موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت



موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


جستجو


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to ilam

 



یکی از عوامل شناختی-شخصیتی و به نسبت پایدار که ممکن است بر این متغیرها تاثیرگذار باشد، سبک های تبیینی ست که بر اساس اسناد مربوط به نظریه تجدیدنظر شده درماندگی[5] برای پیش بینی بیماری و یا عدم سلامت روانی در تعامل است(جکسون، سلرز و پیترسون[6]، 2002). بر این اساس، سلیگمن اظهار کرده است که تنها فقدان کنترل درماندگی آموخته شده نیست که بر تندرستی و سلامتی انسان ها اثر می گذارد، بلکه چگونگی توجیه این فقدان کنترل توسط آن ها نیز اهمیت دارد. این توصیه ها، سبک تبیین افراد را مشخص می کنند که شامل دو نوع اصلی است: سبک تبیین خوش بینانه و سبک تبیین بدبینانه، تبیین های خوش بینانه آن هایی هستند که حوادث منفی و ناخوشایند را به علل برونی، موقتی و خاص نسبت می دهند، ولی در تبیین های بدبینانه برای حوادث منفی و ناخوشایند علت های درونی، باثبات و کلی در نظر گرفته می شود. تبیین و تلقی خوش بینانه از رویدادهای منفی ممکن است تاثیرات بسیاری بر توانایی افراد در مقابله با مشکلات داشته باشد، به گونه ای که مشکلات اگر همراه با سبک تبیین بدبینانه باشند منجر به پیامدهای منفی از جمله بیماری در افرادی که در معرض خطر هستند، شود(جکسون و همکاران، 2002). بنابراین در اینگونه موارد می توان گفت که سبک تبیینی[7] به عنوان عاملی مهم در بیماری ها و مشکلات روانی نقش دارد(سپهوند، گیلانی و زمانی، 1387). مطالعات متعددی نیز این مطلب را تایید کرده اند(جکسون و همکاران، 2002)؛ بنابراین توجه به این متغیر بعنوان یک عامل موثر در شکل گیری و یا عدم بیماری های روانی ضروری است چرا که این متغیر ممکن است بر پیشرفت تحصیلی نیز-با توجه به رابطه بین سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی که در بالا به آن اشاره شد- در ارتباط باشد؛ همانطور که در تحقیقات چارلز و همکاران(2005) نشان دادند که سبک تبیینی خوش بینانه با عملکرد بهتر در تحصیل همراه است همچنین منجر به توانایی بالاتری در درک مفاهیم می شود. اما سبک تبیینی بدبینانه رابطه معکوسی با عملکرد و در نتیجه پیشرفت تحصیلی دارد. از طرفی سبک تبیینی خوش بینانه با سلامت روان بالا نیز در ارتباط است و سبک تبیینی بدبینانه با مشکلات روانی رابطه مستقیم دارد(سپهوند و همکاران، 1387).از طرفی نقش عوامل دیگر را نیز نباید نایده گرفت. متغیری مانند خودکارآمدی[8]، از نظریه شناخت اجتماعی[9] بندورا[10] مشتق شده است که به باورها یا قضاوت های فرد به توانایی های خود در انجام وظایف و مسئولیت ها اشاره دارد. بندورا مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارت های شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاورهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان درباره توانایی های خود در انجام آن ها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است(بندورا، 2000). به طور خلاصه می توان گفت، خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارتها مربوط نمی شود، بلکه داشتن باور به توانایی انجام کار در موقیت های مختلف اشاره دارد(نجفی و فولادچنگ، 1387).
