بررسی پیشینه تحقیقات صورت گرفته در زمینه افزایش و حفظ وفاداری در بازاریابی صنعتی یکی از مهمترین عوامل ارزش ویژه برند تشخیص داده شده است

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

ازجمله  استیون تیلور و همکاران (2004) ،کلر (1998) سید جوادین و همکاران (1389) همچنین مطالعات جی‌‌هین‌کیم و یانگ ج هیوم (2011، 4)  در صنعت نرم افزار کره جنوبی بیانگر لزوم توجه به مباحث برندینگ و ارزش ویژه برند در این می‌باشد. آنچه مشخص است شرکت‌ها باید  جهت افزایش و حفظ وفاداری مشتریان به این برند باید استراتژیهای موثر بازاریابی اتخاذ نماید. با این حال در این صنعت تا‌کنون تحقیقاتی در ارتباط با اندازه گیری ارزش برند خود و یا بررسی عوامل موثر بر‌آن نداشته است که این موضوع فعالین را نسبت به اخذ استراتژیها و تاکتیک‌های مناسب ناتوان نموده است. این تحقیق به دنبال بررسی عوامل و عناصر متفاوت آمیخته بازاریابی به جهت دستیابی به مدل مناسب برای بازاریابی صنعت نرم افزار با توجه به نظر مشتریان صنعتی است تا بدین وسیله راهکارهایی مناسب در جهت افزایش ارزش ویژه برند به مسئولین شرکت معرفی گردد.

1-3- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش

 از سوی دیگر آمیخته بازاریابی مجموعه ابزار در دسترس بازاریابان جهت نیل به اهداف سازمان می‌باشد و می‌توان کلیه فعالیت‌های ممکن بازاریابی را در قالب آن دسته‌بندی کرد . بررسی میزان تاثیر اجزاء مختلف آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند می‌تواند این امکان را برای مدیران بازاریابی مهیا سازد که در هنگام تهیه برنامه‌های بازاریابی و یا اتخاذ استراتژی‌ها یک چشم‌انداز از میزان تاثیر تدابیر اندیشیده شده بر ارزش برند خود داشته باشند. به عبارت دیگر کلیه فعالیت‌های یک مدیر بازاریابی در قالب محصول ، قیمت ، توزیع ، فعالیت‌های پیشبردی خلاصه می‌شود و در صورتیکه برای مدیر ارزش ویژه برند سازمان مهم باشد ، می‌تواند با استفاده از نتایج این پژوهش میزان تاثیر هریک از این مولفه‌ها را بر روی ارزش برند بسنجد .

جهت ایجاد و تقویت ارزش ویژه برند باید ابعاد مختلف آن  یا عوامل ایجاد کننده آن را شناخت و میزان تاثیر هر کدام از آنها را بر روی ارزش ویژه برند اندازه گرفت و در قدم بعدی عوامل ثانویه‌ای که می‌توانند بر این ابعاد تاثیر بگذارند ( که در این پژوهش همان آمیخته بازاریابی در نظر گرفته شده‌اند ) را شناسائی و مشخص کرد . گرچه مطابق با مدل آکر ابعاد یا عوامل ایجاد کننده ارزش ویژه برند وفاداری به برند ، کیفیت ادراک شده ، آگاهی از برند و تداعی‌های برند معرفی شده‌اند و تحقیقات و مطالعات تجربی فراوانی در بازارها و کشورهای مختلف این مدل را تائید نموده‌اند ، اما قطعا روابط بین این عوامل و ارزش ویژه برند باید در بازار نرم‌افزار کشور مورد آزمایش قرار گرفته و میزان تاثیر هر کدام از آنها بر ارزش ویژه برند مشخص شود . همچنین هر کدام از این ابعاد می‌توانند بر یکدیگر نیز تاثیر گذاشته و باعث تقویت و تضعیف همدیگر شوند . به عنوان مثال ممکن است آگاهی از برند بر وفاداری تاثیر مثبت داشته و بتواند باعث تقویت آن گردد . موضوع مهمی که می‌تواند در طراحی برنامه‌ها و استراتژی‌های بازاریابی در بازار نرم‌افزارهای مالی اداری مورد استفاده قرار گیرد .

