کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam

 



  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-07-11] [ 01:40:00 ب.ظ ]




سایت مرجع دانلود پایان نامه های فارسی
 
تربیت بدنی
جغرافیا
حقوق
رشته مدیریت
روانشناسی و علوم تربیتی
زیست شناسی
شیمی
صنایع غذایی
علوم اجتماعی – جامعه شناسی
علوم ارتباطات
عمران
مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی
معماری و شهرسازی
مهندسی برق
مهندسی شیمی
مهندسی صنایع
مهندسی کامپیوتر
 

خانه
 

برای پیدا کردن پایان نامه مورد نظرتان عبارت مورد نظر خودتان را در کادر زیر جستجو کنید:

 
جستجو در سایت :

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:40:00 ب.ظ ]




منظور ابتدا عوامل مؤثر بر بازده صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک در قالب 13 متغیر شناسایی شدند.

نتایج نشان می‌دهد که با استفاده از معیارهای ارزیابی عملکرد مذکور تا حدودی می­توان بازده صندوق‌ها را پیش‌بینی نمود و هر دو روش رگرسیون با داده‌های ترکیبی و شبکه­های عصبی مصنوعی توانایی پیش‌بینی بازده صندوق‌ها را دارند اما عملکرد شبکه­های عصبی مصنوعی بهتر می­باشد. همچنین با استفاده از آزمون زوجی مشخص شد که بین میانگین بازده پیش‌بینی‌شده و واقعی تفاوت معنی‌داری وجود ندارد. به علاوه اینکه الگوریتم ژنتیک می‌تواند جهت انتخاب سبد متشکل از سهام صندوق­های مشترک به کار رود و با استفاده از آزمون زوجی مشخص شد که سبدهای تشکیل‌شده با استفاده از الگوریتم ژنتیک نسبت به روش سنتی مطلوب‌تر می­باشند. همچنین اندازه سبد تأثیر چندانی بر نتایج نداشته و در تمام سطوح، الگوریتم ژنتیک دارای عملکرد بهتری است. ضمناً هرچه تنوع سبد تشکیل‌شده بیشتر و بزرگ‌تر باشد، برتری عملکرد الگوریتم ژنتیک بر روش خطی قابل‌ملاحظه‌تر می­شود.

 

واژگان کلیدی: صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، شبکه‌های عصبی مصنوعی، بازده، الگوریتم ژنتیک، پرتفوی صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک

 

فهرست مطالب

 عنوان                                                                                                                         صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش 1

1-1- مقدمه 2

1-2- تعریف و بیان مسئله پژوهش 2

1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش 3

1-4- اهداف پژوهش 4

1-5- سؤالات و فرضیات پژوهش 4

1-5-1- سؤالات پژوهش 4

1-5-2- فرضیات پژوهش 5

1-6- روش پژوهش 5

1-6-1- نوع مطالعه و روش بررسی فرضیات 5

1-6-2- ابزار گردآوری داده‌ها 6

1-6-3- ابزار تجزیه و تحلیل 6

1-6-4- قلمرو پژوهش 6

1-7- متغیرهای پژوهش و شاخص‌های اندازه‌گیری آن‌ها 6

1-8- بیان مدل مفهومی پژوهش 8

1-9- تعریف واژه‌های کلیدی 9

1-9-1- صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 9

1-9-2- شبکه عصبی مصنوعی 10

1-9-3- الگوریتم ژنتیک 10

1-9-4- صندوق سرمایه‌گذاری مشترک چند صندوق 10

1-10- جنبه‌های جدید و نوآوری پژوهش 11

1-11- ساختار کلی پژوهش 11

فصل دوم: مبانی نظری و  مروری بر پیشینه پژوهش 13

2-1- مقدمه 14

2-2- مبانی نظری 15

2-2-1- صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 15

2-2-2- فعالیت‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 15

2-2-3- تعریف و تشریح صندوق سرمایه‌گذاری مشترک 16

2-2-4- ضرورت‌های تشکیل صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 16

2-2-5- تفاوت صندوق‌ها با شرکت‌های سرمایه‌گذاری و واحدهای سپرده پذیر 17

2-2-6- ارتباط صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک با سایر نهادهای مالی 18

2-2-7- ویژگی‌ها و امتیازات سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها 19

2-2-8- معایب صندوق سرمایه‌گذاری مشترک 21

2-2-9- انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 21

2-2-10- انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک بر اساس نوع سرمایه‌گذاری 23

2-2-11- طبقه‌بندی صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک سهامی 24

2-2-12- طبقه‌بندی صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک اوراق قرضه 27

2-2-12-1- طبقه‌بندی صندوق‌های مشترک اوراق قرضه بر اساس منتشرکنندگان 27

2-2-12-2- طبقه‌بندی صندوق‌های مشترک اوراق قرضه از لحاظ سررسید‌ها 29

2-2-13- صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک بازار پول 30

2-2-13-1- طبقه‌بندی صندوق‌های مشترک بازار پول 30

2-2-13-2- مدیریت صندوق‌های مشترک بازار پول 31

2-2-14- سایر انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 32

2-2-15- اهداف و راهبرد‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 33

2-2-16- واحدهای سرمایه‌گذاری در ایران 34

2-2-16-1- سرمایه‌گذاری مؤسسان و پذیره‌نویسی اولیه 34

2-2-16-2- ارزش خالص دارایی­ها، قیمت صدور و ابطال واحد سرمایه‌گذاری 34

2-2-17- ساختار کلی صندوق‌های مشترک مبتنی بر قانون اوراق بهادار ایران 36

2-2-18-  هزینه‌های سرمایه‌گذاری در صندوق مشترک 39

2-2-19- نحوه‌ی تعیین بازده سالیانه‌ی دوره‌های کمتر از یک سال 44

2-2-20- ریسک سرمایه‌گذاری در صندوق مشترک 44

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-2-21- انواع اوراق بهاداری که صندوق‌ها می‌توانند در آن سرمایه‌گذاری نمایند 46

2-2-22- اطلاع‌رسانی 46

2-2-23- مرجع رسیدگی به تخلفات و اختلافات 46

2-2-24- پایان دوره یا تمدید دوره‌ی فعالیت صندوق سرمایه‌گذاری مشترک 47

2-2-25- مروری بر صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک فعال ایران 47

2-2-26- ارزیابی عملکرد صندوق‌های  سرمایه‌گذاری مشترک 48

2-2-27- عوامل مؤثر بر بازده صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک 49