بر این اساس این متغیر بر جنبه هایی از سلامت روان افراد تاثیر می گذارد،  چرا که باور خودکارآمدی از طریق تعیین کننده هایی از قبیل: انتخاب اهداف،  کسب نتایج یا پیامدهای مورد انتظار، اجرای اهداف، میزان تلاش، میزان استقامت و پشتکار، استرس، افسردگی و فشار روانی و در نهایت خودتنظیمی(بندورا، 2000) بر سلامت روان موثر است و همانطور که قبلا نیز اشاره شد می تواند با پیشرفت تحصیلی نیز رابطه داشته باشد.
در رابطه با خودکارآمدی نیز، پژوهش اعرابیان(1383) نشان داد باورهای خودکارآمدی قوی موجب سلامت روانی مطلوبتر دانشجویان می شود و لیکن این باورها بر توفیق تحصیلی دانشجویان مؤثر نمی باشد. همچنین این نتایج آشکار ساختند دانشجویانی که از سطح باورهای خودکارآمدی قوی برخوردارند، دارای اضطراب بیشتر ولی گروهی که باورهای خودکارآمدی ضعیف دارند، افسرده تر، هراس ناکتر و وسواسی تر از سایرین هستند. در این رابطه پژوهش گودمنز[11] و همکاران(2013) نیز نشان داد که دارا بودن مدرک تحصیلی بالاتر با داشتن خودکارآمدی بالا رابطه معناداری ندارد. اما با سلامت روانی پرستاران در ارتباط است. همچنین در بررسی دیگری نجفی و فولادچنگ(1386) نشان دادند که بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد.
از آنجایی که دانشجویان هر جامعه دسترنج معنوی و انسانی آن جامعه بوده و از سرنوشت­سازان فردای کشور خویشند. و همانطور که می دانیم، با پیشرفت صنعت و فن­آوری جدید و مشکلات مربوط به آن، اختلالات و بیماری­های روانی همانند مشکلات جسمانی، افزایش چشمگیری یافته و با توجه به اهمیت سلامت روان قشر دانشجو، لازم است که مسایل عاطفی و روانی این قشر عظیم جدی تلقی شده و مورد رسیدگی قرار گیرد. چراکه تحقیقات انجام شده در سال­های اخیر بیانگر وجود اختلالات روانی در سطوح مختلف دانشجویان می­باشد(ادهم و همکاران، 2007).افزایش مراجعه­ی دانشجویان به بخش­های مشاوره­ی دانشجویی موید وجود مشکلات روانی، اجتماعی و تحصیلی روزافزون در آن­ها می­باشد. در تحقیق عکاشه مشخص گردید 4/28 درصد کل دانشجویان دچار یکی از اختلالات روانی هستند. شیوع افسردگی اساسی 7/8 درصد، اختلال تطابقی 7/6 درصد، کج­خلقی 5/9 درصد و اختلالات اضطرابی 7/4 درصد بود(عکاشه، 1995). در تحقیقی دیگر در دانشگاه شهید بهشتی 6/31 درصد دانشجویان مشکوک به ابتلا به اختلال روانی بودند(دیباج نیا و بختیاری، 2001). در مطالعه­ی ادهم نشان داده شد که 7/1 درصد دانشجویان از مشکل جسمی و 3/2 درصد از مشکل اضطراب و بی­خوابی رنج می­بردند، 3/4 درصد اختلال در عملکرد اجتماعی و 2 درصد افسردگی شدید داشتند (ادهم و همکاران، 2007). هم­چنین در مطالعه­ ای نیز موارد مشکوک به اختلال روانی 4/35 درصدگزارش شد (لطفی و همکاران، 2006). که این ارقام بنوبه خود پرداختن به مساله سلامت روان دانشجویان را ضروری می نماید.