پس می‌توان نتیجه گرفت اهمیت موضوع این پژوهش از آنجا است که اولا تا کنون مدل ارزش ویژه برند آکر در بازار نرم‌افزار کشور به طور خاص مورد بررسی قرار نگرفته و یافته‌های حاصل از این مطالعه می‌تواند مورد توجه و استفاده مدیران و بازاریابان این صنعت که علاقه‌مند به خلق برند‌های قدرتمند و بارزش هستند قرار گیرد . دوماً در پژوهش‌ها و مطالعات فراوان صورت گرفته در ارتباط با مدل آکر در کشورها و صنایع مختلف وجود ارتباطات مثبت یا منفی بین ابعاد مختلف آن تائید شده است . این موضوع می‌تواند در سایر اهداف و برنامه‌های بازاریابی به‌غیر از ارزش ویژه برند مانند برنامه‌های ایجاد وفاداری و یا آگاهی از برند مورد استفاده قرار گیرد . سوماً در این پژوهش عناصر آمیخته بازاریابی به عنوان عوامل ثانویه موثر بر ارزش ویژه برند در نظر گرفته شده‌اند . این موضوع با توجه به تعریف آمیخته که آن را محاط کلیه فعالیت‌های بازاریابی در نظر می‌گیرد می‌تواند نتایج این پژوهش را تبدیل به یک نقشه راه برای راهنمایی مدیران حساس به ارزش برند  در اتخاذ هر نوع تصمیم بازاریابی باشد .

بازار محصولات نرم‌افزاری مالی اداری را می‌تواند یک بازار صنعتی در نظر گرفت . با مطالعات صورت گرفته فقر پژوهش مرتبط با ارزش ویژه برند در بازاریابی صنعتی ایران مشهود است . پس می‌توان به صورت عام نتایج حاصل از این پژوهش را به بازاریابی صنعتی کشور نیز بسط داد .

 1-4 – کاربرد نتایج پژوهش

 برای تولید کنندگان در صنعت نرم‌افزار  توجه به فرآیند علمی و عملی خلق برند و شناسائی عوامل مختلف محیط داخلی که می‌توانند بر برند و ارزش آن تاثیر مثبت یا منفی گذاشته بسیار مهم می‌باشد .از طرف دیگر  ارزش ویژه برند می‌تواند همچون شاخص ،میزان و سنجه استراتژی‌های مختلف بازاریابی به کار گرفته شود و مانند یک کانون هماهنگ کننده فعالیت‌های مختلف بازاریابی  در تمامی جنبه‌‌ها و قسمت‌ها مختلف شرکت باشد . در این پژوهش با فرض این‌که تمامی فعالیت‌های یک شرکت تولید کننده نرم‌افزار ( محیط داخلی تحت کنترل ) قابل جمع‌بندی در مفهوم آمیخته‌بازاریابی می‌باشد . به بررسی نوع ارتباط و همچنین میزان آن بین هر کدام از اجزاء آمیخته بازاریابی ( کالا، قیمت، توزیع ، فعالیت‌های پیشبردی ) با ارزش ویژه برند از طریق ابعاد آن پرداخته‌ می‌شود . انتظار می‌رود با استفاده از نتایج حاصله یک تولید کننده نرم‌افزار درصورتیکه علاقه‌مند به خلق یک برند با ارزش و قدرتمند باشد بتواند میزان تاثیر هرکدام از عوامل تحت کنترل خود را بر روی ارزش ویژه برند اندازه گیری کرده و فعالیت‌ها و استراتژی‌های بازاریابی خود را براساس این تاثیر‌های مثبت یا منفی تعدیل نماید . به نظر می‌رسد این روش ، رویکرد هدف‌مند و موثر جهت تدوین برنامه‌های برند‌سازی در صنعت نرم‌افزار باشد.

