مقدمه
پژوهش حاضر به منظور انجام یک پژوهش علمی صورت گرفته است. بدین منظور جهت بررسی مساله مربوطه، میبایست طرح پژوهش مناسبی تهیه شودکه مسالهی پژوهش در آن به خوبی تعریف، فرضیههای آن به درستی تدوین، روش گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن مشخص باشد. لذا در این فصل ابتدا به طور مختصر به تشریح و بیان موضوع پرداخته میشود. در ادامه اهمیت و ضرورت انجام پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد. سپس به بیان فرضیههای پژوهش، اهداف اساسی از انجام پژوهش پرداخته شده و در ادامه، روش انجام پژوهش، قلمرو پژوهش و ابزار مورد استفاده در پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بیان شدهاند و هم چنین واژهها و اصلاحات تخصصی تعریف میشوند. در انتها، به علت کاربرد زیاد از حروف اختصاری در طول متن، تعاریف و عبارات کامل اصطلاحات پر کاربرد در یک جدول به نمایش گذارده شده است.
1-1-شرح و بیان مساله پژوهشی
همواره سرمایهگذاری و انباشت سرمایه در تحول اقتصادی کشور نقش بسزایی داشته است. اهمیت این عامل و نقش مؤثر آن را میتوان به وضوح درسیستم کشورهایی با نظام سرمایهداری مشاهده کرد. بدون شک بورس یکی از مناسب ترین جایگاهها جهت جذب سرمایههای کوچک و استفاده از آنها جهت رشد یک شرکت، در سطح کلان و نیز رشد شخصی فرد سرمایه گذار است (فلاح شمس و اصغری، 1388). از آنجایی که هدف و تعریف سرمایهگذاری، به تعویق انداختن مصرف جهت مصرف بیشتر و بهتر در آینده است؛ افراد سرمایهگذار انتظار دستیابی به سود مورد انتظار خود را دارند (طلوعی اشلقی و حق دوست، 1388). بنابراین جهت دستیابی به بازده مورد انتظار میبایست خرید و فروش در بهترین زمان ممکن و در حجم مناسب صورت گیرد. یکی از مسائل مهم در زمینه مدیریت سرمایهگذاری، تعیین زمان مناسب خرید و فروش سهام است. این مساله توجه محققان را برای سالهای مدیدی جلب نمودهاست. علت توجه بدین مساله، کسب منافع مهم مالی است که از یک مدل پیشبینی موفق بدست میآید. برای دستیابی به این منافع تلاشهای بسیاری صورت گرفته و از سخت افزارها و نرم افزارها، تحلیلهای متفاوت مالی و مانند اینها ابداع شده و مورد استفاده قرارگرفته است. متخصصان بازار سرمایه برای سالیان متمادی بازار را مطالعه نمودهاند و الگوهایی را فرا گرفتهاند و پیش بینیها را براساس آن انجام میدهند. آنها ترکیبی از تشخیص الگو و تجربه مبتنی بر مشاهده روابط علّت و معلول را بکار میبرند (کیو[1] و همکاران ، 2001). با این وجود در روندهای مالی، اغلب شرایطی بوجود میآید که قوانین را بهم میریزد و پیش بینی را توسط روشهای مذکور دشوار میسازد (حنیفی و همکاران، 1388). در منطق و نیز در علم همواره شکافی بین تئوری و تفسیر نتایج حاصل از جهان نادقیق به علت ابهام و کاستی اطلاعات واقعی دیده میشود. از زمان ارائه نظریه مجموعههای فازی گامی موثر در جهت رفع این مساله برداشته شده است. مفاهیمی وجود دارند که از دید نرم افزاری مبهم و نادقیق هستند اما برای انسان کاملا قابل درک و پذیرفتنی است ( خاتمی، 1387). ادغام مجموعههای فازی و شبکههای عصبی یکی از اقداماتی است که جهت شناسایی شرایط مبهم و عدم اطمینان به مدلهای پیشبینی صورت میگیرد. شبکههای عصبی مصنوعی یکی از روشهای بدیع و در حال تحول است که در موضوعات متنوعی قابلیت کاربرد دارد (لین[2] ، 2008). زمان بندی معاملات سهام مسالهای بسیار مهم و مشکل به دلیل پیچیدگی بازار سهام است. آنچه اهمیت دارد، پیشبینی روند قیمت سهام است که هدف اصلی در مباحث تحلیل تکنیکال است. تحلیل تکنیکال فرایند تحلیل قیمتهای تاریخی سهام و حجم مبادلات در کوشش جهت پیشبینی حرکتهای آینده قیمت میباشد. در این راستا فرصتهای خرید و فروش از راه برآورد محدوده نوسانات بازار مشخص میشود. گرچه این امر به دلیل دخالت عوامل متعدد بازار و روابط بین آنها چندان آسان نیست (تهرانی و عباسیون،1387). به نظر میرسد استفاده از ابزارها و الگوریتمهای محاسباتی پیچیدهتر مانند شبکههای عصبی فازی در مدلسازی فرایندهای غیرخطی که منتج به قیمت و روند سهام میشوند، میتواند بسیار مفید باشد. لذا در این پژوهش سعی میشود با استفاده از متغیرهای بازار سرمایه (شاخص کل، نسبت P/E، سود هر سهم و.)، متغیرهای اقتصادی (نرخ ارز، قیمت نفت، قیمت طلا و.) و شاخصهای تحلیل تکنیکال (RSI ،SO ، MACDو .) شبکه عصبی فازی ای طراحی شود که قابلیت دستیابی به جواب بهینه ای نزدیک به جواب واقعی را دارا باشد. با توجه به شرح و بیان مسئله پژوهشی گفته شده، هدف این پژوهش طراحی مدلی جهت پیشبینی زمان بهینه انجام معاملات میباشد.