با این که تحقیقات در حیطه مرتبط با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی بسیار زیاد است اما پژوهشی که به بررسی رابطه سبک تبیین و خودکارآمدی به طور همزمان پرداخته باشد یافت نشد؛ با توجه به نقش موثر سلامت روان در پیشرفت تحصیلی دانشجویان و به تبع آن ارتباط بین این دو متغیر، شناسایی عوامل مرتبط با این متغیرها از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. با توجه به تحقیقات اندک در حیطه موضوع پزوهش، و نقش مهمی سلامت روان و پیشرفت تحصیلی در زندگی دانشجویان، پژوهشگر درصدد برآمد تا در پژوهش خود به این مسئله بپردازد که آیا بین سبک های تبیینی و خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد؟

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


[پنجشنبه 1399-03-01] [ 04:36:00 ق.ظ ]




تدریجی[23]، تصویر- سازی، مراقبه[24] و دیگر تکنیک‌های آرمیدگی معرفی می‌شود. مهارت‌های مدیریت استرس نیز با یک توالی منظم و پیوسته ارائه می‌شوند و شامل بازسازی شناختی، راهبردهای مقابله‌ای  و ایجاد اجتماعی مستحکم می‌باشند. تا پایان برنامه شرکت کنندگان به تکنیک‌های متنوع  ویکپارچه ای مجهز می‌شوند که می‌توانند از آنها به منظور کاهش استرس و ارتقاء کیفیت زندگی استفاده کنند(علی- اکبری،دل آرام،حیدری،1391) .
در این راستا ، در مطالعه ی پاتریک ساب[25] ، هیجونگ بنگ[26]، ردفورد[27]و ویلیامز[28] (2009) برنامه گروه درمانی شناختی رفتاری در بیماران با انفارکتوس قلبی[29] ،اجرا شد که نتایج نشان داد گروه مداخله نسبت به گروه کنترل ، افسردگی، اضطراب و حمایت اجتماعی پائین کمتری را نشان می- دهند . هم چنین مطالعه ی دوریس[30] ، دیانا[31] و جینوو[32] (2006) تاثیر برنامه ی آرمیدگی عضلات به شکل تصاعدی را در بهبود نتایج سلامتی وعلائم مرضی بیماران سالخورده  چینی با ناتوانی قلبی[33] را نشان داد.بنابراین شناخت مشکلات روانی این بیماران، رفع و یا کاهش این مشکلات به همراه ارایه ی آموزش هایی برای ارتقای کیفیت زندگی آن ها، و مدیریت استرس بخش مهمی از درمان بیماران قلبی را تشکیل می دهد. هدف اساسی این پژوهش تعیین اثر بخشی مدیریت شناختی – رفتاری استرس بر بهبود کیفیت زندگی و استرس در بیماران قلبی است. نتایج حاصل از این بررسی می تواند در کمک به بیماران قلبی برای کنترل سطح استرس و بهبود کیفیت زندگی سودمند باشد.
1-3- ضرورت و اهمیت مسأله:
مبتلا شدن به یک بیماری مزمن می تواند بسیار آسیب زا باشد مگر اینکه عوامل روانی – هیجانی و اجتماعی مرتبط با بیماری شناسایی شده و با بهره گیری از تخصص های موجود در جهت کمک و پیشگیری از مشکلات مربوط به آن اقدامات لازم انجام گیرد(حیدری، 1380). استرس نتیجه عدم کنترل بر شرایط ناخوشایند است که منجر به واکنش های فیزیولوژیک می شود. “هانس سلیه”[34]استرس را پاسخ غیرطبیعی بدن در برابر درخواست هایی که از او می شود، می- داند(کورتیس[35]، 2000).تحقیقات زیادی نقش استرس را در ایجاد اختلالات جسمی نشان داده اند. برای مثال نشان دادند که استرس رابطه مستقیمی با افزایش کلسترول، تری گلیسیرید و افزایش فشار خون سیتول و دیاستول دارد. هم چنین استرس ارتباط مستقیمی با بیماری های قلبی دارد، “اشنیل”[36] از سال 1998 با تحت نظر گرفتن 200 مرد برای مدت سه سال نتیجه گرفت که استرس میزان بیماریهای قلبی را 5-3 برابر افزایش می دهد(مسلر و کاپوبیانو[37]، 2001).استرس به عنوان یکی از عوامل خطرساز در بیماری های قلبی عروقی شناخته شده است.
استرس باعث فعال شدن پاسخ استرس بیولوژیک می شود. این پاسخ استرس منجر به فعال شدن سیستم عصبی، غدد و سیستم ایمنی می گردد. یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در پاسخ استرس بیولوژیک رخ می دهد، فعال شدن سیستم سمپاتیک و آزادسازی اپی نفرین می باشد. از مهم ترین سیستم هایی که تحت تأثیر آزاد شدن اپی نفرین قرار می گیرد سیستم قلب و عروق است. بالا رفتن ضربان قلب و هم چنین فشار خون از پیامدهای شایع استرس می باشد.بررسی پژوهش های مختلف نیز نشان می دهد که فعال شدن سیستم سمپاتیک به دنبال استرسورهای مختلف و آزاد شدن اپی- نفرین باعث بالا رفتن ضربان قلب ، فشار خون و تعداد تنفس، کاهش حجم های ریوی و به تبع تمام این موارد ایسکمی میوکارد[38] می شود.همان گونه که مشاهده می شود استرس با فعال سازی پاسخ استرس بیولوژیک و به طور غیرمستقیم و از طریق افزایش احتمال بروز سایر عوامل خطرها، می- تواند باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری های قلبی عروقی گردد(واحدیان عظیمی،1391).[1] stress
[2]Heart disease
[3] Quality of life
[4] Style of life
[5] Self manegment
[6] Riley M
[7] Bluhm B
[8] Hyper ansolinemy
[9]Pibernik
[10] Peros
[11] Begic[12]Antoni
[13] Stress Managment
[14]Cognetive-behavioral
[15] Self-efficacy