2-3- مروری بر پیشینه پژوهش 52

2-3-1- پژوهش‌های خارجی 52

2-3-2- پژوهش‌های داخلی 58

فصل سوم: روش‌شناسی پژوهش 67

3-1- مقدمه 68

3-2- روش پژوهش 68

3-3- طرح مسئله پژوهش 68

3-4- فرضیات پژوهش 70

3-5- روش‌های گردآوری اطلاعات 70

3-6- ابزار جمع‌آوری داده‌ها 71

3-7- قلمرو پژوهش 71

3-7-1- قلمرو موضوعی پژوهش 71

3-7-2- قلمرو زمانی پژوهش 72

3-7-3- قلمرو مکانی پژوهش 72

3-8- جامعه آماری 72

3-9- متغیرهای مورد استفاده در پژوهش 72

3-9-1- متغیر وابسته (ملاک یا هدف) 73

3-9-2- متغیرهای مستقل (پیش بین) 73

3-10- مدل مورد مطالعه 76

3-11- روش‌ مدل‌سازی خطی 78

3-11-1- آزمون‌های پیش‌فرض مدل‌سازی 78

3-11-2- تجزیه و تحلیل رگرسیون 78

3-11-3- تحلیل پانلی 79

3-12- هوش مصنوعی 80

3-12-1- شبکه‌های عصبی مصنوعی و پیدایش آن 81

3-12-2- مزایای شبکه‌های عصبی مصنوعی 82

3-12-3- ساختار شبکه عصبی مصنوعی و طراحی آن 84

3-13- روش‌ بهینه‌سازی خطی 87

3-13-1- مدل مارکویتز 87

3-13-2- ورودی‌های مورد نیاز 88

3-13-3- تعیین پرتفوی کارا 90

3-13-4- انتخاب یک پرتفوی بهینه 91

3-14- روش بهینه‌سازی غیرخطی 92

3-14-1- الگوریتم ژنتیک و پیدایش آن 92

3-14-2- قانون انتخاب طبیعی 92

3-14-3- مزایای الگوریتم ژنتیک 94

3-14-4- محدودیت‌های الگوریتم ژنتیک 95

3-14-5- اصطلاحات الگوریتم ژنتیک 96

3-14-6- فرآیند الگوریتم ژنتیک 97

3-14-7- همگرایی و توقف در الگوریتم ژنتیک 100

3-15- نحوه‌ی آزمون فرضیات 100

3-15-1- آزمون فرضیه‌ی اول 100

3-15-2- آزمون فرضیه‌ی دوم 101

3-15-3- آزمون فرضیه‌ی سوم 101

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات 102

4-1- مقدمه 103

4-2- پیش­بینی بازده صندوق­ها با استفاده از رویکرد خطی 103

4-2-1- آزمون‌های مدل خطی 104

4-2-2- استخراج مدل خطی 105

4-3- پیش­بینی بازده صندوق­ها با استفاده از رویکرد شبکه­های عصبی مصنوعی 108

4-3-1- پیش­پردازش داده­ها 108

4-3-2- طراحی شبکه‌ی عصبی 109

4-4- نتایج آزمون فرضیه اول 111

4-5- نتایج آزمون فرضیه دوم 112

4-5-1- مقایسه نتایج شبکه عصبی با داده‌های واقعی 112

4-5-2- آزمون زوجی 113

4-6- نتایج آزمون فرضیه سوم 114

4-6-1- سبدهای بهینه خطی و غیرخطی 115

4-6-2- آزمون زوجی 117

4-6-3- بررسی تأثیر اندازه سبد سرمایه­گذاری 119

فصل پنجم: خلاصه، نتیجه‌گیری و پیشنهادها 121

5-1- مقدمه 122

5-2- خلاصه نتایج آزمون فرضیه پژوهش 122

5-2-1- نتایج آزمون فرضیه اول 122

5-2-2- نتایج آزمون فرضیه دوم 124

5-2-3- نتایج آزمون فرضیه سوم 124

5-3- محدودیت‌های پژوهش 126

5-4- پیشنهاد‌های پژوهش 127

5-4-1- پیشنهاد‌هایی به استفاده‌کنندگان از نتایج پژوهش 127

5-4-2- پیشنهاد‌هایی برای پژوهش‌های آتی 127

منابع و مآخذ 128

منابع فارسی 128

منابع لاتین 131

پیوست­ها 1

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست جدول­ها

جدول شماره (1-1): تعریف عملیاتی متغیرها 7

جدول شماره (1-2): متغیرهای پژوهش 8

جدول شماره (2-1): نحوه ارتباط صندوق‌های مشترک با سایر نهادهای مالی 18

جدول شماره (2-2): نمونه هزینه‌هایی که از محل دارایی‌های صندوق پرداخت می‌شوند 40

جدول شماره (2-3): هزینه‌هایی که باید توسط سرمایه‌گذ‌ار پرداخت شود 41

جدول شماره (3-1): جامعه آماری پژوهش 72

جدول شماره (4-1): متغیرهای پژوهش 104

جدول شماره (4-2): آزمون عامل افزایش واریانس 105

جدول شماره (4-3): نتایج آزمون لیمر (چاو) 106

جدول شماره (4-4): نتایج آزمون هاسمن 107

جدول شماره (4-5): مدل رگرسیون با داده‌های ترکیبی 107

جدول شماره (4-6): نتایج مدل‌سازی غیرخطی به روش شبکه‌ی عصبی مصنوعی 111

جدول شماره (4-7): مقایسه پیش‌بینی‌های انجام‌شده به روش خطی و غیرخطی 111

جدول شماره (4-8): نتایج بهترین مدل شبکه‌ی عصبی مصنوعی 113

جدول شماره (4-9): مقایسه زوجی همبستگی (بازده پیش‌بینی‌شده – بازده واقعی) 113

جدول شماره (4-10): آزمون زوجی (بازده پیش‌بینی‌شده – بازده واقعی) 114

جدول شماره (4-11): مقایسه معیار ارزیابی عملکرد (معیار شارپ) 117

جدول شماره (4-12): آزمون زوجی (سبدهای خطی- سبدهای غیرخطی) 118

جدول شماره (4-13): آزمون زوجی (سبدهای خطی کوچک- سبدهای غیرخطی کوچک) 119

جدول شماره (4-14): آزمون زوجی (سبدهای خطی متوسط- سبدهای غیرخطی متوسط) 119

جدول شماره (4-15): آزمون زوجی (سبدهای خطی بزرگ- سبدهای غیرخطی بزرگ) 120

 

 

فهرست شکل‌ها

شکل شماره(3-1): تقسیم‌بندی هوش مصنوعی 81

شکل شماره(3-2): مرز کارا 91

شکل شماره(3-3): بهینه کلی و محلی 94

شکل شماره(3-4): مراحل اجرای الگوریتم ژنتیک 99

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لیست علائم اختصاری:

 

نمادهای مورد استفاده در پژوهش
نماد
نام
ردیف
MFR
بازده صندوق سرمایه‌گذاری مشترک
1
SHR
نسبت شارپ- دوره قبل
2
TR
بازدهی به نوسان پذیری بازده- دوره قبل
3
J
معیار بازدهی تفاضلی جنسن- دوره قبل
4
P
نسبت دوره‌ی برتر- دوره قبل
5
SMF
اندازه‌ی صندوق سرمایه‌گذاری مشترک
6
VG
رشد ارزش
7
CA
درصد دارایی‌های نقدی
8
FME
خبرگی مدیریت صندوق سرمایه‌گذاری مشترک
9
PI
درصد تملک سرمایه‌گذاری حقیقی
10
MFA
عمر صندوق سرمایه‌گذاری مشترک
11
MR
بازده بازار
12
SR
ریسک سیستماتیک
13
AMR
میانگین بازده ماهانه صندوق سرمایه‌گذاری مشترک
14
ANN
شبکه‌های عصبی مصنوعی
15
GA
الگوریتم ژنتیک
16
FOF
صندوق چند صندوقی
17
 

 

 

 

 

 

 

پیشگفتار

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک یکی از نهاد­های نوین بازار سرمایه می­باشند که با فروش سهام خود به عامه مردم وجوهی را تحصیل و سپس با ایجاد تنوع در دارایی‌های خود سعی در قابل‌قبول سازی ریسک سرمایه‌گذاری، به وسیله‌ی کاهش و یا حذف ریسک سیستماتیک، دارند. از سوی دیگر هدف اصلی سرمایه­گذاران کسب بازدهی بیشتر در سطح ریسک قابل‌قبول است. بر اساس نظریه پرتفوی، متنوع سازی سرمایه­گذاری­ها می‌تواند منجر به کاهش نوسان­ها در عین حفظ متوسط بازده گردد. این پژوهش به دنبال بررسی مقایسه­ای توان پیش‌بینی مدل رگرسیون با استفاده از داده‌های ترکیبی به عنوان مدلی خطی و روش شبکه‌های عصبی مصنوعی به عنوان روشی غیرخطی و سپس امکان بهینه‌سازی پرتفوی متشکل از سهام صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک با استفاده از الگوریتم ژنتیک و در نهایت مقایسه آن با مدل مارکویتز می‌باشد. همچنین جهت مقایسه پرتفوی­ها، تأثیر اندازه سبد سرمایه­گذاری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا عوامل مؤثر بر بازده صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک در قالب 13 متغیر شناسایی شدند.

در فصل اول به ارائه کلیات پرداخته می­شود و بیان مسئله، هدف، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش، قلمرو پژوهش، فرضیات و تعریف عملیاتی متغیرها مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم مفاهیم نظری پژوهش و پیشینه پژوهش تشریح و تبیین می­شود. در فصل سوم روش انجام پژوهش و جامعه آماری تشریح شده و در ادامه روش گردآوری اطلاعات، تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیات تبیین می­شود. فصل چهارم به تحلیل نتایج اختصاص یافته است. چگونگی طبقه‌بندی اطلاعات و تحلیل آن‌ها از طریق به­کارگیری روش‌ها و مدل­های آماری و در نهایت نتایج آزمون فرضیات تشریح می­شود. در فصل پنجم خلاصه پژوهش، نتیجه­گیری و بررسی تطبیقی یافته­ها ارائه‌شده و در پایان، محدودیت­ها و پیشنهادهای پژوهش (مبتنی بر نتایج پژوهش و پیشنهاد در زمینه پژوهش‌های آتی) تشریح می­شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 1-1- مقدمه

رشد اقتصادی بدون توسعه مالی امکان­پذیر نیست. توسعه مالی، ابزار، مؤسسات و بازارهای مالی را در بر می­گیرد. در این میان، مؤسسات مالی بخش اساسی بازار مالی را تشکیل می­دهند. در واقع این مؤسسات زمینه­ساز رشد ابزار و بازار مالی هستند. بر پایه پژوهش‌های متعدد، مؤسسات و ابزارهای مالی، رابطه­ای مثبت با توسعه و رشد اقتصادی دارند و اغلب، رشد مالی را مقدمه­ای برای ایجاد جهش در فرآیند توسعه اقتصادی می­دانند. از سوی دیگر با توسعه بازار سرمایه و حضور هر چه بیشتر مردم در این بازار نسبت به ایجاد نهادهای سرمایه‌گذاری مناسب و متنوع، از جمله انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک[1]، برای تجهیز پس­اندازهای مردم و فراهم کردن امکان حضور غیرمستقیم آن­ها در بازار سرمایه، اقدام شده است.

در این فصل ابتدا به کلیاتی از مباحث مهم این پژوهش پرداخته می­شود و سپس چرایی انجام این پژوهش، هدف، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش، قلمرو پژوهش، سؤالات، فرضیات و تعریف عملیاتی متغیرها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

1-2- تعریف و بیان مسئله پژوهش

بازار مالی، بازاری است که دارایی‌های مالی در آن خلق، مبادله و دادوستد می‌شوند. یکی از اصلی‌ترین کارکردهای بازار مالی، انتقال وجوه مازاد افراد علاقه­مند به سرمایه‌گذاری به افراد نیازمند به سرمایه است. بازار مالی به منظور تأمین نیازهای سرمایه­گذاران در این بازار به ابزارهایی[2] نیاز دارد تا بتواند پاسخگوی نیازهای متنوع سرمایه­گذاران باشد. فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، ابزار مالی را به عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف می­کند.

در نهایت سومین رکن، مؤسسات مالی است. مؤسسات مالی با اهداف ارائه خدمت به جامعه، تأمین رشد و سهم بازار و ایجاد حداکثر بازدهی به فعالیت می­پردازند. به عبارت دیگر مؤسسات مالی یک نقش مهم و اساسی در تبدیل امکانات اقتصادی از قبیل زمین، نیروی انسانی، مدیریت و غیره را به انواع مختلف دارایی‌های مالی عهده­دار هستند. ایفای این نقش افزون بر اینکه دارایی‌های موجود در اقتصاد را نقدشوندگی و جریان بیشتری می­بخشد، تحول و توسعه اقتصادی را نیز امکان­پذیر می­سازد.