1-2-اهمیت و ارزش پژوهش
سرمایهگذاران در بازار سرمایه همواره در طول زمان علاقه مند به دانستن بهترین زمان انجام معامله جهت کسب بیشترین بازده ممکن می باشند. دستیابی به چنین اطلاعاتی تنها در صورتی ممکن است که نسبت به وضعیت آینده سهام آگاهی یابند. آگاهی از وضعیت آینده سهام مستلزم مجهز بودن به ابزاری جهت پیش بینی آینده میباشد. این ابزار می بایست قابلیت پیش بینی زمان بهینه معامله و بازده حاصله را دارا باشد. لذا لازم است که جهت دستیابی به ابزاری که از توانایی پیشبینی بهترین زمان انجام معامله با وجود شرایط مختلف زمانی
سایت های دیگر :
معرفی بتن خودمتراکم
مقدمهبتن به عنوان پر مصرفترین مصالح ساختمانی در تمامی دنیا شناخته میشود که استفاده از آن همچنان در حال افزایش است. با گسترش استفاده از بتن، اقتصاد و دوام و کیفیت آن اهمیت ویژهای مییابد. در سازههای بتنی برای رسیدن به مقاومت مورد نیاز و کاهش تخلخل و هوای درون بتن، همچنین حصول پایایی، بتن به روشهای مختلف لرزانده میشود. با استفاده روزافزون از بتن و کمبود کارگران ماهر ساختمانی و مشکلات عدیده در اجرا و متراکم سازی بتن، از جمله سروصدا و هزینه بالای امور اجرایی، بالأخص در موارد با تراکم بالای آرماتور، تراکم بتن به طور کامل و رضایت بخش صورت نگرفته و سبب ایجاد مشکلاتی در مقاومتهای مکانیکی بتن میگردد. لذا ساخت بتنی بدون نیاز به امور اجرایی برای متراکم کردن، رویای تکنولوژیستهای بتن بوده تا بتوانند با استفاده از مواد افزودنی مختلف و تغییر در درصدهای مصالح به کار رفته، به این مهم دست یابند و با ایجاد بتن خودمتراکم این نقیصه را رفع کنند [1].
ایده بتن خودمتراکم اولین بار در سال 1986 در ژاپن توسط شخصی به نام Okamura مطرح گردید [2] و به تدریج از ژاپن به اروپا و سایر نقاط جهان توسعه یافت. برای بهبود کارایی بتن خودمتراکم، ناگزیر از فوقروانکنندهها استفاده میشود. استفاده بیش از حد از مواد شیمیایی روانکننده برای روانی بتن میتواند سبب ایجاد جداشدگی در ذرات بتن و عدم کارایی آن شود. استفاده از فوقروانکنندههای نسل جدید و فیلر در بتن، ضمن ایجاد روانی لازم در بتن، از جداشدگی ذرات بتن جلوگیری کرده و بتنی کارا را به ارمغان میآورد.
