نرخ بیکاری زنان و مردان اندازه‏گیری می‏شود و می‏تواند تحت تاثیر آزادسازی تجاری قرار گیرد، لذا در این پژوهش به بررسی رابطه اثرات آزادسازی تجاری بر اشتغال زنان در کارگاه‏های بزرگ صنعتی پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی اثرات آزادسازی تجاری بر سهم اشتغال زنان در کارگاه‏های بزرگ صنعتی کشور و شناسایی راهکارهای افزایش اشتغال زنان است. در این پژوهش از روش اقتصاد سنجی پانل دیتا برای سال‏های نمونه 85-1373 و طبقه‏بندی هشت‏گانه بر حسب کد دو رقمی ISIC (104 مشاهده) استفاده گردید و نتایج بر این موضوع که آزادسازی تجاری پنجره فرصتی برای اشتغال زنان است دلالت دارد. نتایج بدست آمده نشانگر آن است كه نسبت سرمایه فیزیکی به ارزش‏افزوده و نسبت دستمزد زنان به مردان تاثیر منفی و نسبت‏های سرمایه تحقیق و توسعه به ارزش‏افزوده، صادرات به ارزش‏افزوده و واردات به ارزش‏افزوده  تاثیر مثبت و معناداری بر سهم اشتغال زنان داشته‏اند. به‏عبارت دیگر، نیروی كار زن با سرمایه تكنولوژیكی رابطه مكملی و با سرمایه فیزیكی رابطه جانشینی دارد. افزون بر این، نیروی كار زن و مرد در فعالیت‏های صنعتی مكمل یكدیگر هستند.

فصل اول: کلیات

مقدمه:

آمارهای رسمی نشان می‏دهد که فقط 11 درصد زنان نیروی کار جامعه را تشکیل می‏دهند و این وضعیت طی سال‏های 1335 تا 1375 تغییر چندانی نیافته ‏است[1]. همچنین، در گزارش‏های توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره بسیار کمی را از منافع توسعه داشته‏اند. گرچه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می‏دهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورها بسیار کمتر از این رقم برآورد می‏شود[2]. همچنین سوابق تحقیق، نشان می‏دهد که مسئله اشتغال دانش آموختگان طی سالهای اخیر در ایران به عنوان یکی از چالش‏های اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمره مهم‏ترین تهدیدهای امنیت و توسعه ملی مطرح شده‏است[3].

زنان دربازار کار ایران صد سال بعد از زنان در جوامع صنعتی جهان، حضور یافته‏اند، این تاخیر تنها ماهیتی نیست، بلکه از لحاظ کمیت هم واجد نکات و جنبه‏های منفی است. به سخن دیگر، آن دم که مدیران و کارفرمایان ایرانی به ضرورت حضور نیروی کار زنان در بخش‏هایی از صنعت و خدمات پی برده‏اند و بدان متقاعد شده‏اند، تا زمانی که این حضور انبوه و متراکم شده‏است، سیر تحولات کند و آهسته پیش رفته‏ است زیرا شرایط برای تولید انبوه که با ساخت یا ورود تکنولوژی ارتباط مستقیم دارد، تا مدت‏ها مهیا نبوده و بازار کار ظرفیت جذب نیروی کار زنان را نداشته‏ است. براساس آمارهای سال 2004 ، رتبه جنسیتی ایران در بین 144 كشور جهان كه هر ساله [4]UNDP منتشر می‏كند و مربوط به توسعه پایدار است، 82  می‏باشد. حتی در بین كشورهای همسایه از همه عقب‏تر هستیم. در همان سال، رتبه تركیه 70، اردن 76، مالزی 51، عربستان72  و بحرین 39 بوده است.
رتبه جنسیتی از سه شاخص بهداشت، آموزش و اقتصاد و كسب درآمد زنان تشكیل شده است. وضعیت بهداشت و آموزش زنان در ایران هر سال رو به افزایش است. بنابراین وضعیت اقتصادی و درآمدی زنان ایران است كه كشورمان را در رتبه پایین‏تری قرار داده‏است.

جهان امروز با تنش‏های ناشی از بحران‏های اقتصادی، فرهنگی، قومی و سیاسی که خود را به صورت‏های گوناگون نشان می‏دهند همراه است. در جوامعی که غلبه بر بحران‏ها هدف سیاست‏گذاران است، توجه همه جانبه به نیروی کار زنان البته و لاجرم در دستور کار قرار می‏گیرد، زیرا در عمل ثابت شده‏ است که بی‏اعتنایی به این نیرو بر شدت بحران‏ها افزوده ‏است .

خوشبختانه زنان در عرصه فعالیت‏های شغلی، فرهنگی، خانوادگی و سیاسی دیگر آن شی زینتی و تجملی نیستند که پیش از این به شمار می‏آمدند. در گذشته زنان دست‏آویزی می‏شدند تا احزاب و گروه‏های سیاسی برای زینت بخشیدن به شعارهای تبلیغاتی خود به آن‏ها بها بدهند. اما اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که قرن‏ها این نیرو را زیر انواع پوشش‏های اخلاقی و سنتی نادیده گرفته‏ اند.