از دیدگاه کلی نوسانات بازده و قیمت سهام تحت تأثیر عوامل سیستماتیک و غیرسیستماتیک بسیاری است و حساسیت هر سهم به این عوامل متفاوت است؛ از این رو یکی از راهکارهای اصلی و مهم پیشنهادی مدیریت مالی تشکیل سبدی از سهام برای حذف نوسانات ناشی از عوامل غیرسیستماتیک است. این هدف در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک به شرط تنوع سازی مناسب میسر شده است؛ اما در مورد ریسک سیستماتیک کماکان این معضل وجود دارد. در ادبیات مالی مدرن روش‌های متعددی برای بهینه‌سازی پرتفوی ذکرشده است؛ اما با توجه به پیچیده شدن و سرعت عوامل تأثیرگذار، پیش‌بینی بازده و تشکیل پرتفوی­های بهینه با روش‌های سنتی کار دشواری است. با پیشرفت دانش محاسباتی و ظهور فناوری اطلاعات و روش‌های فرا ابتکاری امید به حل مسائل پیچیده شکل‌گرفته و طی چند دهه اخیر این روش‌ها در بازار سرمایه و در مسائل پیش‌بینی بازده و بهینه‌سازی پرتفوی استفاده می­شود.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از جمله نهادهایی (مؤسساتی) هستند که طی چند سال اخیر در بازار سرمایه کشورمان معرفی‌شده‌اند و به این دلیل نوپا بودن آن­ها، پژوهش‌های نسبتاً اندکی روی آن‌ها انجام‌شده است. یکی از مسائل بسیار مهم، پیش‌بینی رفتار بازده این صندوق‌ها و اتخاذ تصمیم­های سرمایه‌گذاری و تشکیل پرتفویی از این صندوق‌ها برای سرمایه‌گذاران است. مسئله این پژوهش بررسی و به­کارگیری روش‌های هوش مصنوعی شامل شبکه‌های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک در پیش‌بینی بازده صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک بازار سرمایه و تشکیل پرتفوی بهینه از این صندوق‌ها می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]




1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق 5

1-4- اهداف پژوهش 6

1-4-1- هدف کلی/علمی تحقیق 6

1-4-2- اهداف جزئی/کاربردی تحقیق 6

1-5- فرضیه های پژوهش 7

1-5-1- فرضیه اصلی تحقیق 7

1-5-2- فرضیه های فرعی تحقیق 7

1-6- تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق 7

1-6-1- تعریف مفهومی متغیرهای تحقیق 7

1-6-2- تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق 9

 

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

1-2- مقدمه 11

2-2- ویژگی کودکان دوران پیش دبستانی 11

3-2- نظام شناختی کودکان پیش دبستانی 12

4-2- تربیت کودک و  نقش بازی در آن 13

5-2- نقش های تربیتی بازی در کودکان پیش دبستانی 13

1-5-2- نقش بازی در رشد جسمانی کودک: 13

2-5-2- نقش بازی در رشد عقلانی کودک: 14

3-5-2- نقش بازی در رشد عواطف کودک: 14

4-5-2- نقش بازی در رشد اجتماعی کودک: 15

6-2- خلاقیت 16

7-2- نظریه های مربوط به خلاقیت 18

1-7-2- خلاقیت به عنوان الهام خدایی 18

2-7-2- خلاقیت به عنوان دیوانگی 18

3-7-2- خلاقیت به عنوان نبوغ شهودی 19

4-7-2- خلاقیت به عنوان نیروی حیاتی 19

5-7-2- نظریه تداعی گرایی 19

6-7-2- نظریه گشتالت 20

7-7-2- مکتب شناختی 20

8-7-2- نظریه روانکاوی 20

9-7-2- روانکاوی جدید 22

8-2- هوش و خلاقیت 22

9-2- مراحل خلاقیت 23

10-2- پرورش خلاقیت در کودکان 24

11-2- نقش مدرسه در بارور کردن خلاقیت 27

12-2- ویژگیهای کودکان خلاق 28

13-2- مهارتهای تفکر 31

14-2- مهارتهای تفکر انتقادی 31

15-2- مهارتهای تفکر حل مسئله 36

16-2- الگوی آموزشی بازی تمرین 38

17-2- تعریف بازی 39

18-2- تعریف بازی از نظر متخصصان 40

19-2- انواع بازی و شکل اجرای آن 41

20-2- نقش بازی در رشد خلاقیت 46

21-2- نقش بازی در رشد استقلال فردی 47

22-2- نقش بازی در بهداشت روانی 47

23-2- نقش بازی در رشد ذهنی و هوشی 48

24-2- نقش های اخلاقی بازی: 48

25-2- نقش های آموزشی و تربیتی بازی: 48

26-2- نقش درمانی بازی: 49

27-2- عوامل مؤثر در بازی: 50

28-2- ضرورت آموزش بازی به کودکان: 53

29-2- پیشینه پژوهشی 55

1-29-2- تحقیقات داخلی: 55

2-29-2- تحقیقات خارجی: 56

 

فصل سوم: روش­ پژوهش

3-1- مقدمه 60

3-2- طرح  تحقیق 60

3-3- جامعه آماری 61

3-4- نمونه تحقیق و روش نمونه گیری 61

3-5- روش جمع آوری اطلاعات 61

3-6- ابزار تحقیق، روایی و پایایی آزمون 61

3-7- روش اجرا 62

3-8- روش تجزیه و تحلیل داده ها 63

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­های آماری

1-4- مقدمه 65

2-4- شاخصهای آماری 65

1-2-4- آمار توصیفی 65

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-2-4- آمار استنباطی 68

 

فصل چنجم: بحث و نتیجه گیری

1-5- مقدمه 73

2-5- یافتههای پژوهشی 73

1-2-5- نتیجه اصلی 73

2-2-5- نتیجه اول 74

3-2-5- نتیجه دوم 74

4-2-5- نتیجه سوم 75

3-5- محدودیت های پژوهشی 76

4-5- پیشنهادات 76

1-4-5- پیشنهاد جهت پژوهشهای آینده 76

2-4- 5- پیشنهادات کاربردی 77

چکیده

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی- تمرین بر رشد خلاقیت کودکان پیش دبستانی ناحیه یک شهرستان یزد در سال تحصیلی 1393- 1394 بود. به منظور اجرای این تحقیق از جامعه آماری که شامل کلیه­ی دانش­ آموزان پیش­دبستانی شهرستان یزد به شیوه­ی نمونه گیری خوشه­ای تعداد 30 نفر نمونه در دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. این تحقیق با روش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. متغیر مستقل به شکل الگوی تدریس بازی تمرین برای گروه آزمایش آموزش داده شد. برای گردآوری اطلاعات مربوط به متغیر وابسته از پرسشنامه­ی خلاقیت تورنس (فرم ب) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ ها از روش­های آمار توصیفی و همچنین آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی فرضیه­ های پژوهشی استفاده شد. تحلیل داده­های آماری نشان داد که بین میانگین نمرات خلاقیت گروه آزمایش و گواه بعد از اعمال متغیر مستقل تفاوت معنی داری به وجود آمده است. (05/0p <) به عبارتی اعمال الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی تمرین موجب رشد خلاقیت و مؤلفه­ های آن شامل انعطاف پذیری، ابتکار ذهنی، سیالی گردیده است.

واژگان کلیدی: الگوی تدریس، مهارت تفکر، شیوه بازی تمرین، خلاقیت تصویری تورنس.

1-1- مقدمه

اهداف تعلیم و تربیت، پرورش کودکان متفکری است که قادر باشند بر مسائل و مشکلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی به آسانی غلبه کنند. برونر (1978)، پیاژه (1970) و ویگوتسکی (1978) بازی را رکن اصلی یادگیری دوران کودکی تعریف کرده و یادگیری مهارتهای تفکر و عملکرد خلاق آنان را به کیفیت و کمیت بازیهای آموزشی دوران کودکی وابسته می­دانند. بازی راهی است که کودک بوسیله آن دنیا را کشف می کند. در بازی های مناسب ارتباطات مغزی کودک به صورتی رشد می کنند که یادگیری را برای او آسان تر می کنند. به طور کلی تمام بازی های مناسبی که کودک انجام می دهد در قوی تر کردن قدرت مغزی او و رفتارهای مثبت اجتماعی او موثر هستند (پیاژه، 1970).

 بازی به عنوان الگوی رفتاری یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می­رود که در عین سرگرم کردن وی را برای ورود به زندگی واقعی بزرگسالی آماده می­ کند. از این لحاظ شرایط بازی، آزادی کودک در بازی، اسباب بازیهای مورد استفاده کودک و مدت زمانی که به بازی با کودک اختصاص داده می‌شود اهمیت شایان توجهی دارد. چرا که الگوهای رفتاری و میزان انعطاف پذیری کودک در دوران زندگی بعدی او را تعیین می­ کند(برونر، 1978).

دوران کودکی، تفکر خلاق و الگوهای رفتاری و الگوهای آموزش خلاقیت به کودکان جزء مفاهیم اصلی تحقیق حاضر است. براین اساس تحقیق حاضر  بازی تمرین را شیوه ای برای آموزش مهارتهای تفکر و نقش آن در رشد خلاقیت کودکان پیش دبستانی را مورد مطالعه قرار داده است.

1-2- بیان مسئله

مهارتهای تفکر به همراه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی اساس مهارتهای زندگی را تشکیل می­دهند. عملکرد فرد در محیط­های مختلف در درجه اول به میزان آمادگی او بستگی دارد. بنابراین برای عملکرد مناسب انسان به سه نوع آمادگی نیاز دارد. اول) آمادگی عاطفی است که حس و هیجان، نگرش و انگیزش او را شامل می­شود، دوم) آمادگی شناختی است که در بردارنده مهارتهای مختلف فکری انسان است و به عبارتی آمادگی روانی اوست، و سوم) آمادگی عملکردی و اجرایی است. هر سه نوع آمادگی ابعاد وجودی انسان را در اجتماع می­سازند (گانیه، 1985، جاناسن، 2008). بنابراین یک رابطه قوی بین این سه نوع آمادگی وجود دارد. در نتیجه اگر فردی به لحاظ عاطفی و اجتماعی عملکرد مناسبی نداشت باشد در حالت جبری آمادگی روانی و اجرایی او نیز دچار مشکل می­شود. برای مثال اگر فردی با یک مسئله  اجتماعی و یا مشکلی مواجه شود، بایستی حالت روحی و روانی مناسبی برای ارتباط با دیگران و کمک گرفتن از آنها را داشته باشد تا توانایی رفع مشکل خود را نیز به دست آورد. یکی از عوامل مهم و تعیین کننده موفقیت فرد (عملکرد) در محیط­های مختلف زندگی مخصوصاً در محیطهای یادگیری، میزان خلاقیت اوست. در معنای عامیانه خلاقیت را همان هوش می­پندارند و افراد باهوش و با استعداد معادل با افراد خلاق گرفته می­شود. با توجه به اغلب تحقیقاتی که تاکنون در مورد هوش و خلاقیت و همچنین ویژگی های افراد باهوش و افراد خلاق انجام گرفته، ارتباط معناداری میان این دو مشاهده نشده است (تورنس، 1979، پیر خائفی، 1377و گاردنر، 1993). دیوید بوهم (به نقل اسبورن، 1375). خلاقیت را هنر ادراک درونی ذهن  می داند که درآن اندیشه بلادرنگ در ورطه‌ی سرگرمی و پریشانی گم می­شود. خلاقیت به معنی اختراع یک چیز کاملاً جدید نیست، بلکه بوجود آوردن یک سری ارتباطات همسو است. خلاقیت توانایی خلق ایده ها یا مصنوعاتی است که جدید، شگفت انگیز و ارزشمند است (دورین و کرب، 2009). سانتروک (به نقل سیف، 1393) خلاقیت را به عنوان “توانایی اندیشیدن در باره امور به راه های تازه و غیر معمول و رسیدن به راه­حل­های منحصر به فرد برای مسائل تعریف کرده است (ص 397).