از سویی هزینههای بالای ساخت و ساز، به خصوص هزینههای تحمیل شده از سوی بار مرده، طراحان و مجریان را به فکر کاهش بار مرده به کار رفته در سازهها، به خصوص سازههای مرتفع، و به تبع آن کاهش هزینههای ساخت و ساز انداخته است. ایجاد و استفاده از بتن سبک با استفاده از سنگدانههای سبک، راهی برای کاهش این بار مرده میباشد که تلفیق این خاصیت با خاصیت خودتراکمی، سبب ایجاد بتن سبک خودمتراکم میشود. از مزایای استفاده از بتن خودمتراکم میتوان به موارد زیر اشاره کرد [3]:
1- افزایش سرعت اجرای سازههای بتنی
2- اطمینان از تراکم کافی در مناطق با تراکم بالای آرماتور
3- کاهش آلودگی صوتی
4- بالا رفتن کیفیت محصول نهایی
5- صرفهجویی اقتصادی ناشی از کاهش نیروی انسانی اجرایی و کاهش بار مرده سازه
علیرغم تحقیقات انجام شده در مورد بتن خودمتراکم متأسفانه تاکنون استانداردی برای استفاده حداکثر از مزیت خودتراکمی بتن، تهیه نگردیده است [3]. هر چند در برخی مناطق جهان، آییننامههایی برای استفاده از این نوع بتن وجود دارد که از جمله عبارتند از EFNAC در اروپا، AFGC در فرانسه و NCS در نروژ. امروزه در بسیاری از پروژههای بزرگ دنیا از بتن [1]SCC استفاده میشود. به همین سبب حصول اطمینان از مقاومت بالای این نوع بتن بسیار حائز اهمیت میباشد. یکی از روشهای بالا بردن مقاومت بتنهای خودمتراکم، استفاده از مواد پوزولانی میباشد. یکی از مواد پوزولانی مورد استفاده در بتن SCC غبار حاصل از دودکشهای کارخانجات تولید فروسیلیسیم، تحت عنوان میکروسیلیس میباشد. استفاده از این غبار، علاوه بر جلوگیری از ورود این مواد مضر به محیط زیست، باعث افزایش چشمگیری در مقاومتهای مکانیکی بتن سخت شده و بهبود خواص بتن تازه، میگردد [3]. خواص کاربردی میکروسیلیس در سال 1940 شناخته شد. اما به علت ایجاد چسبندگی بالای آن در بتن، و نیاز به افزایش چشمگیر آب در مخلوط بتن، استفاده از این محصول تا عرضه روانکنندهها و فوقروانکنندهها به بازار، به تعویق افتاد [4].تحقیقات بسیاری توسط محققان پیرامون کاربرد و استفاده از میکروسیلیس در مخلوط بتن با سیمان صورت گرفته است که نتایج حاصله، این محصول را به عنوان یکی از بهترین مواد پوزولانی با خاصیت کاهش نفوذپذیری و افزایش دوام بتن، معرفی میکند. برای ساخت بتن خودمتراکم میتوان با استفاده از فوقروانکنندههای نسل جدید ضمن به دست آوردن روانی زیاد از جداشدگی نیز جلوگیری نمود. برای این منظور با استفاده از مقادیر مناسبی از پودرها و پر کنندههای معدنی میتوان لزجت را اصلاح و مخلوط بتن همگنی تهیه نمود.
دوام سازههای بتنی شدیداً وابسته به نفوذپذیری لایه سطح بتن است. استفاده از مواد پرکنندهای که اثرات مثبتی در خصوصیات مکانیکی بتن دارند در کنار استفاده از الیاف و مواد معدنی که خصوصیات فیزیکی بتن SCC را بهبود بخشد ضروری می باشد [3]. نتایج آزمونهای آتش، تفاوتهای عمدهای را در رفتار و مقاومت حرارتی، بین بتن خودمتراکم و بتن معمولی نشان میدهد که نتیجه مقدار تراکم، درصد آب به سیمان، پودرها و مواد افزودنی در این بتنها میباشد [5]. یکی از مهمترین معایب و نواقص بتن خودمتراکم، مقاومت کم آن در برابر آتش و حرارت میباشد و از اینرو تحقیق و پژوهش در این زمینه، با توجه به نقش تعیین کننده این مقاومت در عملکرد سازه، امری ضروری بوده و استفاده از سنگدانهها و مواد پرکننده برای بهبود خواص حرارتی بتن SCC امری مهم میباشد.
یکی از دلایل مهم شکست اجزای بتنی در آتش پدیده پوسته شدن[2] است. سه مکانسیم اصلی تنشهای حرارتی، فشار بخار و تغییرات ساختاری سنگدانهها را میتوان عوامل اصلی
سایت های دیگر :
|
باشد(19).
