با در نظر گرفتن این دوگانگی­ها در حوزه کانون توجه، از دیگر منابع دخیل در فرایند پردازش اطلاعات سبک­های شناختی افراد است. ویتکین و همکاران (1971) متوجه تفاوت افراد در زمینه موقعیت­های دیداری یک مسئله شدند و آزمون گروهی اشکال نهفته[17] را طراحی کردند بر اساس نظریه تمایز روانشناختی[18] ویتکین، افراد در پاسخ به طرح­های ادراکی ، به دو دسته مستقل از زمینه و وابسته به زمینه  تقسیم می­شوند.

افراد مستقل از زمینه بین خود و غیر خود تمایز بیشتری قائل­اند، درک بدنی واضح­تری دارند و زمینه برای آن­ها یا تاثیر ندارد یا تاثیر آن بسیار کم است؛ همچنین بدون تاثیرپذیری از محیط اطراف، اطلاعات را پردازش می­کنند و تمایل بیشتری به استفاده از منابع درونی دارند؛ درحالی که افراد وابسته به زمینه در تمایز خود از غیر خود، آنها را تابع سازمان یافتگی­های بیرونی می­سازد. این افراد در پردازش اطلاعات از محیط پیرامون خود سود می­جویند و در قضاوت­های ادراکی به اطلاعات کلی توجه دارند و در نتیجه به زمینه وابسته­ترند (ویتکین، 1979). پالادینو و همکاران[19] (1997) سبک­های شناختی را شیوه­های تخصصی پردازش اطلاعات در افراد می­دانند.

به علاوه تشخیص داده شده که یادگیری مهارت حرکتی به وسیله یک فرایند در چند مرحله اتفاق می­افتد. برای مثال مدل کلاسیک فیتز و پوسنر[20] (1967) یادگیری حرکتی را در سه فاز توصیف می­کند: شناختی، تداعی و خودکاری؛ همچنین دستورالعمل­های اولیه ارائه شده در مرحله اکتساب، طبق مدل جنتایل[21] (1972) درک اینکه چه انجام شود تا یک ایده عمومی از الگوی حرکتی لازم شکل بگیرد را ممکن می سازد؛ با توجه به نظریه­های ذکر شده درمی­یابیم که یاگیرندگان در مراحل اولیه یادگیری دارای درجه بالایی از فعالیت شناختی هستند بنابراین سبک شناختی یک فرد به شکل قابل ملاحظه­ای بر شیوه پردازش اطلاعات وی اثر می­گذارد به طوری که هر فرد متناسب با سبک شناختی خود مطالب را اخذ می­کند (حسینی، 1390).

با وجود ابهاماتی که در خصوص اثر نوع کانون توجه وجود دارد و با توجه به اینکه به طور منطقی رجحان شناختی افراد در پردازش اطلاعات متفاوت است ، مطالعه حاضر بر آن است تا اثر دستورالعمل­های کانون توجه درونی و بیرونی را در عملکرد، یادگیری و انقال افراد با سبک­های شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه، در مهارت حرکتی پرتاب دارت مقایسه و ارزیابی کند. به عبارت دیگر سوال این است که هریک از دو سبک مستقل از زمینه و وابسته به زمینه با چه نوع دستورالعمل کانون توجهی یادگیری بهتری خواهند داشت؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

وجود تنوع در میان پدیده­های عالم یکی از واقعیت­های مهم هستی است و انسان­ها نیز جزئی از موجودات عالم می­باشند، ضمن اینکه تشابهات زیادی با هم دارند تفاوت­هایی نیز به لحاظ توانایی­های ذهنی، واکنش­های عاطفی، سبک شناخی و سرعت یادگیری و علاقه و انگیزش به انجام فعالیت­ها دارند. استقلال/وابستگی به زمینه یکی از مهم­ترین سبک­های شناختی است و به عنوان صفتی شخصیتی در نظر گرفته می­شود. استقلال یا وابستگی به زمینه می­تواند بر تعداد زیادی از حیطه­ها مانند حیطه­های ورزشی تاثیر بگذارد.

در طراحی و ارائه آموزش، اغلب این فرضیه مطرح است که همه یادگیرندگان به شیوه یکسان وشبیه به هم یاد می­گیرند. حاکمیت چنین دیدگاهی بر آموزش و یادگیری وجود موضوع مهم تفاوت در سبک­های شناختی را نادیده می­گیرد. این سبک­­ها عادات یا رفتارهای ذهنی منظمی هستند که به راه حل مسئله ، پردازش اطلاعات یا نقشه­های ذهنی می­پردازند؛ و توانایی بالقوه دائمی هستند که از فردی به فرد دیگر متغیراند و ممکن است بر یادگیری، بخصوص بر نحوه عملکرد فرد تاثیر بگذارند (رایدینگ[22]، 1997). به دلیل اهمیت این مسئله پژوهشگران تلاش­های زیادی را برای درک تاثیرات آن بر یادگیری و رفتار انجام داده­اند.

تحقیقات نشان می­دهد که اگر سبک آموزشی و سبک یادگیری، با هم هماهنگ باشند، یادگیرنده­ها به طور موثرتری قادر به پردازش اطلاعات هستند در نتیجه یادگیری بهتر و بیشتری خواهند داشت (برونر و هیل[23]، 1999). از این­رو سازگار کردن مواد آموزشی برای برآورده کردن نیاز­های گوناگون یادگیری فراگیرندگان ضرورت دارد. این امر مستلزم آن است که سبک­های شناختی را شناسایی کرده و بدانیم که برای هر سبک چه نوع دستورالعملی مورد نیاز است. بنابراین شایسته است با در نظر گرفتن سبک­های شناختی فراگیرندگان، در شناسایی ویژگی­های آن­ها در پردازش اطلاعات، به یادگیری هر چه بهتر آنان کمک شود.

به عبارت دیگر اگر در فرایند یادگیری به توان سبک­های شناختی افراد توجه شود و فرایند یادگیری را مطابق با آن تطبیق داد تجربه موفقیت بیشتر شده و فرد از یادگیری خود احساس رضایت خواهد کرد. بنابراین پژوهش حاضر در­صدد است اثر کانون توجه بیرونی و درونی را بر اساس رویکرد سبک­های شناختی استقلال/وابستگی به زمینه بررسی کند. نتایج این پژوهش احتمالا می­تواند بین دو فاکتور مهم یادگیری یعنی سبک ترجیحی پردازش اطلاعات افراد (استفاده از منابع بیرونی در مقابل منابع درونی) و جهت­دهی مناسب کانون توجه آن­ها ارتباط برقرار کند و شکاف موجود در زمینه اثربخشی کانون توجه درونی یا بیرونی را پر کند. این موضوع می­تواند به تسهیل فرایند یادگیری و کم کردن زمان و هزینه کمک کند.

1-4- اهداف

بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه درونی و بیرونی در افراد مستقل/وابسته به زمینه بر اجرای مهارت پرتاب دارت

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...