[16] Self-steem

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


دانلود سمینار پایان نامه:وسعت اثر جرم در افساد فی الارض
 [ 04:35:00 ق.ظ ]




،1383). براساس نظریه عقلانی –عاطفی رفتاری الیس داشتن رشته ای از تفکرات و باورهای غیرمنطقی میتواند منجر به اختلال در رابطه زناشویی گردد(مهدویان ،1376).در واقع تفکرات غیرمنطقی همان اندیشه های باطل و وهمی و خیالی هستند که منجر به بروز اختلافات رفتاری و اختلافات زناشویی میشوند(شفیع آبادی وناصری ،1386).
در بحث اعتماد زناشویی ذکر دو نکته اساسی ضروری است: یکی اینکه زن و شوهر برای وصول به اعتماد و اطمینان کامل نسبت به یکدیگر در درجه اول موظف هستند از انجام هر نوع رفتاری که موجب توهم و سوءظن می شود، شدیدا اجتناب کنند و همچنین از ابراز کلمه و یا جمله ای که در طرف مقابل شک و تردید ایجاد می نماید، پرهیز کنند چرا که هیچ موجودی مانند انسان حساس و ظریف نیست. حتی شوخی کردن های نابجای زن و مرد می تواند در مواردی بذر بدبینی و سوظن را در دل طرف مقابل بکارد و پس از گذشت مدت زمانی زن و شوهر نسبت به یکدیگر بدگمان و بدبین گردند. نکته دوم اینکه بر اساس حساسیت ها و ظرافت فوق العاده انسانها، در برخورد با امور مشکوک، بلافاصله آنها را به طور صحیح و منطقی توجیه نمایند و از ظهور و بروز هر نوع وسوسه ای شدیدا جلوگیری به عمل آورند.همدلی نیز از دیگر مولفه های تاثیر گذار بر رضایت زناشویی است.همدلی، توانایی مهمی است که فرد را با احساسات و افکار دیگران هماهنگ می کند، او را به دنیای اجتماعی پیوند می زند، کمک به دیگران را برای وی ترسیم می کند و از آسیب به دیگران جلوگیری می کند. همدلی نیروی برانگیزاننده رفتارهای اجتماعی است که انسجام گروهی را در پی دارد(دیویس[16] و همکاران، 2009 و آلبیرو[17] و همکاران، 2009). همدلی موضوع مهمی در فلسفه اخلاقی مدرن محسوب می شود و نقش آن در رشد اخلاقی و اجتماعی بی چون و چراست. تحقیقات راجرز  در حوزه مشاوره و روان درمانی نشانگر اهمیت همدلی در ایجاد روابط بین شخصی است(کلت[18] و همکاران، 2006) همدلی نقش اساسی در تعهدات بین شخصی و تعاملات اجتماعی، ایجاد دوستی و حفظ آن، افزایش سلامت، افزایش احتمال کمک، نوع دوستی، تنظیم رفتار اجتماعی، کیفیت روابط خانوادگی، انسجام خانوادگی و ضایت زناشویی و دارد(فایندلی[19] و همکاران، 2006). همدلی یک عمل لازم حمایتی برای افراد خانواده محسوب می‌شود که به افراد درون خانواده کمک می‌کند تا مرحله‌های بحرانی زندگی را به‌خوبی پشت سر بگذارد. همدلی روابط درون خانوادگی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به سایر افراد دیگر خانواده منجر می‌شود. انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به هم صحبت دارد وقتی ما بتوانیم از زاویه دید طرف مقابل به مشکل‌های او بنگریم، احساس تنهایی را از او گرفته و به‌عمیق‌ترین و ریشه‌دارترین نیاز آن‌ها که احساس ارزشمندی و مهم بودن است پاسخ مثبت داده‌ایم. زمانی که بتوانیم افراد خانواده, دوستان, اطرافیان و حتی افراد غریبه خود را در مواقع لزوم یاری دهیم و از آن‌ها یاری بگیریم، این همان قانون طلایی همدلی با دیگران است که جزء مهارت‌های لازم برای زندگی فردی, خانوادگی و اجتماعی به‌شمار می‌آید. (هاشم آبادی و همکاران،1390).
با توجه به اهمیت همدلی و اعتماد در زندگی زناشویی که وجود آنها می تواند باعث تحکیم بنیان خانواده شده و به طوری که به وسیله آن می توان بر تمامی مشکلات غلبه کرد و عدم وجود آنها بنیان خانواده را سست و لرزان کرده و باعث از هم پاشیدگی خانواده می شود پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتماد و همدلی بارضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شیراز می پردازد.
 