آندروژن ها و انسولین عوامل اصلی در ایجاد PCOS می باشند اما اتیولوژی دقیق این بیماری نامشخص است و احتمالا زمینه های ژنتیک در آن نقش دارد. آندروژن ها موجب ویژگی های ظاهری و فنوتیپی بیماری میشوند و مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی موجب عوارض درازمدت متابولیک می شود(20).اختلال در ترشح و پاسخ به انسولین مستقل از وزن است،اگرچه چاقی آنرا تشدید میکند.از آنجایی که زنان PCOS مستعد داشتن نمایه توده بدنی (BMI)بیشتر از محدوده نرمال و توزیع مرکزی چربی میباشند، مقاومت به انسولین درآنان گسترش مییابد(21). نقش مرکزی مقاومت به انسولین در بروز تظاهرات PCOSآنرا بعنوان هدف اولیه برای مدیریت PCOS مطرح میکند(22).بررسیهای مختلف نشان داده که هیپرانسولینمی و مقاومت به انسولین نه تنها موجب تشدید اختلالات باروری میشوند، بلکه نقش اصلی در ایجاد اختلالات متابولیک را نیز به عهده دارند(24،23). مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به طور شایع در PCOS مشاهده میگردد(21). حدود یکسوم از بیماران چاق مبتلا به PCOS دچار اختلال تحمل گلوکز(IGT) و 5/7 تا10درصد مبتلا به دیابت قندی نوع ۲ هستند(21).دیسلیپیدمی نیز به طور شایع در PCOS وجود دارد . سایر یافتهها در زنان مبتلا به PCOS عبارت است (22)از افزایش پرفشاری خون با گذشت زمان و رسیدن شیوع آن به میزان۴۰درصد در حوالی سن یائسگی، بالا رفتن شیوع آترواسکلروز و بیماری های قلبی و عروقی و افزایش۷ برابری خطر انفارکتوس میوکارد. مقاومت به برداشت گلوکز با تحریک انسولین، پدیده نسبتاً شایعی محسوب میشود و فقط یکی از اجزای حالتی است که قبلاً سندرومX نامیده میشد و امروزه سندروم متابولیک نامیده میشود (22).اهمیت این سندروم به عنوان یکی از عوامل خطر بیماری قلبی عروقی منجر به ایجاد معیارهای تشخیصی برای آن شده است (21). بیشترین معیار مورد استفاده در مطالعات مختلف معیار ATP_IIIمیباشد که شامل موارد زیر است: هیپرتانسیون (فشارخون بیشتر یا مساوی mmHg85/ 130)، تریگلیسرید بیشتر یا مساوی mg/dl 150، HDL کلسترول کمتر از mg/dl 50 ، چاقی شکمی (دورکمر بیشتر از cm 88) و گلوکز ناشتا بیشتر یا مساوی mg/dl110 (23،22). در بررسی های صورت گرفته در مناطق مختلف دنیا، شیوع سندروم متابولیک در میان زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلیکیستیک رابین۷تا۴۳درصدگزارش کردهاند(25-24).این تفاوت در شیوع سندرم متابولیک در بررسی های مختلف ممکن است به علت تفاوت در شاخصهای تشخیصی ، تفاوت های نژادی و جغرافیایی باشد(25).از سویی ارتباط بالینی میان هیپرانسولینمی و عدم تخمک گذاری توأم با هیپرآندروژنیسم، در سرتاسر دنیا و در میان تمام گروه های نژادی شناخته شده است (22). مطالعات نشان داده است که انسولین دارای اثرات عمیقی در دو سطح استرومای تخمدان و فولیکولا ست.انسولین ترشح آندروژن ها را در تخمدان القا میکند و افزایش آندروژن ها باعث تحلیل فولیکول های درحال رشد می شود و با پدیدار شدن یک فولیکول غالب تداخل می کند(26). افزایش تعداد فولیکول ها و افزایش آندروژنها در زنان مبتلا به PCOS منجر به افزایش تولید هورمون آنتیمولرین[1] (AMH) میگردد(26).هورمون آنتیمولرین یک نشانگر کلینیکی برای تشخیص تخمدانهای کم بارور در زنان میباشد(27).این هورمون یک گلیکوپروتئین است که به صورت اوتوکراین و پاراکراین عمل میکند (28). سطوح سرمی هورمون آنتیمولرین در زنان با تعداد فولیکولها مرتبط است.این هورمون توسط سلولهای گرانولوزای فولیکولهای در حال رشد تولید میشود. تحقیقات نشان داده که غلظت AMH با سن بیولوژیکی کاهش و با انسولین افزایش مییابد(29). AMHاثر بازدارنده روی فراخوانی فولیکول اصلی و نیز روی حساسیت فولیکولها ی درحال رشد به هورمون محرک فولیکولی (FSH) دارد (30). بنابراین پیشنهاد شده است که هیپرآندروژنیسم به افزایش تعداد فولیکولهای کوچک آنترال و افزایش ترشح AMH در بیماران PCOS کمک کند (31) .