خلاقیت و میزان آن اساسا در یادگیری و مهارتهای تفکر افراد و مخصوصا در یادگیری دوران کودکی ریشه دارد. تفکر در کودکان مجموعه ­ای از توانایی‌های عالی ذهنی مانند توانایی استدلال، حل مسئله، خلاقیت، حافظه، سازماندهی تکالیف، زبان است. برخی کودکان بالفطره دارای یک سری توانایی‌ها هستند که در محیط‌های مناسب و در اثر تمرین و تقویت شکوفا می‌شوند. یادگیری، حافظه و هوش از جمله مهارت‌های ذاتی تفکر هستند که در شرایط محیطی، خانواده، تعلیم و تربیت مناسب رشد پیدا می‌کنند. پرورش ذهن، خود قسمتی از تعلیم و تربیت است، زیرا این نیز قسمتی از همان انسان بودن است. تفکر تنها لذت آفرین نیست، می تواند مفید هم باشد. بیشتر دلایل پیگیری گسترش مهارت های تفکر و یادگیری، موثر یا واقع بینانه اند و به موفقیت فرد و اجتماع می پردازند. این نگرش در فضایی ظهور می کند که مجامع بین المللی نگران افول معیارهای تعلیم تربیت هستند.

از روش های تدریس و الگوهای آموزشی که می ­تواند باعث رشد خلاقیت کودکان شود، الگوی بازیهای اموزشی است. به عبارتی آموزش مهارتهای تفکر در قالب بازی­ها موثرترین رویکرد برای رشد خلاقیت در دوران کودکی است (پیاژه، 1970). بنابراین یادگیری و آموزش مهارت­های تفکر به اشکال مختلف بازی می ­تواند خلاقیت کودکان را رشد دهد (سیف، 1393). از نظر پیاژه (1970) کودک در مرحله حسی- حرکتی از تکرار فعالیت‌هایی که قبلا آنها را برحسب تصادف، به منظور سازش با محیط یافته است، لذت می‌برد. پیاژه بازی‌های تمرینی را وسیله‌ای برای لذت بردن از حواس می‌داند. زیرا کودک لمس کردن، چشیدن، گوش کردن، حرکات اعضای بدن و احساس کیفیت مختلف اشیاء را از راه بازی و به یاری حواس درمی‌یابد و لذت می‌برد. این بازی‌ها که از بدو تولد تا 18 ماهگی در کودکان مشاهده می‌شود، جنبه جسمی دارند و عنصر تخیل در آنها کمتر وجود دارد. همچنین هیچ‌گونه شیوه خاصی در آنها وجود ندارد و تنها تکرار فعالیت‌های اکتسابی است. (احمدوند، 1378). بر این اساس اگر بخواهیم کودکان را برای چالش های آینده آماده کنیم باید مهارت های ویژه ای را در قالب بازیهای آموزشی به آنان بیاموزیم تا بر آن اساس بتوانند بر زندگی و یادگیری خود مسلط شوند. متاسفانه در سیستم آموزشی کشور ما به دلایل مختلف بازیهای آموزشی را به عنوان الگوهای غالب برای تدریس مهارتهای تفکر مورد توجه چندانی قرار نمی­دهند. مسئله یا سوال اصلی پژوهش حاضر  این است که آیا طراحی الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی – تمرین بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی تأثیر دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

پرورش مهارتهای تفکر خلاق یکی از اساسی ترین راه­های رسیدن انسان به موفقیت در یادگیری و تحصیل است. برای دستیابی به چنین هدفی باید راهی به درازای عمر رفت. اما پایه های اصلی آن از دوران کودکی گذاشته می شود؛ دورانی که در آن شاکله شخصیت شکل می گیرد و تمام زندگی فرد به نوعی تحت تأثیر اولین تجربیات وی در این دوران خواهد بود .به همین دلیل است که نقش مدارس در تربیت و پرورش کودکان متفکر و خلاق بسیار پر رنگ و اساسی است.

کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود و یادگیری نحوه فکر کردن در باره امور می ­پردازد. از طریق بازی نخستین گام­ها برای فکر کردن را برمی دارد اما بازی به خودی خود کودک را متفکر بار نمی آورد. بازی باید در جمع صورت بگیرد به قول ویگوتسکی (1978) بازی­های دسته جمعی برای اطفال از پنج سالگی یک نیاز طبیعی و بسیار جالب است و منافع فراوانی دربر دارد. بنابراین در بازی­های اجتماعی است که تفکر کودک شکل می­گیرد، در خلال بازیهای دسته جمعی است که تفاهم و احترام رعایت حقوق دیگران شکست و پیروزی و رعایت نظم و قانون یاد گرفته می­شود. پیاژه (1970) در مورد تأثیر بازی بر رشد اجتماعی کودک می گوید: بسیاری از تعاملات فردی کودک پیش دبستانی در چارچوب بازی روی می دهد و در روابط کودک با والدین خواهران و برادران و هم سالانش تأثیر می گذارد و در واقع تأثیر گذاری به دیگران و تأثیر پذیری از آنها را یاد می گیرد.

نظریات بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت (پیاژه، 1970و  ویگوتسکی، 1978) و پژوهش های روان شناسی مؤیّد این نظر است که، آغاز رشد خلاقیت در کودکان دوره پیش از دبستان است که در آن، بازی نقش عمده ای در شکوفایی استعدادها ایفا می کند. بازی جنبه های خلاق شخصیت کودک را پرورش می­دهد. بازی کودک، ممکن است به صورت ابتکاری که عناصری از تقلید بزرگ سالان را نیز دربردارد صورت گیرد.

به نظر محقق خلاقیت و تفکر خلاق جزء نیازهای اساسی کودکان پیش دبستانی است. چرا که کودکان این دوره برای اولین بار از محیط خانواده به یک محیط جدید مدرسه و اجتماع همکلاسی ها قدم می­گذارند. در این محیطها کودکان برای سازگاری با محیط جدید و ایجاد ارتباط با دوستان انعطاف پذیر باشند تا بتوانند تجربیات جدید را با آمادگی کاملی کسب کنند. در این دوره هر نوع رفتاری از طرف همسالان و مربیان برای کودک تازگی دارد و او نحوه برخورد با آنان را قبلا تجربه نکرده است. از این جهت بهترین راه برای کودک بازی با همسالان در محیط جدید مدرسه است. رشد کند خلاقیت کودکان مخصوصاً در دوره های پیش دبستانی به سیستم آموزشی مدارس بر می­گردد. اگر وضعیت فعلی  خلاقیت کودکان پیش دبستانی را براساس نطریه­های مختلف آموزش خلاقیت بررسی کنیم، نکات ضعف آن روشن می­گردد. پژوهشگر به عنوان مربی در این تحقیق نشانه های ضعف در خلاقیت کودکان را به چند عامل نسبت می­دهد. اولین عامل نا آشنایی مربیان با روش های آموزش خلاقیت و مخصوصا الگوهای بازی آموزشی است. اغلب روش های تدریس در دوره پیش دبستانی روش های کلیشه­ای هستند. در صورتی هم که مربیان با روش های خلاق تدریس آشنا باشند در بکارگیری آن اعتماد به نفس ضعیفی از خود نشان می­دهند.  وجود سرفصلهای مصوب آموزش و پرورش برای تدریس در این دوره، کمبود امکانات محیطی، ابزار یادگیری، نا آشنایی کودکان با همسالان و ناتوانی آنان برای ایجاد ارتباط با دیگران عوامل مهم دیگری در این زمینه محسوب می­شوند. براین اساس پژوهش حاضر درصدد تعیین تأثیر یادگیری مهارتهای تفکر به شیوه بازی تمرین در قالب آموزش و تأثیر آن بر میزان خلاقیت کودکان پیش دبستانی است.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- هدف کلی/علمی تحقیق

بررسی تأثیر الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی – تمرین بر رشد خلاقیت کودکان پیش دبستانی ناحیه یک شهرستان یزد در سال تحصیلی 1393- 1394.