اهمیت و ضرورت پژوهش
خانواده اولین سازمان اجتماعی است که فرد در آن زندگی میکند. خانواده اساسا یک کانون کمک ،تسکین ،التیام و شفا بخشی است. خانواده کانونی است که باید فشارهای روانی  وارده شده بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند(ثنایی،1379). اصولاً خانواده ای را نمی توان سراغ گرفت که در آن به هیچ وجه اختلاف فکر و سلیقه وجود نداشته باشد، هر انسانی ذوق و سلیقه ای مخصوص به خود دارد. اما برای دستیابی به آرامش باید این ذوق و سلیقه را به هم نزدیک کرد، زیرا انسان ها تنها در سایه توافق ها می توانند در کنار هم زندگی کنند نه اختلاف ها. از سوی دیگر، در زندگی مشترک بی اعتنایی به پیمان زندگی، خودخواهی ها و تنگ نظری ها، بی حوصلگی و بی توجهی به سرنوشت یکدیگر، اختلاف در سلیقه ها، فزون طلبی ها، تنوع جویی ها، عدم رعایت وظایف فرد است( بوستانی‌پورو همکاران،1386).
در جامعه امروز به دلایل متعددی ، تغییر نظام خانواده ها و فشارهای شغلی و اجتماعی و همچنین پیدا شدن نقش های جدید مثل نقش اشتغال و اضافه شدن آن به نقش های سنتی زنان و با توجه به اهمیت ویژه و جایگاه والایی که نقش های سنتی همچون همسری و مادری زنان در نظر همسرانشان در فرهنگ ایرانی داراست، مشکلات و تعارض های خانوادگی و زناشویی افزایش چشمگیری یافته اند و شواهد فراوانی گویای آن هستند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند. افزایش روز افزون طلاق در دنیای کنونی – هر چند در مقیاسی بسیار کمتر متاسفانه جامعه فعلی ما را نیز در بر گرفته است و نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر و نیز از هم گسیختگی کانون های گرم بسیاری از خانواده ها و تاثیرات سوء این جدایی بر افراد خانواده نیاز به رسیدگی و رفع این مشکل را مطرح ساخته است. لذا اهمیت شناخت و برسی عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی می گردند، می تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ جامعه باشد. یکی از مهمترین عواملی که بر بقاء و دوام و رشد خانواده اثر می گذارد، روابط سالم و مبتنی بر اعتماد، همدلی، سازگاری و تفاهم بین اعضاء به ویژه زن و شوهر است که باعث پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند، تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار،حل تعارض‌ها و سوء تفاهم ها و می شود ( افضلی، 1383). به همین دلیل درخانواده هایی که نسبت به یکدیگر همدلی واعتماد بیشتری دارند، نسبت به دیگران مهربانی و رفتارهای مراقبتی بیشتری انجام میدهند، حساس و نگران آسیب دیدن دیگرانند، هیجان مثبتی نسبت به دیگران نشان میدهند، با دیگران تعامل بدنی و کلامی مثبت دارند و نسبت به تعاملهای غیر کلامی نیز حساساند(بوربا[20]، 2008). لوت و شیفلد[21](2007) نشان داده اند که افزایش همدلی و اعتماد به کاهش اختلالات رفتاری و بهبود روابط بین شخصی کمک میکند. بنابر این با توجه به اهمیت اعتماد و همدلی در سازگاری و رفتار خانواده ها  پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه بین اعتماد و همدلی بارضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علوم پزشکی شیراز می 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