درطول دهه های گذشته ، شیوههای درمانی متعددی برای درمان عدم تخمک گذاری در بیماران PCOS پیشنهاد شده است (34)،اما بنظر می رسد درمانهای دارویی به تنهایی در بهبود ناباروری این بیماران موثر نیست (35) . تاکنون مطالعات گوناگون ، تاثیر تغییر یا اصلاح سبک زندگی را در زنان مبتلا به PCOS ارزیابی کردهاند (37،36). برنامه های اصلاح سبک زندگی، پیشرفت عملکرد تولید مثلی را در بیماران PCOS با اضافه وزن یا چاق نشان داده اند.از سویی تمرینات مقاومتی یک شکل از تمرینات ورزشی است که دارای اثرات مهم فیزیولوژیکی بر بدن هستند به طوریکه در مطالعات گزارش شده میانگین فشار خون و فشار خون دیاستولیک بعد از انجام 8 هفته تمرین مقاومتی در بیماران دارای سندرم متابولیک کاهش می یابد(34).همچنین تمرین قدرتی باعث افزایش قدرت و توده عضلانی،بهبود حساسیت انسولین، کاهش آدیپوسیتی (چربی احشایی ) و کاهش خطر سندرم متابولیک می شود(38،37).روی هم رفته شواهد براین باورند که تمرینات مقاومتی یک راهکار غیر دارویی در بهبود شاخص های متابولیکی در افراد با مشکلات متابولیکی می باشد و یا حتی در برخی موارد بهتر از تمرینات هوازی به تنهایی می باشد.
از سویی دیگر مطالعات به خوبی نشان می دهد در بیماران PCOS به علت کاهش عملکرد انسولین جذب مختل می گردد که متعاقب آن کاهش کلسیم سرم،افزایش هورمون پاراتیروئید،منجر به افزایش فشار خون می گردد. لذا مصرف کلسیم می تواند ازافزایش فشار خون و متعاقبا” بیماری های قلبی عروقی پیشگیری نماید(39). همچنین تجویز کلسیم سبب افزایش کلسیم و کاهش قند خون می شود که اثر کلسیم در اصلاح اختلال ترشح انسولین نسبی می باشد(41).ازاینرو با کاهش مقاومت به انسولین در این بیماران هیپرآندروژنیسم، دیس لیپیدمی و دیابت کاهش میابد(42).از طرفی دیگر سندروم تخمدان پلی کیستیک مهمترین علت الیگواووالاسیون و عدم تخمک گذاری در جمعیت زنان می باشد(43). هیپرانسولینی در این سندروم منجر به افزایش آندروژن و متعاقبا” آتروزی و عدم پدیدار شدن یک فولیکول غالب می گردد و با توجه به اینکه بلوغ تخمک قدم مهمی در باروری می باشد لذا عده ای از محققین مطالعات متعددی بر روی بی مهرگان نقش کلسیم را در بلوغ تخمک اثبات نموده اند(44). روی هم رفته شواهد بر این باورند که افزایش کلسیم احتمالا با بهبود شرایط متابولیکی و همچنین ظرفیت باروری زنان PCOS همراه است.
لذا نظر به اینکه PCOS مجموعه ای از علائم همراه و مقاوم به درمان می باشد و با توجه به عوارض دارویی درمانها PCOS و هزینه بالا این درمانها بر خود واجب دانستیم مطالعه ای با
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 582px; left: 3px;"> |
اوایل سال 1900 کشف شد که افزایش کراتین مصرفی، به افزایش ذخایر کراتین عضله و فسفوکراتین (pcr) عضلانی، بویژه در تارهای عضلانی نوع II منجر میشود [30] . همچنین در مطالعاتی، نشان داده شد که مصرف 20 گرم در روز به مدت 4 تا 6 روز، 20 گرم فسفوکراتین عضله را افزایش میدهد [30] .
عملکرد مهم فسفو کراتین در عضله فراهم آوردن فسفات پرانرژی برای تولید 3ATP (آدنوزین تری فسفات) درطول ثانیه های اول تمرین با شدت زیاد است. و یکی دیگر از نقش های کراتین، ظرفیت تامپونی برای یونهای هیدروژن میباشد [30] . از طرفی دیگر مصرف مکمل کراتین باعث افزایش بازسازی فسفوکراتین در بازیافت کوتاه مدت در حین تمرینات تکراری میشود [30] . وظایفی که برای کراتین ذکر شده است، پیشنهاد میکند که مکمل کراتین سطح کراتین عضله را افزایش میدهد و به طور منطقی در مراحل بعد به بهبود عملکرد ورزشکار منجرمیشود [30] . با توجه به یافته های پیشین، تحقیق حاضر قصد دارد تا تأثیر دو روش بارگیری مصرف مکمل کراتین را همراه با 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی تعیین کند.