1-5- اهداف پژوهش

 مهمترین هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاثیر اجراء مختلف آمیخته بازاریابی بر ابعاد ارزش ویژه برند و در نهایت خود ارزش ویژه برند شرکت‌های تولید کننده نرم‌افزار  می‌باشد. بطور خاص اهداف این پژوهش به دو دسته اهداف اصلی و اهداف فرعی به شرح زیر تقسیم‌بندی شده‌اند .

1-5-1- اهداف اصلی

 تعیین میزان تاثیر اجزاء مختلف آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند در صنعت تولید نرم‌افزار (نرم‌افزارهای مالی، اداری ).

1-5-2- اهداف فرعی

 اهداف فرعی پژوهش نیز به‌ صورت زیر مجموعه اهداف اصلی  و بر مبنای  ارتباط بین اجزاء آمیخته‌بازاریابی و ابعاد ارزش ویژه برند ( مطابق با مدل آکر) است . این اهداف در شش  گروه دسته‌بندی شده‌اند که تمامی آنها در مورد برند شرکت‌های تولید کننده نرم‌افزارهای مالی اداری مورد بررسی قرار خواهند گرفت :

گروه الف :

تعیین میزان تاثیر محصول بر  وفاداری به برند.
تعیین میزان تاثیر محصول بر  کیفیت ادراک شده از برند.
تعیین میزان تاثیر محصول بر  آگاهی و تداعی‌ها از برند.
گروه ب :

 

تعیین میزان تاثیر قیمت بر  وفاداری به برند.
تعیین میزان تاثیر قیمت بر  کیف ادراک شده از برند.
تعیین میزان تاثیر قیمت بر  آگاهی از برند.
گروه ج :

تعیین میزان تاثیر توزیع  بر  وفاداری به برند.
تعیین میزان تاثیر توزیع  بر  کیف ادراک شده از برند.
تعیین میزان تاثیر توزیع  بر  آگاهی از برند.
گروه د :

تعیین میزان تاثیر فعالیت‌های پیشبردی بر وفاداری به برند.
تعیین میزان تاثیر فعالیت‌های پیشبردی بر کیفیت ادراک شده از برند.
تعیین میزان تاثیر فعالیت‌های پیشبردی بر آگاهی از برند.
گروه ه :

تعیین میزان تاثیر وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند .
تعیین میزان تاثیر کیفیت ادراک شده از برند بر ارزش ویژه برند .
تعیین میزان تاثیر آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند .
1-6- سوال‌های پژوهش 

جهت دستیابی به اهداف اصلی و فرعی پژوهش و براساس بررسی ادبیات و پیشینه موضوع  سوالات ذیل مطرح گردید . این سوالات با محوریت مدل ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری آکر و همچنین آمیخته بازاریابی جهت بررسی در بازار محصولات نرم‌افزاری شهرستان اصفهان مطرح شده‌اند. 

آیا بین عناصر آمیخته بازاریابی و آگاهی و تداعی‌های برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
آیا بین عناصر آمیخته بازاریابی و وفاداری به برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
آیا بین عناصر آمیخته بازاریابی و کیفیت ادراک شده از برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
آیا بین آگاهی و تداعی‌های برند و ارزش ویژه برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
آیا بین وفاداری به برند و ارزش ویژه برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
آیا بین کیفیت ادراک شده از برند و ارزش ویژه برند رابطه مثبت وجود دارد ؟
1-7- فرضیه‌های پژوهش 

مطابق با اهداف مذکور ، این  پژوهش متشکل از 15 فرضیه دسته‌بندی شده در 5 گروه می‌باشد که با استفاده از نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها می‌توان به اهداف پژوهش دست یافت .