 [ 04:35:00 ق.ظ ]




تحت عنوان «بررسی رابطه استرس شغلی با خود کار آمدی و تطابق در کارکنان بیمارستان های آموزشی-درمانی» انجام گرفت، همبستگی منفی بین استرس شغلی با خود کار آمدی، با ساعات کاری، با سن و با سابقه کاری را نشان داد. همچنین همبستگی مثبت بین خود کار آمدی و میزان ساعات کاری، خود کار آمدی و سن، سابقه کاری و تطابق مورد تایید قرار گرفت (مهدی زاده کندوانی و همکاران، 1391).با توجه  به این که هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تنیدگی شغلی، سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان و همچنین تعیین وزن این سه متغیر پیش بینی کننده در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان می باشد این سوال مطرح می شودکه آیا بین تنیدگی شغلی،سرسختی روانشناختی،خودکارآمدی با فرسودگی شغلی معلمان رابطه وجود دارد؟
که امید است  پاسخ گویی به این پرسش در طراحی و برنامه ریزی برای مداخلات روانشناختی در زمینه فرسودگی شغلی مفید و سودمند واقع گردد.

1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش
پیشرفت و رفاه هر کشوری در گرو توانمندی برای حضور و پیروزی در عرصه رقابت های اقتصادی جهانی است. این امر مستلزم تکیه بر نیروی انسانی ماهر و کار آمد برای بهره گیری هر چه بیشتر و بهتر از سرمایه و منابع و امکانات جامعه است. فرسودگی شغلی یکی از مهمترین عواملی است که با توجه به پیامدهای نامطلوب جسمی وروانی بسیار باعث کاهش انگیزه و رضایت شغلی، افزایش غیبت از کار و سوانح می گردد (وستمن[29] و همکاران، 2001؛ به نقل از شفیع آبادی، 1391).
فرسودگی شغلی کیفیت خدمات کارکنان را کاهش می دهد و می تواند عاملی برای عدم مسئولیت پذیری، غیبت و تضعیف روحیه تلقی شود.معلمان نیز به عنوان یکی از اصلی ترین نیروی انسانی تاثیرگذار درفرایندتوسعه و پیشرفت نیز از این قاعده کلی مستثنا نیستند. تداوم فرسودگی شغلی اکثریت معلمان یا قشر قابل توجهی از آن ها برای نظام اجتماعی و عملکرد سازمانی نامطلوب است و گسترش آن باعث کمرنگ شدن تعهد فرد به ارزش ها و اهداف سازمانی می شود که خود منشا بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی دیگر است. فرسودگی شغلی علاوه بر تاثیرات منفی فیزیولوژیکی و روانی – اجتماعی که بر معلمین دارد، دانش آموزان و سیستم آموزش را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد (گریسون و آلواریز[30]، 2008).
چرا که کم توجهی به این مساله می تواند تاثیر منفی بر عملکرد اموزشی معلمان و حتی بر روندپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایجاد نماید و نیروی کار آنان را در جهت انجام وظایف محوله مختل سازد.با توجه به فشار بالایی که معلمان آموزش و پرورش در حوزه تعلیم و تربیت دانش آموزان متحمل می شوند و در معرض خطر بودن این قشر در برابر فرسودگی شغلی و عوارض ناخوشایند فردی، سازمانی و کشوری آن به نظر می رسد که ارزیابی میزان  فرسودگی شغلی معلمان امری مهم و ضروری باشد تا قبل از ایجاد عوارض جسمی و روحی و روانی آن برای کاهش و یا پیشگیری از آن اقدامات لازم صورت گیرد. اگر عوامل تاثیر گذار موجد فرسودگی شغلی و همچنین عوامل موثر برای پیشگیری از این پدیده شناسایی شود می توان راه حل های مناسبی را ایجاد و در جهت حل و فصل آن گام های مفید و موثری برداشت. لذا با توجه به اهمیت مطالعه فرسودگی شغلی در بین معلمان، مساله اصلی در پژوهش حاضر تعیین و شناسایی عوامل مرتبط با فرسودگی شغلی معلمان در جهت رفع عوامل افزایش دهنده و تقویت عوامل کاهنده این پدیده روانشناختی می باشد.