1 ـ 2 . بیان مسأله
اطلاعات ضد و نقیض بسیاری در باره تأثیر مصرف مکمل کراتین بر عملکرد ورزشکاران ( و همین طور تأثیر آن بر افزایش حجم و ترکیب بدن) وجود دارد. استفاده گسترده و روز افزون این ماده به خصوص توسط جوانان و نوجوانانی که اخیراً گرایش فزاینده ای به ورزش ، به خصوص ورزش بدنسازی پیدا کردند ، با باور تأثیر بسیار مثبت این ماده بالاخص در ایجاد هایپرتروفی عضلانی که ناشی از حجم بسیار زیاد است، تبلیغ شد. با این حال هنوز هم سؤالات زیادی در خصوص تأثیرات کراتین و شیوه مصرف آن وجود دارد که جواب به آن ها، ورزشکاران را در رسیدن به حداکثر اجرای ورزشی و همچنین صرف جویی در هزینه اقتصادی کمک کند.
ورزش علمی در عصر حاضر، به بهره گیری از همه علوم از جمله تغذیه و مکمل های غذایی نیاز دارد. بدین منظور، تمام ورزشکاران حرفه ای نیز برای به حداکثر رساندن اجراهای خود از این مواد استفاده می کنند. در این میان بیشتر افراد به بی ضرر بودن کراتین و فایده های گوناگون آن صحه می گذارند و پژوهش های متعددی نیز در این بین انجام گرفته اند که تقریباً تمام آنها هیچگونه عوارض جانبی خاصی را برای کراتین ذکر نکرده اند .
آگاهی از علم تغذیه و استفاده صحیح از مواد غذایی نقش بسزایی در موفقیت ورزشکاران دارد. در میان مکمل های موجود، مکمل کراتین توجه بسیاری از پژوهشگران را جلب کرد و ذهن جستجوگر آن ها را به سمت بررسی آثار این مکمل بر ترکیب بدن، قدرت عضلانی و ساز و کار های فیزیولوژیک سوق داده است [35] .
در دهه های اخیرموفقیت های سطح بالا توسط برخی از ورزشکاران به استفاده از مصرف مکمل کراتین ربط داده شده و به درک این باور رایج منجر شده است که مصرف کراتین برای اجرای ورزشی میتواند سودمند باشد [36] .
با توجه به اینکه به لحاظ فیزیولوژیکی در بدن انسان سه سیستم اصلی برای بازسازی ذخایرATP وجود دارد (فسفوکراتین یا سیستم ATP-PC ، سیستم اسید لاکتیک و سیستم هوازی) در این پژوهش ما بدنبال تأثیر کراتین بر سیستم فسفاژن هستیم.
سیستم کراتین فسفات نقش مهمی را در تهیه سوخت، برای عضله در حال تمرین، به عهده دارد. این ماده گروه فسفات خود را اهدا میکند تا ذخایر ATP سلولی سریعاً بازسازی و استفاده شوند، در حالی که فسفو کراتین هنگام بازیافت پس از ورزش مجدداً ذخیره و بازسازی می شود. این مهم ترین منبع انرژی برای کار شدید 1 تا 10 ثانیه است [1] .