1-1- بیان مسأله و اهمیت تحقیق

جهانی‏شدن، پدید‏ه‏ای چند بعدی است که دارای جنبه‏های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. از جهانی‏شدن، به عنوان فرایندی از ادغام سریع اقتصادی بین کشورها، که شامل آزادسازی تجاری، جریان سرمایه‏گذاری و همچنین تغییرات تکنولوژیکی است، یاد می‏شود. در جایی دیگر، از جهانی‏شدن با عنوان کاهش در موانع اعم از تکنولوژیکی یا قانونی برای مبادله اقتصادی میان ملت‏ها صحبت شده‏ است. با وجود آنکه پدیده جهانی‏شدن دارای جنبه‏های مختلفی، اعم از آزادسازی تجاری، تغییرات تکنولوژیکی، مهاجرت و جابه جایی سرمایه است، اما در متون اقتصادی، هر جا که صحبت از جهانی‏شدن پیش می‏آید، بحث بیشتر روی تجارت و آزادسازی تجاری متمرکز می‏شود. آزادسازی تجاری که به عنوان حرکت به سمت تجارت آزاد از طریق کاهش در تعرفه‏ها و سایر موانع تجاری تعریف شده   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید ‏است ، مهم‏ترین نیروی پیش‏برنده جهانی‏شدن محسوب می‏شود. در دو دهه اخیر، افزایش سریع در جریان کالاها و خدمات میان مرزهای کشورهای مختلف، یکی از جنبه های قابل مشاهده افزایش در ادغام اقتصادی کشورها بوده‏ است.

به‏طور کلی، چنین تصور می‏شود که تجارت برای هر کشوری مفید است. منابع مختلفی وجود دارند که از طریق آن‏ها، می‏توان از تجارت منفعت برد. موافقان و مخالفان پدیده جهانی‏شدن در دفاع از نظرات خود، به جنبه‏های مثبت و منفی بسیاری از جهانی‏شدن و به‏خصوص آزادسازی تجاری اشاره دارند. موافقان آزادسازی تجاری، معتقدند که در فرآیند آزادسازی، بازار کار به سمت انعطاف‏پذیری بیشتر حرکت کرده و شفافیت آن گسترش، و در نتیجه تجارت و مبادلات اقتصادی، تقاضا برای نیروی متخصص در بخش‏هایی که به بازار جهانی راه یافته‏اند، افزایش می‏یابد. افزایش کارایی عوامل تولید، ارتقای سرمایه‏گذاری در نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی، رشد تولید در بخش‏هایی که از مزیت نسبی برخوردارند، شفاف شدن ارتباط میان کارگر و کارفرما، رقابتی شدن بازار کار و حذف انحراف قیمت عوامل تولید، از جمله کار و سرمایه، از دیگر پیامدهای مورد انتظار این اثرگذاری است. اما منتقدان آزادسازی تجاری نیز، به مشکلاتی از قبیل افزایش در بیکاری و نا‏برابری دستمزدها در کشورهای پیشرفته، افزایش استثمار کارگران در کشورهای در حال توسعه، افزایش در فقر ونا‏برابری جهانی و … اشاره می‏کنند. با وجود این موارد، اگر از چارچوب نظریه‏های تجارت بین‏الملل به مسئله تجارت آزاد نگریسته شود، بدون تردید، این پدیده برای کشورهای در حال توسعه که دارای نیروی کار فراوان‏اند، بسیار مثبت تلقی می‏شود.

گفتنی است،  آزاد‏سازی تجارت در كشورهای فقیر در مناطق ویژه اقتصادی شروع شده‏ است كه در آنجا تولید‏كنندگان می‏توانند مواد اولیه خود را بدون تعرفه وارد كنند و كالای نهایی را جهت صادرات آماده كنند[1] . كشورهای در حال توسعه به‏خصوص آن‏ها كه دارای نیروی كار بیشتری هستند، شامل سهم بالای استخدام زنان در صنایع صادراتی است. شرح حال مناطق فعال صادرات(E.P.Z)[2] در كشورهای آسیایی ، به‏خصوص چین همگی موید این حضور پررنگ زنان بعنوان نیروی كار است. آنچنان كه در در مناطق صادراتی اغلب صنایع سبك مانند پوشاك و كفش و الكترونیك و اسباب‏بازی مورد توجه قرار می گیرد و این نوع صنایع کاربر که به مهارت زیادی نیاز ندارند، اغلب توسط زنان اشغال شده ‏است. بنابراین اگر تحول مثبتی در این راستا رخ دهد زنان از آن بهره‏مند می‏شوند. تجارت در كشورهای با درآمد پائین نشان می‏دهد كه صنعتی شدن همانگونه كه به صادرات وابسته است به زنان نیز وابسته است، پس تجارت آزاد، نه تنها سبب افزایش اشتغال و افزایش کارایی و رشد، بلکه به طور همزمان سبب افزایش در فرصت‏های اشتغال و افزایش دستمزد و کاهش تبعیض دستمزدی برای نهاده فراوان در آن کشورها (نیروی کار غیر ماهر) می‏شود[3].

با توجه به اینكه یكی از شاخص‏های كلیدی بازار كار مربوط به عدم تعادل‏های جنسیتی در بازار كار است كه با اختلاف نرخ بیكاری زنان و مردان اندازه‏گیری می‏شود كه از 9/4 درصد در سال 1375 به 5/12 درصد در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...