1-4-2- اهداف جزئی/کاربردی تحقیق

بررسی تأثیر الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی – تمرین بر ابتکار ذهنی کودکان پیش دبستانی ناحیه یک شهرستان یزد
بررسی تأثیر الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی – تمرین بر انعطاف پذیری ذهنی کودکان پیش دبستانی ناحیه یک شهرستان یزد
بررسی تأثیر الگوی تدریس مهارت تفکر به شیوه بازی – تمرین بر سیالی ذهنی کودکان پیش دبستانی ناحیه یک شهرستان یزد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

عنوان………………………………… شماره صفحه

چکیده………………………………………… أ

فصل اول: کلیّات  پژوهش

1-1- مقدّمه.. 3

1-2- بیان مسأله:.. 6

1-3- ضرورت و اهمّیّت پژوهش.. 11

1-4- هدف‌های پژوهش.. 14

1-5- سؤال‌ها و فرضیّه‌های پژوهش.. 14

1-5-1- سؤال‌های پژوهش.. 14

1-5-2- فرضیّه‌های پژوهش.. 15

1-6- متغیّرهای پژوهش.. 15

1-7- تعریف مفهومی متغیّرهای پژوهش.. 15

1-7-1- متغیّر مستقل.. 15

1-7-2- متغیّر وابسته.. 15

1-8- تعریف عملیّاتی متغیّرهای پژوهش.. 16

1-8-1- متغیّر مستقل.. 16

‌‌1-8-2- متغیّر وابسته.. 16

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه‌ مطالعاتی

2-1- مقدّمه.. 19

2-2- هوش و انواع آن.. 19

2-3- فرهنگ.. 22

2-4- رویکرد‌های متفاوت در خصوص هوش.. 23

2-4-1- زمینه فرهنگی و هوش.. 24

2-4-2- نظریّۀ هوش چندگانه گاردنر.. 24

2-4-3- نظریّۀ هوش و رشد شناختی آندرسن.. 25

2-4-4- نظریّۀ زیست‌- بوم شناسی سوسی.. 26

2-4-5- نظریّۀ سه‌وجهی استرنبرگ.. 26

2-5- هوش فرهنگی.. 26

2-6- مقیاس چهار عاملی هوش فرهنگی:.. 28

2-6-1- ابعاد مربوط به خود.. 29

2-6-2- ابعاد اجتماعی.. 29

2-7- ابعاد هوش فرهنگی.. 30

2-7-1- بعد فراشناختی (استراتژی هوش فرهنگی).. 30

2-7-2- بعد شناختی (دانش هوش فرهنگی).. 31

2-7-3- بعد انگیزشی (انگیزش هوش فرهنگی).. 31

2-7-4- بعد رفتاری هوش فرهنگی.. 31

2-8- ابعاد هوش فرهنگی از دیدگاه اندیشمندان و پژوهشگران مختلف   32

2-9- تقویّت و توسعه هوش فرهنگی.. 35

2-9-1- الگوی مراحل شش‌گانه ارلی و موساکوفسکی.. 36

2-9-2- الگوی قواعد مشارکت توماس و اینکسون.. 37

2-9-3- الگوی حلقه‌های سه‌گانه باووک و همکاران.. 38

2-10- مشخصّات ذاتی و اکتسابی تقویّت هوش فرهنگی.. 39

2-11- ارزیابی هوش فرهنگی و نگرش چهار عاملی در سنجش فرهنگی   39

2-12- مهارت های زندگی.. 40

2-12-1- مقدّمه.. 40

2-13- آموزش مهارت‌های زندگی.. 41

2-14- اهداف آموزش مهارت‌های زندگی.. 42

2-15- تاریخچه مهارت‌های زندگی:.. 42

2-16- طبقه‌بندی مهارت‌های زندگی:.. 43

2-16-1- توانایی خودآگاهی:.. 43

2-16-2- تفکّر خلّاق:.. 43

2-16-3- تفکّر انتقادی:.. 44

2-16-4- مهارت‌های اجتماعی:.. 44

2-16-5- مهارت‌های ارتباط مؤثّر:.. 44

2-16-6- همدلی:.. 44

2-16-7- توانایی روابط بین فردی:.. 45

2-16-8- مقابله با استرس:.. 45

2-16-9- مهارت‌ حلّ مسأله و تصمیم‌گیری:.. 45

2-16-10- مهارت‌های مدیریت خشم (توانایی مقابله با تنیدگی)   46

2-17- نظریّه‌های یادگیری مرتبط با آموزش مهارت‌های زندگی.. 46

2-17-1- نظریّه شناختی – اجتماعی بندورا.. 46

2-17-2- نظریّه یادگیری ساخت‌گرایی.. 47

2-17-3- نظریّه پردازش اطّلاعات شناختی در یادگیری.. 48

2-17-4- دلالت نظریّه مازلو بر آموزش مهارت‌های زندگی.. 50

2-18- شناخت سبک‌های شخصیّتی انطباق‌پذیر.. 52

2-18-1- روان‌رنجوری.. 52

  برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

2-18-2- برون‌گرایی.. 53

2-18-3- گشاده‌رویی.. 53

2-18-4- خوش‌مشربی (مقبولیّت).. 53

2-18-5- وظیفه‌شناسی.. 53

2-19- شیوه‌ی مداخله.. 54

2-20- جلسه‌های آموزشی.. 54

2-21- پیشینه پژوهشی.. 57

2-21-1- پژوهش‌های انجام شده در خارج از کشور.. 57

2-21-2- پژوهش‌های انجام شده در داخل کشور.. 59

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- مقدّمه.. 63

3-2- بیان روش و مراحل انجام پژوهش.. 63

3-3- جامعه‌ی آماری.. 64

3-4- حجم نمونه و روش نمونه‌گیری.. 64

3-5- روش اجرای پژوهش.. 65

3-6- ابزار پژوهش.. 65

3-7- شیوه‌های جمع‌آوری اطّلاعات.. 65

3-8- روش‌های آماری.. 66

فصل چهارم:تحلیل داده‌ها

4-1- مقدّمه.. 69

4-2- توصیف ویژگی‌های جمعیّت‌‌شناختی آزمودنی‌ها.. 69

4-3- تحلیل استنباطی.. 70

4-4- فرضیّه‌ی پژوهش: بین دانش‌آموزان دختر و پسر از نظر هوش فرهنگی تفاوت وجود دارد… 70

4-5- فرضیّه‌ی پژوهش: آموزش مهارت‌های زندگی باعث افزایش هوش فرهنگی دانش‌آموزان می‌شود… 70

4-6- فرضیّه‌ی پژوهش: بین میزان اثربخشی آموزشی مهارت‌های زندگی در دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد… 74

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

محدودیّت‌های پژوهش.. 96

پیشنهادها.. 97

فهرست مطالب.. 99

منابع فارسی.. 99

منابع انگلیسی.. 102

Absract 108

مقدّمه

به دلیل افزایش ارتباط‌های جهانی[1] گرایش به سمت تنوّع فرهنگی[2] و جهانی شدن افزایش پیدا کرده است. جهانی شدن شامل تعامل اجتماعی[3] در یک مقیاس جهانی است که در آن بسیاری از ملیّت‌‌‌های گوناگون با هم پیوند و ارتباط دارند و در یک محیط متفاوت از نظر فرهنگی در قلمروهای مختلف سیاسی، اجتماعی، علمی، ورزشی، فرهنگی، تجاری و مذهبی فعّالیّت می‌کنند.

زندگی بشر تحت تأثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحوّل شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین مُحرّک‌های متنوّع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازن ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می‌شوند (بوتوین،[4] 2000). اگر چه به طور فزاینده‌ای از مرزها عبور کرده‌ایم و موانع کسب و کار، مهاجرت، سفر و تبادل اطّلاعات را کنار زده‌ایم، ولی مرزهای فرهنگی به راحتی از میان نمی‌روند. بر خلاف جنبه‌های شهود قانونی، سیاسی یا اقتصادی محیط‌های تجاری فرهنگ تا حدود زیادی نامرئی افزایش رقابت در عرصه‌های جهانی و تغییرات مداوم در تجارت و تکنولوژی باعث شد تا شیوه‌های مدیریّت سازمان مورد بازنگری قرار گیرد. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این بازنگری توسعه مدیریت منابع انسانی بود (چلادورای،[5] 2006). منابع انسانی به ‌عنوان یکی ازمنابع مهم سازمان، تأثیر فراوانی از روند جهانی‌سازی یافته است. به ‌نحوی که بی‌توجّهی به این تغییرات و عدم انطباق با آنها موجب ناکارآمدی سازمان‌ها ‌در شرایط جدید گشته است (عباسعلی زاده، 1386). درواقع تنوّع فرهنگی یکی از تهدیدات و البتّه فرصت‌هایی است که به طور فزاینده بر موفقیّت سازمان‌هایی که در فضای دارای این تنوّع به فعّالیّت می‌پردازند تأثیر می‌گذارند (عباسعلی زاده، 1387). بسیاری از سازمان‌های قرن بیست ‌و یکم چند فرهنگی هستند (کاظمی، 1387). بیشتر در میان مجموعه‌های مختلفی از فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها درگیر می‌شوند. پژوهش (راشل کراپازانو،[6] 2002) نشان داد که در فرهنگ‌های مختلف و حتّی در خرده ‌فرهنگ‌ها می‌توان طیف وسیعی از احساسات را با علائم شفاهی و غیر شفاهی متفاوت مشاهده کرد (به نقل از من آل آقا، 1387).

این دشواری‌های ادراکی و تعارضات و رشد روز افزون تعاملات بین‌المللی، سبب ارائه مفهومی نوین در مباحث شناختی شده است که با نام هوش فرهنگی[7] شناخته می‌شود. هوش فرهنگی مهم‌ترین ابزاری است که می‌توان برای مواجهه مناسب با موقعیّت‌های چند فرهنگی به ‌کار گرفت. هوش فرهنگی کمک می‌کند با درک صحیح و سریع از مؤلّفه‌های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هریک از آن‌ها بروز دهیم (عباسعلی زاده و نائیجی، 1386). فیّاضی و جان نثار احمدی (1385)، هوش فرهنگی را توانایی فرد برای تطبیق با ارزش‌ها، سنّت‌ها و آداب و رسوم متفاوت از آن‌چه به آن‌ها عادت کرده است و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، تعریف می‌کنند.