1-3- اهداف پژوهش:
هدف اصلی پژوهش :

هدف اصلی پژوهش حاضربررسی رابطه بین تنیدگی شغلی، سرسختی روانشناختی و خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92 است.
اهداف فرعی پژوهش:

تعیین رابطه بین تنیدگی شغلی با فرسودگی شغلی معلمان
تعیین رابطه بین سرسختی روانشناختی با فرسودگی شغلی معلمان
تعیین رابطه بین خود کار آمدی با فرسودگی شغلی معلمان
[1]– Berk
[2] -Job burnout
[3]– Dik[4]– Maslash
[5]– piters
[6]– Shufli
[7]–  Ursin,H&Eriksen,H.R
[8] -Stress

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


همه پایان نامه ها با موضوع تورم


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ق.ظ ]




انسان همانند اکسیژن برای تنفس است(کرمی، روغنچی، عطاری، شیده و شکری، 1385).
هرفرهنگی براساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است هدف هرجامعه این است که شرایطی راکه سلامت اعضای جامعه راتضمین می کندآماده نمایدوسلامت روان قسمتی از سلامت کلی است.خوش بینی وبه طورکلی باورهای مثبت برسلامت روانی وجسمانی انسان تاثیر زیادی می گذارد.
امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه درمورد تاثیر دین و باورهای دینی بر زندگی انسان چه از بعد مادی و چه معنوی هستیم. کارل گوستاویونگ می‌گوید: «من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده‌ام از میان بیمارانی که در نیمه عمر خود (35 سالگی به بعد) به سر می‌برند حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به یک گرایش دینی در زندگی نباشد به جرأت می‌توانم بگویم که تک تک آنها به این دلیل قربانی بیماری روانی شده بودند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمانی به پیروان خود می‌دهند، نداشتند و فرد فرد آنها تنها وقتی که به دین و دیدگاه‌های دینی بازگشته بودند به طور کامل درمان شدند. (بوترابی، 1382).
برای رسیدن به زندگی آرام وتوام با آرامش ورضایت بخش قبل ازهرچیزبایدتفکرمان رااصلاح کنیم.آنگاه زندگی خود به خود تغییرخواهدکرد.چراکه زندگی مابرپایه اندیشه ماست .
یافتن معنادرزندگی یکی ازمهارت های آرامش وسلامت روانی است که این مهارت درگروشناخت هستی و خالق وشناخت خودبه عنوان جزئی ازاین مجموعه هستی است.معنادرزندگی یعنی چیزی که به خاطر آن زندگی می کنیم وزندگی برای ایده وتفکروبرای خدمت صادقانه به خلق بهترین معناومفهومی است که دین به انسان می دهد .
افزایش رشدصنعت وشهرنشینی درقرن بیستم،پتانسیل بالایی را برای بروزبیماری های روانی دربسیاری از جوامع پدید آورده است.درایران که نظام حکومتی برمبنای اسلام پایه گذاری شده نیل به بهداشت روانی که دراحکام گوناگون اسلامی موردتاکید بوده ازحساسیت های زیادی برخوردار است به وجود آوردن جامعه ایده آل اسلامی ودستیابی به زندگی مورد نظراسلام که ترکیبی از عشق به دنیاوهم زمان پارسایی است باید ازالویت برخوردار باشد.پرواضح است که دست یافتن به چنین جامعه ایده آلی نیاز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه سازآن دارد.یکی از عوامل زمینه سازسلامت روانی جلوگیری از ایجادبیماری های روانی است که در جوامع امروزی به چشم می خورد.بر اساس متون اسلامی التزام عملی به اعتقادات مذهبی می تواند بازدارنده بسیاری از بیماری های روانی باشد(پناهی، 1378).