گروه الف :

محصول نرم‌افزاری بر  وفاداری به برند تاثیر مثبت دارد .
محصول نرم‌افزاری بر  کیفیت ادراک شده از برند  تاثیر مثبت دارد .
محصول نرم‌افزاری بر  آگاهی از برند تاثیر مثبت دارد .
گروه ب :

قیمت بر  وفاداری به برند تاثیر مثبت دارد .
قیمت بر کیفیت ادراک شده از برند  تاثیر مثبت دارد .
قیمت بر آگاهی از برند تاثیر مثبت دارد .
گروه ج :

توزیع  بر  وفاداری به برند تاثیر مثبت دارد .
توزیع بر  کیفیت ادراک شده از برند  تاثیر مثبت دارد .
توزیع بر  آگاهی از برند تاثیر مثبت دارد .
گروه د :

فعالیت‌های پیشبردی بر  وفاداری به برند تاثیر مثبت دارد .
فعالیت‌های پیشبردی بر کیفیت ادراک شده از برند  تاثیر مثبت دارد .
فعالیت‌های پیشبردی بر آگاهی از برند تاثیر مثبت دارد .
گروه ه :

وفاداری به برند بر  ارزش ویژه برند تاثیر مثبت دارد.
کیفیت ادراک شده از برند بر  ارزش ویژه برند تاثیر مثبت دارد.
آگاهی از برند بر  ارزش ویژه برند تاثیر مثبت دارد.
1-8- تعریف واژه‌ها

 1-8-1 برند(BRAND)  

 یک اسم ، نشانه ، سمبل ، طرح یا ترکیبی از آنها که سعی در شناساندن محصولات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان را داشته و سعی در متمایز نمودن این محصولات از محصولات سایر رقبا دارد . (انجمن بازاریابی امریکا ،1960،404)(American Marketing Association)

1-8-2 ارزش ویژه برند (BEAND EQUITY)

 مفهوم ارزش ویژه برند ابتدا در دهه 1980 توسط متخصین تبلیغات همه‌گیر شد . در دهه 1990 مطالعات جدی آکادمیک توسط (آکر،1991)،(اسریواستاوا و شوکر[1] ،1991 )،(کاپفر[2]،1992)،(کلر،1993،2008), انجام یافت ولی با این‌حال هنوز تعریف جامع و مورد قبول دانشگاهی از این مفهوم ارائه نشده است.(کلر،2008) بااین‌حال تقریبا تمامی مفهوم‌سازی‌ها ارزش ویژه برند با توجه به اینکه  این مفهوم شامل ارزش افزوده شده به یک محصول به‌وسیله تداعی‌ها و ادراک‌های ناشی از یک نام تجاری خاص است توافق دارند .(چاودهوری[3]،1995). بررسی ادبیات پیشینه موضوع نشان دهنده ازدیاد تعاریف ارائه شده در مورد ارزش ویژه برند و ابعاد آن است . در این پژوهش ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری در نظر گرفته شده است . در این دیدگاه فرض می‌شود اگر برند برای مشتری ارزش و مفهوم نداشته باشد تعاریف دیگر نیز بی‌معنی خواهد شد .(کلر،1993)ارزش ویژه برند یک مفهوم پیچیده و چند بعدی است که جنبه‌های مختلف آن در پژوهش‌های تجربی مختلف آزمایش شده است . به طور کلی ابعاد ارزش ویژه برند به دو دسته تقسیم بندی شده‌اند .دسته اول شامل ادراکات مشتریان هستند و عواملی مانند آگاهی از برند و تداعی‌های آن در این دسته قرار می‌گیرند . دسته دوم شامل رفتارهای مشتریان می‌باشد و مواردی چون وفاداری مشتری را شامل می‌شود . در مدل آکر هر دو جنبه ادراکی و رفتاری ترکیب شده است . ترکیب این عوامل باعث شده است که این مدل توانایی اندازه‌گیری طیف وسیعی از رفتار‌های بازار را داشته باشد.(آمیرس[4]،2003) باتوجه به کاربردی‌تر بودن مدل‌آکر در پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه ارزش ویژه برند در این پژوهش نیز از این مدل استفاده شده است .

1-8-3 وفاداری به برند (Brand Loyalty)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...