هوش فرهنگی یعنی توانایی فرد برای سازگاری موفقیّت‌آمیز با مجموعه‌های نوین فرهنگی که براساس زمینه‌ی فرهنگی فرد، می‌توان آن‌ها را مجموعه‌ها‌یی نامأنوس و ناآشنا دانست (ارلی،[8] آنگ[9] و تان[10] 2006). در تعریفی دیگر هوش فرهنگی یک قابلیّت فردی برای درک تفسیر و اقدام اثربخش در موقعیّت‌های متنوّع فرهنگی است و با آن دسته از مفاهیم مرتبط با هوش سازگار است که هوش را بیشتر یک توانایی شناختی می‌دانند (پترسون،[11] 2004). هوش فرهنگی درک ظاهر و باطن افراد از نظر فکری علمی است. همچنین چارچوب و زبانی را در اختیار ما قرار می‌دهد که تفاوت‌ها را درک کرده و روی آن‌ها سرمایه گذاری کنیم نه این که آن‌ها را تحمّل کرده یا نادیده بگیریم (پلام[12] و دیگران، 2007).

هوش فرهنگی برگرفته از نظریّه‌ی هوش‌های چندگانه[13] است که در سال 1993از سوی گاردنر[14] ارائه شد. ساختار هوش فرهنگی با انواع دیگر هوش از جمله هوش عاطفی و اجتماعی مربوط است (آنگ و ون‌داین، 2008). به عبارت دیگر دو نوع از هوش زیربنای هوش فرهنگی هستند هوش هیجانی[15] و هوش اجتماعی.[16] هوش هیجانی به توانایی فرد برای دانستن هیجانات خود و مدیریت آن‌ها، انگیزش شناخت هیجانات دیگران و اداره نمودن روابط اشاره دارد (گلمن،[17] 1998). و همچنین به توانایی فرد برای فهم و درک احساسات، تفکّرات و رفتارها در موقعیّت‌های بین فردی و عملکرد مناسب بر مبنای این ادراکات است (مارلو،[18] 1986). این دو نوع هوش نسبت به موقعیّت‌های دارای تنوّع فرهنگی قابلیّت پیش بینی و آگاهی کمی دارند، به همین دلیل نیاز به هوش فرهنگی احساس می‌شود (النکف[19] و مانف،[20] 2009). هوش فرهنگی عبارت است از توانایی برای رشد خود از طریق یادگیری پیوسته و درک مطلوب تنوّعات فرهنگی، آداب و رسوم، ارزش‌ها و تعقّل‌گرایی و درک انسان‌ها در بستر فرهنگ و تفاوت‌های رفتاری آن‌ها (انگ، ون داین و که 2005).[21] همچنین توانایی فرد برای درک، تفسیر و اقدام اثربخش در موقعیّت‌هایی دانسته شده که از تنوّع فرهنگی برخوردارند (پترسون،[22] 2005). عده‌ای این نوع هوش را یک نوع شایستگی چند وجهی می‌دانند که شامل دانش فرهنگی، عمل به صورت متفکّرانه و فهرستی از مهارت‌های رفتاری است (توماس[23] و اینکسون،[24]  2004). کنار آمدن با فشارهای زندگی، کسب مهارت‌های فردی و اجتماعی همواره بخشی از واقعیّت‌های زندگی انسان است که در ادوار مختلف زندگی او به اشکال گوناگون تجلّی یافته است. چنان‌چه جوانان و نوجوانان شیوه‌های صحیح رفتاری را فرا نگرفته باشند و مهارت‌های لازم را نیاموخته باشند با آسیب‌های جدّی و متعدّدی روبه رو خواهند شد، یکی از راه‌های پیشگیری از بروزمشکلات روانی در آنان آموزش مهارت‌های زندگی[25] است (ابراهیم زاده و رحمانی، 1389). ژیلبرت بوتوین[26] (1977) برای نخستین بار برنامه آموزش مهارت‌های زندگی را طراحی کرد. از نظر سازمان جهانی بهداشت،[27] مهارت‌های زندگی برای افزایش توانایی‌های روانی – اجتماعی به افراد آموزش داده می‌شود و فرد را قادر می‌سازد که به طور مؤثّر با مقتضیات و چالش‌های زندگی روبه رو شود (ابوالقاسمی و همکاران، 1389). در این بین، تکنیک‌های اصلاحی بسیاری به‌ویژه درباره‌ی تقویّت و افزایش خود شکل گرفت. ازجمله آموزش مهارت‌های اجتماعی، مهارت‌های رویارویی، آموزش حلّ مسأله، آموزش رفتارمستقل یا استقلال رفتاری و آموزش ابراز وجود یا ابرازخود. درغالب این نظریّه‌ها از جمله نظریّه سلیگمن و الیس به قراین مرضی از نقص خود سرچشمه می‌گیرد و درمان نیز با تغییر توانایی «خود» درمقابله با مسائل و رویدادها، صورت می‌گیرد (جلالی، 1388). اجرای برنامه آموزش مهارت‌های زندگی به صورت مداخله‌ای موجب به‌ وجود آمدن تغییراتی در نگرش، تمایلات رفتاری، احساس خود کارآمدی و کفایت فردی می‌شود. این مداخلات همچنین برآمادگی رفتاری فرد اثر می‌گذارند و در نتیجه تغییراتی به ‌صورت رفتار سالم و رفتارهای اجتماعی مناسب ایجاد می‌نمایند (ابراهیم زاده و رحمانی، 1389).

به ‌طور کلّی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر بهبود کیفیّت زندگی دانش‌آموزان (محمّدی، 2011) بهبودی شاخص‌های سلامت روانی، استرس خانوادگی و پذیرش اجتماعی (ثمری، 1384)، عزّت نفس و مسوولیّت پذیری افراد (اسماعیلی نسب و همکاران 2011)، ارتقای میزان انگیزه پیشرفت، خود احترامی و سازگاری اجتماعی (سپاه منصور، 1386حاج امینی و همکاران، 1387). کاهش کمرویی و کنترل خشم دانش‌آموزان (برمکوهی، 1388)، خود ابرازی و سلامت عمومی دانش‌آموزان (یادآوری، 1383) در پژوهش های مختلف نشان داده شده است.

آموزش مهارت‌های زندگی در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می‌شود که همه مهارت‌ها به فرد آموخته شود (شولمن،1386). با توجّه به مطالب گفته شده و با توجّه به ویژگی‌های روان شناختی دانش‌آموزان مهاجر، پژوهش حاضر با هدف برّرسی اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر افزایش هوش فرهنگی دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی دبیرستان‌های شهر قزوین مورد بررسی قرارگرفت.

1-2- بیان مسأله:

مدّت‌هااست بسیاری از سازمان‌ها قلمرو فعّالیّت‌های خود را وسعت داده‌اند. این وسعت قلمرو و حوزه‌ی فعّالیّت، صرفاً به سازمان‌های تجاری و اقتصادی محدود نمی‌شود، بلکه سازمان‌های سیاسی، اجتماعی‌، علمی، ورزشی، فرهنگی و مذهبی را هم دربرمی‌گیرد (زاهدی، 1379).

برای ایجاد روابط مؤثّر و غلبه بر مشکلات ناشی از این تنوّع فرهنگی، افراد نیازمند توانایی‌های ویژه‌ای در زمینه برقراری ارتباط و تعامل همزمان با افرادی دارای فرهنگ‌های مختلف هستند. یکی از این توانایی‌ها برخورداری از هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی اشاره به توانایی و قابلیّت یک فرد در برقراری ارتباط مؤثّر با افرادی دارد که دارای فرهنگ‌های متفاوت هستند. هوش فرهنگی به افراد کمک می‌کند که بتوانند نسبت به فرهنگ‌های مختلف حسّاس باشند، بتوانند به طور شایسته و مناسبی با افراد فرهنگ‌های مختلف ارتباط برقرار کنند و فرهنگ‌های جدیدی را که با آن‌ها برخورد می‌کنند، تجزیه و تحلیل نمایند.

ارتباطات به ‌عنوان برجسته‌ترین عامل قرن جاری که بسیاری از ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است؛ توجّه بسیاری از پژوهشگران و صاحب‌نظران در زمینه‌های گوناگون را به خود جلب کرده است. ارتباط‌ها، توسعه و تأثیر آن در قرن جاری چنان همه‌گیر و وسیع بوده است که از قرن بیست و یکم به عنوان قرن ارتباطات یاد می‌شود. نتیجه این امر رشد و توسعه‌ی تعامل و همگرایی ملُّت‌ها می‌باشد. این تعامل یکی از پایه‌های اساسی شکل‌گیری محیط‌های چند فرهنگی نظیر شرکت‌های چند فرهنگی،[28] شرکت‌های چند ملیّتی،[29] دانشگاه‌های بین‌المللی، شبکه‌های اجتماعی و بین‌المللی و غیره است (تیلور کاکس،[30] 2011). این تنوّع مزایای بالقوه‌ای نظیر تصمیم‌گیری بهتر، خلاقیّت و نوآوری بیشتر و بازاریابی موفق‌تری را برای این سازمان‌ها به بار می‌آورد. در مقابل تفاوت‌های فرهنگی به‌ وجود آمده هزینه‌هایی را در اثر ترک شغلی بالاتر، تعارض بین فردی، و ضعف‌های ارتباطی، به این سازمان‌ها تحمیل می‌کند.

به ‌راستی چه عواملی موجب ایجاد مشکل ارتباطی در چنین محیط‌هایی می‌شوند؟ نگاه به این موضوع از دیدگاه فرهنگی درک بهتری از آن ایجاد می‌کند.

فرهنگ[31] مجموعه‌ای از باورها، اندیشه‌ها و تراوشات فکری بشر در طول تاریخ است که در زمینه‌ساز و تداوم بخش رشد و تعالی انسان و شکل‌گیری هویّتی خاص برای او بوده است.

شاین[32] فرهنگ را مجموعه‌ای تبادل‌پذیر و مشترک از مجموعه داشته‌های و پیشینه‌های جوامع انسانی می‌داند که درعین حال یکی از رایج‌ترین و پیچیده‌ترین مفاهیم بوده و به عنوان سرمایه‌ای قابل انتقال ازنسلی به نسل دیگر قابل بررسی است (احمدی و شهبازی 1387). فرهنگ به عنوان مفهومی متشکل از مجموعه فرضیات، ارزش‌ها و رفتارهای یک جامعه، گروه یا یک ملّت است (رابینز،[33] 2002) و از یک جامعه به جامعه‌ی دیگری متفاوت است.