1-2 بیان مسئله
یکی از اهداف بررسی‫های اسلامی در روان‫شناسی می‫تواند دست یافتن به الگوهای اسلامی در روان شناسی باشد که براساس آنها بتوان علت به وجود آمدن تداوم و پیشگیری از برخی اختلال های روانی را تبیین کرد و به راهکارها و معیارهای سودمندی در راستای پیشگیری و درمان اختلال های روانی و همچنین تأمین سلامت افراد جامعه دست یافت (کلانتری، ۱۳۷۸). یونگ ( 2000 ) دین را یکی از قدیمی ترین و عمومی‫ترین تظاهرات روح انسان دانست و از این رو، نمی‫توان دست کم اهمیت دین را به عنوان یک پدیده اجتماعی و تاریخی نادیده گرفت(نقل از احمدی، 1390). پارگامنت[1] ، نقش روان شناختی مذهبی را در کمک به مردم برای درک و کنا ر آمدن با رخدادهای زندگی توصیف نموده است : مذهب می تواند در ایجاد احساس امید، احساس نزدیک بودن به دیگران، آرامش هیجانی، فرصت خودشکوفایی، احساس راحتی، مهار تکانه، نزدیکی به خدا وکمک به حل مشکل مؤثر باشد(کجباف و رئیس پور،1387). باید بیان کنیم که یکی از مهم‌ترین مسائل اساسی هر جامعه ارتقای سلامتی افراد آن جامعه است و سلامت یعنی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی که هر سه بعد لازم و ملزوم یکدیگرند. حوزه اصلی این پژوهش سلامت روان است. سلامت روان یکی از مؤلفه‌های یک زندگی سالم است که عوامل بی‌شماری در شکل‌گیری صحیح یا نادرست آن دخیل هستند. سلامت روان در پی آن است که احساسات منفی نظیر؛ اضطراب، افسردگی، ناامیدی کم رنگ گشته و از بروز نشانه‌های مرضی در افراد پیشگیری به عمل آید (سازمان بهداشت جهانی 2007). امروزه پژوهشهای بسیاری حاکی از آن است که بیماری‌های روانی بالاترین شیوع و فراوانی را دارا هستند و بنابراین بالاترین اولویت بهداشتی مربوط به سلامت روان است. متخصصان و پژوهشگران این حوزه (سازمان بهداشت) به دنبال یافتن عواملی هستند که می‌تواند بر سلامت روان تاثیر‌گذار باشد. از آنجا که تغییرات سریع جسمانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی در دوران نوجوانی صورت می‌پذیرد (سانتراک[2]، 2008) لذا بررسی عواملی که بتواند در این دوران حساس بر شکل‌گیری سلامت روان مؤثر باشد حائز اهمیت است.
با توجه به آنچه گفته شد دینداری ازجمله عوامل تاثیرگذاربر سلامت روان نوجوانان است که نیاز به بررسی های بیشتر دراین زمینه احساس می گردد. اصولاً دین به شکل خاصی در هر فرهنگ شناخته شده‌ای وجود دارد. فرد دیندار به نوعی با یک منبع آفرینش که بر زندگی بشر و امور طبیعی تاثیر دارد، ارتباط برقرار می‌کند. اگر چه دین مورد علاقه بسیاری از دانشمندان از جمله ویلیام جیمز واستانلی هال قرار گرفت اما مطالعه دین مانند دیگر موضوعات سنتی مانند روانشناسی تحولی، روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت توجه زیادی را در میان پژوهش‌های روان‌شناسی به خود جلب نکرده است(وولف[3]،1997).دکترمهدی قدرتی میرکوهی درتحقیقی تحت عنوان رابطه دینداری وسلامت روان درنوجوانان اینگونه می گوید :مشارکت کنندگان درپژوهش419 نوجوان دختروپسرکه به روش تصادفی چند مرحله ای از میان دانش آموزان 16تا19ساله شهرهای اصفهان وتهران انتخاب شدندوبه پرسش نامه های مقیاس سنجش دینداری وسلامت عمومی پاسخ دادند.یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط بین مولفه های دینداری باسلامت عمومی نشانگرتاثیرگذاری دینداری برجنبه های مختلف سلامت عمومی نوجوانان داردودینداری می تواندیک عامل مهم در شکل گیری سلامت عمومی باشد. با توجه به پژوهش های کمی که درزمینه دینداری و نگرش مذهبی با سلامت روان صورت گرفته است لذا این پژوهش بدنبال این است که آیا بین دینداری و نگرش مذهبی با سلامت روانی نوجوانان دختر شهر کرمانشاه رابطه معنی داری وجود دارد؟
 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

ادامه مطلب

سایت های دیگر :


لیست همه پایان نامه های دانلودی درباره مطالعات بات


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:33:00 ق.ظ ]