بنابراین مهم ترین عملکرد کراتین حمایت از بازسازی ATP و افزایش مقادیر فسفوکراتین عضله است، با این حال همه افراد از آن سود نمیبرند [30] .اما با این وجود نظرات متفاوتی در زمینه بارگیری کراتین وجود دارد برخی از پژوهش گران در هنگام مصرف مکمل کراتین اصراری در نحوه بارگیری آن ندارند. به عبارت دیگر مرحله بارگیری را ضروری نمیدانند و مصرف کراتین را اختیاری میدانند، چرا که مقدار کراتین فسفات عضله بعد از 3 هفته یکسان میشود، بدون توجه به اینکه دوره بارگیری انجام شده و یا نشده باشد. در حالی که برخی دیگر از پژوهش گران مصرف مکمل کراتین، بدون انجام دوره بارگیری را امری بی فایده می دانند و حتی بر این باورند که در دوره حفظ و نگهداری اگر به هر دلیلی مصرف کراتین در یک روز قطع شود برای استفاده بهینه از مصرف کراتین مجدداً باید دوره بارگیری انجام شود . بنابراین با توجه به نتایج متفاوت موجود در پژوهش های ذکر شده، در پژوهش حاضر سعی شده تأثیردو روش بارگیری کراتین به همراه 6 هفته تمرینات مقاومتی بر قدرت و برخی از شاخص های آنتروپومتریک ورزشکاران تمرین کرده مقاومتی را بررسی و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا درشروع مصرف مکمل کراتین انجام دوره بارگیری ضروری است؟
1 ـ 3 . ضرورت واهمیت تحقیق
امروزه کراتین یکی از رایج ترین و پرمصرف ترین مکمل های غذایی در بین ورزشکاران است [37] .به دلیل گرایش فراوان ورزشکاران پرورش اندام و همچنین برخی از رشته های دیگر ورزشی مانند:کشتی گیران، رزمی کاران و دوندگان جهت دست یابی به افزایش حجم ، قدرت و بهبودی برخی از عملکردهای ورزشی خود به مصرف مکمل کراتین رو میآورند.
به هر حال پس از تهیه کراتین، مهم ترین سؤالی که پیش می آید چگونگی مصرف آن است. در مورد بارگیری مکمل کراتین محققان پیشنهادات متفاوتی داشته اند. در برخی منابع هیچ تأکیدی به بارگیری کراتین نشده است در صورتی که در برخی منابع دیگر تأکید فراوان بر مصرف مکمل کراتین به شیوه بارگیری آن دارند و بدون انجام دوره بارگیری حتی مصرف آن را بی
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 460px; left: 3px;"> |
متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی، نسبت تستوسترون به کورتیزول در زنان یائسه تغییر معنیداری نیافت. هم چنین یک جلسه تمرین مقاومتی می تواند سطوح آندروژن ها را در زنان مسن افزایش دهد و از این نظر می تواند برای سلامت و تندرستی آن ها ضروری باشد(27). هاکینن[9](2000) نتیجه گرفت که سطوح تستوسترون متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی شدید افزایش معنی داری نداشت(31). آقا علی نژاد و همکاران(1392) دریافتند که با توجه به نقش تمرین مقاومتی در ایجاد یک وضعیت آنابولیک پس از ورزش، به نظر می رسد که زنان جوان می تواند انواع مختلف تمرین مقاومتی را به منظور بهبود عملکرد فیزیکی خود استفاده کنند. این نتیجه گیری نیاز به تحقیقات بیشتر دارد(32).
با این که به نظر می رسد سطوح آندروژن ها و کورتیزول افراد جوان تحت تاثیر تمرین قرار می گیرد، اما توافق نظر درباره همین تغییرات در افراد مسن وجود ندارد(12). از سوی دیگر، در برخی
پژوهشها(33،34) حجم کم نمونه، از اعتبار آن ها کاسته است. تمرینات مقاومتی، با توجه به شدت و مدت اجرای آن ها، می تواند آثار متفاوتی داشته باشد؛ لذا بیشتر برنامه های تمرینی استفاده شده در پژوهشهای قبلی، تأثیر حاد برنامه های تمرینات مقاومتی را بررسی کرده اند؛ اما درباره پاسخ آندروژن ها و کورتیزول به تمرینات مقاومتی درازمدت در زنان یائسه، اطلاعات اندکی در دست است. از طرفی، بر پایه توصیه های “کالج امریکایی طب ورزشی[10]” مبنی بر تأثیر مثبت تمرینات مقاومتی بر حفظ سلامت عمومی سالمندان(35) و نیز با توجه به تناقضات موجود در تحقیقات قبلی، هدف این پژوهش، بررسی آثار تمرین مقاومتی بر پاسخ های سازشی آندروژن ها و کورتیزول زنان یائسه تعیین شد.
ضرورت و اهمیت پژوهش
امروزه با پیشرفت در زمینه های پزشکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مرگ و میر کاهش یافته و امید به زندگی افزایش یافته است. یکی از جدی ترین مشکلاتی که جامعه جهانی را نگران کرده، چگونگی تأمین مراقبت های بهداشتی(تندرستی) افراد سالمند است(30). دوران یائسگی با تغییرات هورمونی، بیولوژیکی و بالینی همراه است(21). سطوح هورمون آنابولیک تستوسترون در زنان همراه با افزایش سن کاهش یافته و سطوح پایه کورتیزول افزایش می یابد(33،36). در چندین تحقیق مشاهده شده که کاهش هورمون های آنابولیک و آندروژن ها با افزایش غلظت های پایه کورتیزول در افراد مسن همراه میباشد. چندین مطالعه نشان داده اند که افزایش ترشح کورتیزول در افراد مسن با اختلال در رشد شناختی، کاهش نرونهای هیپوکامپ[11] و ضعف عضلانی همراه است(36). کاهش آندروژن ها در زنان مسن موجب کاهش قدرت عضلانی، تراکم استخوان و میل جنسی شده و هم چنین سبب احساس خستگی و افسردگی میگردد(12).