از آن جا که یک فرهنگ خاص متعلّق به گروه خاص است، هنگامی که افراد در حصار فرضیات اساسی ارزش‌ها و رفتارهای خود قرار می‌گیرند بدون این که از فرضیات، ارزش‌ها و رفتارهای متعلق به فرهنگ‌های دیگر آگاهی داشته باشند؛ در قبول و احترام به آنها بی‌میل بوده و حتّی تحمّل آن‌ها برایشان دشوار خواهد بود (اعرابی و ایزدی، 1382). در این ارتباط (مارسلّا،[34] 2005)، بیان می‌دارد که ما باید قدرت فرهنگ را در ساخت واقعیّت‌هایمان و اکراهی را که به ما به عنوان انسان در تحمّل چالش‌های این واقعیّت‌ها دست می‌دهد به رسمیّت بشناسیم زیرا آن سطح غیر قابل قبولی از عدم اطمینان و تردید را به ‌وجود می‌آورند.

فرهنگ چارچوب مناسبی برای جامعه‌سازی، حیات اجتماعی، همبستگی خانوادگی، تعلّق‌های مادّی و تعهد سیاسی بوده و به ویژه در جوامعی که تکثّر قومیّت دارند دارای اولویّت بالاتری خواهد بود (فرهنگی، محمّدی و اردشیر زاده، 1387).

در میان عوامل بسیاری که می‌تواند نقش‌های حیاتی را در محیط‌های چند فرهنگی از حیث درک و تحمل فرهنگ‌های دیگر ایفا کنند، هوش فرهنگی یکی از مهم‌ترین عوامل است. ولی از آن جایی که هوش فرهنگی مفهوم نسبتاً جدیدی است (هریسون، 2012، ارلی وانگ،2003)، بسیاری از پژوهش‌های انجام شده در حوزه‌ی هوش فرهنگی درصدد کشف ابعاد مختلف آن بود و پژوهش زیادی در ارتباط آن با عواملی نظیر، تعارض، ضعف‌های ارتباطی وغیره که متناسب با مهارت‌های زندگی و بهداشت روانی باشد، انجام نشده است.

سازمان آموزش و پرورش یکی از اصلی‌ترین ارکان موفّقیّت و پیشرفت در تمام کشورهای جهان است و هر جامعه‌ای که آموزش وپرورش قوی و کارآمدتری داشته باشد شانس بیشتری برای پیشرفت دارد. دانش‌آموزان از جمله منابع انسانی و سرمایه‌های ارزشمندی هستند که آینده جوامع به تربیّت صحیح آن‌ها بستگی دارد. سال‌های نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می‌رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن، خودآگاهی (شناخت استعدادها، توانایی‌ها و رغبت‌ها، انتخاب هدف‌های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویشتن درمقابل عوامل فشارزای محیط، برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت‌های اجتماعی لازم در دوست‌یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثّر و چگونگی برخورداری از آن، از مهم‌ترین نیازهای نوجوانان است. بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت‌‌‌های مورد نیاز برای زندگی مؤثّر و ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد بامشکلات و حلّ آن و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت‌های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثّر و سازنده در جامعه، ضروری به نظر می‌رسد (شعاری نژاد، 1377). احتمالاً یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین برنامه‌های پیشگیری که در مدارس اجرا می‌شود، آموزش مهارت‌های زندگی است. این برنامه سعی می‌کند که مهارت‌های حلّ مشکلات، روش اتّخاذ تصمیم، شیوه‌ی مقاومت در برابر تأثیرات منفی کنترل رفتار خود، تعامل مؤثّر با دیگران، داشتن رفتار مناسب در موقعیّت‌هایی که نیاز به قاطعیّت دارد را به دانش‌آموزان بدهد (آنتونی بیگلان و همکاران، 1387).

این روزها می‌دانیم که نیروهای زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی با هم رشد نوجوان تأثیر می‌گذارند (1999، ساسمن و روکرل، 2004).

نوجوانی مرحله ای از رشد و بلوغ است که با تحوّلاتی در جسم و روان همراه است در این مرحله غرایز و احساسات در بالاترین حدّ خود قرار دارد، قوا و استعدادها به جنب و جوش در می‌آیند و عقل در آستانه رشد نسبی است در این مرحله نوجوان می‌خواهد روی پای خودش بایستد و از حالت کودکانه و دنباله روی به در آید. چیزی که بر مشکل تربیتی نوجوان می‌افزاید آسیب‌های اخلاقی است که امروزه به دلیل شرایط و فضای خاص فرهنگی و اجتماعی دامنگیر نسل نو شده است و جوامع انسانی به ویژه کشورهای صنعتی را با دشواری‌ها و مشکلات جدیّ روبه رو ساخته است(محمّدی،1385). کمک کردن به نوجوانان برای فکر کردن به صورت منطقی، توانایی آن‌ها را درگرفتن تصمیمات منطقی بیشتر می‌کند و به مرور زمان، آن‌ها از موفّقیّت‌ها و شکست‌های خود درس می‌گیرند و به فرایند تصمیم‌گیری فکر می‌کنند، اطمینان از تصمیم‌گیری و عملکرد آنان بهبود می‌یابد (بیرنس، 2003؛ ژاکونر وکلاچینسکی،2002).

در فرهنگ‌های مختلف و حتّی در خرده فرهنگ‌ها در درون یک فرهنگ ملّی طیف وسیعی از احساسات و عواطف وجود دارد. به نحوی که تفاوت در زبان، قومیّت، سیاست‌ها و بسیاری خصوصیات دیگر می‌تواند به عنوان منابع تعارض بالقوّه ظهور کند و درصورت نبودن درک صحیح،توسعه روابط کاری را با مشکل مواجه سازد(تریاندیس،2006).

یکی از عواملی که باعث برخی آسیب‌های روانی و نابهنجاری‌‌های رفتاری می‌شود مهاجرت است. افسردگی، احساس بی‌هویّتی، احساس تنهایی و از دست دادن اعتماد به نفس که توان ایجاد تعادل میان چالش‌ها و واکنش‌ها را از فرد می‌گیرد، در کنار مشکلاتی چون فقر در خانواده‌های مهاجر، پذیرش فرهنگ جدید، زبان و رویارویی با برخی از انواع تبعیض‌ها در جامعه و مدرسه، آن‌چه کودکان و نوجوانان مهاجر را بیش از همه تهدید می‌کند؛ حسّ تنهایی در آنان است. بلاتکلیفی و انتظار، خود را مسافری سرگردان و مهمانی ناخوانده یافتن، گمنامی و بی‌هویّتی، تنش‌های فردی و عدم تعادل در این مرحله پیش می‌آید.

در یک نگاه کلّی و گذرا، می‌توان گفت، مهاجرت اختیاری به صورت طبیعی می‌تواند سازنده باشد، مهاجرت همیشه اختیاری، آزادانه و آگاهانه انجام نمی‌گیرد؛ بلکه جنگ‌ها، اشغال سرزمین‌ها، استبداد داخلی، تبعیض نژادی، حوادث و بلایای طبیعی می‌توانند علّت مهاجرت باشند. سازنده یا مخرّب بودن این امر وابسته به عوامل دیگری است که از مهم‌ترین آن‌ها انگیزه و اراده‌ی فرد مهاجر است که درشرایطی به رشد و ترقّی خود بیاندیشد و در تغییر شرایط نامساعد تلاش کند، و دیگر محیطی است که فرد مهاجر در آن زندگی می‌کند.

وجود ملّت‌هایی با باورهای دینی متفاوت و بعضاً متضاد، با نژادهایی گوناگون و زمینه‌های تاریخی متفاوت، همچنین بسترهای متفاوت فرهنگی و اجتماعی، که کودکان در آن رشد می‌کنند و پرورش می‌یابند، از یک سو وگره خوردن سرنوشت کشورها، از سوی دیگر، ایجاب می‌کند که افراد دانش و مهارت‌هایی داشته باشند تا به‌ صورت مؤثّر با چالش‌ها ومقتضیّات یک جامعه‌ی جهانی روبه رو شوند و باید با بهره گیری از روش‌های مختلف، به تقویّت هوش فرهنگی افراد جامعه بپردازند.

هوش فرهنگی موانع ارتباطی بین فرهنگی را کاهش داده و به افراد قدرت مدیریّت تنوّع فرهنگی می‌دهد. در واقع هوش فرهنگی، به منزله‌ی برچسبی است که می‌تواند در محیط متنوّع، انسجام و هماهنگی ایجاد کند (فیاضی و جان نثار احمدی، 1386).

از آنجایی که سازمان‌ها به دنبال افزایش عملکرد و بهینه‌سازی امور هستند، در مرحله نخست باید عملکرد کارکنان را افزایش دهند. پژوهش‌های انجام شده در داخل و خارج کشور بهبود عملکرد افراد از طریق توسعه هوش فرهنگی را تأیید می‌کند. پژوهش‌های دلارام (1387)، ارلی و آنگ (2004) و آلن[35] و هییگینز[36] (2005) نشان داد که سازمان‌ها باید برای بالابردن کارایی داوطلبان و افزایش سطح عملکرد آنان لازم است به دانش و اطّلاعات فرهنگی نیروهای داوطلب خود توجّه ویژه‌ای را داشته باشند و همچنین نحوه به کاربردن این اطّلاعات را آموزش دهند. پژوهش و بررسی رفتار سازمانی و روان  شناسی آشکار می‌کند که فرهنگ، اغلب فرایندها و پیامدهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن‌ها را هدایت می‌کند. مشخّص شده است که تفاوت ارزش‌ها و عقاید فرهنگی، ادراکات از کار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین پژوهشگران به منظور بررسی و جستجوی بهترین ابزار فعّالیّت و اداره کردن محیط‌هایی که دارای تنوّع فرهنگی هستند، هوش فرهنگی را معرّفی کرده‌اند (مودی، 2007). فردی که دارای هوش فرهنگی بالااست توانایی یادگیری در محیط فرهنگی جدید را دارد و از رویارویی با فرهنگ‌های جدید لذّت می‌برد (دنگ[37] و گیبسون،[38] 2008).