توده عضلانی انسان طی فرایند پیری به ویژه بعد از دهه ششم زندگی در هر دو جنس کاهش می یابد(38-36)؛ تا آن جا که در دهه دوم زندگی، در مقایسه با سن 80 سالگی یک اختلاف 40 درصدی در توده عضلانی دیده می شود(39). این کاهش قدرت عمدتاً ناشی از کم شدن اندازه و تعداد تارهای عضلانی به ویژه تارهای تندانقباض(36،37،39،40) و تغییرات در واحد های حرکتی و سیستم عصبی مرکزی و محیطی است(39). کاهش نسبت هورمون های آنابولیک به کاتابولیک در افراد مسن ممکن است با کاهش قدرت و کاهش در بار کار بیشینه که همراه با افزایش سن رخ می دهد، ارتباط داشته باشد(36). در واقع، نسبت آندروژن ها به کورتیزول بیان کننده تعادل متابولیسم آنابولیک و کاتابولیک عضله است. هورمونهای آنابولیک و کورتیزول به عنوان مهم ترین تنظیم کننده ها در سازگاری به تمرینات قدرتی مطرح هستند(12). سطوح پایین تستوسترون ممکن است عامل محدودکننده ای در توسعه قدرت باشد؛ چرا که تستوسترون می تواند از طریق بهبود عملکرد سیستم عصبی منجر به توسعه قدرت شود؛ چنان که نشان داده شده است افزایش قدرت طی تمرینات مقاومتی، با افزایش تستوسترون ناشی از آن رابطه زیادی دارد. تحقیقات نشان داده اند که تستوسترون، اندازه و سنتز پروتئین عضله را افزایش می دهد(41). همچنین تستوسترون در عملکرد بهینه سیستم عصبی و افزایش نوروترانسمیترها[12] مؤثر است و بدین ترتیب نیز در گسترش قدرت مطرح می باشد(24،42).در مقابل عواملی مانند یائسگی که حجم استخوان را در طول یک دهه تحت تأثیر قرار می دهند؛ فعالیت ورزشی می تواند اثر مثبتی بر توده استخوانی در طول زندگی بگذارد. ورزش به ویژه اگر با تحمل وزن بدن همراه باشد از طریق اعمال فشارهای مکانیکی بر استخوان باعث حفظ و حتی افزایش توده استخوانی میشود(21).
سطوح آندروژن ها در حد مطلوب باعث حفظ بهینه تراکم استخوان می شود(43). حفظ ذخایر پروتئینی عضلات در فرایند پیر شدن اهمیت دارد؛ چرا که همراه با افزایش سن، حجم توده عضلانی کاهش می یابد. یکی از روش های افزایش توده عضلانی در زنان مسن، تمرینات مقاومتی است(44). افزایش های کوتاه مدت و تکرار شونده تستوسترون که توسط برنامه تمرین مقاومتی ایجاد می شود، تا حدی می تواند تحلیل عضلانی و کاهش قدرت همراه با آن را بهبود بخشد(43). با این حال تحقیقات کمی وجود دارد که پاسخ آندروژن ها را به تمرین مقاومتی در زنان مسن نشان داده باشد(31،33،45).
با توجه به تأثیر تمرینات مقاومتی در کاهش ذخایر چربی، افزایش توده عضلانی، بهبود ترکیب بدنی و تعدیل التهاب از یک سو و بنابر توصیه دانشگاه آمریکایی طب ورزشی مبنی بر فواید مسلم تمرینات مقاومتی در پیشگیری از بروز و توسعه بیماری های مزمن مرتبط با افزایش سن نظیر بیماری های قلبی عروقی از سوی دیگر(46)، پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا هشت هفته تمرینات مقاومتی بر پاسخ های سازشی آندروژن ها و کورتیزول زنان یائسه تأثیر دارد یا خیر؟
اهداف پژوهش
سایت های دیگر :
e-space: nowrap; overflow: hidden; position: relative; width: 521px; left: 3px;"> |
<< 1 ... 6 7 8 ...9 ...10 11 12 ...13 ...14 15 16 ... 1279 >>