هوش فرهنگی یک قلمرو و حوزه‌ی جدید از هوش ارائه می‌کند که در کل به عنوان توانایی و قابلیّت ارتباط مؤثّر و کارآمد با افرادی از پیشینه متفاوت تعریف می‌شود.

بی‌توجّهی به هوش‌های چندگانه به‌ ویژه هوش اجتماعی، هیجانی و عاطفی که از بنیان‌های توسعه در ابعاد مختلف تلقّی می‌شوند، می‌تواند روند جامعه پذیری[39] و فرهنگ پذیری[40] متناسب با دنیای کنونی را دچار اختلال کرده و شهروندانی را تربیت می‌کند که شاید به لحاظ حلّ مسائل ریاضی، توانمند امّا به لحاظ حلّ مسائل اجتماعی و فرهنگی با ضعف مواجه باشند. توانایی هوش‌های چندگانه اکتسابی بوده و در طول زمان و ماهیّت خود تکامل یابنده است (گولمن،[41] 1999). به گونه‌ای نسبی همه‌ی افراد به میزانی از نبود اعتماد به نفس، ضعف عزّت نفس، ناتوانی در ابرازخود، نابسندگی در بروز مهارت‌های اجتماعی، فقدان انعطاف پذیری اجتماعی، ناتوانی در حلّ مسائل و مشکلات زندگی، و نبود خلاقیّت رفتاری در رویارویی با رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تربیتی رنج می‌برند ونیاز به کارآمدی هرچه بیشتر در زمینه‌های میان فردی و تعامل‌های ارتباطی دارند (جلالی، 1388). کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ی ناکافی وعدم آگاهی از مهارت‌های لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی و استعدادهای بالقوّه و سرشار، آن‌ها از چگونگی بکار بردن توانمندی‌های خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستندآموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه‌ی این آگاهی به نوجوانان است (بنی جمالی،1386).

آموزش مهارت‌های زندگی می‌تواند راهکاری مناسب برای افزایش توانایی افراد در برقراری روابط تلقّی شود و به بهبود مهارت‌های سازشی افراد منجر گردد. افزایش مهارت‌های زندگی ارتباط متقابل را بهبود می‌بخشد، تجربه‌های مثبت افراد را افزایش داده، و آن‌ها را در تعامل‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی یاری می‌دهد و انتظار می‌رود که ارتقای مهارت‌های زندگی به ارتقای هوش فرهنگی که همان انطباق مؤثّر و سازگاری با محیط‌های فرهنگی متفاوت و تعاملات اجتماعی و پاسخ‌های رفتاری مناسب که نشان‌دهنده‌ی هوش فرهنگی بالاست، منجر شود.

با توجّه به آن‌چه گفته شد، این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که:

تفاوت‌های فرهنگی و مشکلاتی که مهاجرت برای دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی به‌ وجود آورده است و با توجه به حمایت‌های اجتماعی کمی که دارند، آیا آموزش مهارت‌های زندگی می‌تواند در افزایش هوش فرهنگی آن‌ها مؤثّر واقع شود؟

1-3- ضرورت و اهمّیّت پژوهش

پیشرفت‌های علمی و فنّی سال‌های اخیر انسان‌ها را با انبوهی از مسائل و مشکلات گوناگون مواجه ساخته است. کنار آمدن با این فشارهای زندگی و کسب مهارت‌های فردی و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیّت زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت زندگی او، به اشکال گوناگونی تجلّی یافته است. در دوره ی کودکی این تعارض‌ها جلوه چندانی ندارند، امّا با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری‌های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش‌های درونی و محیطی بیشتر تظاهر پیدا می‌کنند. به منظور ارتقاء سطح توانایی افراد جهت حلّ مؤثّر این مسائل و مقابله با مشکلات موجود، نیاز به توجّه جدّی و برنامه ریزی دقیق وجود دارد. زیرا توانایی در حلّ مسائل و مشکلات نقش تعیین کننده ای در تأمین سلامتی روانی، موفقیّت فردی و زندگی سالم دارد(شاملو،1387). رشد مهارت‌های زندگی از طریق یادگیری را می‌توان زیر بنای پیشگیری از مشکلات روانی- اجتماعی دانش‌آموزان دانست. سازمان بهداشت جهانی (1993) مهارت‌های زندگی را به عنوان مجموعه‌ای از مهارت‌های روانی واجتماعی و میان فردی تعریف کرده است که به افراد کمک می‌کند تا آگاهانه تصمیم بگیرند و مهارت‌های ارتباطی، شناختی و هیجانی خوبی داشته و زندگی سالم و پرباری داشته باشند (قاسم آبادی و محمّد خانی،1377).

به نظر (اسکالی و ‌هاپسون،1998، به نقل از مؤمنی، 1388)، در طیّ این فرایند فرد مسوولیّت خود و زندگی‌اش را به دست می‌گیرد. آن‌ها معتقدند که فرایند خود توانمندسازی یک روند شدن، پویا و در حال رشد است. برای خود توانمند‌سازی بیشتر، هر فرد به آگاهی، داشتن اهداف مشخّص، ارزش‌ها و اطّلاعات نیاز دارد.

هوش فرهنگی یک قلمرو جدید از هوش را ارائه می‌کند که در کل به عنوان توانایی و قابلیت برقراری ارتباط مؤثر و کارآمد با افرادی از پیشینیه‌ی متفاوت تعریف می‌شود. هوش فرهنگی شناخت لازم درباره‌ی توانایی‌ها و قابلیت‌های افراد برای رویارویی با موقعیت‌های چندفرهنگی، مشارکت در تعاملات میان‌فرهنگی و عمل کردن در گروه‌های متفاوت از نظر فرهنگی را فراهم می‌کند (لوگو،[42] 2007). پرداختن به هوش فرهنگی به ویژه طی یک دهه اخیر را باید ناشی از نیازی دانست که بشر امروزی با آن مواجه است. نیاز هرچه بیشتر به مدارای فرهنگی میان اقوام و ملیّت‌های مختلف به سادگی قابل دستیابی نیست. بدبینی‌های میان قومیّت‌های مختلف و بی‌اعتمادی‌های میان کشورهای گوناگون که ریشه‌های تاریخی و بلندمدت دارند پدیده‌‌هایی نیستند که بتوان به سادگی آنها را تعدیل کرد. طرح بحث هوش فرهنگی ناشی از نیازهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی در نظام جهانی در عصر حاضر بوده است. برخی از این نیازها را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

1- مدیریت محیط‌های کارگری و صنعتی چندفرهنگی با توجّه به شکل‌گیری و گسترش هرچه بیشتر شرکت‌های چندملیّتی با کارکنانی از زمینه‌های فرهنگی متفاوت؛

2- مهاجرت به سار کشورها با هدف دستیابی به شغل و کار کردن برای شرکت‌های مختلف خدماتی و صنعتی که توسط مدیرانی با زبان، نژاد، مذهب و به طور کلّی فرهنگ متفاوت اداره می‌شوند؛

3- تبادل‌های دانشجویی در روند رو به گسترش ادامه تحصیل در محیط‌های دانشگاهی چندفرهنگی؛

4- فعّالیّت‌های گروه‌ها و رسانه‌های مختلف در جهت تخریب دیدگاه‌های مذهبی و دینی متفاوت در جهت افزایش تنش و نزاع میان گروه‌های مختلف با هدف سودجویی برای خود؛

5- گرایش‌های قوم‌مرکزانه برخی سیاست‌مداران در ارتباط با سایر کشورها که می‌تواند به آتش‌افروزی میان ملّت‌ها بیجامد؛ چنین گرایشی به معنای برتر دانستن یک فرهنگ بر فرهنگ دیگری است که دارای زمینه‌های تاریخی متفاوتی هستند؛

6- توجّه به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانانی که می‌خواهند در دنیایی با فرهنگ‌های متفاوت و در عین حال در مواجهه با یکدیگر زندگی کنند؛

7- توانمند ساختن افراد و گروه‌های اجتماعی در برابر پدیده‌هایی نظیر خودباختگی فرهنگی یا خودبرتربینی فرهنگی.

بیشتر پژوهش‌ها بر روی هوش فرهنگی، ذهنی و مفهومی بوده است و پژوهش تجربی و عملی اندکی در مورد آن انجام شده است (دین،[43] 2007).

بنابراین پژوهش و بررسی برای توسعه و تأیید بیشتر هوش فرهنگی لازم است. پژوهش‌های انجام شده در داخل و خارج کشور بهبود عملکرد افراد از طریق توسعه هوش فرهنگی را تأیید می‌کنند.

از آنجایی که سازمان‌ها به خصوص آموزش و پرورش به دنبال افزایش عملکرد و بهینه‌سازی امور هستند، از این رو در مرحله نخست باید عملکرد کارکنان خود را افزایش دهند با توجّه به این که عملکرد تابعی از دانش، مهارت، توانایی‌ها و انگیزش است و با در نظر گرفتن این مطلب که هوش فرهنگی یک توانایی و قابلیّت مهم در شرایط کنونی سازمان است، که نمودهای رفتاری و انگیزشی قابل ملاحظه‌ای دارد و آموزش مهارت‌های زندگی می‌تواند راهکاری مناسب برای افزایش توانایی افراد در برقراری روابط اجتماعی تلقّی شود، و به بهبود مهارت‌های سازشی افراد، منجر گردد. افزایش مهارت‌های زندگی ارتباط متقابل را بهبود می‌بخشد، تجربه‌های مثبت افراد را افزایش می‌دهد و آن‌ها را در تعامل‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی یاری می‌دهد.

امروزه علی‌رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه‌های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی‌های لازم و اساسی هستند و همین موضوع آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمرّه و مقتضیات آن آسیب‌پذیر نموده است (حق شناس و همکاران، 1388).

پژوهشگران در کاهش رفتارهای خشونت‌آمیز، تقویّت اعتماد به نفس، تقویّت خودپنداره و استفاده از توانایی‌ها و ظرفیّت‌ها و کنش‌های هوش و… را مورد تأیید قرار داده‌اند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ب.ظ ]